جواد میری: صفویه به ایران ورود پیدا نکردند، آنها بخشی از ایران بودند
اعتماد در شماره امروز به گفتگو با جواد میری و تقی آزاد ارمکی درباره هویت ایرانیان پرداخته و در کنار معرفی چند کتاب در حوزه اندیشه، یادداشت علی شکوهی درباره تفاوت ذاتیات نظریه ولایت فقیه با غیر از آن را منتشر ساخته است.
اعتماد در صفحه 7 گفتگوی فرزاد نعمتی با جواد میری، استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را درباره هویت منتشر ساخته و زیر عنوان «ملیت ایرانی را به زبان فارسی تقلیل ندهیم» معتقد است «شیوه مواجهه بسیاری از اندیشمندان ایرانی و مشخصا دکتر آزادارمکی به بسیاری از مسائل که میتوانند در عرصه عمومی تولید اندیشه بکنند، تحمیلی قلمدادکردن آنهاست…. من با این شیوه مخالفم….»
میری در بخش هایی از این گفتگو به فرهنگستان زبان پرداخته و می گوید: «به نظر من باید فرهنگستانی تاسیس شود که متخصصان به زبانهای مختلف بپردازند و حتی از منظر عاطفی در سطحی روشنفکرانه، اقوام را به یکدیگر نزدیک کنند.»
او در پاسخ به چرایی افزودن ترکیت در کنار تشیع و تصوف به عنوان عوامل پیونددهنده اقوام ایرانی گفته است: «صفویه به ایران ورود پیدا نکردند، آنها بخشی از ایران بودند…. درباره بحث ترکیت من بحث ذاتگرایانه ندارم. دولت صفوی مولفههایی را وارد گفتمان فرهنگی و تمدنی ایرانی میکند.
تا اوایل دوران پهلوی، زبان در حوزه دربار و ارتش، ترکی بوده است…. یعنی از ذهن و زبان ترکی متاثر شده بودند. این عنصر ترکیت تقریبا در عموم نقاط ایران وجود دارد. حکومت صفویه از لحاظ نهادی (ساختارهای ذهنی و عینی) تاثیر زیادی بر ایران داشته است و ترکیب تشیع، تصوف و ترکیت را نیز به صورت منسجم و سازمانیافته در ایران نمودار ساختند.
بازخوانی این مساله میتواند تاثیرات عمیقی در حوزههای مختلف داشته باشد. برای نمونه، دیپلماتهای ایرانی در بحث کشورهایی که از لحاظ فرهنگی با ایران همسو هستند از تاجیکستان و افغانستان فارسیزبان یاد میکنند حتی اگر از نظر جمعیتی به ایران بنگریم ترکها درصد بسیار مهمی هستند و باید از این ظرفیتها در دیپلماسی ایرانی استفاده شود.»
بحث سنت و مدرنیته دستخوش شارلاتانیسم فرهنگی شده است
صفحه 7 اعتماد، میزبان گفتگو با تقی آزاد ارمکی، استاد جامعهشناسی درباره هویت است و زیر عنوان «روشنفکری در ایران سیاستزده است» به این فرازها اشاره شده است:
– آنها که از هویت سهگانه سخن گفتهاند، یعنی هویت ایرانی – اسلامی – جهانی، معتقدند که اینها کنار هماند اما معارضند و از این همه تعارض را بیرون کشیدهاند. آنها هم که هویت دوگانه – سنتی و مدرن – را در نظر داشتهاند باز به همین شکل تعارض را برجسته کردهاند تا اینکه پیوندها را بازگو کرده باشند.
– وقتی امروز در مورد انقلاب مشروطه حرف میزنیم، آن را از متن خود جدا کرده و به بحث هویت پیوند میزنیم، از آن ایرانیت و اسلامیت درمیآوریم، دوگانه درمیآوریم و چون دوگانه درمی آوریم، این بازی دوگانه روحانیت و روشنفکری را درمقابل هم قرار میدهیم و آن را امری تاریخی میکنیم و بعد براساس چیزی که ساختهایم، سعی میکنیم دوباره این دعوا را برساخت کنیم.
