چرا از آوارگان میانماری کسی خبر نمی‌کند؟

آدم کارل عطف به بحبوحه خبری مسئله آوارگان سوری، با گزارشی از اوضاع آوارگان میانمار، در زیر هفت عنوان، رنجوری این مردم ستمدیده و فراموش شده را شرح می‌کند.

امروزه در جهان 60 میلیون پناهنده و بی خانمان وجود دارد. این بالاترین رقم در تعداد پناهندگان و بی‌خانمان از زمان جنگ جهانی دوم است. تقریبا نیمی از این تعداد مسلمان هستند. بعد از مهاجران افغانی، بزرگترین گروه سوری‌ها هستند که به همراه ترکیه و لبنان بیشترین میلیون‌ها انسانی را که برای حیات می‌جنگند، دریافت می‌کنند. بعد از 4 سال جنگ در سوریه، آمریکا تنها 2000 پناهنده را در خود جای داده است.
در برابر این مسئله تأسف‌آور، فاجعه‌ای مشابه در حال رخ دادن است که رسانه‌ها کمتر به آن می‌پردازند: میانمار. صدها هزار مسلمان، یا روهینگیا، به وسیله قایق از این کشور فرار می‌کنند. این اقلیت حداقل 1.3 میلیون نفری که مدت‌هاست مورد اذیت وآزارند، از سرزمین آباء و اجدادی خود بیرون رانده شده و در کمپ‌هایی در پنج کشور و بدون بهداشت، آموزش، حق کار و سایر حقوق اصلی انسانی مستقر می‌شوند. تعداد این اقلیت مورد آزار و رنج که زمانی تصور می‌شد که بیش از 3 میلیون نفر باشد، در سال گذشته از آمار ملی استثنا شده و نیز از حق رأی محروم شدند. حتی گفتن "روهینگیا" در خانه خودشان موجب بدگویی‌ها یا حتی خشونت علیه ایشان می‌شود.
انتخابات سال 2015 زمانی به عنوان علامتی از اینکه ارتش میانمار قدرت خود را به مردم میدهد، در نظر گرفته می‌شد. اما به این صورت نبود.
 
