گزارشی از سخنان آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در نشست علمی اعضای حلقه دانش و فناوری شورای آزاداندیشی دینی

«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه « شرق» را مرور کرده است: «جندی‌شاپور در ایران قبل از اسلام و قرون اولیه اسلامی، محلی برای بحث مؤمن و کافر بود»، «بالابودن میزان پرونده‌های قضائی شایسته جامعه اسلامی نیست»، «مردم حاکمیت را به کسی سپرده‌اند که مظهر خداست»، «ناسیونالیسم سنی عراق در سه مرحله لباس دین را از تن به‌در کرده؛ پس از شکست «جمال عبدالناصر»، بعد از جنگ کویت و بعد از سقوط رژیم صدام»، «پشت دیوار توهمی ما و مردم، قلب‌های همراه و باطن‌های تشنه‌ای وجود دارد»، «به احترام مراجع، حضور زنان در ورزشگاه‌ها پیگیری نشد/جامعه افسرده ما به نشاط و شادابی نیاز دارد» و «داعش دستی هم در قاچاق فروشی دارد»

جندی‌شاپور در ایران قبل از اسلام و قرون اولیه اسلامی، محلی برای بحث مؤمن و کافر بود/اثبات آزاداندیشی دینی و وجود آن، یکی از ضرورت‌های تربیت دینی نسل حاضر است
روزنامه شرق در کنار تیتر اصلی « آمانو در تهران»، این‌ عناوین را نیز در صفحه اول آورده است: «یک بستر و دو رؤیا/بازگشایی سفارتخانه‌های آمریکا و کوبا پس از نیم‌قرن»، «قالیباف همچنان در رؤیای پاستور»، «یک میلیارد تومان برای نماینده‌نشدن» و «معاون سیاسی وزارت کشور: امیدواریم بداخلاقی در جامعه کاهش پیدا کند».
این روزنامه همچنین در گزارشی با عنوان «استعدادهای زیادی را به‌خاطر جمود فکری از دست دادیم» به انعکاس سخنان آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در نشست علمی اعضای حلقه دانش و فناوری شورای آزاداندیشی دینی پرداخته است. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است:
– اندیشه آزاد و آزادی اندیشه یک اصل اساسی در اسلام و از مصرحات آیات قرآن و روایات است.
– یکی از ضرورت‌های تربیت دینی نسل حاضر و ترسیم آینده‌ای روشن، اثبات آزاداندیشی دینی و وجود آن در جوامع اسلامی است.
– تفکرات جامد، مانع پیشرفت دانشگاه‌ها و حوزه‌ها می‌شوند.
– ما استعدادهای زیادی را به‌خاطر جمود فکری در برخورد با نوآوری‌های علمی و دانشمندان و محققان از دست دادیم که بسیار قیمتی‌تر از نفت و منابع دیگر بودند.
– مقام‌معظم‌رهبری گفتند: «ایران و مکتب اهل بیت(ع) می‌توانند رهبر فکری جهان اسلام باشند»؛ بله، ظرفیت این کار را داریم؛ اما این مهم، شرایطی دارد که باید برآورده شود و موانعی وجود دارد که فعلا کسی جرئت نمی‌‌کند با مانع‌تراشان برخورد کند.
– در اسلامی که علما و دانشمندان به صراحت قرآن، مقام و جایگاهی رفیع دارند «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجات‏»، نباید برای بیان اندیشه‌های علمی خویش محدودیت داشته باشند.
– وقتی دیدم طرح «کرسی‌های آزاداندیشی» رهبری، در حد شعارهای سطحی و چند سمینار تبلیغاتی بر زمین مانده، دست به قلم بردم و کتاب آزاداندیشی دینی را به‌عنوان مقدمه کار نوشتم که البته باید با استفاده از منابع و مآخذ غنی‌تر شود.
– باید فضایی را ایجاد کنیم تا بزرگان علمی ایران که افتخارات جهانی کسب کرده‌اند، کشورشان را مأوای خود بدانند؛ آن‌گونه که دانشگاه جندی‌شاپور در ایران قبل از اسلام و حتی در قرون اولیه اسلامی، محل تجمع علمی دانشمندان بود به‌گونه‌ای که مؤمن و کافر با هم می‌نشستند و بحث می‌کردند.
– حلقه دانش و فناوری، یکی از شش حلقه شورای آزاداندیشی دینی است که براساس منویات مقام‌معظم‌رهبری و در راستای ترویج و توسعه آزاداندیشی، آزادی بیان مبتنی بر تعقل و تدین و…. اصول اخلاقی اسلام ….تأسیس شده است.
– هاشمی‌رفسنجانی در بخش دیگری از سخنان خویش به تناسب گزارش مربوط به موضوع؛ قوانین فیزیک و هستی خود کنترل، با یادآوری شبهات یهود که دست خدا را برای ادامه تحول در سیر آفرینش بسته می‌دانند، به آیه «وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَهٌ غُلَّتْ أَیْدیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ» اشاره کرد و گفت: «از مجموعه آیات قرآن چنین استنباط می‌شود قدرت لایزال خداوندی در همه مراحل آفرینش وجود دارد و در مقابل کسانی که معتقد به خوداتکایی دنیا و تداوم آفرینش براساس سنن هستند، باید بپذیریم که اراده خداوندی فوق همه اینهاست».

