مجامع بسته و دشمنان آنها؛ گزارشی کوتاه درباره عوامل تعطیل اماکن مذهبی در تاریخ اسلام

مهدی فردوسی مشهدی

دبیرخانه کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی ستاد ملی مدیریت کرونا، دستورالعمل و شیوه‌نامه‌ای اجرایی درباره ضوابط برگزاری آیین سوگواری در ماه‌های محرم و صفر ابلاغ کرده است که مستلزم تعطیل و بسته شدن مکان‌های اجتماع عزاداران و مجامع عزاداری مذهبی خواهد شد.

این دستورالعمل تأکید می‌کند: عزاداری باید «در اماکن و فضاهای باز با رعایت فاصله حداقل دو متر از هر طرف و تجمعات حداقلی و حداکثر دو ساعت» برگزار شود. بنابراین «جابه‌جایی هیئت‌ها، دسته‌روی و استفاده از طبل، سنج و وسایل مشابه ممنوع است[1]».

بهار امسال نیز هم‌زمان با خیزش نخستین موج شیوع کرونا، از تعطیلی مجامع و مساجد سخن می‌رفت، اما زمزمه‌های مخالفی هم در این زمینه به گوش می‌رسید. برخی از مخالفان تعطیلی مساجد با گله‌مندی از این وضع بر لزوم فعالیت امامان جماعت در محله‌ها و بیرون از مسجد تأکید می‌کردند و می‌گفتند:

«امروز تعطیلی معنا ندارد و وقتی اقامه نماز جماعت در مساجد تعطیل است، ائمه جماعات باید تغییر وضعیت بدهند و محور فعالیت‌های اجتماعی محله‌ها باشند. هر امامی که امامت محله را با هنرنمایی و زیبایی، تمرین کند قطعاً این توفیق را خداوند به او می‌دهد[2]».

 

برخی از مخالفان نیز این تعطیلی را حاصل و شاهد توطئه دشمنان دین و بسته شدن مساجد و اماکن مذهبی را خطرناک می‌خواندند و می‌گفتند:

«الان هم اگر در این توطئه‌ای که برای ما طراحی کردند، مقاومت کنیم، آنها با شکست مواجه می‌شوند. توطئه‌گران جهانی می‌خواهند دین را کم‌رنگ، زمین‌گیر و استحاله کنند. مسجد و هیأت نباید رخنه‌پوشِ دولت مدرن باشد. فعال عمل کردن معنایش این نیست که اصول بهداشتی مسلم را رعایت نکنیم، اما اینکه محافل مذهبی، مساجد و هیأت‌های مذهبی را تعطیل کنیم، خطرناک است. آنها می‌خواهند مساجد و هیئت‌ها را منزوی کنند[3]».

آواز این مخالف‌خوانی در برابر تصمیم آن ستاد ملی هنوز شنیده می‌شود، بلکه بسیاری از دشمنان بسته شدن مجامع مسقف مذهبی بدون التزام به دستورالعمل یاد شده، مخالفت عملی خود را در این زمینه به رخ می‌کشند. از همین روی، دادستان کل کشور تهدید کرده است: «هر مراسم عزاداری که بدون رعایت دستورالعمل‎ها برگزار شود بعد از دو بار تذکر تعطیل خواهد شد[4]».

 

باری، ستاد ملی مبارزه با کرونا و دولت قانونی جمهوری اسلامی، تنها دولتی نیست که چنین تصمیمی گرفته است، بلکه پس از شیوع ویروس کرونا، بیش‌تر دولت‌های کشورهای مسلمان‌نشین به‌رغم اختلاف‌های سیاسی‌شان، دست‌کم در دوره اوج همه‌گیری این ویروس، در زمینه تعطیل شدن اماکن مذهبی و محل‌های اجتماع مسلمانان به‌ویژه مساجد و معابد، متفق بودند و اکنون نیز متفقند، اما تعطیلی این مکان‌ها به‌ویژه تعطیلی مسجد الحرام که قبله مسلمانان را در بردارد و انتشار تصویر خالی از جمعیت آن، به واکنش عاطفی برخی از مسلمانان می‌انجامد و موجب می‌شود که چنین تصمیمی را مخدوش و نامشروع بیانگارند یا حضور افراد را در این مکان‌ها، بی‌خطر بخوانند و توجیهاتی در این‌باره عرضه کنند. برای نمونه، علمای پاکستان رمضان سال گذشته مصرانه بر باز بودن مساجد و برگزاری آیین‌های دینی تأکید و با بسته شدن این مجامع مخالفت می‌کردند[5].