میانمار کجاست؟ آنجا چه  اتفاقی در حال وقوع است؟
میانمار فقیرترین کشور در جنوب آسیا است که بین بنگلادش، هند و چین قرار گرفته است. بعد از کودتایی در سال 1982، این کشور توسط  یک دولت نظامی بیگانه هراس، به مدت 30 سال چرخانده شد، تا زمانی که بازه ای زمانی از اصلاحات پس از ناآرامی‌های اجتماعی آغاز شد.
علی رغم آزاد کردن تعداد زیادی از زندانی‌های سیاسی در سال‌های 2012-2013 و گفتگو و مصالحه با برخی از گروه‌های نژادی و قبیله ای، دولت انتقالی  به اعمال محدودیت‌های سختگیرانه و خشن خود بر برخی از گروه‌های اقلیت دینی و نژادی ادامه داد، بویژه مسلمانان روهینگیا که بیشتر در ایالت راخین در شمال غرب میانمار زندگی میکنند.
در طول دو سال، اوضاع بدتر شده است. "جنبش 969" راهب‌های افراطی با همدستی با نظامیان،  درحال گسترش خشونت علیه مسلمانان فراتر از راخین و در کل کشور میانمار بوده است. در تلاشی برای "پاک کردن" ملت، این بوداییان خود برتر بین، تجاوز، آتش زدن، قتل و مصادره زمین را در مقیاس‌های زیاد مرتکب شده اند. در سال 2014اوباش، عوامل بین المللی را از ایالت راخین بیرون کردند، که این باعث رها شدن هفتصدهزار مسلمان میانماری بدون بهداشت و کمک‌های پزشکی شد. صدها هزار برای حیات و بقا در این کمپ‌ها می‌جنگند. آنها از حق آزادی حرکت، ازدواج، شغل و مدرسه و تحصیل محروم شدند.
روهینگیا چه کسانی هستند؟
طبق سخنان دبیر کل سازمان ملل آقای بان کی مون، روهینگیا" اقلیتی با تحمل بیشترین آزار و رنج " در جهان هستد.  این مردم بی وطن مسلمان تا 7 درصد کل جمعیت میانمار را که نزدیک به 60 میلیون نفر است، به خود اختصاص میدهند اما تعداد ایشان دقیقا مشخص نیست چرا که دولت از وارد کردن ایشان در آمارهای ملی خودداری کرده است. اولین سرشماری جمعیتی میانمار در سال 2014 انجام شد، اما علیرغم قولهایی که دولت به حامیان مالی این طرح- بریتانیا و بودجه جمعیتی سازمان ملل- داده بود، باز روهینگیا از این سرشماری خارج شدند.
اگرچه 135 گروه نژادی در میانمار وجود دارند، دولت همچنان به انکار هر گونه حقوق یا جایگاه حقوقی برای روهینگیا ادامه می‌دهد، و بر این مطلب تاکید دارد که آنها  "بنگالی‌هایی " هستند که در کشور غیرقانونی زندگی می‌کنند. به هرحال، بنگلادش آنها را مطالبه نمی‌کند؛ در سالهای اخیر، روهینگیانی که از آزار و اذیت‌ها فرار کرده‌اند، از مرز بنگلادش بازگردانده شده و دوباره سوی نزاع و خطر فرستاده می‌شوند.
صدها سال است که مسلمانان در میانمار زندگی می‌کنند. حتی سکه‌های قدیمی و باستانی نشان می‌دهد که مسلمانان در مسند قدرت هم بوده‌اند. کاشفان و جستجوگران اولیه اروپایی، برای اولین بار نام روهینگیان را در اوایل قرن 19 میلادی برده‌اند. امروزه بسیاری از اندیشمندان میانماری می‌گویند که این اسم ساختگی بوده و در اصل از اواسط قرن بیستم مورد استفاده قرار گرفته است، اما حتی منابع مورد استفاده ایشان سوالاتی را درباره این ادعا ایجاد می‌کند.
متاسفانه، به نظر می‌رسد که روهینگیان برخی از خشم‌ها و کینه‌هایی را که مستقیما به سمت مدیران و مسئولان هندی که توسط بریتانیا به منظور مدیریت سرزمین مستعمره خود به میانمار آورده شده بودند به ارث برده اند.
این افراد تیره پوست"کالار" هندوها و مسلمانان بودند، و امروزه روهینگیانی با این عنوان تحقیرآمیز و نژاد پرستانه نامبرده شده و تحت محدودیت‌های اجتماعی و قانونی هستند.
یقینا برخی از روهینگیان معمولا از مرزهای مستعمری بین بنگلادش و میانمار و در موازات مسیرهای تجاری و مکانهای ماهیگیری عبور کرده‌اند. اما امروزه اکثریت میانماری‌ها به طرز غم‌انگیزی، روهینگیان و فعالیت‌های متعادل اقتصادی ایشان را به عنوان یک تهدید و نه یک کمک می‌بینند.
در طول 30 سال گذشته، محدودیت‌ها در حقوق، میلیون‌ها روهینگیا را به سایر سرزمین‌ها فرستاده است. تعداد نامعلومی از افراد بی خانمان شده "مردم قایق"، غرق شده یا توسط قاچاقچیان دستگیر شده تا به عنوان بردگان در کارخانه‌های غذاهای دریایی به کار گرفته شوند. آنهایی که خوش شانس هستند ایمنی نسبی در قالب زندگی کلاس دوم در مالزی، تایلند و بخش‌هایی از بنگلادش یافته‌اند. اما آنها زندگی‌های پر مخاطره‌ای داشته و در معرض خطر تبعیدی دیگر هستند.

