برخی اقدامات دولت روحانی عین شرک و نفاق است
دین آنلاین، روزنامه های «شرق» و «اعتماد» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «از مسموم کردن غذای هیأت تا رمضانی با طعم هسته ای و ضرب الاجل»، «مدعی اخلاق و مبارزه و ایثار، نباید در پی محاسبه مزد و پاداش یا قدردانی و سپاس باشد»، «تعصب و تقشر آفت اعتقادات است/ دیانت پدر و پسر بر پایه تحقیق و تتبع و شناخت علمی و تفهمی بنیاد یافته بود»، «در جهان غیر مسلمانان کمتر از مسلمانان مرتکب خشونت نشدهاند/ اگر مطلق انگاری را در خود حل کنیم، پاشنه آشیل تفرق را نشانه گرفتهایم/ تلاش کنیم در جهان اسلام محبت و انسانیت را جایگزین سبعیت کنیم» و «برخی اقدامات دولت روحانی عین شرک و نفاق است/ ابوموسی اشعری با لفظ «اعتدال» علی(ع) را خانهنشین کرد/ این آقایی که به اسم اعتدال آمده، حرفهایش به این معناست که امام خمینی هم تندرو بوده است».
شرق در صفحه ۲ سخنرانی وزیر اطلاعات به عنوان سخنران پیش از خطبه های جمعه تهران را با عنوان « روایت وزیر اطلاعات از کشف توطئه های تروریستی» منتشر ساخته و در بخش پایانی این خبر، از قول حجت الاسلام علوی نوشته است: «عناصر تکفیری که قصد مسمومکردن غذای یکی از هیأتهای بزرگ تهران را داشتند، شناسایی و منهدم شدند».
این روزنامه در خبری کوتاه به سخنان حجتالاسلام صدیقی اشاره کرده و نوشته است: «رهبر انقلاب حاکم شرع و نایب امامزمان(عج) هستند و مخالفت با ایشان مخالفت با امام عصر (عج) است. خطوطی که ایشان تعیین کردهاند باید رعایت شود. نکند انرژی هستهای یک شیر بییال و دم و بیخاصیت شود و توانایی غنیسازی را نداشته باشیم. »
در خبر کوتاه دیگری از همین صفحه، از قول حجتالاسلام لونی، استاد حوزه علمیه قم، به ضرورت اعزام مبلغان هستهای در ماه رمضان پرداخته و آورده است: « یکی از فعالیتها اعزام مبلغ در زمینه مسائل هستهای به سراسر کشور در ایام ماه مبارک رمضان است. کارهای بسیار زیبایی در این زمینه انجام شده؛ با توجه به شعار امسال، این جریان در حمایت از دولت و کل نظام شکل گرفته است.»
هاله بدون ادعای هاله خصلتی انبیائی داشت
شرق در گزارشی با عنوان «روزی که سحابیها رفتند» به قلم لیلا ابراهیمیان، از چهارمین سالگرد درگذشت عزت الله و هاله سحابی نوشته که در بخش هایی از آن می خوانیم:
«حیاط بوی تازگی و گل میدهد؛ عطر یاس و دستان مهربانی که دیرگاهی است به خاک سپرده شده؛ چهارسال قبل در چنین روزی از خردادماه…. مرد و تنها دخترش، چهارسال است که رفتهاند…. باز هم مراسم سالگرد و باز هم حضور مردم در خانه «زریندخت عطایی»، خواهرزاده مهندس مهدی بازرگان و همسر عزتالله سحابی. همیشه اینگونه بود اینجا و زریخانم هرگز خانه را خالی ندیده از رفتوآمد
مدعی اخلاق و مبارزه و ایثار، نباید در پی محاسبه مزد و پاداش یا قدردانی و سپاس باشد
شرق همچنین در یادداشت دیگری با عنوان «برای عزت که جز عزت ایران نمیخواست» به قلم محمود عمرانی، به سجایای اخلاقی مرحوم عزت الله سحابی پرداخته و آورده است:
«نوشتن درباره بزرگان بسیار سخت و دشوار است. احساس میکنم همانند فردی هستم که از پای کوه میخواهد تصویری از قله را ترسیم کند. شاید توصیف قله یا کوه بلند از بالای آن آسان باشد، اما بهسختی میتوان از پایین کوه تصویری نزدیک به واقع را از قله ترسیم کرد. سحابی برای من یکی از قلههای بلند تاریخ معاصر ایران است.
