به نام خداوند، به نام عشق، به نام صلح، به نام انسانیت؛ درباره اهمیت سفر پاپ فرانسیس به عراق|| سعیده میرصدری

ضرورت نوشتن این یادداشت را زمانی احساس کردم که بنابر رصدِ گذرای خود در اخبار و یادداشت‌ها متوجه شدم که به سفرِ اخیر پاپ فرانسیس به عراق در رسانه‌های ایران توجّه لازم نشده است. این در حالی است که به زعم من، اگر این سفر و این دیدار را در چارچوبی بزرگ‌تر بررسی کنیم و برخی از ویژگی‌های پاپ فرانسیس را در نظر بگیریم، اهمیّت آن بر ما آشکارتر می‌شود.

به نظر می‌رسد رویکردها و رفتارهای پاپ فرانسیس ظرفیّت و فرصتی است که مسلمانان باید از آن در جهت ترویج اهداف انسان‌دوستانه و صلح‌طلبانه و مبارزه با اسلام‌هراسی استفاده کنند. برای این هدف به سه ویژگی پاپ اشاره می‌کنم، که باید سفر اخیر را نیز در ذیل آنها فهمید: توجه پاپ فرانسیس به انسان و به‌ویژه انسان‌های به‌حاشیه‌رانده‌شده؛ گام بلند او در نزدیکی به «اسلام» به عنوان یک «دین» – و نه صرفاً به «مسلمان» به عنوان یک «اقلیّت دینی»؛ و سوم نگاه غیراروپامحور او.

جنگ عراق – منبع The Atlantic

خورخه ماریو بِرگولیو (Jorge Mario Bergoglio) معروف به پاپ فرانسیس، اولین پاپِ غیراروپایی و از دل قارهٔ استعمارزدهٔ امریکایِ لاتین است. شاید به همین علّت باشد که نگاه‌اش به جهان توانسته تا بدین پایه از زاویهٔ دیدِ اروپامحورِ (eurocentric) اسلافِ خود فراتر رفته و وسعت بیشتری بیابد. وی از زمان انتسابش به مقام پاپی (2013)‌ تا کنون دو منشور (encyclical) تدوین کرده است که هردو کاملاً با دغدغه‌های صلح و امنیّت بوده و مستقیماً به مسائل چالش‌برانگیز روز می‌پردازند. نخستین نوشته به تاریخ 24 می 2015 و با عنوان اصلیِ «ستایش مخصوص توست»[1] و با عنوان فرعی «در حمایت از خانهٔ مشترکمان»[2] خطاب به تمامِ انسان‌ها نوشته شده و از آنها خواسته است تا برای نجات زمین، «خانه مشترک‌مان»، تلاش کنند.

موضوعِ محوری این سند دغدغدهای محیط زیستی و عواقبِ آن برای زیست انسانی است. منشور دوم با عنوان اصلیِ «ما همه برادریم»[3] و عنوان فرعیِ «در بابِ برادری و دوستیِ اجتماعی»[4] به تاریخ 3 اکتبر 2020 و با موضوع پاندمی کرونا و ناکامی کشورهای جهان در همکاری با یکدیگر منتشر شد. در این سند پاپ انسان‌ها را به اخوّت و برادریِ بین انسانی و پرهیز از اختلاف و جنگ‌افروزی فرا می‌خواند.

وی خودْ در متن این منشور اشاره می‌کند که این سند را ملهم از امام احمد الطیّب، مفتی بزرگ اهل سنّت، و سندی نوشته است که بین آن دو به تاریخ 4 فوریه 2019 تحت عنوان «سندی در بابِ برادریِ بین انسان‌ها؛ در جهت صلحِ جهانی و هم‌زیستی»[5] امضا شد. این حجم از گشودگی به رویِ «دیگری» به خصوص «دیگریِ دینی» و پذیرشِ آن «دیگری» در «دیگری بودِگی» اش، و نه به عنوانِ «مسیحی گمنام»،[6]