من در این یادداشت کوتاه به ترتیب تاریخی، دَه گزارش کوتاه تاریخی درباره پیشینه سنت تعطیلی مساجد بر اثر حوادث طبی به‌ویژه فراگیری برخی از بیماری‌های همه‌گیر و دیگر حوادث طبیعی عرضه می‌کنم. این گزارش‌ها برجسته‌ترین نمونه‌ها در هزار سال نخست تاریخ اسلام در این زمینه‌اند و نشان می‌دهند که تعطیلی مراکز اجتماع عبادی به‌ویژه مساجد به‌رغم تکرار آن در درازنای تاریخ مسلمانان، از رونق بازار مسلمانی نکاسته است و نخواهد کاست.

 

1. سال 18 هجری

مسلمانان اواخر دهه دوم هجری به فتح اورشلیم و سرزمین‌های مجاور فلسطین در قلمرو امپراطوری روم شرقی سرگرم بودند که بیماری طاعون در آن حوزه همه‌گیر شد. خاستگاه این بیماری روستای کوچکی به نام «عمواس[6]» میان رمله و بیت‌ المقدس بود و از این روی، به طاعون عمواس شهرت یافت. به گفته برخی از مورخان، 25000 مسلمان بر اثر این بیماری کشته شدند. شماری از مسلمانان نام‌دار آن دوران همچون ابوعبیده جراح (40 ق.ه ـ 18 ق)، معاذ بن‌جبل (18 ق.ه ـ 18 ق)،، یزید بن‌ابی‌سفیان (م 18 ق) برادر معاویه بن‌ابی‌سفیان و سهیل بن‌عمرو (م 18 ق) بر اثر همین طاعون جان باختند[7].

پس از مرگ هر یک از سرداران لشکر مسلمانان، سرانجام عمرو بن‌العاص (47 ق.ه ـ 43 ق) فرمانده آنان شد و در این‌باره چنین گفت: ای مردم! اگر این بیماری گسترش یابد، همچون آتش [ما] را خواهد سوخت؛ پس به کوه‌ها پناه ببرید! بنابراین، لشکریان بر قله کوه‌ها و کف دره‌ها جای گرفتند[8]. شاید عمرو بن‌العاص نخستین کسی از مسلمانان باشد که به «فاصله‌گذاری اجتماعی» یا به تعبیر عرب‌ها، «تباعد جماعی» یا همان «واگرایی جمعی» و فاصله فیزیکی فرمان داده باشد. این عزل و انزوای اجتماعی یا به تعبیر امروز، قرنطینه برای مقابله با آن بیماری فراگیر و همه‌گیر، مانع برپایی نماز جمعه و جماعت و جمع شدن در مساجد بود.

2. سال 208 هجری

بسیاری از حوادث طبیعی در قلمروهای مسلمان‌نشین موجب تعطیل مساجد به‌ویژه مسجد الحرام شده‌اند. یکی از نمونه‌های برجسته در این زمینه، جاری شدن سیل در مکه در دوره خلافت عبدالله بن‌هارون معروف به مأمون عباسی (170 ـ 218 ق) است. به گفته برخی از مورخان، سیل عظیمی در این سال جاری شد که سدهای پیرامون مکه را در هم شکست و مسجد الحرام را در خود فروبرد و کعبه را فراگرفت و تا زیر حجر الاسود بالا آمد و حتی مقام ابراهیم را پوشاند و میزان فراوانی گِل و لای در صحن مسجد بر جای گذاشت و مردمان بسیاری را در خود غرق کرد[9]. در آن روزها نیز طواف و نماز در صحن مسجد تعطیل شد تا اینکه برخی از حاجیان خراسانی به کمک اهل مکه مسجد را پاک‌سازی و دوباره برای اقامه نماز آماده کردند.

3. سال 395 هجری

قحطی گسترده‌ای در این سال شمال آفریقا را فراگرفت و هم‌زمان وبا و طاعون نیز به‌ویژه در تونس گسترش یافت؛ چنان‌که سرمایه توان‌گران از دست رفت، ناتوانان از میان رفتند، چارپایان مردند، کالاها گران و اقلام اساسی نایاب شد. بسیاری از روستاییان مهاجرت کردند، خانه‌ها خالی شد و هر کسی در آن سرزمین به علاج کردن یا عیادت بیماران یا تشییع و تدفین قربانیان سرگرم بود. قربانیان را در حفره‌ها به خاک می‌سپردند. گاهی صد نفر یا بیش از صد نفر در یک حفره دفن می‌شدند. بسیاری از مردم از طبقات گوناگون عالمان و تاجران و زنان و کودکان بر اثر این بیماری جان باختند که آمارشان را جز خالق آنان کسی نمی‌داند. مسجدهای قیروان از نمازگزاران تهی گشت و مردم به دست خود درها و سقف‌های خانه‌هایشان را می‌سوزاندند. حتی گفته می‌شد که برخی از روستاییان یک‌دیگر را می‌خورند[10].

