نکاتی درباب اعتراضات

این سخنان برگرفته از سخنان دکتر سیدجواد میری مینق در نشست “ایران‌فکر” درباره اعتراضات اخیر در شبکه ۱ صدا و سیما در روز سه‌شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۱ است.

اول اینکه مساله اعتراضات که اتفاق افتاد یک بعدی نیست ونمیتوان با ساده سازی درباب آن صحبت کرد

دوم اینکه بخشی از آن،  ابعاد ملی وبخشی ابعاد بین المللی پیدا کرده است. در همه رسانه های بین المللی میبینیم درباب مهسا (ژینا) امینی صحبت می‌شود و معلوم می‌شود این مساله فقط مساله ملی و محلی ما نیست و اکنون ابعاد بین‌المللی دارد . وقتی مسئله‌ای ابعاد بین‌المللی پیدا میکند یعنی ما در بازی شطرنجی قرار گرفته ایم که مثلا یک نمونه از این نوع بازی، شطرنج گفنگوهای ایران با 1+5 یا  4+1 و وضعیت برجام است . برجام اسم رمز سیاستهای تحدید و تهدید کردن ایران است که هم جنبه محدود کردن و هم جنبه تهدید کردن  ایران را در خود دارد.

از منظر جامعه شناسی تاریخی این امر فقط منحصر به دوره جمهوری اسلامی در ایران نبوده بلکه از زمان نادرشاه افشار و فروپاشی صفویه ادامه داشته و در یک دوره انگلیس و فرانسه وروسیه در یک دوره‌ای شوروی و بریتانیای کبیر بوده و در یک دوره‌ای انگلستان و امریکا و سایر دول که اکنون اتحادیه اروپا هستند. پس این بعد بین‌المللی باید مورد التفات قرار گیرد. اما وقتی درباب مساله ملی صحبت میکنیم باید موضوع مورد مناقشه تقریر شود تا ببینیم مساله ما چیست؟ به نظر من، مساله نسبت “امر اجتماعی” و “امر سیاسی” است؛ یعنی درایران امروز اختلافاتی که در بین امر اجتماعی یعنی جامعه و امر سیاسی یعنی قدرت رخ  می‌دهد و اینکه در این حال  آیا  امکان صورتبندی مسئله  که بدون خشونت و اغتشاش و قهر ملت ختم بشود داریم یا نه؟
یک بخش دیگر در باب نسبت این دو امر این است که چرا جمهوری اسلامی با کشورهای دیگر -که ما میگوییم محور مقاومت- درخیابان بدون پشتیبانی دولتهایشان میتوانند نفوذ داشته باشند و مردم را در محور مقاومت دربرابر دولتهای خود که نظام هژمون آن دولتها را حمایت می‌کند سخنان وگفتمان ما آنجا نفوذ داشته باشد اما درایران وقتی این گفتمان وارد “خیابان” می شود  و قرار نیست مورد تایید حکومت باشد تبدیل به خشونت می‌شود؟ این نقطه کور کجاست ؟

تحلیل من این است که دراین یکصد ساله اخیر سه تخیل از “امر اجتماعی” شکل گرفته است:

۱-فرض و فهم ما از ایران چیست؟ اینکه با امر باستان ایرانی را و هویتش را صورتبندی کنیم

۲-ایران را امری دینی می بینیم و صورتبندی می کنیم

۳-یا اینکه ایران را امر متجدد صورتبندی کنیم

این سه صورتبندی از هم منفک نیستند مثلا ممکن است فردی هویت خود را ذیل امر دینی میبیند ولی ارام ارام در طی این چهار دهه تغییر نگرش میدهد و مثلا فردی که درحصر ابادان شرکت کرده اول انقلاب و دفاع مقدس و خود را ذیل امر دینی می‌دیده است اما  امروز میگوید هویت من ذیل ایرانی تعریف می‌شود که دال اصلیش “امر باستان” هست.

ریشه خشونتها را در عدم  سنتز و خلق گفتمان متکثر می‌بینم. به زبان هگل، ما چگونه میتوانیم این سه صورتبندی را در سه مرحله انحلال، حفظ و استعلاء سنتز کنیم ودرجایگاه اعلاء تری استعلاء دهیم؟

نکته دیگر که می‌توان به آن پرداخت مسئله یوروسنتریسم است. در نگاه یوروسنتریک یا اروپا – آمریکا مدارانه “سیاست” مبتنی بر مفهوم هژمونی و سلطه است؛ “جامعه” مبتنی بر مفهوم هژمونی و سلطه و “اقتصاد” مبتنی بر مفهوم هژمونی و سلطه است .این سه ساحت دریک فرایند تاریخی زایش شان می‌شود جامعه مدرن و هر کدام از اینها عدم برآیندشان مثلا در ساحت سیاسی منجر به “دیکتاتوری” می‌شود و در ساحت اجتماعی منجر به “هرج و مرج” می‌شود و در ساحت اقتصادی منجر به “الیگارشیسم”.

اما درنظام ولایی مدعی میشود که سیاست مبتنی بر “ولایت” است و اما در اینجا یک سوال پیش می اید که آیا جامعه هم ولایت دارد یا ندارد؟ در سنت حِکمی ما “جماعت” ولایت دارد (یدالله مع الجماعه) ولی در جمهوری اسلامی  این ولایت جماعت چگونه می تواند در بزنگاه‌های اختلاف برانگیز با امر سیاسی ولایت خود را بدون خشونت یا انتساب به قوه‌ی خارجی اِعمال کند و بتواند وارد چانه زنی با امر سیاسی شود؟ این یکی از نقاط چالش برانگیز است که در انحاء مختلف در بزنگاه‌های تاریخی با آماری که دادند مثلا اگر یکجا فشار زیاد می‌شود و جامعه بخواهد سخنی بگوید این سخن را باید چگونه بگوید که دچار چالش و نگرانی نشود؟ اگر بخواهیم یک مبنای قرآنی ودینی برای بلند کردن “صدای اعتراض” داشته باشیم آیا مبنایی داریم؟ درسوره النساء خداوند میفرمایند لا یحب الله ….خداوند صدای بلند رادوست ندارد الا یک جا آنجایی که کسی ظلمی بر او وارد شده باشد. اگر این مبنا باشد پس می‌توان در ساختار قانون اساسی به مثابه میثاقی بین دولت و حاکمیت و ملت و بند های گوناگون آن درباب اینکه چگونه اعتراض میتواند شکل بگیرد اندیشید. به عبارت دیگر، چگونه می‌توانیم بین ولایت جامعه و ولایت سیاست در نظام ولایی توازن برقرار کرد؟‌ تقریر محل نزاع اینجاست.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.