دین چگونه وارد این داستان تاسف‌بار می‌شود؟
در سالهای پس از حوادث یازده سپتامبر امریکا، اسلام‌هراسی به طور فزاینده‌ای به ابزاری برای ترساندن و تفکیک جمعیت‌ها در سرتاسر جهان تبدیل شده است. در میانمار، راهب بودایی آشین ویراتو، جنبش خود را با عنوان 969 سامان‌دهی کرد تا بتواند علیه نابودی بوداییان در بامیان افغانستان توسط طالبان، اعتراض کند. به هرحال، این جنبش برای مخالفت با حضور هر مسلمانی در میانمار، تأسیس شد. رهبری این گروه نوعی ممنوعیت در حوزه ازدواج بین ادیانی را گسترش داده و راهب‌هایش به پیام‌های تحریک‌آمیز  پاسخ می‌دهند و نیز راهب‌های ضد مسلمانان را در سرتاسر کشور حتی در کلان‌شهرهایی مانند یانگون و ماندلای، تحریک می‌کنند. حتی غیر مسلمانان هم اگر مدیریت و سرپرستی تجارت مسلمانان را به عهده داشته باشند ممکن است که مورد ضرب و شتم و آزار قرار بگیرند.
چگونه ممکن است که بوداییان بتوانند بسیار خشن باشند زمانی که دین ایشان خواستار پایان دادن به رنج و محنت است؟ تراوده یکی از شاخه‌های بودیسم است که شامل برخی سنت‌های نظامی به همراه متون مقدس است که ارزش بیشتری به زندگی بوداییان نسبت به غیر بوداییان می‌دهند. علاوه بر این، بیشتر راهب‌های میانماری درک معبد برای یک یا دوسال زندگی می‌کنند قبل از اینکه به آغوش خانواده‌ یا شغل خودبازگردند. در طول این مدت، راهب‌ها اغلب برای غذا وابسته به ارتش هستند. اینگونه ارتباط عمیق بین ارتش و راهب‌ها را همچنین می‌توان در سریلانکا، جایی که"360" ، یک نهضت ضد مسلمانان دیگر، در حال شکل‌گیری است یافت. هنوز روشن نیست که این جنبش‌ها تا چه اندازه از اسلام‌هراسی اروپایی و امریکایی تأثیر می‌پذیرند.
ملی‌گرایی مقدس بسیاری از راهب‌ها را گمراه می‌کند، اما نه همه ایشان را. اگرچه نهضت 969 هیچ توجهی به انتقاداتی که از سوی دالایی لاما یا بوداییان امریکایی نشان نداده است، اما فشارهای بین‌المللی به رهبران منطقه‌ای کمک کرده و از ایشان در مخالفت با گسترش نفرت و دشمنی حمایت کرده است.

آیا علت اصلی این مسئله نفرت نیست، همانطور که همیشه بوده است؟
در طول چند سال گذشته، بیش از 2 میلیون هکتار زمین از اقلیت‌ها در میانمار، تصرف و غصب شده است. در حالی که صدها هزار روهینگیا بی خانه هستند، این سیاست بی خانمان کردن نیز بر سایر گروه‌های نژادی تأثیر گذاشته است، به‌ویژه در مناطقی که چین مشغول ساختن یک پروژه عظیم خط لوله است.
از آنجا که دیکتاتوری ارتش قبلا ادعای همه اموال کشور را کرده بود، مالکیت زمین دچار نوعی سردرگمی و پیچیدگی شده است. این وضعیت راه را برای مقامات محلی برای غصب اموال و زمین‌های روهینگیان آسان می‌کند.
60 میلیون میانماری نماینده بازاری دست‌نخورده برای محصولات هستند از نوشیدنی‌های بدون الکل گرفته تا موبایل. سرمایه‌گذاران نیز این کشور را به مثابه منبعی از کار بسیار ارزان قیمت می‌بینند. دولت به طرز هوشمندانه‌ای سازمان‌های بین‌المللی را با وعده‌های توخالی نسبت به اصلاحات سیاسی، فریب داده است.
در سال 2013، تقریبا مرسوم بود که بشنویم دولت امریکا میانمار را یک داستان موفق برای دموکراسی و کاپیتالیسم اعلام کند. علی رغم وقوع و شیوع خشونت و تداوم محدودیت حقوق، کنگره با رفع بیشتر تحریم‌ها در تابستان 2013 موافقت کرد.
قانون اساسی این کشور  25 درصد کرسی‌های پارلمان را به ارتش و نظامیان اختصاص داده است. به دلیل وجود برخی قوانین، خانم آنگ سان سو کی رهبر حزب مخالف از نامزدی برای ریاست جمهوری به بهانه ازدواج قبلی‌اش باز می‌ماند و به این دلیل، دست و پای حزب مخالف نیز بسته است. وی پس از رهایی از سالها حبس خانگی، همچنان در یک برزخ سیاسی باقی مانده است، یعنی عدم اراده یا ناتوانی از حمایت قدرتمندانه از اقلیت‌هایی مانند روهینگیا.
در سال 2014، برای آمریکا سخت شد که انکار کند دولت میانمار در راه یک جامعه بازتر تعلّل می‌کند. بازداشت و دستگیری مجدد زندانیان سیاسی و خبرنگاران و روزنامه‌نگاران، زنگ‌های خطر را به صدا در آورد. همچنین ممنوعیت فعالیت نهادهای غیر دولتی خارجی که دسترسی به روهینگیا دارند این زنگ خطر را به صدا در آورد. بعد از اینکه سازمان پزشکان بدون مرز از اتهام قتل عام در اوایل سال 2014 حمایت کردند، کارکنان این سازمان از ایالت راخین اخراج شدند. کمی بعد از آن، اوباش‌ به دفاتر سایر نهادهای غیر دولتی حمله کردند که در نتیجه اش بیش از هفتصدهزار روهینگیا دیگر هیچ گونه خدمات پزشکی نداشتند. چند بیمارستان منطقه هم گفته شده که با روهینگیانی که به شدت بیمارند بسیار بد رفتار کرده یا آنها را نمیپذیرند، و بیشتر ایشان مرگ را به خطر آزار و رنج ترجیح می‌دهند.