– کسانی که تاکید بر هویت ایرانی – اسلامی دارند، تعمد دارند…. زیرا از این نوع هویت نام میبرند میگویند ایرانی، دش، اسلامی( ایرانی / اسلامی) یا برعکس. این به همان اندازه نشان میدهد بحث سنت و مدرنیته دستخوش شارلاتانیسم فرهنگی شده است.
– در زندگی روزمرهای که وجود دارد مردم ما دین و سیاست و همه را با هم هماهنگ کردهاند و دعوایی هم ندارند. دین برای مردم ما ربطی به عرب و عجم ندارد. این دوگانهسازیهای ایرانی / اسلامی، ایرانی / غربی، اسلامی / ایرانی در زیست واقعی کجا وجود دارد؟ این دوگانهها را یک تیپ افرادی درست کردند در این مملکت!
– بازی حوزه روشنفکری با آکادمی متفاوت است. روشنفکری در ایران خیلی پلیتیکال و سیاسی است و به معنای غیرسیاسی متاسفانه نمودی ندارد…. به نظر میرسد ما به یک اقدام آگاهیبخش نیاز داریم که عنصر اصلی آن هم این است که شارلاتانیسم فرهنگی را نشان دهیم….. در این طرح بحث باید برگردیم ببینیم تطورات تاریخی جامعه ایرانی چگونه است.
– باید از فهم نگاه نقطهای به تاریخ تحولات اجتماعی دور شویم. این نگاه نقطهای به تاریخ تحولات، سه نقطه را بیشتر ترسیم نکرده است: یک نقطه به نام عصر باستان، یک نقطه به نام ورود اسلام به ایران، یک نقطه به نام ورود مدرنیته به ایران. یک عصر داشتیم که اسلام آن را به هم میریزد و مدرنیته میآید دوباره به هم میریزد. نگاه ما به تاریخ فرهنگ، نباید نگاه نقطهای باشد.
اندیشه سیاسی غرب در بستر فلسفهای رشد کرد که کم و بیش مستقل از الهیات بود
روزنامه اعتماد در صفحه 7 به معرفی سه کتاب «علم در جامعه»، «از یقین تا تردید» و «اندیشه سیاسی در شرق باستان» پرداخته است.
در معرفی کتاب «علم در جامعه»، نوشته ماسیمیانو بوکی می خوانیم:
«نسل جدیدی از جامعهشناسان علم که عموما از دانشگاه ادینبورو سر برآوردهاند، پا در کفش عالمان علوم محض کردهاند و با مطالعاتشان نشان میدهند که مفروض پیشین چندان هم بدیهی و تردیدناپذیر نیست. حالا دیگر علم موضوعی است که به شکلی روزافزون محور بحثهای عمومی قرار میگیرد. نقش اقدامات علمی، مسوولیتهای آن، روابط آن با نهادهای اجتماعی، سیاسی، دینی و اقتصادی و تدابیر اجرایی و قانونی مورد نیاز برای نظم بخشیدن به اکتشافهای علمی و نوآوریهای تکنولوژیکی موضوعهایی است که هر روز با اهمیت و ضرورت بیشتری در دستور کارهای دولتی قرار میگیرد. جامعهشناسی علم در آخرین اشکال آن میکوشد به این موضوعات توجه کند.
هدف این کتاب توصیف پارهای از کارهای مهمی است که در نیم سده اخیر در زمینه جامعهشناسی علم صورت گرفته است…. در این کتاب نویسنده تعمدا از پرداختن به آرای متفکران کلاسیک جامعهشناسی معرفت مانند دورکیم، مارکس و مانهایم پرهیز کرده و عمدتا به تلاشهای جدیدتر پرداخته است. نویسنده در این کتاب کوشیده نشان دهد که چگونه جامعهشناسان علم به واسطه تعامل نزدیک با متفکران دیگر رشتهها این شاخه از اندیشه را شکل دادهاند….»
در باره کتاب «از یقین تا تردید» آمده است:
«کتاب از یقین تا تردید نوشته اف. دیوید پیت که اخیرا با ترجمه محمدعلی جعفری توسط نشر آگاه منتشر شده است، داستان علم و اندیشه در قرن بیستم را روایت میکند. نویسنده در این کتاب به مدد استعارههایی موجز و روشن، فلسفه علم را از قرن نوزدهم تا بیستم دنبال میکند و نشان میدهد که ایمان ادوار پیشین به اعتبار و پایایی پژوهشهای علمی و این باور که پیشبینی هر چیز و همهچیز از ذرات ریز اتمی گرفته تا مردم به لحاظ نظری ممکن است، چطور در قرن بیستم به چشم برهمزدنی به لرزه افتاد.