در این جلسات بود که از نزدیک با مهندس آشنا شدم و این آشنایی تا پایان زندگی او (نزدیک به ۳۰سال) ادامه داشت. بهشدت مجذوب اخلاق، روحیات، افکار، اندیشهها و شخصیت انسانی و بامحبت او شدم و همکاری با او را علاوه بر آن فعالیت اقتصادی، در انتشار مجله ایران فردا و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی ادامه دادم. از او بسیار آموختم و بسیار تأثیر پذیرفتم. بیتکلف و ساده بود، نگاهی ملی داشت، شجاع بود و نظراتش را با صراحت ابراز میکرد، دلسوز ایران و انقلاب بود. هر کس که او را میشناخت و حتی کسانی که با عقاید و نظرات او مخالف بودند، به ایمان، صداقت، صمیمیت و سلامت او معترف بودند. به سوسیالدموکراسی باور داشت و معتقد بود که توسعه اقتصادی پیشنیاز تحقق آن است.
…. به عقاید و نظرات دیگران بها میداد و در تصمیمگیریهای جمعی، چه در جلسات هیأتمدیره فعالیت اقتصادی یا تحریریه مجله ایران فردا کاملا دموکراتیک برخورد میکرد و تابع نظر اکثریت اعضا بود. تحریریه ایران فردا یک تجربه خیلی خوب برای تمرین دموکراسی در ضمن انجام یک کار اجرائی برای همه بود. ایران فردا مجلهای بود که قبل از اینکه در جامعه حرکت اصلاحطلبی مطرح شود، منتشر میشد و از سال ۱۳۷۶ بهبعد، با مطرح شدن گفتمان اصلاحات و شرایط جدید اجتماعی و سیاسی در کشور باز هم توانست با همان ظرفیت به فعالیتش ادامه دهد و حتی پررنگتر و برجستهتر شود. شاید به این دلیل که ایران فردا در شرایط جدید نیز حرفهایی برای گفتن داشت و این راز ماندگاری ایران فردا بود. به قول «تویینبی»، مورخ معروف انگلیسی: «تمدنها و نظامها زمانی از هم میپاشند که برای مسائل جدید پاسخهای کهنه بدهند» و خوشبختانه ایران فردا با مدیریت مهندس سحابی میتوانست در شرایط جدید حرفهای جدید بزند….
به اخلاق در سیاست یا سیاست اخلاقی اعتقاد داشت و در موارد مختلف با دوستان و همفکرانش مشورت میکرد. مهندس همیشه نسبت به تمامیت ارضی و منافع ملی کشور حساس بود. با اینکه از نظر مواضع سیاسی به برخی مسائل انتقاد داشت، اما از بسیاری از کسانی که طرف انتقاد او بودند، بیشتر برای تمامیت ارضی ایران دلسوزی میکرد. من وقتی مواضع مهندس را در مورد استقلال و حفظ تمامیت ارضی و مخالفتش را با سیاسیونی که به تمامیت ارضی توجه نداشتند یا کسانی که با تجزیهطلبان همکاری میکردند، میدیدم و با برخی تلخکامیهایش در عرصه سیاسی مقایسه میکردم، یاد این شعر هوشنگ ابتهاج میافتادم که میگوید:
آنکه او امروز در بند شماست / در غم فردای فرزند شماست
در آن دوران بحث اهمیت و اولویت ایران یا اسلام در میان سیاسیون مطرح بود و سحابی بر این باور بود که باید ایرانی وجود داشته باشد که در آن اسلام و آرمانهای اسلامی تحقق پیدا کند.