در تاریخِ مسیحیّت بی‌سابقه است. پاپ این فراز از آن سند را الهام‌بخش اصلی خویش در نوشتنِ منشورِ اخیر دانسته است که می‌گوید «خداوند همهٔ انسان‌ها را در حقوق، وظایف و کرامت برابر خلق کرده است و از آنها خواسته در کنار هم به سان خواهران و برادران بزیند». در آن سند مشترک و همچنین در «ما همه برادریم» پاپ دعایِ طلب‌گونه خود خطاب به انسان‌هایِ جهان را با جملهٔ «به نام خداوند»[7] آغاز کرده، اما بعد با «به نام انسان»‌ و با یادِ ارزش‌های انسانی ادامه می‌دهد:

«به نام بی‌نوایان، تیره‌روزان، حاشیه‌نشینان و

آنان که بیش از همه به کمک نیازمندند

که فرمانِ خداست که یاری‌شان کنیم…

به نامِ یتیمان، بیوه‌زنان، بی‌پناهان و از خانه و وطن‌رانده‌شدگان

به نام قربانیانِ جنگ‌ها، آزارها و بی‌عدالتی‌ها،

به نام ضعیفان، کسانی که در وحشت می‌زیند، زندانیان جنگی،

و آنان که در هر گوشهٔ جهان شکنجه می‌شوند،

بی هیچ تمایزی…

به نام برادریِ بین انسان‌ها که تمامیِ انسان‌ها را در بر گرفته، و همهٔ آنها را با هم برابر کرده است»

جنگ عراق – منبع The Atlantic

این حجم از دغدغه‌مندی و توجه نسبت به حاشینه‌نشینان و رنجبران جامعه از سوی بالاترین مقامِ دینیِ بزرگ‌ترین جمعیّتِ دیندارانِ جهان نویدبخش است، چرا که تغییرِ جهتِ توجّه نهادهای دینی به سوی مسائل اجتماعی و استفاده از ظرفیت‌های بشردوستانهٔ ادیان را نشان می‌دهد.

پاپ فرانسیس با چنین پیشینه‌ای و با برداشتن قدم‌هایی بزرگ در توجه به حاشیه‌نشینانِ سراسر جهان و در نزدیکی به مسلمانان، به عراقِ جنگ‌زده و زخم‌خوردهٔ سیاست‌های استعماری سفر می‌کند و با یکی از رهبرانِ یک فرقهٔ مهّمِ اسلامی دیدار می‌کند.

اقدام پاپ در چنین چارچوبی است که اهمیتِ چشمگیری می‌یابد. با توجه به حجمِ عظیم اسلام‌هراسی در سال‌های اخیر که در پی رشد بنیادگرایی اسلامی و سلفی‌گری رونق بیشتری نیز یافته، و با توجه به تقابلی که اکنون بین تمدّنِ اسلامی-خاورمیانه‌ای و تمدّنِ مسیحی-غربی به چشم می‌خورد – نفرت و وحشتی که در هر دو سو در حال اوج گرفتن است – این سفر پاپ به قلبِ خاورمیانهٔ پربحرانْ قدمی بزرگ نه تنها در سطح گفتگوی ادیان که در سطح گفتگو و صلح جهانی است.

برای «خاورمیانه‌ایِ مسلمان»‌ که «غربیِ مسیحی» غالباً تصویرِ «مردِ سفیدپوستی» را برایش مجسّم می‌کند که با هدف چپاول یا دخالت، در دستی چلیپا و در دستی دیگر سلاح، به سرزمینش وارد شده و در نهایت چیزی جز ویرانی و نابودی به جای نمی‌گذارد، سفرِ صلح‌آمیزِ رهبرِ «مسیحیانِ غربی» شاید به عنوان حرکتی نمادینْ نویدبخشِ فصلِ جدیدی در گفتمانِ بین «غرب» و «شرقِ میانه» و اشارتی امیدانگیز (a gesture of hope) باشد – چرا که آبشخور سیاست‌هایِ کلانْ اعتماد یا عدم اعتمادِ موجود در سطح خُردِ بیناانسانی است.