4. سال 448 هجری

قحطی شدیدی در این سال در مصر پدید آمد که توصیف‌ناپذیر است. هم‌زمان وبا نیز در این سرزمین فراگیر شد. گفته‌اند سه دزد در این روزگار به خانه‌ای نقب زدند و بامدادان آن سه را مرده از خانه بیرون کشیدند: یکی در ورودی دهلیز؛ دومی میانه آن و سومی در خانه. وبا در این سال به اندلس هم راه یافت و از آن‌جا نیز قربانی گرفت و مساجد را تعطیل کرد؛ چنان‌که هیچ کس بدان‌جا نمی‌رفت که نماز بگزارد. این سال را سال «جوع کبیر» نامیدند[11].

5. سال 749 هجری

گزارش‌های انتشار وبا در همه سرزمین‌های مصر در این سال از گوشه و کنار درمی‌‌سید.‌ بسیاری از مردم قاهره و مصر بر اثر این بیماری جان باختند … چنان‌که در شعبان آن سال هر روز دویست نفر بر اثر این مرض فراگیر، می‌مردند[12]. این بیماری جهان‌گیر بود؛ چنان‌که شرق و غرب زمین را فراگرفت و بنابراین، به مکه مشرفه نیز راه یافت و مردمان بی‌شماری در مصر و شام و دیگر سرزمین‌های مسلمان‌نشین بر اثر این بیماری جان باختند[13]. این بیماری از پاییز 748 قمری آغاز شد و هنوز محرم 749 نرسیده بود که همه مصر را فراگرفت و تا شعبان و رمضان همان سال در سراسر مصر منتشر شد. ده‌هزار تا پانزده و بیست هزار نفر بر اثر این بیماری روزانه جان می‌باخت. مردم یک‌سره تابوت جایگاه‌هایی برای تغسیل رایگان اموات می‌ساختند. بیش‌تر قربانیان را بر تخته و نردبان‌ها و پاره‌های در چوبی می‌بردند و در حفره‌ای می‌انداختند؛ حتی گاهی در یک حفره، سی یا چهل قربانی را دفن می‌کردند. این بیماری چنان فراگیر و جهانی شد که حتی ماهیان دریا و پرندگان هوا و درندگان صحرا از آسیبش بر کنار نماندند … راه‌ها پر شده بود از مردگان؛ حتی مساجد و مسافرخانه‌ها از قربانیان پر بود و کسی نبود که آنها را دفن کند تا چه رسد که بدان‌جا برود. هیچ مؤذنی نماند، بلکه مردگان را به مسجد جامع می‌کشاندند و سگ‌ها از لاشه آنان می‌خوردند[14].

6. سال 819 هجری

برخی از مورخان حکایت لطیفی را درباره قرنطینه خانگی یا «حجر منزلی» یکی از فقهای قاهره اوائل سده نهم هجری آورده‌اند: «محمد بن‌عمر بن‌ابراهیم ابی‌جراده عقَیلی حنبلی در قاهره ساکن بود … هنگامی که طاعون در سال 819 در آن سرزمین فراگیر شد، او بسیار می‌ترسید که به آن مبتلا شود. بنابراین، از انواع دواها و دعاها بهره می‌جست تا از این مرض مأمون باشد و [به‌رغم دیگران که به محکمه و مسجد آمد و شد می‌کردند]، او تمارض کرد و در خانه ماند تا مبادا چشمش به جنازه‌ای بیافتد یا ناچار شود برای ادای نماز بر جنازه‌ای حاضر شود و از قضا، از این بیماری جان سالم به در برد، اما به قولنج گرفتار آمد. بنابراین، نزد دو تن از علما وصیت کرد که البته آن دو زودتر از وی مردند و او نیز سرانجام بر اثر بیماری یاد شده جان باخت[15].

7. سال 827 هجری

وبایی فراگیر اوائل این سال پیدا شد که هر روز جان چهل نفر را می‌گرفت؛ چنان‌که تا ربیع الاول 827 شمار قربانیان این بیماری به 1700 رسید. امام جماعت مسجد الحرام در این روزها فقط دو مأموم داشت و دیگر ائمه جماعت این مسجد، بر اثر نداشتن مأموم بی‌کار شدند[16].