بالابودن میزان پرونده‌های قضائی شایسته جامعه اسلامی نیست
شرق در خبری به نقل از فارس، به سخنان حجت‌الاسلام ناصر رفیعی، استاد حوزه علمیه قم اشاره کرده و آورده است:
– اگر گذشت در جامعه ما باشد شاهد چنین اختلافات خانوادگی نخواهیم بود؛ متأسفانه بسیاری از اختلافات سر مسائل بسیار پیش‌پا افتاده است و این مساله به دلیل کم‌شدن گذشت در اجتماع است.
– شاهد کمرنگ‌شدن گذشت در جامعه اسلامی هستیم و حجم بالای تعداد پرونده در دستگاه قضائی شایسته جامعه اسلامی نیست.
– نباید در کشور شاهد بالابودن میزان پرونده‌ها در دادگاه‌ها باشیم؛ همه اینها به دلیل نبود گذشت در جامعه است.
– اگر در کار خیر به هر دلیلی شکست پیش آمد، نباید از انجام کار خیر سر باز زد.
– اگر خطاکاری از کار خود ابراز پشیمانی کرد تا آخر عمر به او مارک نچسبانید.

مردم حاکمیت را به کسی سپرده‌اند که مظهر خداست
این روزنامه در خبری به نقل از رسا، از قول آیت‌الله علم‌الهدی آورده است:
– امتیاز جمهوری اسلامی این است که در برابر مردم‌سالاری لیبرال، مردم‌سالاری دینی ارائه کرد؛ یعنی مردم حاکمیت را به کسی بسپارند که مظهر خداست.
– اگر قدرت هسته‌ای ما تثبیت شود، هیچ کس جرئت نمی‌کند به ما حمله نظامی ‌کند.

ناسیونالیسم سنی عراق در سه مرحله لباس دین را از تن به‌در کرده؛ پس از شکست «جمال عبدالناصر»، بعد از جنگ کویت و بعد از سقوط رژیم صدام
آزاد حاجی‌آقایی، روزنامه نگار شرق در پی دلیل و چرایی «شکست رؤیای دولت- ملت‌سازی در خاورمیانه»، به گفتگو با «آرام رفعت»، استاد دانشگاه «اُتارا»ی مالزی پرداخته و در مقدمه این مطلب نوشته است:
«بحران اخیر سوریه و عراق درعین‌حال که نشان‌دهنده مشکلات ریشه‌دار خاورمیانه ازجمله استبداد دیرپای این منطقه است، هم‌زمان شاهدی بر مدعای شکست فرایند دولت- ملت‌سازی است که از اوان قرن گذشته طی معاهده سایکس- پیکو بر این منطقه تحمیل شده است. ترک‌برداشتن سیستم ملت- دولت‌های عراق و سوریه تحت‌تأثیر نیروهای مذهبی، قومی و فرقه‌ای، حاکی از تولد مجدد خاورمیانه است، البته با آینده‌ای کاملا مبهم….»
بخش های اصلی سخنان آرام رفعت از این قرار است:
– مسئله‌ای که باعث شده وفاداری سنی، شیعه و کرد به عراق در مقاطعی برجسته و در برهه‌هایی دیگر نامشهود باشد، موقعیت دولت عراق بوده است.
– بعثی‌ها قدمی فراتر نهادند و ارتشی یک میلیون نفری و ده‌ها مرکز اطلاعاتی تأسیس کردند. بعد از سال ٢٠٠٣ حاکمان شیعی عراق نیز همان اشتباه حاکمان سنی پیش از خود را تکرار کردند و ارتش و «حشد الشعبی» یک میلیون نفری به ابزاری برای بقای عراق تبدیل شد.