فعالیت سیاسی را بهعنوان یک وظیفه ملی و مذهبی میدانست و تمامی دوران زندگی خود را، از نوجوانی تا پایان عمر، به اجرا و تحقق این وظیفه اختصاص داد. من بارها شاهد بودم که مهندس در جلسات، این آیه را تلاوت میکرد: «جاء من اقصی المدینه رجل یسعی قال یا قوم اتبعوا المرسلین. اتبعوا من لایسئلکم اجرا. از دورترین جای شهر مردی که میدوید آمد. گفت ای قوم از فرستادهشدگان پیروی کنید. از کسانی پیروی کنید که از شما مزد و پاداشی نخواهند». مهندس در توضیح و تفسیر این آیه میگفت: اگر کسی ادعا میکند که برای مردم و مملکت کار میکند نباید دنبال مزد و پاداش باشد. مسئله این است آنکه مردم را به راهی دعوت میکند و آنکه پیامی میدهد و حرکتی اجتماعی میکند، نباید به فکر مزد و پاداش باشد و حتی نباید در ذهنش این محاسبات را بکند. وقتی کسی تجارتی راه میاندازد؛ طبیعی و بدیهی است که بهدنبال سود و منفعت باشد و اساسا رمز رشد جامعه از نظر اقتصادی، تمایل بشر به جلب منفعت و کسب حداکثر سود است؛ غریزهای که خداوند در درون آدمی گذاشته و کارایی آن در رشد اقتصادی و پیشرفت مادی جامعه غیرقابل انکار است، اما در کنار این مسئله، وقتی شما ادعایی فراتر از مناسبات مادی روزانه میکنید، از اخلاق حرف میزنید و از مبارزه و ایثار سخن میگویید، نباید در محاسباتتان مزد و پاداش یا قدردانی و سپاس را برای خودتان در نظر بگیرید.
تعصب و تقشر آفت اعتقادات است/ دیانت پدر و پسر بر پایه تحقیق و تتبع و شناخت علمی و تفهمی بنیاد یافته بود
ناصر تکمیلهمایون، استاد جامعهشناسی تاریخی ایران نیز در یادداشت خود با عنوان «باز هم به یاد دیانتمند مبارز ملی » نوشته است:
«در مقالهای که پیشتر در سوگ مهندس عزتالله سحابی نوشتم، بیآنکه زیاد اندیشه کرده باشم عنوانش را «دیانتمند مبارز ملی» نهادم. اکنون که میخواهم باری دیگر دلشورانه از«نجد و از یاران نجد» یاد کنم درمییابم آن عنوان هرچند خودبهخود بر صفحه مقاله نقش یافت اما از دیرباز ریشه در افکار و عواطف نگارنده داشته است.
من که سالهای سال حضورا و غیابا به وی علاقه و ارادت داشتم و مبارزات او را میپسندیدم، این را بهراستی درمییابم که مهندس سحابی همانند پدرش روانشاد دکتر یدالله سحابی، صاحب دیانت راستین بود. هر دو آن بزرگواران، دیانت خود را باتمام وجود شناخته بودند و بهدور از تعصب و تقشر که آفت اعتقادات است به آن دل بسته بودند. دیانت آنها بر پایه تحقیق و تتبع و شناخت علمی و تفهمی بنیاد یافته بود و این امر از دینمداری مبتنی بر دنیاپرستی و زهد و ریایی که بهقول حافظ «خرمنسوز» دین و تقواست بسیار فاصله دارد.
مهندس سحابی دیانتمدار خانهنشین و باز بهقول حافظ «بیالتفات به کار جهان» نبود. همانند پدر بزرگوارش همگام با کسانی بود که «عملوا بالصالحات» هستی آنان را سامان میداد. او از دوره جوانی در تلاش و مجاهدت در راه عقیده و آرمان خود بود و این مبارزه را همواره در سلم و صفا و محبت و شفقت و شیوههای مدارا و تساهل تبلیغی انجام میداد و مشهود بود اعتقاد جازم دارد به اصل «لا اکراه فیالدین». به زبان دیگر وی هم «معروف» را میشناخت و هم «منکر» را و بهدرستی در دعوت به «سبیل» پروردگار «حکمت و موعظه حسنه را بهکار میبست».