نویسنده به ویژه بر این تاکید میکند که نظریه نسبیت، مکانیک کوانتومی و نظریه آشوب، چگونه جهانبینی ما را دستخوش تحولاتی بنیادین قرار دادند. او این تغییرات را در زبان، هنر، فلسفه، جامعه، اقتصاد و سیاست نیز پی میگیرد تا بینشی متناسب با دنیای امروزمان به دست دهد.»
کتاب اندیشه سیاسی در شرق باستان نوشته کمال پولادی به معرفی اندیشههای سیاسی در چهار تمدن کهن شرق یعنی بینالنهرین، مصر، چین و هند باستان میپردازد.
«نکته حایز اهمیت کتاب، حوزهای است که نویسنده انتخاب کرده است. به دلیل سیطره تمدنی غرب، امروزه عمده مطالعاتی که در اندیشه سیاسی باستان رخ میدهد، به فلسفه سیاسی و اندیشه سیاسی یونان باستان اختصاص دارد و معمولا توجهی به میراث شرقی اندیشه سیاسی نمیشود. البته نویسنده تاکید دارد که اندیشه سیاسی در شرق باستان با اندیشه سیاسی در یونان باستان همتراز نیست.
در این کتاب با دو سنخ متفاوت از اندیشه سیاسی سر و کار داریم. سنخ اندیشه سیاسی چینی که در بستر جریانی به نام سنت فرزانگی و در قالب اخلاق عملی رشد کرد و سنخ ندیشه سیاسی بینالنهرین، مصر و هند که در بستر یزدانشناسی و در قالب سنت دینی نشو و نما پیدا کرد. در چین دو حوزه دیانت و اخلاق، جدا از یکدیگر، رشد کردند و سیاست در حوزه اخلاق طرح و بحث شد. در حالی که در سه تمدن دیگر، حوزه سیاست و همچنین اخلاق در بستر یزدانشناسی طرح شد و بسط پیدا کرد. در مقام مقایسه با این دو سنخ، باید گفت که در غرب اندیشه سیاسی در بستر فلسفهای رشد کرد که کم و بیش مستقل از الهیات بود.»
خبرگان آینده مانند گذشته است؛ اتفاق جدیدی نمیافتد
روزنامه اعتماد در صفحه 3 به انعکاس نظر علما درباره اجتهاد نامزدهای خبرگان پرداخته و عملکرد شورای نگهبان در تایید یا رد نامزدهای انتخابات پیش روی خبرگان را از دید برخی آیات و حجج اسلام ارزیابی نموده است. این روزنامه در بخش هایی از این گزارش نوشته است:
نباید گروهی رهبری را مصادره کنند
آیتالله حائریشیرازی که خود نماینده فعلی خبرگان و نامزد این دوره از انتخابات است، می گوید: «خبرگان آینده مانند گذشته است و اتفاق جدیدی نمیافتد…. استخواندارها باید نوآوری داشته باشند. جوانها هم باید استخواندار شوند.»
اجازه اجتهاد بر اساس تشخیص علماست
محمدتقی رهبر امام، جمعه موقت اصفهان گفته است: «امتحان تنها یک بعد از ابعاد یک نماینده مجلس خبرگان رهبری را مشخص کند. شأنیت آن را چگونه باید مشخص کنیم؟»
با یک سلیقه نمیتوان کشور را به مقصد رساند
حجتالاسلام محمدجواد فاضل لنکرانی رییس مرکز فقهی ائمه اطهار در این باره می گوید: «برخی اشخاص ممکن است که خدمات بسیاری به نظام انجام داده باشند ولی صلاحیت آنها رد شده است که این رد شدن حتما باید با ادله قطعی و قوی باشد.»