در روزگاری که دغدغهٔ اکثر رهبرانِ سیاسیِ اروپا در نسبت با خاورمیانه، صرفاً جلوگیری از آمدنِ پناهندگان به خاک اروپا، جلوگیری از گسترش اسلام در اروپا، و یا تبدیل خاورمیانه به بازاری برای محصولاتِ خود، به خصوص سلاح، است، و با توجه به تلاشِ پیدا و پنهانِ برخی در غرب برای انتسابِ بنیادگراییِ اسلامی و خشونتش به ذات «اسلام»، حرکتِ دیگری‌محورِ رهبرِ مسیحیّتِ غربی و دراز کردنِ دستِ دوستی، با هدف «گفتگو» و نه برایِ «معامله» (با محوریّت سودِ شخصی)، نه یک حرکتِ بین‌الادیانی که نمادی برای حرکتِ رو به جلو در گفتگو و مصالحهٔ بین‌المللی است.

پاپ در سند برادری و حتی در «ما همه برادریم» بیش از آنکه به روال ادبیات مرسومِ اروپامحورْ نوک پیکانِ لحنِ منتقدانهٔ خود را صرفاً به سوی اسلام یا مسلمانان بگیرد، منتقد رویکردِ سودمحور و منفعت‌طلبانهٔ نظام‌هایِ سرمایه‌داری و هرگونه ایدئولوژی‌گرائی دینی و غیردینی است:

به نام «برادری» که با سیاست‌های افراط‌گرایانه و تفرقه‌افکنانه، با نظام‌هایِ سودمحورِ لجام‌گسیخته، یا با گرایش‌هایِ ایدئولوژیک از هم گسسته است.

اهمیت این بیان پاپ وقتی مشخص می‌شود که آن را با سخنرانیِ پاپِ پیشین، یعنی پاپ بندیکت شانزدهم، در سال 2006 – و در اوج اتّهامات به اسلام در پی حملات تروریستی اسلام‌گرایان – مقایسه کنیم که در آن وی در پیِ بیانِ نقل قولی از یک امپراطور مسیحی در باب اسلام که پیامِ پیامبرِ اسلام را با خشونت و شرارت و توحّش برابر دانسته، مسیحیّت را دینی بر مدار عقلانیّت و مدنیّت می‌شمرد. اگرچه این سخنانْ به خود پاپ منتسب نیست، اما بیان نقل‌قولی تا بدین پایه دیگری‌ستیز که قرن‌ها قبل و در متنِ درگیری‌های امپراطوری شرقی-اسلامی و غربی-مسیحی گفته شده، در قرنی که بیش از برتری‌جویی و خودمحوری به گفتگویِ برابر و دیگری‌محوری نیاز دارد حرکتی پسندیده نبود. و بی‌دلیل نبود که سخنانِ آن پاپ موجی از خشم را در جهان اسلام برانگیخت.[8]

با در نظر گرفتن تمامی این پیش‌زمینه‌ها، سفرِ پاپ فرانسیس به عنوان اولین سفرِ یک پاپ به عراق، به قلبِ خاورمیانه، به گاهوارهٔ مدنیّت و منزلگاه ادیانِ متنوّع – که سالهاست صحنهٔ درگیری‌های دینی و قومی است – حرکتِ صلح‌آمیز نمادینی است که می‌تواند دارایِ ابعادِ بزرگ جهانی باشد، تنها اگر ما نیز اهمیت آن را دریابیم.

با توجه به تفاوتِ پاپِ حاضرِ با اسلافِ خود – در نگاهش به انسان و به‌ویژه انسان‌های به‌حاشیه‌رانده‌شده؛ گام بلند او در نزدیکی به اسلام به عنوان یک دین و به رسمیت شناختن آن؛ و نگاه غیراروپامحور او – لازم است در نگاه خود به وی تجدید نظر کنیم‌ و از ظرفیت‌های واتیکان برای مبارزه با اسلام‌هراسی و اسلام‌ستیزی و در جهتِ صلح جهانی استفاده کنیم.

