جمله‌ای که یک مسیحی هرگز نمی‌خواهد بشنود

جیسون فاستر

یک روز در محل کارم با یکی از همکاران دربارۀ مسائل مذهبی، مشیت خداوند و تصمیم‌گیری‌هایی که برای یک مسیحی دشوار است صحبت شد. گفتگوی خوبی بود، در شرکت‌های سکولار چنین گفت و شنودهایی کم پیش می‌آید. اما بعد همکارم جمله‌ای گفت که امیدوارم دیگر هیچ‌گاه آن را نشنوم: “من نمی‌دانستم که تو مسیحی هستی.”

گمان می‌کردم مشخّص است که مسیحی هستم، اما این طور نبود. نمی‌دانستم چه پاسخی به او بدهم، اولین کلماتی که به ذهنم آمد این بود که: "اوه، جای تأسف است. بله، من مسیحی‌ام."

بیشتر از یک سال بود که ما با هم همکار بودیم. در اداره خیلی با هم تعامل داشتیم. اما با این وجود او در این مدّت شاهدی دال بر مسیحی بودن من مشاهده نکرده بود. این موضوع است که آزارم می‌دهد. نه اینکه کاری کرده باشم که نشان دهد مسیحی نیستم، بلکه ظاهراً هیچ کاری انجام نداده بودم که نشان دهد مسیحی هستم! مشکل این است.

عمیق‌تر به موضوع فکر کردم. صرف‌نظر از گفتگوهایمان، علامت، پوستر، برچسب یا چیز دیگری در دفتر کارم ندارم که اثری از دین و ایمانم نشان دهد. هیچ‌چیزی که به مسیح، خدا یا کتاب مقدّس مربوط شود ندارم. نه اینکه داشتن چیزهایی از این قبیل سنگ محک باشد، بلکه اگر دینم برای من همان قدر اهمیت دارد که به زبان می‌گویم، دست‌کم باید یک شاهد فیزیکی هم داشته باشم.

گفتگو با همکارم درسی برای من بود و یاد گرفتم که شخصیت و‌ وبلاگ‌ها و توییت‌های ما در فضای مجازی، و چیزهای دیگری که از وضعیت معنوی ما حکایت می‌کند، کافی نیست. مسلّما اینها هم جایگاه خود را دارند، اما جای گفتگوهای رودررو و شهادت شفاهی را نمی‌گیرند. نمی‌توانیم فرض کنیم که دیگران وبلاگ‌ ما را می‌خوانند، توییت‌هایمان را می‌بینند یا از زبان یکدیگر می‌شنوند که ما به کلیسا می‌رویم. وظیفۀ ما این است که پیام دین را شفاهاً منتشر کنیم.

مطمئناً اگر کسی دربارۀ دینم از من سؤال کند، پاسخ خواهم داد. اما خودم به‌ندرت آغازگر گفتگو بوده‌ام.
اهمیتی ندارد که هر یکشنبه به کلیسا برویم، خوش‌رفتار باشیم و کارهای خیر انجام دهیم. اگر پیام الهی را فقط برای خودمان نگه داریم، به خطا رفته‌ایم. این نظر شخصی من نیست، بلکه کلام کتاب مقدّس است.

اگر دربارۀ اعتقاداتمان و کارهایی که مسیح برایمان انجام داده است سکوت کنیم، این به منزلۀ استنکاف از فرمان مستقیم منجی‌مان خواهد بود. بله، شاید کار هراس‌انگیزی باشد یا حتّی از انجام آن معذّب باشیم. اما مسیح هیچ گاه نگفت که این کار راحت است. فقط فرمان به انجام آن داد. اما در عمل موضوعات دینی را چگونه می‌توان به اشتراک گذاشت؟ در فضای یک اداره یا شرکت سکولار در سال 2016 چطور؟  پاسخ تمام‌عیاری برای این سؤال‌ها ندارم. اما می‌دانم همگی موظّف هستیم کاری انجام دهیم.

یکی از کارهایی که می‌توانیم انجام دهیم این است که یکی از‌ آیات کتاب مقدّس را روی مانیتور کامپیوترمان قرار دهیم. کار دیگر این است که از همکارانمان بپرسیم چه دعایی برایشان بکنیم. شاید هم اصلاً لازم به پرسیدن نباشد، فقط به آنها بگوییم که برایشان دعا می‌کنیم و خود این می‌تواند سر صحبت را باز کند. یک روش دیگر هم این است که خیلی صریح و مستقیم بگوییم: "آهای همکار، اشکالی ندارد دربارۀ عیسی مسیح با هم حرف بزنیم؟"

اداره‌ها با هم تفاوت دارند. همکارها با هم متفاوتند. شاید بهتر باشد سر گفتگو را سر ناهار یا در ساعات بعد از کار باز کنیم. اما به هر حال لازم است این کار انجام شود. نه فقط سر کار، بلکه همچنین با دوستانمان، خانواده‌مان، همسایه‌ها و حتّی اشخاص دیگری که در کلیسا می‌بینیم.

روشن است که بین تبلیغ مطلوب مذهبی و رفتار آزاردهنده، اهانت‌بار یا مزاحمت‌آمیز تفاوت وجود دارد. روش سخن گفتن مهم است. کشیش کلیسایی که من به آن می‌روم معمولاً می‌گوید: "کلام انجیل به اندازۀ کافی تهاجم‌آمیز است. دیگر لزومی ندارد شما نیز هنگام به اشتراک گذاشتن مطالب آن توهین‌آمیز رفتار کنید." این جمله واقعیت دارد. به همین خاطر است که باید دعا کنیم خداوند به ما خرد و شجاعت عطا کند تا انسان‌های فهیمی باشیم. باید با دیگران ارتباط حسنه برقرار نمود و فرصت‌ها را شکار کرد. این فرصت‌ها همه جا هست، البته مشروط به این که ما بیش از حد بی‌بصیرت، یا سرگرم چیزهای دیگر نباشیم که نتوانیم ببینیم.

راه دیگری وجود ندارد. ناگزیریم که مطالب دینی را به اشتراک بگذاریم. می‌دانم که ما از گفتن حرف‌های درست بیم داریم. اما خدا را شکر که نجات و رستگاری دیگران بر عهدۀ ما گذاشته نشده است. چیزی که از ما خواسته شده صرفاً این است که بذر را بکاریم. بقیه دست خدا است.

من هم به ذهنم رسید از طریق وبلاگم مطالب را به اشتراک بگذارم. اما می‌دانم که این تنها راه موجود نیست، بلکه یکی از روش‌ها است. پس امیدوارم در آینده بتوانم بهتر عمل کنم. ممکن است کلماتی که تایپ می‌کنم به سراسر دنیا برسد، اما اگر کسی در نزدیکی من در محل کار پیامم را دریافت نکند، احساس خواهم کرد یک جای کارم ایراد دارد.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.