نباید ردصلاحیتها را در بوق و کرنا کرد
آیتالله علویگرگانی نیز با تاکید بر اهمیت حفظ آبروی مومن، گفته اسند: « کسانی که به دلیلی ردصلاحیت شدهاند، نباید این ردصلاحیت آنها را در بوق و کرنا کرد و موجب آبروریزی شد، چون بالاخره آنها مال همین کشورند و میخواهند زندگی کنند و این موضوع از موارد حقالناس است و باید رعایت شود.»
ذاتیات نظریه ولایت فقیه با غیر از آن تفاوت دارد
اعتماد در صفحه 3 یادداشت «اندیشه ولایت فقیه، میراث ماندگار امام» به قلم علی شکوهی را به چاپ رسانده و با اشاره به این موضوع که امام خمینی درباره اندیشه ولایت فقیه چند کار برجسته انجام دادند، در توضیح آن موارد نوشته است:
اول- در حالی که بحث فقهی درباره اندیشه ولایت فقیه در حوزههای علمیه مهجور بود…. به سراغ این بحث رفتند و نظریه ولایت فقیه را به عنوان یک بحث قابل دفاع کلامی و روایی مورد توجه قرار دادند.
دوم- در سال ۴٧ و ۴٨ امام خمینی دوباره به سراغ اندیشه ولایت فقیه رفتند و اینبار به زبان فارسی و در پیوند با مسائل جاری روز، نظریه ولایت فقیه را مطرح کردند.
سوم- یکی از مهمترین اقدامات امام خمینی در باب بسط اندیشه ولایت فقیه، ایجاد نهضت فراگیر مردمی در ایران و تشکیل حکومتی بر این اساس بود.
چهارم- یکی از مباحث مطرح شده از سوی امام خمینی در پردازش نظریه ولایت فقیه، طرح مطلقه بودن آن است…. اندیشه مطلقه بودن ولایت فقیه، یک نوآوری جدی از سوی امام خمینی(ره) محسوب میشود.
نگارنده در ادامه تصریح کرده که اعتقاد به ولایت فقیه، سه مفهوم محوری را شامل میشود و در واقع، این نظریه، سه بنیان اصلی دارد که انکار هر یک از آنها به نفی اصل ولایت فقیه میانجامد.
الف- جوامع بشری از جمله جامعه مسلمانان، نیازمند حکومت است.
ب- اسلام، دین سیاست و حکومت است و حوزه اجتماعیات از دایره احکام و عقاید دینی خارج نیست.
ج- زعامت و سرپرستی امور مسلمین را با بودن فقیه صالح جامع الشرایط نباید به غیرفقیه سپرد.
او در مقام نتیجه گیری نوشته است: «مفاهیمی مانند مدتدار بودن یا مادامالعمر دانستن دوره حکومت ولی فقیه، میزان اقتدار شخص فقیه، انتخاب مستقیم یا غیرمستقیم فقیه حاکم، چگونگی نظارت بر عملکرد ولی فقیه، منصوب یا منتخب دانستن فقیه، مجاز دانستن یا ندانستن نقد رهبری در نظام ولایت فقیه و مواردی اینچنینی، از لوازم ضروری و ذاتیات نظریه ولایت فقیه نیست و اختلاف در این حیطه، هیچکس را مادامی که به آن سه اصل بنیادین معتقد است، از دایره طرفداران این نظریه خارج نمیسازد.»
دیگر عناوین برگزیده «اعتماد» امروز:
رییسجمهور در مصاحبه با فرانس ٢۴: هیچ کس نمیتواند از اعدام یک روحانی و عالم بزرگ شیعه در عربستان دفاع کند. در ایران نیز احساسات مردم بهطور طبیعی تحریک شد. اما از آن طرف حادثهای که در سفارت عربستان رخ داد، نه تحت اراده و نه خوشایند دولت بود. ….مردم عربستان همسایه و برادران دینی ما هستند. حجاج ما همه ساله برای مراسم حج به مکه میروند. بنابر این ما خواهان تنش در روابط بین دو کشور نیستیم.
اعتماد در شماره امروز به گفتگو با جواد میری و تقی آزاد ارمکی درباره هویت ایرانیان پرداخته و در کنار معرفی چند کتاب در حوزه اندیشه، یادداشت علی شکوهی درباره تفاوت ذاتیات نظریه ولایت فقیه با غیر از آن را منتشر ساخته است.مرور مطبوعات/ یکشنبه 11 بهمن/ روزنامه اعتماد