سیاست کنونی امریکا چیست؟ آیا سازمان ملل پاسخی می‌دهد؟
اوباما پیشنهاد داده بود که میانمار نیاز به پذیرش تمامی مردم دارد که بتواند با موفقیت به توسعه اقتصادی برسد. به هرحال، دولت اوباما پیام‌های مرکب و چندگانه‌ای را می‌فرستد، همکاری صمیمانه با رهبران نظامی میانماری حتی در اتفاقات پس از حملات خشونت آمیز علیه مناطق روهینگیا در سال 2013.
در ماه می 2014، مجلس نمایندگان مصوبه شماره 418 را تصویب کرده که طبق آن از دولت میانمار خواسته شده تا آزار روهینگیا را متوقف کند. این قانون تا اندازه‌ای حاصل  تلاش‌های گروه‌های حامی حقوق بشر مانند کمپین امریکا برای میانمار و یگان رزمی امریکایی میانمار، اتحاد هجده ارگان مسلمان-امریکایی است. بعد از اینکه این قانون وضع شد، فقط چند محدودیت متعادل نسبت به همکاری با میانمار باقی ماند. امریکا و سرمایه‌گذاران بین‌المللی به تزریق پول در میانمار ادامه می‌دهند. در ژانویه 2014، کمپین آمریکا برای میانمار، گزارشی را از برخی از این کمپانی‌های امریکایی منتشر کرد که طبق آن تقریبا هیچ‌کدام از آنها کارشان را با شفافیت کافی انجام نداده و  یا از همکاری با آزار دهندگان و محدودکنندگان حقوق روهینگیا مانند شرکت سرمایه‌گذاری نفت و گاز میانمار، یک نهاد نظامی که در سرتاسر میانمار فعالیت اقتصادی می‌کند، اجتناب نکرده بودند.
کمپانی‌هایی از چین، ژاپن، و سنگاپور حتی محدودیت‌های کمتری داشتند ولی تمایلی به استفاده از نفوذشان برای اشاعه حقوق بشر نداشتند. علی‌رغم تاثیر زیاد روهینگیان پناهنده فرار کننده از آزار، اعضا تمایلی به انتقاد از میانمار در این مدت نداشتند.
خوزه کوینتانا، گزارشگر ویژه سابق سازمان ملل، اوضاع در میانمار را یک نسل‌کشی خواند. وقتی که وی در حال بازدید از میانمار بود، راهب‌ها به خودروی او حمله کرده بودند.

