ناتوانی نظام‌های انتخاباتی و حزبی در تبیین و تسهیل روابط اخلاقی سیاسی بین نخبگان و شهروندان

جاناتان چاپلین

نتایج فاجعه‌آمیز همه‌پرسی بریتانیا بسیاری را در کمپ موافق «ماندن در اتحادیه» به ورطۀ ناامیدی مطلق کشانده است. سران اتحادیۀ اروپا نیز با این که سعی می‌کنند مردم را به سوی آرامش و خونسردی دعوت کنند، خود دچار شوک عظیمی شده‌اند. اما این نتیجه در نظرسنجی‌های آنلاین به‌خوبی پیش‌بینی شده بود، چراکه مخالفین نظام و شورشیان اغلب در فضای مجازی مقاصد ننگین خود را راحت‌تر برملا می‌سازند.

رأی مردم به برکسیت نتیجۀ یک سری عوامل آشفتۀ درونی و بیرونی بود که البته آمیزۀ آزاردهنده‌ای از رویدادهای غیرمتعارف و پیش‌بینی‌نشده (مثل قتل تکان‌دهندۀ یکی از اعضای پارلمان که طرفدار ماندن در اتحادیه بود) نیز مکمّل آنها بود. حال ماه‌ها و سال‌ها طول خواهد کشید تا (شاید) بتوانیم مشکلاتی را که پیامد این تصمیم بوده است مرتفع گردانیم.
یکی از عوامل درونی یک مسئلۀ مغفول واقع‌شدۀ ظاهراً معمولی، اما در عین حال فراگیر است؛ یعنی ناتوانی دیرینه و اساسی نظام‌های انتخاباتی و حزبی در بریتانیا برای تسهیل روابط اخلاقی ثمربخش سیاسی بین نخبگان و شهروندان. یک نظام انتخاباتی سالم باید قادر به ایجاد پیوند مابین شهروندان و همچنین بین شهروندان و احزاب و رهبران آنها باشد. حال آن که نظام‌های ناسالم (مثل عملکرد بریتانیا دست‌کم در سی سال گذشته) صرفاً ائتلاف‌های گذرا و شکننده‌ای مبتنی بر «منافع» را در بین افراد منعکس می‌کنند.
نهادهای انتخابی که قادر به شفاف‌سازی و ارائۀ تصور اخلاقی و روشنی از سیاست هستند، نه تنها مصر هستند که موقعیت ارضی شهروندان را بشناسند، بلکه همچنین تأکید دارند که حتماً مجموعۀ کمابیش روشن و منسجم اصول سیاسی‌شان در نتایج انتخابات و فضاهای عمومی و ساختارهای داخلی احزاب سیاسی منعکس شود. اما متأسفانه سیستم «اول از خط‌پایان عبور کن» در بریتانیا قادر به انجام چنین کاری نیست.
هنگامی که یک نظام انتخابی معیوب ملّی توسط یک نظام فراملّی که حتی کمتر از آن کارآمد و پاسخگو است (یعنی همان وضعیت فعلی اتحادیۀ اروپا) پوشانده می‌شود، این احتمال که آن نظام فراملّی بیشتر از نظام ملّی مورد خشم و انزجار شهروندان قرار بگیرد وجود دارد. حال این احساسات منفی در همه‌پرسی‌ای که هر رأی دارای قدرت برابری بوده است امکان ابراز شدن پیدا کرده‌اند. میلیون‌ها تن از رأی‌دهندگانِ موافق استقلال بریتانیا که در سال 2015 نیز محروم شده بودند، انتقام خود را از نظامی که با استهزاء و تحقیر آنها را نادیده گرفته بود گرفتند.
آسیب‌های مضاعف سیستم‌های انتخاباتی و حزبی نیز اکنون بر سر دو حزب اصلی خراب شده‌اند. لذا در سی سال گذشته دو درک مغایر محافظه‌کارانه از هویت فرهنگی بریتانیا، جایگاه این کشور در جهان و روابط آن با اروپا ناگزیر بوده‌اند که در یک حزب واحد و مشترک همزیستی کنند. برآیند فاسد این ارتباط اختلال‌آمیز آن بوده است که تنها میانجی‌گری‌ای که توری بینوا می‌توانسته است انجام دهد این بوده که همه‌پرسی‌ای در باب عضویت در اتحادیۀ اروپا که خاستگاه این دودستگی‌های حزبی است برگزار کند.
جاناتان چاپلین مدیر مؤسسۀ اخلاق مسیحی کیربی لینگ و یکی از سردبیران سمپوزیوم «خدا و اتحادیۀ اروپا: ایمان در پروژۀ اروپا» است.
مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.