من در دوران دانشجویی، در سیمای درخشان پدر بزرگوارش این حالات را میدیدم و حتما مهندس سحابی، پرورشیافته و پرورشدهنده همین آداب و طریقت بوده است که رحمت خدای تعالی بر او باد. اما صفت دیگری که باید بر «دیانتمند و مبارز»بودن آن بزرگوار افزود عزت و شکوهمندی «ملی»بودن است که بیتردید در روزگار کنونی جهان و موقعیت تاریخی ایران بس انسانی و گرانبهاست. مهندس عزتالله سحابی «انسانی ملی»، میهندوست و آزادیخواه بود. چندبار که سخنرانیهای آن روانشاد را میشنیدم و نوشتارهای وی را میخواندم، بهخوبی درمییافتم با تمام وجود «مصدق» و راه و مکتب آن نماد تاریخی را شناخته است. نهضت ملی ایران را ریشهیابی کرده است. سلطه بیگانگان را بر میهن در طی زمان دریافته است و به پیوند نامبارک آن با استبداد درونجامعهای آشنایی دارد. ازاینرو نخستین گام رهایی را به گمان من در حرکتهای فرهنگی تشخیص داد و در این راه از هیچ چیز نهراسید.
آگاهسازی و نشاندادن راه درست و «صراط مستقیم» هدف بنیادی او بود. مهندس سحابی شکوفاترین طریقت را برگزید و در مجلس و وکالت مجلس و در مقامات اداری و اجرائی کشور همواره در رهگشایی آینده ایران مستقل و مردمسالار، پیشگام بود و برای ملت خود امید آفرید. هرچند بهقول محتشم کاشانی، شاعر مرثیهسرای ایران:
سیه ابری است چشمم در هوای هاله خطش
علامتهای پیداگشتن باران در او پیدا
نام و یادش پاینده باد.
در این شماره روزنامه شرق همچنین این مطالب منتشر شده است:
یادداشت «مرگ آرمانها با رواج فساد» به قلم محمد آقازاده
یادداشت «سحابی چگونه میاندیشید؟» به قلم ضیاء مصباح، دبیر کانون علوم اداری
مصباح یزدی: مذاکرهکنندگان هستهای فرزندان ملت هستند
هاشمیشاهرودی: تیم مذاکرهکننده در حال جهاد هستند
سعید جلیلی: کسانی که بهدنبال مصالحه هستند چه گیرشان آمده؟
حیدر مصلحی: هشدارهای رهبری به تیم مذاکرهکننده را فریاد میزنیم
حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری: نگذارید عملیات تیر ۹۴ لو برود
راغفر: خط فقر ۲میلیونو ۷۰۰ هزارتومان شد
مهرداد بذرپاش: پیشنهاد انجماد دوطرفه قبول شده بود
انتقاد دالایی لاما از سکوت سوچی
«نبرد شدید در شمال سوریه »، اریحا بهدست تروریستها افتاد
پاکسازی اطراف سامرا و قطع ارتباط داعشیها
در جهان غیر مسلمانان کمتر از مسلمانان مرتکب خشونت نشدهاند/اگر مطلق انگاری را در خود حل کنیم، پاشنه آشیل تفرق را نشانه گرفتهایم/ تلاش کنیم در جهان اسلام محبت و انسانیت را جایگزین سبعیت کنیم
روزنامه اعتماد که در تیتر نخست، به موضوع « انهدام هستههای داعش در ایران» پرداخته، عکس صفحه یک را نیز به «استقبال کم نظیر گلستانیها از یادگار امام» اختصاص داده است.
اعتماد در مقدمه گزارش سفر حجت الاسلام سید حسن خمینی به گلستان، نوشته است: «شاید کسی تصورش را نمیکرد که چنین استقبالی از او شود. خودرویش که به شهر میرسد، جمعیت موج میزند. وارد مصلا که میشود همه شبستانها از جمعیت جای خالی ندارد. برنامهریزی برای این سفر گسترده است. دیدار با روحانیون شیعه و سنی تا ایثارگران و فعالان زن. ده هزار نفر حرکت یک خودرو را دنبال میکنند، خودرو را گلافشانی میکنند. آنکه اینگونه از او استقبال شد «سید حسن خمینی» است. سفری متفاوت با سفرهای دیگری که از ماهها پیش برای ترتیب دادن استقبالی چندین درجه پایینتر از این برنامهریزی میشود. صدا و سیما هم سکوت کرده است اما گرگان پنجشنبه و جمعه به «تندروی» نه گفت. با استقبالی که از یادگار امام کرد، نشان داد که اجازه موفقیت به تندروها را نمیدهد. حتی انصار حزبالله هم آمده بود تا به تندروی نه بگویند.
