یونسی: برخی از نوروز و شادی مردم می‌ترسند

اعتماد در این شماره از آراء مختلف درباره سیدجمال الدین اسدآبادی سخن گفته و به انعکاس سخنان آیت الله هاشمی رفسنجانی، سیدحسن خمینی و علی یونسی در موضوعات گوناگون پرداخته است.

سیدجمال، اندیشمندی نه چندان مهم یا متفکری چند‌سویه و دغدغه‌مند
این روزنامه در صفحه 7 به روایت سخنان «احسان شریعتی»، استاد فلسفه و پژوهشگر و «داود فیرحی» استاد علم سیاست درباره اندیشه های سیدجمال‌الدین اسدآبادی در نشست‌ آشنایی با جریان‌های اسلامی معاصر در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پرداخته است.

محسن آزموده در مقدمه این گزارش، به تفاوت نگاه پژوهشگران به سیدجمال‌ اشاره کرده و نوشته است: «گاهی پژوهشگری چون جواد طباطبایی که مدخلی درباره او نوشته از پنهان‌کاری‌های او سخن رانده و در آثار و گفتارش او را از حیث اندیشه چندان مهم و قابل اعتنا نمی‌داند، در حالی که گروهی دیگر که ایشان را نواندیشان دینی می‌خوانند، سیدجمال را بر صدر سلسله نواندیشان و روشنفکران دینی می‌نشانند و از متفکری چند‌سویه و دغدغه‌مند سخن می‌گویند که به درد جهان اسلام می‌اندیشید»
 

نواندیشی دینی ادامه راه سیدجمال بود
احسان شریعتی معتقد است سیدجمال‌الدین اسدآبادی پیشگام راه سومی میان سنت و تجدد موسوم به نوزایی در سرزمین‌های اسلامی و اصلاح‌گری دینی است و با شخصیت جهانشمولی که دارد، منحصر به جهان اسلام نیست.
 
او با اشاره به این عقیده که جریان‌های موسوم به بنیادگرا در جهان اسلام از سیدجمال تاثیرپذیرفته‌اند، ضروری می داند هر گونه اظهارنظری درباره ارتباط میان او و جریان‌های خشن بنیادگرا، با انصاف و بی‌طرفی علمی صورت بگیرد.
 
شریعتی بر این نظر است که «در انقلاب ایران، این نواندیشی و روشنفکری دینی در ادامه راه سیدجمال بود که چشم‌اندازهای تازه‌ای ترسیم کرد و طبقه متوسط شهری و قشر فرهنگی آگاه به این پیام اقبال نشان دادند.»
 

او در ادامه سخن، گفته است:
– سیدجمال به فلسفه به مثابه یک روش زندگی می‌نگریسته که به درد این دنیا می‌خورد و نتایج و پیامدهای سیاسی داشته است. اما خودش در اواخر عمر به عملکرد خودش انتقاد می‌کند و می‌گوید بهتر بود نیرویم را به جای صرف اصلاح حکومت‌ها و دربارها کنم، به افکار مردم می‌پرداختم.
 
– سیدجمال و عبده و اقبال لاهوری و مهندس بازرگان و مرحوم طالقانی و دکتر شریعتی میان تجدد و غرب تفکیک می‌کردند. ایشان مخالف استعمار بودند و وقتی بحث از وحدت مسلمانان می‌کردند، منظورشان یک وحدت صوری خلافت‌گرایانه نبوده است. ایشان هم با خلافت عثمانی و هم سلطنت صفوی مخالف بودند. وحدتی که ایشان فراخوان می‌دادند، وحدت میان تشیع علوی و تسنن نبوی بوده است.
 

خشونت نتیجه ناکامی راه سوم
«داود فیرحی» استاد علوم سیاسی نیز در سخنانی با اشاره به گره خوردن خشونت مذهبی با آغازگران اندیشه نوگرایی اسلامی، اهمیت سیدجمال را در کوشش برای برگزیدن راه سومی به موازات دعوای سنتی علم و دین یا ماتریالیزم و الهیات دانسته است. راهی که امروزه در ادبیات ما از آن با عنوان نواندیشی یا روشنفکری یاد می‌شود.
 