– قدم اول برای سیستمی فدرالی در کشوری مانند عراق رضایت و توافق عناصر مذهبی و ملی این کشور حول این سیستم است. در عراق نه کردها، نه شیعیان و نه سنی‌ها خواهان سیستم فدرالی نیستند. اعراب شیعی و سنی این کشور با هم ٨٠ درصد ساکنان این کشور را تشکیل می‌دهند. فدرالیسم خواست و هدف این دو دسته نبوده و هیچ‌یک از آنان نیز خواهان تأسیس اقلیمی بسان کردستان در مناطق خود نیستند.
– بخشی از سنی‌های عراق تاکنون نیز به‌طورکامل از نوستالژی عصر زرین سنی‌ها (٢٠٠٣- ١٩٢١) پا پس نکشیده‌اند. سنی‌ها هنوز رؤیای یک حاکمیت سنی متمرکز به شیوه بعث در عراق را در سر دارند. بخش دیگر سنی‌ها نیز که ناامید از حکومت بر عراق مانند دوره قدیم هستند، در صفوف داعش جای گرفته و عملا در راستای تجزیه عراق و تأسیس دولت سنی در عراق و شام و الحاق مناطق سنی‌نشین عراق به مناطق سنی‌نشین سوری بعد از اسد گام برمی‌دارند.
– به خلاف باور رایج، بر این باورم که داعش به آن اندازه که یک پروژه ناسیونالیستی رادیکال عرب سنی است، یک پروژه اسلام‌گرایی سنی به‌شمار نمی‌رود.
– ناسیونالیسم سنی در عراق طی سه مرحله نقاب سکولاریسم را بر چهره زده و لباس دین را از تن به‌در کرده است. مرحله اول با شکست «جمال عبدالناصر» شروع شد. بعد از شکست نظامی این فرایند در مقابل اسرائیل در سال ١٩٧٣، حزب بعث تدریجا گفتمان دینی را وارد ادبیات کرد.
– مرحله دوم بعد از جنگ کویت و ورود قوای ائتلاف در سال ١٩٩٠ شکل گرفت. در عراق این جایگزینی با فرایندی کلی شروع شد که از سوی حزب بعث مدیریت می‌شد و بوروکراسی دولتی عراق نیز آن را اجرا می‌کرد. این فرایند از دهه ٩٠ تا پایان حکومت صدام در سال ٢٠٠٣ ادامه یافت.
– مرحله سوم؛ متعاقب سقوط رژیم صدام و انحلال ارتش عراق و ممنوعیت حزب بعث شروع شد. یأس سنی‌ها از بازپس‌گیری عراق به سازماندهی جدید ناسیونالیسم عرب سنی در شکل داعش منجر شد. به سخن دیگر پایگاه اجتماعی داعش را می‌توان همان پایگاه اجتماعی حزب بعث دانست. قدرتمندترین پایگاه‌های بعث طی ٣۵ سال گذشته، همان شهرهایی هستند که اکنون در تصرف داعش هستند. بدون حمایت و همکاری ساکنان این شهرها داعش قادر به کنترل و اداره نواحی سنی‌نشین نبود.
– خاورمیانه در تب‌وتاب زایش جدید و بازسازی است؛ ظاهرا فقدان دموکراسی و اوج‌گیری جریان سنی‌گرایی را باید جزء عوامل پیدایش بهار عربی و تغییر سیستم‌های استبدادی و توتالیتر این منطقه‌ای محسوب کرد. اما اساسا بهار عربی شاهدی است بر مدعای ناکارآمدی فرایند ملت- دولت‌سازی. آنچه در کشورهای منطقه فقدان آن مشهود یا بسیار ضعیف است، موقعیت «شهروندی» است.