سید حسن خمینی حتی از خودرو هم که پیاده شد، حلقه مردم به دور او تنگتر شد. رسیدنش به مصلا و سخنرانیهای بعدی سختتر بود اما لبخند او پررنگتر میشد. وارد شهر که شد به گلزار شهدا رفت تا به مقام آنها ادای احترام کند اما به میان مردم که آمد دهها هزار نفر بودند که یکصدا فریاد میزدند «صل علی محمد، بوی خمینی آمد»، «دسته گل محمدی، به شهر ما خوش آمدی» و «صل علی محمد، یاور رهبر آمد». وارد مصلای گرگان که شد سخنرانیاش را با لبخند رو به جمعیت آغاز کرد و گفت: «امام سال ۴۲ با اتکا به مردم قیام را شروع کردند و دوره روشنگری ایشان تا روز شهادت آیتالله مصطفی خمینی پیش رفت و تا آن هنگام شاگردان امام (س) مردم را ارشاد کرده و توجه آنها را به یک رهبر دور از وطن متوجه کردند و از آنجایی که دلهای مردم دست خداست، آنان متوجه کسی شدند که با یک اشاره توفانی به نام انقلاب ۵۷ را به وجود آوردند. »
نکات اصلی سخنرانی های حجت الاسلام سید حسن خمینی که در روزنامه «فرهیختگان» و بخش نخست گزارش بررسی مطبوعات امروز منعکس نشده بود، از این قرار است:
– هرکس وحدت را خدشهدار کند، جامعه را دو پاره میکند و اینکه میگوییم کینهها را از دلها بزداییم به این خاطر است که اگر ملت دلهای به هم پیوسته نداشته باشند، وحدت به عنوان رمز بقای جمهوری اسلامی محقق نخواهد شد.
– اگر میگوییم، جامعه در فساد فرهنگی غوطه ور است راه آن این است که مردم دلهایشان را به هم گره بزنند؛ بزرگترین راه کنترل، کنترل غیر رسمی است. فساد اقتصادی با حضور و نظارت مردم و ارکان مردمی از بین میرود.
پس از این برنامه، سید حسن خمینی در جمع روحانیون شیعه و سنی استان گلستان قرار گرفت. این جلسه و حضور علمای اهل تشیع و تسنن زمینه آن را فراهم کرد تا حجتالاسلام والمسلمین سید حسن خمینی از «وحدت» سخن بگوید. سید حسن خمینی در این دیدار گفت:
– اکنون بیش از پیش منطقه ما آبستن تحولات سنگینی است که اگر نگوییم جریانی که هیچ علاقهای به امت اسلامی ندارند آنها را پایه گذاری کرده، قطعا بزرگترین نفع را از وجود این گروهها میبرد.
– گرچه در تاریخ خشونت کم نبوده است و در جهان نیز غیر مسلمانان کمتر از مسلمانان مرتکب خشونت نشدهاند، اما امروز این قتل و غارتها رنگ و بوی دیگری دارد.
– یکی از عوامل برهمزننده وحدت، مطلق انگاری است. مطلق انگاری یعنی کسی خود را مطلق بداند و دیگران را براساس نزدیکی به خود مورد قضاوت قرار دهد. مطلق انگاری یعنی همه گروه مقابل خود را همعقیده و مثل هم بپنداریم. اگر توانستیم این طرز فکر را در خودمان حل کنیم پاشنه آشیل تفرق نشانه گرفته شده است.