او از سیدجمال اسدآبادی به عنوان یکی از موثرترین افرادی که برای نخستین‌بار وارد منازعه علم و دین شده، یاد کرده و معتقد است: «مباحثی تحت عنوان ماتریالیزم و مذهب، وحدت، سلفی‌گری و نوگرایی یا تجدد و فرض راه سومی میان دو طریق سلفی‌گری و نوگرایی توسط سیدجمال مطرح شد.»

او در ادامه سخن گفته است:
– هنر و اهمیت سیدجمال در این است که دانه‌های تفکر وحدت را به همه جهان اسلام پخش کرد و به ایران و عثمانی و عراق و مصر و حتی دل اروپا برد. بنابراین اهمیت اولیه سیدجمال در ناقل بودن این ایده است.
 
– هرگز تفکر اهل سنت نمی‌تواند از تفکر شیعی الهام پذیرد، یعنی تفکر سنی استقلال خاص خودش را دارد. این نظریه یا باید به بن‌بست برسد و وضع موجود را تحمل کند یا باید منتظر یک انفجار بزرگ باشیم. سخن من این است که خیلی زود این انفجار رخ داد. برخی این انفجار را در قالب بهار عربی که به رهبری اخوان‌المسلمین رخ داد، ارزیابی کردند و گفتند که بخش منفی ندارد. اما وقتی این جنبش به بن‌بست رسید، یأس‌ها بار دیگر شروع شد.

– چرا سیدجمال مهم است و چرا با جنبش سلفی مرتبط است؟ در واقع سیدجمال مشکل را فهمیده است. مشکل جهان اسلام عبارت است از انحطاط اخلاقی و فروپاشی داخلی. او می‌داند که درک مذهبی دچار انحطاط شده است و می‌خواهد آن را اصلاح کند، اما وقتی که اصلاح می‌کند، به چه چیز پناه می‌برد؟ این جا پای او لرزان است، گاهی به علم؛ آن هم علم پوزیتیویستی آن زمان که مشکلاتی دارد و گاهی به دین پناه می‌برد . زیر هر دو پای او زغال سرخ است، یعنی نمی‌تواند دایما آنجا باشد. وقتی این بحث مطرح می‌شود، از درونش دو جریان مذکور سر‌بر‌می‌آورند.
 
 

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی: مخدوش شدن مردمی بودن نظام خلاف شرع، قانون و ملیت است
روزنامه اعتماد در صفحه 3 به انعکاس سخنان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت و سومین همایش دانشجویی گرامیداشت شهیدان باکری و شهدای دانشگاه علوم پزشکی تبریز پرداخته و رای مردم در انتخابات هفتم اسفند را نشانه گریز آنان از افراط و تفریط دانسته است.
 
 او اعتدال را مورد تاکید اسلام توصیف کرده و با اشاره به هزینه های تحمیل شده توسط افراطیون بر کشور و نظام می گوید: «افراطیون در مقطعی به جای اینکه از فرهنگ اسلام و خواست و اراده مردم درس بگیرند، خود را به نهادهای قدرت نزدیک کردند و انواع رسانه، تریبون و امکانات را در اختیار گرفتند و تلاش می‌کردند نگاه افراطی خویش را به نظام نسبت دهند.»
 
 رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه به این نکات پرداخته است:
 
– اینکه ١٢ نفر در شورای نگهبان ظرف چند روز صلاحیت ١٢ هزار نفر را برای دو کار بسیار مهم یعنی مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی بررسی کرده‌اند و نظر داده‌اند، برای اکثریت جامعه قانع‌کننده نبود و دیدیم که چگونه به این اقدام عکس‌العمل نشان دادند.
 
– اگر چه بعضی از جریان‌ها برای سوءاستفاده‌های سیاسی درصدد ایجاد موج منفی درباره رد صلاحیت سیدحسن خمینی بوده‌اند، اما حقیقت این است که ایشان عالمی فرزانه و شخصیتی قابل احترام است و امتیازات انتسابی را با ویژگی‌های اکتسابی درآمیخته و مردم نیز آگاهند.
 
– مردمی بودن و اسلامی بودن هر دو به یک اندازه در نظام جمهوری اسلامی ایران اهمیت دارند و مخدوش شدن هر یک از اینها خلاف شرع، قانون و ملیت است.
 