پشت دیوار توهمی ما و مردم، قلب‌های همراه و باطن‌های تشنه‌ای وجود دارد
در صفحه «جامعه» شرق گفتگوی پایگاه خبری ۵٩٨ با اولین طلبه کافه‌دار اصفهان منتشر شده و عنوان «یک کافه حرفه‌ای می‌تواند محل خوبی برای انجام رسالت طلبگی باشد» برای آن انتخاب شده است. در بخش هایی از این گفتگو آمده است:
سیدهادی حسینی از طلاب اصفهانی است که در کنار درس و بحث طلبگی حوزه‌های علمیه، کافی‌شاپ کوچکی را در نزدیکی میدان امام اصفهان راه‌اندازی کرده است. گفت‌وگوی کوتاهی را با این طلبه جوان در مورد نسبت طلبگی با کافه‌داری و شغلی که برای خود برگزیده است داشته‌ایم که متن آن در ادامه می‌آید.
‌-برای شروع کمی از زندگی و تحصیلاتتان بگویید.
*سیدمحمدهادی هستم …. در دانشگاه، رشته اقتصاد خواندم و بعد از آن به حوزه علمیه رفتم. بخشی از دوران طلبگی‌ام را در قم بودم و بخشی را در اصفهان، اما چون همسرم اهل اصفهان بود، آخر به اصفهان برگشتم و فعلا در این شهر تحصیل، کار و زندگی می‌کنم.
-خب! طلبگی کجا و کافی‌شاپ کجا؟ چه شد که کافه‌دار شدید؟
*تقریبا در تمام دوران درس خواندنم، چه آن‌وقت که دانشجو بودم و چه حالا که طلبه هستم، کار کرده‌ام! از بازاریابی و مسافرکشی تا پرواز تفریحی و خبرنگاری. به نظرم جوهره انسان کار است. اهل بیت هم با آنکه به درآمد خود چندان نیاز نداشتند، کار می‌کردند و ماحصل آن را می‌بخشیدند به فقرا.