بنابراین، آیا اینک نسل کشی است؟
این سؤال می‌تواند یک منحرف کننده باشد، اما همچنان ارزش پرسیدن دارد. از آنجا که پیدا کردن "نسل‌کشی" بار حقوقی در سازمان ملل به همراه می‌آورد و پاسخ‌های بین‌المللی را لازم می‌دارد، دیپلمات‌ها و حتی گروه‌های حقوق بشری از این اصطلاح استفاده نمی‌کنند و ترجیح می‌دهند از اصطلاحاتی مانند "پاکسازی قومی" یا "آزار و اذیت" استفاده کنند. اما نمی‌توان انکار کرد که رویکرد سیاست حکومت در قبال روهینگیا به شکل نسل کشی بوده است که با هدف محو کردن ایشان از میانمار به وسیله خشونت، اخراج، قرنتینه و محدودیت و نیز حبس و محدودیت بر حقوق‌ مختلف من جمله تعداد فرزندانی که اجازه داشتن دارند، انجام می‌شود.
برخی از ایشان برای اطمینان از امنیت، از سربازان صلح سازمان ملل تقاضای مداخله کرده‌اند. اما در زمانی که جنگ و نزاع‌های فرقه‌ای در حال افزایش است، ملت‌ها تمایلی به حمایت از دکترین مسئولیت‌پذیری نسبت به حفظ و مراقبت ندارند. سازمان ملل به وسیله ترغیب‌های سازمان همکاری اسلامی، در کمیته‌های خود بر روی برخی اعمال فشارهای ملایم بر دولت میانمار کار کرده است. نمایندگان این سازمان اسلامی در هنگام بازدید از میانمار، با مخالفت و تهدید روبه رو شدند.
بیشتر مقاله‌های خبری، حکایت از عدد 140هزار پناهجوی میانماری دارند، اما طبق تحقیقاتی که با همکاری سازمان ملل انجام شده است، به خاطر وجود خانواده‌هایی که از این کشور در طول 30 سال گذشته فرار کرده‌اند، تعداد حقیقی ایشان  ممکن است به یک میلیون نفر هم برسد. همچنین، مقامات رسمی گزارش داده‌اند که 25هزار مهاجر در مالزی وجود دارند اما مقامات کنسولگری می‌گویند عدد حقیقی صدهزار نفر است. هیچ‌کس تعداد ایشان در بنگلادش، اندونزی، تایلند و چندین کشور دیگر را نمی‌داند.
سازمان ملل نام و مشخصات برخی از صد‌ها هزار پناهنده‌ای را که در سرتاسر منطقه پخش شده‌اند، ثبت کرده است که این به ایشان اجازه می‌دهد از برخی کمک‌های غذایی اولیه در هنگام زندگی در کمپ بهره‌مند شوند. با این حال، بسیاری از کشورهای پذیرای این افراد، همکاری کامل نمی‌کنند. اکثریت مهاجران ثبت‌نام نشده‌اند و تعداد کمی اجازه قانونی برای کار دارند و در چندین کشور، فرزندان ایشان اجازه رفتن به مدرسه را ندارند.
در جولای 2014، بنگلادش قانونی را مبنی بر ممنوعیت سهم غذایی روهینگیان مهاجر و ازدواج بین ادیانی تصویب کرد. همچنین در همین ماه، دولت تایلند شروع به بازگرداندن اجباری روهینگیا کرد، حتی بعد از اینکه گزارش‌های رویترز که اتفاقاً برنده  جایزه هم شد، در مورد دولت تایلند مبنی بر اینکه این کشور چگونه بد به اوضاع ایشان می‌رسد، منتشر شد.
در اکتبر 2015، سازمان غیر دولتی "تقویت حقوق" مامور انتشار گزارشی مفصل درباره این مسئله شد. این گزارش از اسناد دولتی میانمار استخراج شده است تا از مسئله اینکه خشونت علیه مسلمانان توسط دولت هدایت شده و نسل کشانه است، حمایت کند.