– اگر یک سنی در جهان فلان تفکر را داشته باشد به این معنا نیست که همه اهل تسنن مانند او هستند. در جهان جریانی بهشدت خواهان آن است که اندیشه مطلقانگاری را رواج و ادامه دهد، بنابراین نباید رقیب و حریف خود و کسی که در دین یا مذهب ما نیست را مطلق ببینیم؛ زیرا آنها اقسام مختلف دارند.
– اینکه در یک مقطع زمانی یک فرد از یک گروه حرفی زد یا کاری کرد، حواسمان باشد که آن را ناخودآگاه به همه آن گروه توسعه ندهیم. هم درمیان شیعیان و هم در میان اهل تسنن کسانی بودهاند که کارهای زیادی کردهاند، ازسوی دیگر بیهوده هم نگوییم که ما با هم از ابتدا خوب بودهایم. هممذهبان ما دعواهای زیادی با هم کردند اما امروز جهان اسلام را باید از مطلق انگاری بیرون آورد. این چه تفکری است که چون یک سنی قبر امام حسن عسکری(ع) را ویران کرده، خون تمام اهل تسنن مباح است. یا چون یک شیعه حرفی زده او مهدور الدم است. درحالی که اولین شرط وحدت آن است که این باور را بپذیریم که در طرف مقابل طیفهای زیادی وجود دارد و نکته دیگر اینکه هر طیف را با بزرگان آنها بسنجیم و شیعه را با امامان بسنجیم. امروز باید تلاش کنیم سبعیت را از جهان اسلام خارج کنیم و محبت و انسانیت را جایگزین سازیم.
همچنین، حجتالاسلام سید حسن خمینی در دیدار با دستاندرکاران ستاد بزرگداشت امام خمینی در استان گلستان اظهار داشت:
– وقتی از من دعوت شد که به گلستان بیایم، به جهات متعدد پذیرفتم؛ اول آنکه آیتالله نورمفیدی از من دعوت کردند، دیگر اینکه لازم بود تا عمق ارتباط مردم و جامعه با امام نشان داده شود و بدانیم که امام در جامعه ما زنده است. این حیات را شاید من که بیش از همه در مراوده با مردم و مشاهده ابراز محبتهای آنها میبینم، احساس میکنم.
– ابراز محبتهای مردم به خاطر وجود مبارک امام میان مردم و جامعه است که هم یک واقعیت تاریخی است و هم الهی؛ «هزار سال گذشت از حماسه مجنون/ مردم صحرا هنوز سیهپوشند.»
– مردم روابطشان را با چشمها و قلبها ابراز میکنند و این اماکن وسیلهای برای نهادینه شدن محبت در قلبهاست. اگر نهادی ایجاد شود که مردم به آن احترام بگذارند این احترام نیز فراموش نمیشود.
– امام شخصیتی است که با اتکا به او میتوانیم آیندهمان را بسازیم و محکم به سوی آینده گامبرداریم. لذا باید بزرگداشت امام را به عنوان یک مراسم ملی برای همیشه فراتر از هر جریان و اندیشهای برای مردم زنده نگه داشت. لذا من دعوت به این سفر را پذیرفتم تا در زنده ماندن یاد امام سهیم باشم.
حجتالاسلام سید حسن خمینی در جمع خانواده شهدا، جانبازان و ایثارگران استان گلستان گفته است:
– صدام و آنهایی که به ملت ایران ظلم کردند کجا هستند. ظلم آنها بنا به فرمایش امیر المومنین (ع) از ما زایل شد، اما بر آنها باقی ماند.
– خداوند درقرآن میفرماید ما به انسانها فرصت میدهیم که گناهانشان بیشتر شود که این نکته از مصادیق مکر خداست؛ آنها فکر میکنند خداوند با دادن فرصت بیشتر به آنها نعمت عطا میکند، اما یکی از دلایل دادن این فرصت آن است که ظالمان یادشان میرود که خدا هست. همانطور که در روزگار خودمان سالها دیدیم که همه پشت سر یک شیطان مجسم جمع شدند که علیه ملت ایران بجنگد. او فقط به ایران ظلم نکرد بلکه بیشتر به اقوام و مذاهب مختلف مردم عراق ظلم کرد. شهدا و جانبازان ما نیز ظلم او را کشیدند، اما این ظلم از ملت ایران و عراق زایل شد ولی برای خودش باقی ماند.
