بها‎ء‌الدین خرمشاهی : حافظ دین متعصبانه و زاهدانه را برنمی‌تابد / مروت و مدارا را با رفتار خودمان در دنیا پایدار کنیم

استاد بها‎ء‌الدین خرمشاهی معتقد است که حافظ دین زاهدانه‌ را بهتر نمی‌داند و نه فقط زهد و ریا، بلکه خود زهد را اگر به معنای پارسایی و پاک‌دینی نباشد برنمی‌‎تابد و این از روح دیوان او برمی‌آید.

۲۰ مهر سالروز بزرگداشت خواجه شمس‌الدین محمدحافظ شیرازی از نوابغ تاریخ ایران‌زمین است.

حافظ فقط شاعر نبود، بلکه او شخصیتی چندبعدی و جامع‌الاطراف داشت.

حافظ نمونه تمام‌عیار یک ایرانی مسلمان هنرمند است که می‌خواهد غبار از چهره دین بگشاید و چهره‌ای اخلاق‌مدار و عارفانه از دین به روی مخاطبان خود بگشاید.

با اینکه شش قرن از زمان حافظ می‌گذرد، ولی او هنوز محبوب ایرانیان است. به مناسبت سالروز بزرگداشت حافظ، گفت‌وگویی با استاد بها‎ء‌الدین خرمشاهی، حافظ‌پژوه، قرآن‌پژوه و نویسنده کتاب‌های «حافظ‌نامه»، «حافظ حافظه ماست» و چندین کتاب دیگر درباره زندگی و اندیشه حافظ داشته است که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

حافظ چه نوع نگاه و رویکردی به دین داشت و اینکه چه نوع دینداری را به ما می‌آموزد؟

حافظ دین سهل و یا تساهل در دین را می‌خواهد. او می‌گوید: «جنگ هفتاد دو ملت همه را عذر بنه / چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند».

این شعر مبتنی بر حدیث مشهوری از پیامبر(ص) درباره تفرقه بین امت و یا فرقه فرقه شدن دین مبین و الهی اسلام است.

حاج حسن خمینی کتابی منتشر کرد و در آن ۴ هزار فرقه اسلامی را گزارش کرده است. باری به قول مولانا «هرکسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من».

حافظ دینی را که زاهدانه‌تر باشد بهتر نمی‌داند. حافظ نه فقط زهد و ریا، بلکه خود زهد را اگر به معنای پارسایی و پاک‌دینی نباشد برنمی‌‎تابد و این از روح دیوان او بر می‌آید، اما اینکه زهد بورزیم و ببینیم جوان ۱۳ ساله‌ای در ماه رمضان، شکلات می‌خورد، بر سر او فریاد بزنیم و پلیس را خبر کنیم که او روزه‌‎خواری می‌کند، درست نیست.

چون اصلاً برای او روزه واجب نیست. به قول یکی از دوستان ظریف‌گوی بنده این جوان تظاهر به روزه‌خواری نمی‌کند، بلکه روزه‌خواری می‌کند. به هر حال به قول حافظ: «بغیر از آنکه بشد دین و دانش از دستم / بیا بگو که ز عشقت چه طرف بربستم». طـَرْف بربستن».

حافظ می‌گوید اخلاق بسیار مهم است، شاید مهم‌ترین دلیل هدف تهذیب نفوس و پاک ساختن دل، به این دلیل است که به خلق و اخلاق بهتری که همان مکارم اخلاق باشد، برسیم.

اگر به تعبیر حافظ پشمین‌پوش تندخو باشیم چنان که گفت: «پشمینه‌پوش تندخو از عشق نشنیده‌ است بو / از مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند»، یعنی اگر تندخو باشیم نمی‌توانیم اخلاق خوب داشته باشیم.

با نرمش است که چشم باطن انسان باز می‌شود. حسن صبوری ورزیدن، مهر ورزیدن و مدارا کردن است.

حافظ به مسئله اخلاق به خصوص درباره مدارا و رواداری تأکید بسیار دارد؟

بله، حافظ در این زمینه بیت مشهوری دارد، آنجا که می‌گوید: «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروت با دشمنان مدارا».

حافظ به ما می‌گوید با دشمنان باید مدارا کرد و این شاید از نظر ما بسیار عجیب باشد، چون اکنون با دوستان خود به زحمت مروت نشان می‌دهیم، چه برسد با دشمنان که بخواهیم با آنان مدارا کنیم.

دشمن کسی است که دید او با دید ما متفاوت است، او هم دیدش با ما فرق دارد.

پس اگر ملامتی باشد، برای هر دو است. قبلاً در بخشی از یک مقاله‌ای نوشته‌ام چرا حافظ به جای تعصب، مدارا دارد. به گفته مولانا «سخت‌گیری و تعصب خامی است / تا جنینی کار خون‌آشامی است».

نباید برچیزی سخت گرفت تا از قبل آن آسانی پدیدار شود. این‌طور نیست که هر کس تعصبش بیشتر باشد، دینش بهتر است. ما دین شقی‌تر می‌خواهیم یا دین انسانی‌تر و بشر دوستانه‌تر؟

خداوند گفته است: «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» به محضی که جدال احسن کردی، خواهی دید آن کسی که به تو دشمنی می‌کرد، مانند دوست مهربانی می‌شود.

چرا باید این دستور قرآنی را اجرا نکنیم؟ چرا باید آرزوی مرگ و نابودی دشمن را داشته باشیم؟ اگر او دشمن ماست، ما هم دشمن او هستیم. پس خوب است رسم مروت را با رفتار خودمان در دنیا پایدار کنیم.

جوانان چگونه می‌توانند با حافظ انس بگیرند؟

خوشبختانه گنج شایگانی به نام دیوان حافظ داریم که حدود ۵۰۰ صفحه و یا حدود ۵۰۰ غزل است.

بعد از کتاب آسمانی قرآن، زیباترین دفتری که بشریت پدید آورده، دیوان حافظ، کلیات سعدی و مثنوی مولاناست، اما حافظ زیباشناسانه‌تر است و از نظر معناگرایی در مقایسه سعدی و مولانا عظمت بیشتری دارد.

زیبایی که فقط پول یا روی خوب نیست، هر چند آن‌ها هم مهم ‌هستند، ولی زیبایی زبان، بیان و معانی جای خود دارد که در دیوان حافظ فراوان است.

به همه جوانان که مثل فرزندانم هستند نصیحت و بلکه وصیت می‌کنم که با خودتان عهد کنید و بگویید یا رب روان ناصح ما از تو شاد باد.

دو صفحه قرآن را به همراه ترجمه بخوانید و به نظرم این کار را از همین روز بزرگداشت حافظ شروع کنید و به قول نظامی «می‌کوش به هر ورق که خوانی / کان دانش را تمام دانی».

در کنار خواندن روزانه دو صفحه قرآن آن هم همراه با ترجمه، دو غزل هم از حافظ بخوانند. چنین جوانی در سن بالا ذهن زیبایی پیدا می‌کند. البته نباید از سعدی و مولانا هم غافل شد، ولی من نمی‌خواهم مشق سنگین بدهم.

منبع خبرگزاری مهر
مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.