ورود آیت الله هاشمی به جنجال بهشت زورکی در مصاحبه ای پیرامون مهدویت و جایگاه مردم
آیتالله هاشمی رفسنجانی در مصاحبهای صریح و خواندنی درباره مهدویت به پارهای شبهات پیرامون نقش و جایگاه مقبولیت مردمی در ظهور امام زمان(عج) پاسخ داد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، گزیده مصاحبه ایشان در سال 1387 بدین شرح است:
امام زمان(عج) هم با خواست و نظر مردم کار دارند
اتفاقا، یکی از چیزهایی که می شود از همین منابعی که اشاره شد، استخراج کنیم و درست تبیین بکنیم، همین موضوع است. بعضی فکر می کنند که حضرت، با یک قدرت قاهره ای وارد می شوند و بامعجزه و سوار بر ابر و . . . اسلام را بر جهانیان تحمیل می کنند و مردم، طوعا یا کرها، این را باید بپذیرند! از روایات و اسناد، این طوری استفاده نمی شود! اولا، مبانی خود اسلام این نیست، و ثانیا، رفتار خود پیغمبر (علیه السلام) و رفتار علی ابن طالب (علیه السلام) این نبوده است . حضرت (عج) با مردم سر و کار دارند و قطعا نظر مردم، اینجا، مهم است .
خیلی ها با شعار عدالت و مهدویت آمدند و دیکتاتور شدند
من فکر می کنم، یکی از خدماتی که می توانیم به عنوان ادای حق مان، انجام دهیم، این است که این بحث را خوب روشن بکنیم، چون، در اسناد، کاملا، روشن است که وقتی امام زمان (علیه السلام) می آید، مردم، رشد فکری پیدا کرده اند. وقتی که رشد فکری پیدا کردند، می توانند برنامه های درست را درک کنند. بعلاوه، مردم، از کسانی که ادعاها کرده اند و به عنوان مصلح وارد جامعه شده اند، ولی خودشان هم به یک اخلال گر و استعمارگر تبدیل شده اند، خسته شده اند و تشنه ی یک برنامه ی عادلانه و انسان دوستانه و سعادت آور هستند.در آن زمان، شرایط جهانی هم به گونه ای پیش می آید که حضرت می توانند برنامه ی خودشان را به صورت جهانی مطرح کنند و با مردم جهان ارتباط برقرار کنند. مردم جهان هم، مطالب را می فهمند و با چشم باز و پس از درک کردن می پذیرند .
مردم به برنامه امام زمان(عج) رای خواهند داد
برای من، این مطلب، خیلی روشن است و از اسناد و احادیث مربوط به حضرت حجت (علیه السلام)، به روشنی، این مطلب به دست می آید.شرایطی که ایشان درآن ظهور خواهد کرد، زمانی است که اگر برنامه ی همه جانبه ی قابل دفاع و امید بخشی برای مردم مطرح بکنیم، مردم، رای می دهند و استقبال می کنند.بنابراین، قطعا، شما باید فرض را بر این بگذارید که ایشان، با رضایت مردم و با استقبال مردم مواجه می شوند.حالا اگر شما مطالبی در بعضی از اسناد می ببینید که با این ها نمی خواند، آن ها را باید بررسی کنیم، یکی از کارهای تحقیقی ما همین باید باشد .
چه کسی گفته مادیات مردم برای امام زمان(عج) اهمیتی ندارد؟
من دارم فرض را بر این می گذارم که امام زمان (علیه السلام) با برنامه ای می آیند و ابزار تبلیغ و ابزار معرفی و اطلاع رسانی هم وجود دارد و مردم هم از وضع موجود خودشان، راضی نیستند و خسته اند، وقتی که برنامه ی حقوقی مناسبی را می بینید،همکاری می کنند.
این که عده ای می گویند:امروز«مادیت غلبه دارد.»، امام زمان که نمی آیند که مسائل مادی مردم را ندیده بگیرد! منافع مردم را در نظر می گیرند و زندگی سعادت مند برای مردم می آورند. امام زمان که نمی گوید: «همه اش نماز بخوانید،همه اش قرآن بخوانید،همه اش زیارت کنید همه اش…». ایشان، برنامه ی زندگی می آورد و مردم هم می فهمند و می پذیرنند. مثل الآن که پذیرش نیست، خوب حضرت هم ظهور نکرده اند.