– ما در روایات داریم که دعای مظلوم زودتر از هر چیزی از پردههای آفاق عبور میکند. مردم ایران در دفاع مقدس مظلومانه ایستادند و دفاع کردند و کسی را نداشتند؛ شهدا غریبانه از این کشور دفاع کردند اما کسی را نداشتند. در دفاع مقدس یک ملت تنها دست به دست هم در مقابل دشمنیها ایستادند، اما آن دوره و آن زمستان سخت گذشت و روسیاهی برای ظالمان باقی ماند.
– مراقب باشیم که این نکته مهم فقط در زندگی اجتماعی جاری نیست و در زندگی فردی هم وجود دارد و ممکن است روزی حسرت به دل بمانیم؛ همانطور که یکی از خلفای بنی مروان در اواخر عمر روزی بر بالای یک بلندی رفت و کسی را دید که کنار آب لباس میشست و گفت ای کاش من به جای او بودم. چشم بر هم بگذاریم دورههای مختلف میگذرند؛ ما در عمر کوتاه خودمان دیدیم، آنهایی که بی ادبی و ظلم کردند دورهشان تمام شد و گذشت. آنهایی که مانند صدام و پهلوی جنایت کردند دورهشان گذشت.
برخی اقدامات دولت روحانی عین شرک و نفاق است/ ابوموسی اشعری با لفظ «اعتدال» علی(ع) را خانهنشین کرد/ این آقایی که به اسم اعتدال آمده، حرفهایش به این معناست که امام خمینی هم تندرو بوده است
اعتماد گفتگوی خبرنگار خود با حجت الاسلام شجونی، عضو جامعه روحانیت مبارز را با عبارت «نمی دانم چرا مردم به روحانی رای دادند» منتشر ساخته و آورده است:
– ما چون جزو دلواپسان هستیم دایما غصه این نظام را میخوریم. این نظام به زحمت به دست آمده و به این راحتیها ازدست نمیدهیمش.
– تا امروز دولت در جاهای مختلف هزار جور صحبت و به دلواپسان توهین کرده است. یکبار به جهنم حوالهشان کرده، یک بار بیسواد خطابشان کرده و جای دیگر هم گفته اینها بگذارند و بروند. رهبری بود که جلوی این سخنان دولت را گرفت و اجازه نداد بیش از این به ما توهین شود وگرنه دولت میخواست به این روند توهینآمیز خود ادامه دهد.
– ما اعتدال را در اسلام داریم. این اعتدال را ابوموسی اشعری آورد و با لفظ «اعتدال» علی(ع) را خانهنشین کرد و گفت علی تندرو است در حالی که علی دنبالهرو پیامبر (ص) بود و اگر او تندرو بود پس پیامبر (ص) هم تندرو بود. ما در قرآن هم واژه اعتدال را داریم اما در کنارش اغلظ علیهم را هم داریم. آنجایی که خداوند میفرماید: «جاهِدِ الْکفار والْمُنافِقِین واغْلُظْ علیهِمْ». یعنی با منافقین و کفار تند و غلیظ باش. این آقایی که به اسم اعتدال آمده است حرفهایش به این معناست که امام خمینی هم تندرو بوده است، دولتهای قبلی همه تندرو بودهاند. دولتی که نان و بنزین مردم را گران کرده فکر میکند خیلی هنر کرده است. با این اوضاع [… ] من هم میتواند رییس دولت شود، اینگونه کار کردن که کاری ندارد. ببینید این مردم فرزند خمینی هستند و خوب میدانند در این کشور چه میگذرد. درست است که روحانی هم کلاه و هم ریش ما است اما عملکردش برای ما قابل قبول نیست.