چقدر تأسف‌آور! آیا کاری هست که ما بتوانیم برای کمک انجام دهیم؟
بعنوان ساکنان امریکا، ما توان این را داریم که سیاست‌های آمریکا را تحت تاثیر قرار دهیم به شرط اینکه هماهنگ بوده و از کنگره بطور منظم و دائم درخواست کنیم. جان کری و اوباما در اکتبر 2014 از میانمار بازدید کردند و به تقاضای مردم برای صحبت درباره روهینگیا پاسخ دادند. قانون 418 در مجلس نمایندگان تصویب شد که طبق آن از دولت میانمار خواسته شده که به حقوق روهینگیا و نیز سایر اقلیت‌های گروهی احترام بگذارد. اعضای جامعه میتوانند بوسیله کمپین‌های آگاهی دهنده مشابه کمک کنند. کمپین‌هایی وجود دارند که توسط نهضت امریکایی برای میانمار و سایر ارگان‌ها رهبری می‌شوند.
روهینگیان زیادی در امریکا وجود ندارند اما آنها نیز در این آگاهی دادن به کنگره، سهیم هستند. بسیاری داستان‌های شخصی از حبس‌های سیاسی، حبس‌های خانگی و حملات دارند که میتواند کمک کند.
با همکاری روهینگیان ساکن امریکا و نیز با کمک شاکیان روهینگیا که آزار و شکنجه خود را توصیف میکنند، نیروی کار میانمار آمریکا( Burma Task Force USA) علیه رییس جمهور تین سین و چندین تن از وزرایش اقدام قانونی کرده‌اند. سایرین به امید دادگاه جنایی بین المللی هستند که اقدامی بکند. گروه‌های آزادی‌های مدنی که بر روی این مسئله کار میکنند شامل دیده‌بان حقوق بشر، سازمان تقویت حقوق( Fortify Rights) و پزشکان برای حقوق بشر می‌شوند. خدمات مهاجران که به روهینگان کمک میکرده است شامل خدمات جهانی یهودیان آمریکا و پزشکان بدون مرز میشود.
ما میتوانیم از تلاش‌های حمایتی بوسیله گفتمان خودمان، گفتارمان  و رسانه وا حتی ارسال نمایندگان برای دیدار از میانمار حمایت کنیم. گروه‌های آموزش صلح هم اکنون مشغول مشارکت و همکاری با رهبران محلی میانماری هستند. برخی بوداییان میانمار، مسلمانان و کاتولیک‌ها کمپین‌های کوچکی را برای شکل‌دهی همبستگی بین ادیانی ایجاد کرده‌اند.
ما نمیتوانیم چشمان خود را بر این مسئله ببندیم. تا زمانی که تلاش‌های ما به حد و اندازه جنبش آزادی دارفور نرسد، فقط می‌توانیم نسل‌کشی را کند کنیم نه اینکه متوقفش کنیم. بدون در نظر گرفتن این مسئله، اینک هدیه ارزشمند از طرف زمان برای خود میانماری‌هاست تا به تقویت جامعه نوظهور مدنی خود کمک کرده، خفقان حاصل از نظامی‌گری را کاهش داده و تنوع چشمگیر و متنوع ملت خود را مدیریت کنند. برای افراد دارای قدرت، لازم است که بر بازار آزاد آتی تسلط داشته باشند. منافع ملی اصولا شامل امنیت، و سود مالی و اعتبار میشود. با این رویکرد، حقوق بشر به حاشیه رانده میشود به این صورت که یک فاکتور در حمایت از یک جامعه مولد است.
اما عموم مردم این گونه سرد نیستند. پس چرا چشم خود را بر قتل عام و آزار مسلمانان بسته‌اند؟ این دعوا در این کشور سالهاست که در حال وقوع اسنت.
من امیدوارم بتوانیم توافق کنیم که فراموشی راه حل نیست و مردم آگاه و مطلع باید نمایندگان خود را تحت فشار قرار دهند تا تجسم ارزش‌های اخلاقی و الزامات اداری باشند. واضح است که امروزه همه ما با هم در زمنیه اقتصادی، فرهنگی، تکنولوژیک و سطوح عمیق انسانی مرتبط هستیم.
منبع: Islamic Monthly
ترجمه:‌هادی قربانیار

آدم کارل عطف به بحبوحه خبری مسئله آوارگان سوری، با گزارشی از اوضاع آوارگان میانمار، در زیر هفت عنوان، رنجوری این مردم ستمدیده و فراموش شده را شرح می‌کند.

مطالب مرتبط
منتشرشده: ۱
  1. با تشکر از مطالب قابل استفاده سایت، کاش در ترجمه این مطلب اندکی دقت می شد.

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.