امام زمان(عج) معجزه ندارند، مقبولیت مردمی دارند
در روایات ما، برای جنبه های عطوفت و مهربانی و دل سوزی ایشان، موارد زیادی پیدا می شود.اصلا، آن جنبه ی خشنی که در بعضی از اسناد، بعضی، روی آن تکیه می کنند، به نظر درست نمی آید.آن، مولود تفکرات زمانی بوده که پیروزی را همراه با جنگ و کشورگشایی می دانستند . این نوع پیروزی، اگر می خواست بشود، خوب، در زمان حیات حضرت، بلکه در زمان حیات حضرت علی (علیه السلام) هم می توانست اتفاق بیفتد! چرا خداوند، منتظر می ماند که این همه زمان بگذرد تا شرایط درست بشود؟ اگر بنا است با معجزه و آن ابزاری که معمولا می آورند، با آن ها بخواهد ایشان پیروز بشود، خوب، این را در زمان حضرت آدم هم می توانست انجام دهد! پس پیدا است که برای برقراری یک حکومت جهانی، زمینه های دیگری باید آماده باشد و آن، همان پذیرش مردم است .
تمام ادیان تا قیامت طرفداران خود را خواهند داشت
از آیات قرآن، می شود فهمید که ادیان دیگر هم تا قیامت، طرفدار دارند .ما، دلیلی نداریم که وقتی حضرت، تشریف میآورند، همه را به پذیرش اسلام مجبور می کنند. شاید کسانی هم باشند که اسلام را نپذیرند. البته، این ها، قطعی نیست، ولی جای این است که بگوییم، چنین آزادی وجود دارد که مردم، عقاید خودشان را داشته باشند . منتها، منطقا، وقتی که ایشان اسلام را معرفی می کنند، خود مردم می پذیرند. مردم، دیگر، تعصبی ندارند. وقتی که تفکرشان باز باشد و استدلال هم بشوند، خیلی از افراد می پذیرند .
در شیوه امام زمان(عج) ، رأی مردم ملاک است
این که ایشان، با چه شیوه ای حکومت می کنند، آن نقطه ی مشخص که نقطه ی شروع ما است، این است که ایشان، صاحب الامر هستند، و مانند دیگر امامان، حاکمیت منحصرا برای ایشان است، اما این که تحزب خواهد بود. یا نه، شاید باشد و ایشان اجازه بدهند تا سلیقه های مختلف، به صورت جریان ها و احزاب، فعال باشند.این که انتخابات به همین شکلی که از پایین، مردم، انتخاب می کنند، این که شوراها خواهد بود، این که در هر منطقه ای، شورای مدیریت درست می شود، این که افرادی را منصوب می کنند، این ها، چیزهایی نیست که قطعی باشد .من فکر می کنم، اصل مسئله، روشن است; یعنی، که رضایت مردم و رای مردم ملاک است، اما این که، در مدیریت کشور، چه گونه به رای مردم می رسند و چه گونه در اداره ی کشور به آنان متکی می شوند، این که آیا واقعا در همه ی کره ی زمین، یک نوع مدیریت اعمال می شود، آیا این که . . . ، همه ی این ها، از اموری است که روشن نیست. چه بسا، مثلا، در گوشه ای از جهان، مسلمانان، یک نوع مدیریت خاصی با سلیقه ی خودشان داشته باشند، منتها، همه، هماهنگ با هدف و برنامه ی حضرت هستند . دربرنامه ی حکومتی حضرت شاید جایی برای اختلاف نظر و… وجود داشته باشد ما، هیچ دلیلی نداریم که فکر کنیم که همه ی جهان، مثل یک خانواده اداره می شود .
چرا نباید با روند جهانی شدن امروز دنیا مخالفت کنیم؟
ما، فعلا، عضوی از این جامعهی بزرگ هستیم و نباید در این بحث، با اصل جهانی شدن مخالفت کنیم; چون، این، یک چیزی است که می تواند در خدمت بشریت باشد . دادگاه بین المللی کیفری که برای مجازات جنایتکاران جنگی تشکیل شده است، درست است که الآن آمریکا در آن نفوذ دارد و . . . ، ولی اگر انصافا یک عده دانشمند قاضی عادل شریف باشند و اگر هر کشور کوچکی هم از یک دولت قدرت مندی، به عنوان جنایتکار جنگی، شکایت کرد، آن جا رسیدگی کند، آن، یک چیز خوبی است . مطالب و امور دیگر هم این طور است . ما باید این ها را کمک بکنیم تا انجام بشود و از این که هست، به سمت عقلانی تری برود .برای این، احتیاج دارد که بقیه ی کشورهای اسلامی هم همکاری کنند . اگر این پنجاه و چند کشور اسلامی، بتوانند خودشان را همراه کنند و متحد باشند، یک وزنه ی عظیم می شوند و در همه ی این مراکز جهانی، می توانیم با رای خودمان، سرنوشت دنیا را اصلاح بکنیم . البته، آنان، باز نفع شان را بیش تر از ما می برند . از این رو، اگر منافعشان لطمه ببیند، بیرون می روند . آمریکا، از یونسکو بیرون رفت; چون، رای اش در تعیین دبیر کل، مؤثر نبود . نیز از پیمان «کی . یو . تو» بیرون رفت .
