نانسی: در فلسفه هیچ معنایی بدیهی نیست

ژان لوک نانسی: در فلسفه هیچ چیز معین نیست و هیچ معنایی را نمی توان بدیهی دانست. به عنوان مثال، نمی‌توان در مورد «انسان»، «جامعه» یا «علم» صحبت کرد که گویی این کلمات بیانگر واقعیات کاملاً شناخته‌شده هستند.

آنچه در پی می‌آید بخشی از گفت‌وگو با «ژان-لوک نانسی»، فیلسوف شهیر فرانسوی با هاف پست است که در سال 2016 منتشر شد.

به نظر شما بزرگ‌ترین چالشی که اندیشه فلسفی امروز با آن مواجه است چیست؟
در فلسفه هیچ چیز معین نیست و هیچ معنایی را نمی توان بدیهی دانست. به عنوان مثال، نمی‌توان در مورد «انسان»، «جامعه» یا «علم» صحبت کرد که گویی این کلمات بیانگر واقعیات کاملاً شناخته‌شده هستند. چالش دقیقاً این است که سراغ هیچ هویت اکتسابی نباید رفت. ‌یک فیلسوف‌ هیچ چیز را نباید بدیهی فرض کند. معانی از پیش تعیین‌شده و تثبیت‌شده باید دائماً مورد ارزیابی مجدد قرار گیرند و امکانات جدیدی باز شود.

فیلسوف چگونه می تواند به جامعه‌ بیاموزد که این‌گونه فکر کند، در حالی که یک جامعه، همانند جامعه ما، چنین نگران پاسخ‌ها و حقایقی است که بتواند به آن‌ها چنگ اندازد؟
دقیقا همین بی‌حوصلگی است که می‌تواند دامی باشد برای جامعه. بی‌صبری از یک جهت درست است: هیچ دلیلی برای صبر کردن وجود ندارد و شرایط برای یک زندگی آبرومندانه را می‌توان در هر زمانی خواستار شد. از سوی دیگر، سوالات مبهم و پیچیده‌ای وجود دارد که پاسخ‌های تاکیدی یا، همانطور که ما دوست داریم بگوییم، «رادیکال» به آن‌ها می‌تواند خطرناک باشد. ماجرای برگزیت مثال خوبی است: رای‌گیری برگزار شده و حامیان آن هنوز چیزی نشده عصبی شده ‌و شروع به زیر سوال بردن آن کرده‌اند. یا جنبش پودموس در اسپانیا که خیلی قوی شروع کرد اما به جای به دست آوردن قدرت به‌سرعت آن را از دست داد. علاوه بر این، پیچیدگی کنونی نتیجه «بی‌صبری‌های» مخالف است: بی‌حوصلگی طردشدگان و بی‌حوصلگی کسانی که از طرد شدن می‌ترسند (طبقه متوسط)؛ بی‌حوصلگی مردمی که در جست‌وجوی پناهندگی هستند و بی‌تابی کسانی که می‌ترسند تحت سلطه پناهندگان قرار گیرند. و نهایتا، بی‌حوصلگی کسانی که دلتنگ شرایط گذشته هستند و در برابر کسانی قرار می‌گیرند که می‌خواهند رسیدن به آینده را تسریع کنند.
در حال حاضر تعیین مسیر بسیار دشوارتر از زمان مبارزات کارگری یا پایان دیک یکتاتوری است. چگونه دیکتاتوری فرانکو تا این حد طول کشید، در حالی که بسیاری از مردم مخالف آن بودند؟ دلیلش این بود که آن دوران کشورهای اروپایی درگیر تحولات اقتصادی و اجتماعی بودند و این مسئله به نوبه خود شرایطی را که می‌توانست به پایان یک دیکتاتوری بینجامد، ‌دستخوش تغییر کرد. چرا نظام‌های سوسیالیستی و کمونیستی اروپایی در بحران هستند؟ چون موتورشان بسیار قدیمی است. ما باید راه‌های جدیدی برای وضعیت نوین فعلی پیدا کنیم، وضعیتی که در آن تکنیک‌ها، قدرت‌ها و انتظارات به آرامی تغییر کرده‌اند. ‌در واقع، این چیزی است که باید درک شود: صبری که فعال است تا منفعل. یک صبر بی‌صبر و یک بی‌صبری صبورانه.

شما اغلب در مورد تروریسم نوشته‌اید، به ویژه پس از حملات در فرانسه. نظر شما در مورد این موضوع چیست؟
این تروریسم اثر ترکیبی دو نیرو است: اثر تغییر در سلطه غرب و تثبیت اسلام که تعادل خود را با استعمار و پایان امپراتوری عثمانی از میان برده است. این تروریسم وضعیت بغرنجی را نشان می‌دهد که با تضاد بسیار شدید بین مدل غربی توسعه و رفاه و واقعیت موجود در کشورهایی که احساس می‌کنند به حاشیه رانده شده‌اند و در آن‌ها طبقات بالا یا گروه‌ها تفاوت‌های عظیم از نظر ثروت و موقعیت را حفظ می‌کنند، ایجاد شده است.

در عین حال، غرب ضعیف شده است و دیگر قدرت پیشین خود را ندارد. غرب دیگر به تمدن خود اعتقادی ندارد، سرش با تکنیکش گرم است و می‌بیند که چگونه سرمایه‌داری بدون کاهش تفاوت در استانداردهای زندگی رشد می‌کند، در حالی که هیچ اقتصاد سوسیالیستی قادر به دوام طولانی نبوده است (اقتصاد شوروی یک سرمایه‌داری دولتی بود.)
در واقع، دیگر «غرب» وجود ندارد و در عوض، قطب‌های قدرت فنی‌اقتصادی وجود دارند که رهبران‌شان ایالات متحده آمریکا و کشورهای بزرگ آسیا هستند، اما دارایی‌ها و اعمالشان تقریباً در همه جا یافت می‌شود، هر جا که منابعی برای بهره‌برداری وجود داشته باشد. اروپا دیگر قوام خود را ندارد و در معرض این تقسیم قدرت‌های جهانی است.

و جهانی‌سازی…
بنابراین جهانی‌سازی انفجارها، تراژدی‌ها و فروپاشی‌های اجتماعی و فرهنگی از هر نوع را برمی‌انگیزد. ما به مدت پنج قرن معتقد بودیم که آرمان‌شهرها قابل دستیابی هستند و به بیهودگی آن‌ها ایمان داشتیم. اکنون ما باید متفاوت فکر کنیم و جایگاه خود را در جهان بررسی کنیم. این خیلی طول می کشد… قرن‌ها، به اجبار… اما جوامع همیشه نشان داده‌اند که می‌توانند بر چالش‌های قابل‌توجهی غلبه کنند.

مترجم: کامران برادران
منبع: ایبنا

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.