 
 
سیدحسن خمینی: نمی شود  برای رضای خدا، دیگران را به انواع اتهامات متهم کرد
اعتماد در صفحه 3 سخنان حجت الاسلام سیدحسن خمینی در دیدار با اعضا و ادوار انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران را منعکس ساخته و از قول وی، تفاوت بزرگان و استخوان خرد کرده‌های سیاست با دیگران را در این دانسته که آنان در اوج فشارها، عصبانی نشده، هدف را گم نکرده و منافع شخصی و زودگذر را بر منافع بزرگ ترجیح نمی‌دهند.
 
یادگار امام معتقد است «یک سیاستمدار نمی‌تواند بگوید من برای رضای خدا، دیگران را به انواع اتهامات متهم می‌کنم، اگر چنین گفت، دروغ می‌گوید و در ایمان خود مشکل دارد.»
 
او در بخش هایی از این دیدار افزوده است:
– افراط اگر در حوزه علت غایی باشد به معنای این است که اساسا هدف ما افراطی است؛ به عنوان نمونه اگر هدف یک گروه حذف فیزیکی سایر گروه‌ها باشد یا اگر یک قوم قصد نسل کشی قوم دیگری را داشته باشد افراط رخ داده است.
 
– عدالت معیار افراط یا عدم افراط در حوزه علت غایی است. عدالت یعنی اینکه هدف ما نباید متضمن پایمال شدن حقوق دیگران باشد؛ اگر با نگاه غیر‌دینی به این اصل نگاه کنیم حقوق انسان‌ها نباید ضایع شود و اگر با نگاه دینی بنگریم، علاوه بر مردم حقوق‌الله هم نباید نادیده گرفته شود.
 
– باید در نظر داشته باشیم که آیا انجام یک کار برای رسیدن به هدف عاقلانه هست یا خیر؟! در جامعه برخی زبان شیرین و برخی زبان تلخ دارند؛ در این زمینه باید به فرمایش خداوند توجه کنیم که وقتی فرعون خودش را پروردگار بزرگ‌تر مردم نامید، به موسی‌(ع) توصیه کرد «به سوی فرعون بروید که او به سرکشی برخاسته و با او سخن نرم گویید، شاید که پند پذیرد یا بترسد» (طه. ۴٣-۴۴) .

 یونسی: برخی از نوروز و شادی مردم می‌ترسند
روزنامه اعتماد در صفحه 13 از قول حجت‌الاسلام علی یونسی، مشاور رییس‌جمهور در امور اقوام و اقلیت‌های دینی در آیین افتتاح «آیین ملی نوروز» در موزه ملی ایران نوشته است: «هرچند نوروز به هیچ دینی وابسته نیست، اما برخی کشورها در منطقه با نوروز مشکل دارند و هر سال هزینه‌های سنگینی می‌کنند تا مردم این آیین را برگزار نکنند. نمی‌دانیم چرا آنها از آیین نوروزی و شادی مردم می‌ترسند.»
 
او معتقد است «نوروز توانایی دارد تا جامعه را با یکدیگر متحد کند…. ما از برکت نوروز به یاد هم می‌افتیم. این یک پیوند عمیق اجتماعی است و یکی از اهداف مهم اجتماعی همه ادیان است که نوروز به خوبی این وظیفه را احیا کرده است.»
 
 مشاور رییس‌جمهور بر این نظر است که «زیبایی‌های طبیعت از جمله نشانه‌های خداست که متاسفانه انسان‌ها آن را نمی‌بینند. نوروز این نوید را می‌دهد که با خود، خدا و مردمان منطقه آشتی کنیم. ما باید به گذشته، دین و ملیت خود افتخار کنیم که روزگارمان روزی آغاز می‌شود که سال را آغاز می‌کنیم. ما به نوروز نیاز داریم. آن هویت تاریخی و فرهنگی ما است.»
 

اعتماد در این شماره از آراء مختلف درباره سیدجمال الدین اسدآبادی سخن گفته و به انعکاس سخنان آیت الله هاشمی رفسنجانی، سیدحسن خمینی و علی یونسی در موضوعات گوناگون پرداخته است.مرور مطبوعات/ ‌چهار‌شنبه‌ 19 اسفند / روزنامه اعتماد

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.