8. سال 833 هجری

طاعون در بخش‌های شماری قاره آفریقا اواخر این سال فراگیر شد؛ چنان‌که پنج‌هزار تن از ساکنان بخش‌های ساحلی بر اثر این بیماری جان باختند. فقط در اسکندریه هر روز 150 نفر بر اثر این طاعون می‌مرد و عجیب است که این بیماری در زمستان به این ترتیب فراگیر شد. پیش از این هم در سرزمین‌های غربی (روم) شدت یافته بود و هر روز بیش از هزار قربانی می‌گرفت. بنابراین، مردم به روزه‌داری و توبه و رفتن به سوی صحرا دعوت می‌شدند. یکی از قاضیان شافعی مردم را به زاری در درگاه خداوند فراخواند، اما این کار مؤثر نبود، بلکه بیماری و عدد قربانیان فزونی گرفت …؛ چنان‌که بر 505 مرده مسلمان در هر روز نماز می‌خواندند … البته مرده‌کِش‌ها و مرده‌شوی‌ها بسیار کم‌یاب شده بودند و از سوی دیگر، کفن‌دزدها فزونی گرفته بودند و نمازخانه‌ها از لاشه قربانیان پر شده بود[17].

9. سال 900 هجری

طاعون در این سال در حلب فراگیر شد و مردم از ترس این بیماری و مرگ به سبب آن، به بوستان‌ها گریختند و در خانه‌ها می‌ماندند[18].

10. سال 983 هجری

سیلی عظیم در این سال مسجد الحرام را فراگرفت و آب تا زیر قفل در کعبه بالا آمد؛ چنان‌که نماز و جماعت تا هفت روز یا هفت نوبت تعطیل شد[19].

 

با توجه به نمونه‌های پیش‌گفته و صدها نمونه دیگر از این دست که در این مجال تنگ نمی‌گنجند، شایسته است مؤمنان از واکنش عاطفی درباره خلوت شدن مراکز عبادی و اماکن برگزاری مناسک دینی و مذهبی بپرهیزند، بلکه با توجه به سیره عقلایی مسلمانان در درازنای تاریخ، و توصیه همه ارکان سیاسی و بهداشتی کشور به پیروی از نظر متخصصان و التزام به تصمیم ستاد ملی مبارزه با کرونا، به ضوابط حفظ سلامت خود و دیگران پای‌بند باشند و بدانند که با این پرهیز عقلانی، رونق مسلمانی کاستی نخواهد گرفت.

مصطفی را وعده کرد الطاف حق

گر بمیری تو نمیرد این سبق

رونقت را روز روز افزون کنم

نام تو بر زر و بر نقره زنم

من مناره پر کنم آفاق را

کور گردانم دو چشم عاق را

چاکرانت شهرها گیرند و جاه

دین تو گیرد ز ماهی تا به ماه

تا قیامت باقی‌اش داریم ما

تو مترس از نسخ دین ای مصطفی

 

ارجاعات:

[1]. https://www.irna.ir/news/83900773.

[2]. https://www.mehrnews.com/news/4907132

[3]. https://www.tabnak.ir/fa/news/974292

[4]. https://www.mehrnews.com/news/5002283

[5]. https://iqna.ir/fa/news/3891980

[6]. این روستا نزدیک رودخانه یالو و جنوب شرق رمله در مسیر رام‌الله، الرمله، یافا، اورشلیم و غزه در فاصله سی‌کیلومتری اورشلیم (قدس) است.

[7]. محمد بن‌جریر طبری، تاریخ الطبری، ج 4، ص 60-65.

[8]. همان، ص 62.

[9]. محمد بن‌عبدالله ازرقی، اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، تحقیق عبدالملک بن‌عبدالله بن‌دهیش، ص 762.

[10]. احمد بن‌محمد بن‌عذاری مراکشی، البیان المغرب فی اختصار اخبار ملوک اندلس و المغرب، تحقیق بشار عواد معرروف و محمد بشار عواد، ج 1، ص 280.

[11]. محمد بن‌احمد بن‌عثمان ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، ج 30، ص 25.

[12]. احمد بن‌علی عبیدی مقریزی، السلوک لمعرفه دول الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، ج 4، ص ۷۸.

[13]. یوسف بن‌تغری بردی اتابکی، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، ج ۱۰، ص ۲۳۳.

[14]. احمد بن‌علی عبیدی مقریزی، السلوک لمعرفه دول الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، ج 4، ص 84-85.

[15]. حافظ بن‌حجر عسقلانی، انباء الغُمر بانباء العُمر، تحقیق حسن حبشی، ج 3، ص 118.

[16]. همان، ص 326.

[17]. همان، ص 437-438.

[18]. محمد بن‌ابراهیم حلبی / ابن حنبلی، در الحبب فی تاریخ اعیان الحلب، تحقیق محمد احمد فاخوری، ج 2، ص 99.

[19]. محمد بن‌احمد بن‌سالم مالکی مکی / صباغ، تحصیل المرام فی اخبار البیت الحرام و المشاعر العظام و مکه و الحرم و ولاتها الفخام، تحقیق عبدالملک بن‌عبدالله بن‌دهیش، ص 877.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.