بعد از اینکه مجددا به اصفهان آمدم، همسرم کمی سرمایه داشت که می‌خواستیم کاری راه بیندازیم. چند گزینه مطرح شد، یکی تریا، یکی فست‌فود، یکی شرکت تجاری و یکی هم کافه! خیلی فکر کردیم و با اهل فن مشورت داشتیم، نتیجه‌اش راه‌اندازی کافه شد. البته در این تصمیم‌گیری یکی از دوستان خوبم- که او هم طلبه است- به نام میلاد، بسیار مؤثر بود. میلاد علاقه‌مند به راه‌اندازی کافه بود، اما سرمایه لازم را نداشت و خلاصه این شد که ما هم به کمک دوستم، میلاد، کافه‌دار شدیم….
‌-بین این‌همه شغلی که نام آوردید، کافه چه ویژگی‌ای داشت که آن را انتخاب کردید؟
*به‌نظرم طلبه باید در بین مردم باشد، با آنها کار و با آنها زندگی کند. هرچه ارتباطش با لایه‌های مردم بیشتر باشد، اثرگذاری‌اش هم بیشتر است. با این طرز فکر طبیعی است شغلی برایم بهتر است که ارتباط بهتر و بیشتری با مردم به‌ویژه جوان‌ها داشته باشد و این فرصت به‌خوبی در کافه ایجاد می‌شود. اینجا جوان‌ها با فکرها و تیپ‌های مختلف می‌آیند و ساعتی از روز خود را در آن سپری می‌کنند، این بهترین فرصت برای یک طلبه است.
‌-یعنی با آنها صحبت می‌کنید؟
*کارمان چندین بخش دارد! یکی آن است که بهترین قهوه را برای مشتری دم کنم و بهترین پذیرایی را از او داشته باشم، خب! او به اینجا آمده و هزینه می‌کند که بهترین خدمات را دریافت کند.
بخش دوم در تبلیغ غیرزبانی است! مطمئنم که بهترین راه تبلیغ، راه عملی است. وقتی مشتری می‌بیند که –کافه‌دار- با یک چهره مذهبی پیش می‌آید و با خوش‌اخلاقی از او پذیرایی می‌کند و هوای او را دارد، این خودش کشش و جاذبه ایجاد می‌کند.
بخش سوم که بیشتر برای مشتریان دائم و همیشگی جواب می‌دهد، همان گفت‌وگوی زبانی است که در کافه ما بسیار رواج دارد.
‌-شما به مشتریانتان می‌گویید طلبه هستید؟
*اغلب آنها در لحظه اول متوجه تفاوت کافه‌دار با دیگر کافه‌هایی که دیده‌اند می‌شوند و برخی از آنها خودشان علت این تفاوت را می‌پرسند؛ خب! من هم در جواب می‌گویم که ما طلبه هستیم و این معمولا می‌شود سرآغاز یک دوستی و ارتباط بیشتر. الان اغلب مشتریان ما می‌دانند که باریستای آنها یک طلبه جوان است و شاید خیلی‌هایشان به همین خاطر اینجا می‌آیند. بسیاری‌شان هم ساعات خلوت را انتخاب می‌کنند تا بیشتر بتوانیم گفت‌وگو کنیم.
‌-در طراحی کافه هم سعی کرده‌اید که عقاید خود را نشان دهید؟
*نه! همین‌طور که می‌بینید، فضا و دکور کافه کاملا کلاسیک و عاشقانه است، به‌جز همین چند عکس که از شاعران، بازیگران، اندیشمندان و سیاست‌مداران مشهور زده‌ایم و کمی جنبه اجتماعی به کافه داده، هیچ المان مذهبی یا اعتقادی‌ای به ‌کار نرفته است. در برخورد و نوع پذیرایی هم تفاوتی بین مهمانانی که ظاهر مذهبی دارند و مثلا دخترخانمی که در عرف به او بی‌حجاب می‌گویند نداریم. همه‌شان برای ما محترم و عزیزند چراکه معتقدم دل همه جوانان ما متوجه خداوند و معنویت و انقلاب است. به‌قول رهبر عزیزمان «اینها یک نقص ظاهری دارند» مثل خود من که نقص باطنی دارم. حالا این مفهوم در کافه ما بسیار احساس می‌شود.
‌-چطور احساس می‌شود؟
*ما مشتریان دائم زیادی داریم؛ از خانم‌هایی که به‌قول معروف شل‌حجابند یا آقاپسرهایی که تیپ ظاهری‌شان مذهبی نیست! می‌آیند و بسیاری اوقات سر گپ بینمان باز می‌شود. خیلی‌وقت‌ها سؤالات شرعی یا اعتقادی‌شان را می‌پرسند یا حرف‌ها و درددل‌هایشان را می‌گویند. آن وقت است که می‌بینیم چه قلب‌های همراه و چه باطن‌های تشنه‌ای دارند. فقط به‌خاطر یک دیوار توهمی بین ما و آنها فاصله ایجاد شده است که خدا را شکر این دیوار در کافه برکه فرو ریخته و همه ما یکی شده‌ایم.
‌….
‌-شما همچنان مشغول درس و بحث طلبگی هستید؟
*بنده خودم را طلبه نمی‌دانم، طلبگی یکبار مسئولیت و یک هویت بزرگ دارد که برای قد و قواره کوچک من خیلی بزرگ است. بهتر است بگویم که مشغول تحصیلات حوزوی هستم. رسایل و مکاسب را در قم تا نیمه خواندم و حالا که به اصفهان آمدم دنبال درس و استاد می‌گشتم که خدا را شکر با کمک یکی از مشتریان، استاد و مدرسه خوبی را هماهنگ کردم. از ترم آینده هم ان‌شالله صبح‌ها کلاس و درس و بحث را به جدیت مشغولیم، بعد از ظهر‌ها هم به‌دنبال رسالت طلبگی‌ام در کافه.
‌-از طرف دوستان روحانی یا دیگران چه واکنش‌هایی به راه‌اندازی کافه شما شده؟
* ۸۰درصد واکنش‌ها مثبت بوده، از دوستان مذهبی و حتی روحانیون عزیزی که به کافه ما می‌آیند و آن‌قدر از این حرکت تعریف و تمجید می‌کنند که خجالت زده می‌شویم. البته بیست درصدی هم بوده‌اند که موافق این کار نبوده و گاهی کنایه‌هایی هم می‌زنند، اما چون می‌دانم همان‌ها هم از سر دلسوزی است، ناراحت نمی‌شوم. البته یک طیف هم هستند که از ورود یک طلبه به این فضا بسیار ناراحت و خشمگین شده‌اند، در صفحات مجازی و واقعی بسیار سعی کرده‌اند که ما را تخریب کنند. تهمت می‌زنند، مشتریانمان را منصرف می‌کنند، برایمان مشکل ایجاد می‌کنند، تبلیغاتمان را تخریب کرده‌اند و… اما چون می‌دانم که دارم به وظیفه‌ام عمل می‌کنم و کار برای خداست، پس خستگی و ناراحتی معنا ندارد. به‌قول حافظ عزیز «وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم، که در طریقت ما کافری است رنجیدن»
‌-در آخر نکته‌ یا خاطره‌ای زیبا که برایمان نقل کنید هست؟
*در این مدت خاطرات بسیار زیبای زیادی دارم، از خانم بی‌حجابی که نگران نمازنخواندن دخترش بود تا مسیحی‌ای که سؤالات اعتقادی‌اش را می‌پرسید یا مشتری خوبی که برای آمدن به کافه ما پول قرض کرده بود و توریست‌های آلمانی که کتاب گوته را به ما هدیه دادند! اما یک خاطره بسیارزیبا برای خودم ماندگار شده. در کافه رسم داریم به مهمانان خارجی‌مان یک هدیه می‌دهیم- چون نزدیک میدان امام هستیم و توریست زیاد می‌آید- در این هدیه نامه رهبر عزیز انقلاب به جوانان اروپا هم هست؛ بالاخره ما هم وظیفه داریم این نامه را به مخاطبانش برسانیم. یک روز جوان دانمارکی آمد و تا نامه را دید، گفت این نامه را قبلا خوانده و سؤالات زیادی برایش ایجاد شده، از او خواستم تا بپرسد، حدود سه ساعت طول کشید و همه سؤالاتش را پرسید و تا آنجا که می‌توانستم پاسخش را دادم، در آخر بسیارخوشحال بود، می‌گفت یکی از بهترین روزهایش بوده و بارها تشکر کرد. آن روز، مثل همیشه، یکی از روزهای خوب کافه ما بود.

