تأملاتی الهیاتی در باب خشکسالی، قحطی و آب حیات

ان. ماریس

در سال‌های اخیر، افریقای جنوبی یکی از بدترین دوره‌های خشکسالیِ خود را تجربه می‌کند، به ویژه قحطی آب در این کشور تبدیل به مسئله‌ای بسیار جدی شده است. در زمان خشکسالی کنش و عملِ الهیاتی، با توجه به وظیفۀ هرمنوتیکی، می‌تواند این باشد که معنا را در زبان آب ردیابی کند و زبان آب در دعاها، کتاب‌های مقدس، همچنین در گزارش‌ها، اظهارنظرها و هشتگ‌های شبکه‌های اجتماعی به کار برده می‌شود.

در پژوهش‌هایی که تاکنون دربارۀ تأملات الهیاتی دربارۀ آب انجام شده، به نکاتی اشاره شده است که نشان‌دهندۀ پیوند آب با زندگی است، نه یک زندگی ساده بلکه یک زندگی پربرکت و پر از فراوانی. آب «حیات‌بخش است [بنابراین] بدون آب زندگی وجود ندارد.» «تمام زندگی از آب به وجود آمده است.» و «زندگی فراتر از چرخۀ هیدرولوژیکی وجود ندارد». در تفاسیر بسیارِ دیگری، همچون این تفاسیر آب بنیان زندگی، هدیه و نماد خداوند است.

با این‌حال مفهوم «آب حیات» به‌هیچ وجه مفهومی ساده نیست. وابستگی زندگی به آب پرسش‌های بسیاری پیش می‌آورد، از جمله پرسش‌های معطوف به این که آیا آب به عنوان دَهش (بخشش) خدای زندگی است؟ آیا این‌ گونه‌ای تفسیر برای به‌کاربردن در پاسخ‌های کلیساها و اجتماعات مذهبی، در مواقع کمبود باران و کاهش ذخایر آبی در طول دوران خشکسالی است؟ در مورد نمادگرایی آب در نظام مذهبی افریقای جنوبی بسیار نوشته‌اند و چنین دیدگاه‌هایی نه فقط به عنوان اصول اخلاق و زندگی، بلکه به عنوان نوعی علم معانی بیان و دکترین باید جدی گرفته شوند.

در مقاله‌ای با عنوان «الهیات در زمان وبا»، (2010)، دِگروشی، نویسندۀ این مقاله، ارتباط آب با زندگی را با نشان دادن ارتباط آب با مرگ به چالش می‌کشد و می‌گوید ما وقتی آب و مرگ را در مجاور یکدیگر قرار می‌دهیم، نتیجه‌اش یک شوکِ شناختی است، شوک از این که چیزی که ما آن را هدیۀ خداوند، یعنی آب می‌نامیم برای زندگی کاربرد ندارد، بلکه برای مرگ کاربرد دارد. اما اینجا سوال اصلی این است که در زمان خشکسالی چگونه دربارۀ قحطی و دربارۀ آب به عنوان مایۀ حیات از تفاسیر الهیاتی و علم معانی بیان استفاده کنیم؟

در گفت‌وگوی میان عیسی مسیح و زن سامری، عیسی مسیح در کنار چاهی در اطراف سامره نشسته است و به یک زن سامری که برای کشیدن آب از چاه آمده است می‌گوید: «قدری آب به من بده»، درخواست عیسی مسیح باعث تعجب زن شد زیرا در آن زمان یهودیان با سامریان نشست و برخاست نمی کردند، زن سامری می‌گوید: «چطور تو که یک یهودی هستی از من که یک زن سامری هستم آب می‌خواهی؟» عیسی به او جواب می‌دهد: «اگر می‌دانستی بخشش خدا چیست و کیست که از تو آب می‌خواهد، حتماً از او خواهش می‌کردی و او به تو آب حیات عطا می‌کرد.» زن سامری می‌گوید: «تو سطل نداری و این چاه عمیق است، از کجا آب حیات داری؟ آیا تو از جد ما یعقوب بزرگتر هستی که این چاه را به ما بخشید و خود او و پسران و گله‌اش از آن نوشیدند؟» عیسی پاسخ می‌دهد: «هر که از این آب بنوشد باز تشنه خواهد شد، اما هر کس از آبی که من می‌بخشم بنوشد هرگز تشنه نخواهد شد، زیرا آن آبی که به او می‌دهم در باطن او به چشمه‌ای تبدیل خواهد شد که تا ابد خواهد جوشید.» و در ادامۀ این داستان وقتی زن سامری به پیامبر بودن عیسی مسیح پی می‌برد مردمِ سامرا را فرامی‌خواند تا به سخنان عیسی گوش کنند.

در این داستان، درخواست عیسی برای آب درخواستی ساده و بی‌ابهام نیست. در داستان گفت‌وگویی دربارۀ آب حیات در می‌گیرد. در تفاسیر کتاب مقدس آمده است که آب در اینجا ممکن است دو معنا داشته باشد: اول به معنای «آب تازه و جاری» مثل آب چشمه و دوم به معنای «آبِ زندگی‌بخش»، البته ممکن است در داستان هر دو معنا مورد نظر باشد.

در واقع، در سراسر کتاب مقدس «آب حیات» آبی است که در حرکت است، تازه است و از چشمه جاری شده است و در مقابلِ آب راکد و آب درون مخازن یا کوزه‌ها قرار داده می‌شود. در این داستان از «آب حیات» معانی دیگری نیز برداشت می‌شود، همچون آبِ روحانی و معنوی که به معنایی والاتر از عملکرد و کیفیت آب نظر دارد. آب تازه می‌تواند به روح نظر داشته باشد یا به خود عیسی مسیح. برخی از مفسران نیز «آب حیات» را آب بهشتی تعبیر کرده‌اند؛ آبی که به انسان زندگی ابدی می‌بخشد. در تفسیر دیگری نیز آمده است که «تشنگی روحی ما هرگز با لذات این دنیا رفع نخواهد شد.»

گزاره‌هایی که در مورد آب، تشنگی، خشکسالی و زندگی بیان می‌شوند شاید به عمد مبهم باشد، تا به این طریق بتوان تفاسیر و بازتفسیرهای گوناگونی ارائه داد. گزارۀ «آب حیات» نیز خود یک گزارۀ مبهم است و در کتب مقدس بارها از آن استفاده شده است. هرجا از آب، تشنگی و خشکسالی سخن گفته می‌شود، در میان خوانندگان بحثی تفسیری و مناظره‌ای صورت می‌گیرد و همین تأملِ ناشی از ابهام در این عبارات می‌تواند منجر به اثرگذاری قابل توجهی روی خوانندگان بشود. این ابهام به گونه‌ای نیست که خواننده را گیج و دلسرد کند، بلکه به راحتی او را ترغیب می‌کند که در پویایی بیانی و تفسیری داستان مشارکت کند. بر اساس انجیل «آب حیات» سخاوتمندانه و رایگان به همه عطا می‌شود و با هیچ چیز جز تمرکز بر  زندگیِ پر از برکت و فراوانی ـ یعنی شکوفایی انسانی و زیست‌محیطی ـ به دست نمی‌آید. در زمان خشکسالی و قحطی بیانات و نطق‌های الهیاتی برای یادآوری گفته‌های خداوند دربارۀ آب و خواست خداوند مبنی بر شکوفایی انسان و محیط زیست بسیار اهمیت دارد. در زمانی که آب کم است و تمام موجودات از این فقدان رنج می‌برند گفتگوها و بیانات اخلاقی می‌تواند یک فرایند ارتباطی پویا بین همه ایجاد کند.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.