مدیریت امام زمان(عج) برای ما قابل اجراء نیست
لازم است این نکته را مطرح کنم که جمهوری اسلامی، پیوسته، در پی این بوده است که حکومت جهانی حضرت (علیه السلام) را الگوی رفتار خود قرار دهد. ما اگر از رفاه می گوییم، اگر از امنیت می گوییم،… ، چیزهایی است که از آن جا الگوبرداری کرده ایم . البته، در این باره، ما، به اندازه ی فهم خودمان از اسلام و توانی که داریم، عمل می کنیم . ما، نه فهم حضرت را داریم و نه امکانات حضرت را، لذا آن چه پیاده می کنیم، نمی تواند، کاملا مطابق با آن الگو باشد . اگر ما بتوانیم، به اندازهی توان مان هم اسلام را پیاده کنیم، الگوی خوبی برای جهان خواهیم بود و این می تواند، زمینه را برای ظهور حضرت فراهم آورد . تاکید می کنم، اگر ما بتوانیم آرمان های اسلام را در عمل پیاده کنیم و به مردم جهان نشان دهیم، کار بزرگی برای گسترش فرهنگ مهدویت انجام داده ایم . الآن هم، سعی و تلاش مان، جز این نیست . حالا این که چه مقدار موفق شده ایم، یک بحث دیگری است.
اگر مقبولیت مردم نباشد، کاری نمی توان کرد
اگر نظر و مقبولیت مردم نباشد، کاری نمی توان کرد. برای عملی کردن اسلام، ما باید مردم را همراه خود داشته باشیم. به نظر ما، فقیه واجد شرایط، جانشین حضرت بقیه الله (علیه السلام) است، اما اگر این بحث ها بخواهد جنبهی حکومتی به خود بگیرد، باید برای فقیه، مقبولیت حاصل شود. حضرت علی (علیه السلام) چون پذیرش مردم نبود، خانه نشین شد! ما که بالاتر از حضرت نیستیم! اصلا چرا حضرت در پردهی غیبت اند؟ زمینهی پذیرش گسترده و جهانی مردمی وجود ندارد.
اگر ما نتوانیم معاش مردم را تامین کنیم چگونه مدعی زمینه سازی ظهور باشیم؟
ما کار خیلی مهمی که باید انجام دهیم، این است که معاش مردم را سر و سامان ببخشیم . این، جزء نخستین وظیفه ی دولت اسلامی است . حضرت علی (ع) که مالک اشتر را به مصر می فرستد، به او می گوید، با اموالی که جمع می کند، آبادانی کند و آبادانی ها را گسترش دهد . الآن، شبهاتی که مطرح است، بیش تر، مربوط به بعد کارایی نظام است . با موفقیت اقتصادی، این شبهات، خود به خود، پاسخ داده می شود . البته، آن شبهات فکری را هم باید مستدلا پاسخ داد.این شبهات، چیزهای تازه ای نیست. شما کتاب خاطرات مرا که منتشر شده، ملاحظه کنید. خواهید دید که این ها، از آن موقع هم بوده است. بله، یک وقتی در کمون و نهفته بوده است و زمانی آشکار شده است.
حضرت مهدی(عج) بدون اسلام مطرح نیست، نگاه کنید سلمان رشدی کجا را هدف گرفته بود؟
ما می بینیم که آنان، همه ی ارزش های اسلام را مورد هجوم قرار داده اند; زیرا، حضرت مهدی (علیه السلام) هم بدون اسلام، مطرح نیست! حضرت می آیند تا اسلام را اجرا کنند! داستان سلمان رشدی برای نابودی اساس اسلام بود! من می گویم، آنان، تنها، به یک موضوع نپرداخته اند، بلکه به هر چیزی که مایه ی افتخار ما است و برای ما ارزش است، تهاجم کرده اند و می کنند. یکی از این محورها هم موضوع مهدویت است.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در مصاحبهای صریح و خواندنی درباره مهدویت به پارهای شبهات پیرامون نقش و جایگاه مقبولیت مردمی در ظهور امام زمان(عج) پاسخ داد.