به احترام مراجع، حضور زنان در ورزشگاه‌ها پیگیری نشد/جامعه افسرده ما به نشاط و شادابی نیاز دارد
شرق در صفحه «جامعه» از قول معاونت امور زنان و خانواده رئیس‌جمهوری، به توقف پیگیری حضور زنان در ورزشگاه ها به احترام مراجع خبر داده است؛ در این گزارش می خوانیم:
«بالاخره پس از کش‌وقوس‌های بسیار بر سر ماجرای حضور یا عدم حضور زنان در ورزشگاه‌ها، روز گذشته معاونت امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور دراین‌باره اعلام کرد دولت به احترام مراجع، حضور زنان در ورزشگاه‌ها را پیگیری نکرد.
شهیندخت مولاوردی در گفت‌وگو با ایلنا درخصوص وضعیت حضور زنان در ورزشگاه‌ها عنوان کرد: مخالفان این مسئله تلاش کردند موضوع را به سمت‌وسوی سلسله مصاحبه‌هایی ببرند تا عملکرد معاونت امور زنان را زیر سؤال برده باشند٬ در حالی‌که ما بارها اعلام کرده‌ایم پیگیری این مسئله به معنای این نیست که ما این کار را در اولویت مطالبات زنان و دختران می‌دانیم یا اینکه سایر فعالیت‌های خود را تعطیل کرده‌ایم و صرفا در حال پیگیری این مطالبه هستیم.
وی افزود: بحث حضور زنان در ورزشگاه‌ها تنها بخشی از مطالبات بانوان ماست. در شرایطی که جامعه ما دچار افسردگی شده و نیاز به نشاط و شادابی دارد، پایین آمدن سن اعتیاد به ١٣ سال و روی‌آوردن دختران جوان به مواد روانگردان برای ایجاد هیجان کاذب جای تأسف دارد. در همین راستاست که ما این برنامه‌ها را برای ایجاد شور و هیجان و نشاط در زنان و دختران کشورمان لازم دانسته و ضروری تشخیص می‌دهیم.
…. وی در پاسخ به این سؤال که آیا اعتراض‌ها و تجمع‌های صورت‌گرفته باعث عقب‌نشینی زنان در این مسئله شد، عنوان کرد: وقتی مخالفان، از مراجع عظام هزینه کردند، به خاطر احترامی که دولت برای مراجع قائل است و رأی مراجع را محترم می‌شمارد، تشخیص داده شد که این تمهیدات رعایت شود.
معاونت امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری در پاسخ به این سؤال که آیا باز هم احتمال طرح دوباره این مسئله حتی در مورد ورزش‌هایی با حساسیت کمتر وجود دارد، گفت: این در برنامه ماست و کارشناسان در حال بررسی این احتمال هستند. حتما در بررسی‌ها، چگونگی حضور زنان در ورزشگاه‌ها نیز در نظر گرفته خواهد شد.»