– این دولت به مردم دروغ میگوید. یکی از همین دولتیان گفته است که دولت عوامفریب است. حدود ۶۰ درصد از یارانهبگیران نیازی به یارانه ندارند اما دولت چون انتخابات و مجلس را در پیش دارد و نمیخواهد رای مردم را از دست دهد یارانههایشان را قطع نمیکند. این اقدامات عین شرک و نفاق است. دولت اگر میخواهد اقدامی کند باید آن را انجام دهد ولو اینکه مردم فردا به او رای ندهند. اگر دولت اینگونه دنبال کارهای عوامانه باشد تا رای مردم را کسب کند ممکن است هزار جور کار عوضی دیگر هم بکند. این مساله در مورد نمایندگان مجلس هم صدق میکند. اگر قرار باشد آنها هم با عوامفریبی از مردم شهرشان رای کسب کنند این عین نفاق و شرک است. ما باید این چیزها را رها کنیم، باید کاری کنیم که به درد نظام و انقلاب بخورد. ما در این کشور قانون اساسی، شورای نگهبان و رهبری داریم. هرکسی نمیتواند هر کاری که دلش میخواهد انجام دهد. مواضع ما در دنیا تثبیت شده است.
– ما در جامعه روحانیت مبارز معتقدیم هر اصولگرایی که وارد عرصه انتخابات میشود باید تحت اشراف جامعتین باشد یعنی جامعه مدرسین و جامعه روحانیت زیرا این انقلاب فرزند حوزه و روحانیت است، فرزند امام خمینی که از قم قیام خود ر ا شروع کرد. پس مردم باید قدردان آنها باشند و تلاش کنند نظام را حفظ کنند. پاکی و طهارت را هم در این راه در نظر بگیرند.
در این شماره روزنامه اعتماد همچنین این مطالب منتشر شده است:
گفتگو با غلامرضا مصباحی مقدم؛ «احمدینژاد شانس آورد که برکنار نشد»
گفتگو با غلامعلی جعفرزاده، نماینده رشت؛ «استراتژی رقبای دولت در مجلس، تنه از بغل است »
در بزرگداشت فرهاد فخرالدینی مطرح شد؛ ممیزی در موسیقی وجود ندارد
«انهدام هستههای داعش در ایران»؛ وزیر اطلاعات: در ماههای گذشته گروهکهای تروریستی که قصد بمبگذاری در حرم امام رضا(ع) و حضرت معصومه (س)را داشتند، به دست سربازان گمنام امام زمان(عج) دستگیر و بمب ها خنثی شدند
صف آرایی خیابانی دلواپسان هستهای
نقدی: تحریمها تاثیری بر زندگی ما نداشته است
پیشرفت کند و سخت مذاکرات در سایه تهدید زمان
«دو سناریو درباره داعش و عربستان» ؛ سید اصغر قریشی، سفیر اسبق ایران در عمان و یمن
«خیمـه داعش بر عربستان»؛ در دومین حمله تروریستی به مساجد شیعیان عربستان چهار تن کشته و دهها تن مجروح شدند
داعش؛ مهمان ناخوانده در دو هتل پنج ستاره بغداد
رهبر جبهه نصرت: به امریکا و اروپا کاری نداریم
دین آنلاین، روزنامه های «شرق» و «اعتماد» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «از مسموم کردن غذای هیأت تا رمضانی با طعم هسته ای و ضرب الاجل»، «مدعی اخلاق و مبارزه و ایثار، نباید در پی محاسبه مزد و پاداش یا قدردانی و سپاس باشد»، «تعصب و تقشر آفت اعتقادات است/ دیانت پدر و پسر بر پایه تحقیق و تتبع و شناخت علمی و تفهمی بنیاد یافته بود»، «در جهان غیر مسلمانان کمتر از مسلمانان مرتکب خشونت نشدهاند/ اگر مطلق انگاری را در خود حل کنیم، پاشنه آشیل تفرق را نشانه گرفتهایم/ تلاش کنیم در جهان اسلام محبت و انسانیت را جایگزین سبعیت کنیم» و «برخی اقدامات دولت روحانی عین شرک و نفاق است/ ابوموسی اشعری با لفظ «اعتدال» علی(ع) را خانهنشین کرد/ این آقایی که به اسم اعتدال آمده، حرفهایش به این معناست که امام خمینی هم تندرو بوده است».بررسی مطبوعات/ شنبه ۹ خرداد (۲)