کتابنامه(۷): محمدعلی امیرمعزی و حادثه کربلا

محمدعلی امیرمعزی در بخشی از کتاب «راهنمای ربانی در تشیع نخستین» درباره امام حسین و حادثه کربلا چنین به نکاتی اشاره کرده که «کتابنامه» در گام هفتم خود ترجمه بخشی از آن را تقدیم مخاطبان کرده است.

محمدعلی امیرمعزی در بخشی از کتاب «راهنمای ربانی در تشیع نخستین» درباره امام حسین و حادثه کربلا چنین به نکاتی اشاره کرده که «کتابنامه» در گام هفتم خود ترجمه بخشی از آن را تقدیم مخاطبان کرده است:
حسین بن علی پس از وفات برادرش حسن، از بیعت با یزید ممانعت ورزید. سپس به مکه بازگشت و در سال ۶۱ق/ ۶۸۰م، به دعوت عده‌ای از پیروانش راهی عراق شد. فقط اعضای خانواده و تعداد اندکی از یاران امام او را همراهی کردند. برای مطالعه‌ی بی‌طرفانه‌ی شرایط تاریخی که منجر به تراژدی کربلا شد، باید در روش‌شناختی دقت زیادی شود. با توجه به جدّی بودن و ظرافت ماهیت موضوع که کمتر از پنجاه سال پس از وفات پیامبر اتفاق افتاد و نوه‌ی او و تقریبا تمام خانواده‌اش به دست امت خود به قتل رسیدند، ما مجبوریم برای رویارویی نظام‌مند از منابع سنی و هم شیعه استفاده کنیم.
برای پژوهش کنونی، باید خودمان را به نتیجه‌گیری مختصر زیر محدود کنیم:
از دیدگاه تاریخی، هیچ شاهدی مبنی بر اینکه امام حسین قصد مبارزه‌ی مسلحانه با مقامات اموی عراقی داشته باشد، وجود ندارد. به نظر می‌رسد که مسلم بن عقیل عموزاده‌ی امام حسین بود که خصومت را آغاز نمود. او که با لشکر پیشتاز حرکت کرده بود، قیام مسلحانه‌ای را در میان شیعیان کوفه آغاز نمود که به زودی سرکوب گردید و اینجا بود که مسلم کشته شد. تقریبا یک هفته بعد، امام حسین که به دقت تحت نظر بود به عراق وارد شد. به دلایلی که هرگز توضیح داده نشده‌اند تلاش‌ها برای مذاکره بی‌نتیجه ماند. سرانجام در روز دهم ماه محرم در سال ۶۱ (دهم اکتبر ۶۸۰) در کربلا، امام و همراهانش با نیروهایی که تعدادشان چندین برابر آنها بود روبرو شدند. امام و تقریبا تمام اعضای خانواده‌اش بدون توجه به سن و سال شهید شدند.
از سوی دیگر وقتی مجموعه‌های امامی مورد بررسی قرار می‌گیرند، دیدگاه پدیدارشناسانه‌ای که به خواننده دست می‌دهد، نشان می‌دهد که موردِ امام سوم از نظر ایدئولوژیکی خیلی مرکب‌تر است از اینکه به امام به عنوان یک شورشی در برابر قدرت امویان نگاه شود. در واقع مطابق آموزه‌های امامان و مجموعه‌های روایی آن‌ها هنگامی که متحد و منسجم و با هم دیده شوند، یک کل غیر قابل حلّی را تشکیل می دهند. هر امام (لاحق) شارح امامان پیش از خود (سابق) است که معنا و منظور حقیقی کلام و عمل آنها را آشکار می‌سازد. تا آنجا که به مورد امام حسین مربوط  می‌شود، هیچ یک از جانشینانش، حضور او را در کربلا به عنوان عمل سیاسی با هدف به‌خشم‌آوردن صاحبان قدرت تعبیر نکرده‌اند.
بنا به نظر جانشینان خودِ امام، عمل او به‌عنوان عملِ دوست خدا است که مطابق سرنوشت خود [شهادت] به خواست خدا عمل می‌کند. امام محمد باقر نوه‌ی امام حسین ، گفت: «در زمان جنگ کربلا، خدای تعالی نصرت خود را بر حسین فرود آورد تا آنجا که میان آسمان و زمین قرار گرفت و نزدیک شد که او را بر کوفیان پیروزی دهد. سپس او را مخیّر ساخت که او یا پیروزی و یا ملاقات خدا را انتخاب کند. آن حضرت ملاقات خدای تعالی را اختیار کرد.»
امام رضا نیز با اشاره به آیه‌ای قرآنی (صافات، ۱۰۷) و عمل ابراهیم که آماده بود تا اسماعیل را به خواست خدا قربانی کند، عمل امام حسین را به عنوان ذبح عظیم می‌خواند.
جنگ و قتل عام کربلا از پیش مقدر شده بود تا هم امام به عنوان شهید به سرنوشت خود برسد و هم دشمنان امام آشکار شوند و تا ابد مورد نفرت و لعن قرار گیرند.
امام جعفر صادق گفت: «وصیت به صورت نوشته‌ای سربسته ازآسمان بر رسول خدا فرود آمد و نوشته‌ای سربسته به جز این وصیت، هیچ وقت بر رسول خدا فرود نیامده بود … .بر آن وصیت مهرهایی بود. پس علی نخستین مهر را باز کرد و بر آنچه مامور بود رفتار کرد. سپس حسن مهر دوم را برداشت و بر آنچه مامور بود رفتار کرد. سپس حسین مهرسوم را باز کرد. دید دستور چنین است که جنگ کن و بکش و کشته شو، با گروهی به منظور شهادت بیرون رو، آنان جز با تو شهید نخواهند شد…».
 این کلمات نظری را ارائه می‌دهند که خیلی فراتر از یک شورش مربوط به خواسته‌های سیاسی یا اقتصادی است.
در زمان معاصر، تشیع مبارز، اقدامات خود را براساس سخنان امام حسین و ضرورت‌های سیاسی آن تبیین و توجیه می‌کند. جالب توجه است که متون سیاسیِ معاصر، منحصرا به گفتار و کردار علی (به خصوص آنها که در نهج البلاغه آمده است) و حسین مراجعه می‌کنند بدون توجه به شرح و تفسیر سایر امامان. بدین ترتیب عقاید مذهبی نخستین [با این تفسیر خاص]، به مبانی سیاسی تبدیل گردید. آنچه بسیار جدی است، این است که بیشتر محققان در اثر عدم بررسی متون اصلی، مذهب امامیه را اساسا یک نظریه‌ی سیاسی تعریف کرده‌اند و در همه‌جا برای عقیده دلایل سیاسی تراشیده‌اند؛‌حتی جاهایی که وجود نداشته است.
* کانال تلگرامی خوانش آثار محمدعلی امیرمعزی
مطالب مرتبط
منتشرشده: ۱
  1. یکی

    “هیچ شاهدی مبنی بر اینکه امام حسین قصد مبارزه‌ی مسلحانه با مقامات اموی عراقی داشته باشد، وجود ندارد. “و بعد ذکر چند حدیث که به درگیری مسلحانه اشاره دارن جدای از بحث سندی احادیث مشخص نیست جناب امیر معزی ( که البته ایشون اهداف خاصی رو دنبال می کنه ) چه منظوری از شاهد دارن

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.