داعش دستی هم در قاچاق فروشی دارد
این روزنامه در گزارش «افزایش ٨ برابری قیمت ماده محرک شیشه»، به نقش آفرینی داعش در قاچاق مواد مخدر اشاره کرده است.
فاطمه جمال‌پور از افزایش هفت تا هشت برابری قیمت هر گرم ماده محرک شیشه در یک ماه اخیر نوشته و از قول عباس دیلمی‌زاده، مدیرعامل جمعیت خیریه تولد آورده است که: «این اتفاق محصول اجرای سیاست مقابله‌ای مبارزه با قاچاق پیش‌سازهای شیشه در کشور و حضور سیستم نئوتروریستی و داعش در منطقه و بازارگردانی داعشی است؛ چراکه آنها بخشی از معاملات پیش‌سازهای مواد مخدر در منطقه را برعهده دارند و با کاهش عرضه، قیمت پیش‌سازهای شیشه را افزایش می‌دهند».

شرق در شماره امروز، این عناوین را نیز منتشر ساخته است:
یادداشت «صلح ناگزیر امام‌حسن(ع)» به قلم علی‌اکبر گلقندشتی، پژوهشگر
گزارش «افطاری های پرخرج »؛ تنظیم کننده: سعید برآبادی
تکذیب ایجاد دفاتر صیغه در حرم رضوی
محمدحسین مقیمی، معاون سیاسی وزارت کشور: امیدواریم بداخلاقی در جامعه کاهش پیدا کند
اعزام صدها نیروی ارتش ترکیه به مرزهای سوریه
اعلام زمان تشکیل نیروی مشترک عربی{ با هدف مقابله با چالش‌هایی که امنیت و حاکمیت ملی کشورهای عربی را تهدید کند}
حمله القاعده به زندان مرکزی تعز در یمن

«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه « شرق» را مرور کرده است: «جندی‌شاپور در ایران قبل از اسلام و قرون اولیه اسلامی، محلی برای بحث مؤمن و کافر بود»، «بالابودن میزان پرونده‌های قضائی شایسته جامعه اسلامی نیست»، «مردم حاکمیت را به کسی سپرده‌اند که مظهر خداست»، «ناسیونالیسم سنی عراق در سه مرحله لباس دین را از تن به‌در کرده؛ پس از شکست «جمال عبدالناصر»، بعد از جنگ کویت و بعد از سقوط رژیم صدام»، «پشت دیوار توهمی ما و مردم، قلب‌های همراه و باطن‌های تشنه‌ای وجود دارد»، «به احترام مراجع، حضور زنان در ورزشگاه‌ها پیگیری نشد/جامعه افسرده ما به نشاط و شادابی نیاز دارد» و «داعش دستی هم در قاچاق فروشی دارد»مرور مطبوعات/ ‌پنج‌شنبه 11 تیر/ روزنامه شرق

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.