در عین حال با توجه به حملاتی که بنیادگرایانِ سلفی علیه شیعیان داشته و نه تنها از پذیرش آن به عنوان یک مذهب اسلامی ابا داشته بلکه دائماً دست به تکفیرشان می‌زنند، می‌توان از ظرفیت‌هایِ دیدار اخیرِ پاپ با یکی از رهبران اهلِ تشیّع که دقیقاً دو سال پس از دیدار با مفتی بزرگ اهل سنّت انجام شده است، در جهت گفتگو و مصالحه استفاده‌های لازم را کرد.

«به نامِ زندگیِ انسانِ بی‌گناهی که خداوند کشتنش را ممنوع کرد،

چرا که گفت، کسی که انسانی را بکشد گویی که تمامِ بشریّت را کشته،

و کسی که انسانی را نجات دهد،

گو این که کل بشریّت را نجات داده است».[9]

رها کردن کبوتر سفید صلح بر خرابه‌های موصل (منبع The Arab Weekly)

ارجاعات:

[1] “Laudato Si’”.

[2] “On Care for Our Common Home”:

https://www.vatican.va/content/francesco/en/encyclicals/documents/papa-francesco_20150524_enciclica-laudato-si.html

[3] Fratelli Tutti.

لازم به ذکر است که عنوان جنسیت‌زدهٔ منشور پاپی – که تنها خطاب به «برادران» است – اعتراضات بسیاری را در بین فمنیست‌ها و الاهیدانان زن مسیحی برانگیخته است.

[4] “On Fraternity and Social Friendship”:

http://www.vatican.va/content/francesco/en/encyclicals/documents/papa-francesco_20201003_enciclica-fratelli-tutti.html#_ftnref5

[5] “A Document On Human Fraternity for World Peace and Living Together”:

http://www.vatican.va/content/francesco/en/travels/2019/outside/documents/papa-francesco_20190204_documento-fratellanza-umana.html

[6] در پی شورایِ دوم واتیکان (1962)، کلیسای کاتولیک قدم‌های مثبتی را در جهت گشودگی و گفتگو با سایر ادیان ابراهیمی برداشت. در سند رسمی این شورا (Nostra Aetate) برای نخستین بار از «مسلمانان» نام برده شد و به عنوان کسانی که به مریم باکره و به عیسی مسیح و خدای واحد و روز جزا اعتقاد دارند به رسمیت شناخته شدند. اما از «اسلام» به عنوان یک «دین» نامی برده نشد. کارل رانر (Karl Rahner) الاهیدان معروف کاتولیک، بعدها با دغدغهٔ اتخاذ رویکری شمول‌گرایانه – در مقابل رویکرد انحصارگرایانهٔ پیشین – نسبت به سایر ادیان توحیدی، واژهٔ «مسیحی گمنام» (anonymer Christ/ anonymous Christian) را برای پیروان این ادیان جعل کرد، تا بدین طریق بتواند آنها را نیز مشمول نجات بداند. متن اصلی سند:

https://www.vatican.va/archive/hist_councils/ii_vatican_council/documents/vat-ii_decl_19651028_nostra-aetate_en.html

[7] به اسپانیایی (زبان اصلی متنِ منشور) “En el nombre de Dios” و به انگلیسی “In the name of God”که همان «بسم الله الرحمن الرحیم» است.

[8] برای نمونه ن.ک. به گزاراشات زیر:

https://www.bbc.com/news/world-europe-21417767

متن اصلی سخنرانی:

http://www.vatican.va/content/benedict-xvi/en/speeches/2006/september/documents/hf_ben-xvi_spe_20060912_university-regensburg.html

[9] ممکن است تلمیحی باشد به آیه 32 سورهٔ مائده. بخشی از دعای پاپ در «سند برادری» و در منشور «ما همه برادریم».

راقم این سطور پیشتر نیز یک یادداشتِ کوتاه به انگلیسی و یک مقالهٔ مفصل به آلمانی (در دست چاپ) با محوریّت منشور اخیر پاپ نوشته است:

Whoever Saves a Life Is as Though S/he Had Saved All Mankind

 

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.