پیشنهاد جنجالی مرجعیت درباره رابطه با دیگر کشورها و واکنش‌ها

درپی سخنان آیت‌الله صافی گلپایگانی درباره ضرورت برقراری رابطه سازنده با دیگر دولت‌ها سایت رجانیوز در یادداشتی انتقادی به این موضع مرجع عالی حوزه‌های علمیه خرده گرفت که موضع‌گیری بسیاری از منتقدان را درپی داشت.

مرجعیت، مهم‌ترین مرتبه را در جامعه شیعی در دوران غیبت دارد. مخالفان و منتقدان هم اگر از آن سخنی می‌گویند، حفظِ احترام می‌کنند. گاه اما چنین نبوده است. چنانکه احمد رشیدی مطلق در مقاله‌ روزنامه اطلاعات که هفدهم دی ماه 1356 منتشر شد چنان سخنانی را درباره امام خمینی روا داشت که جرقه انقلاب 57 خورده شد.

مرجع تقلید گاه در بیتِ خود هم مورد بی احترامی قرار می‌گرفت. شیخ جعفر کاشف الغطاء همسری داشت که به او بی‌حرمتی می‌کرد. مقام و منزلت مرجعیت گاه با نابخردی‌های سیاسی شکسته شد. ساواک پس از واقعه پانزده خرداد، به جمعیتی از تظاهرکنندگان حمله کرد و سید احمد خوانساری بر زمین افتاد. آیت‌الله مرعشی نجفی برای حمایت از امام خمینی به تهران می‌رفت و گفته بود که حکومتِ پهلوی، شأن مرجعیت را در این واقعه حفظ نکرد. این موارد اگر بوده، اما اندک بوده. جایگاه مرجعیت غالباً مورد تکریم و احترام واقع شده است.

اخیراً بیانات آیت‌الله صافی گلپایگانی هم سبب شده تا برخی مخالفت‌هایی علیه ایشان ایجاد شود. ماجرا از آنجا شروع شد که رئیس مجلس به قم رفت. او در این سفر با آیت‌الله صافی گلپایگانی هم دیدار کرد و از آیت‌الله شنید که «شما باید با عقلانیت و تعامل سازنده، حقوق ملت را احقاق کنید. امروز یکی از راه‌های اصلاح امور این است که با حفظ منافع کشور و با عزت، با جهان در ارتباط باشیم که خیلی از مشکلات برطرف خواهد شد».

این سخنانِ آیت‌الله انتقادهایی را سبب شد. در تندترین واکنش، سایت رجانیوز در مطالبی به نقد این رویکردِ آیت‌الله پرداخت که در یادداشتی به قلم مهدی جمشیدی آمد: «افسوس که مرجع تقلید شیعه همچنان چشم به بیرون دارد». و در ادامه، سخنِ ایشان را یک خطای بزرگ خواند و این‌گونه نوشت که: «بعضی دوستان هرگاه ناخشنود می‌شوند پای ادب و ادبیات و اخلاق را به میان می‌کشند و در قالب تذکر اخلاقی، نسبت ناروا می‌دهند. همین که کسانی نسبت به خطای بزرگ یک مرجعِ تقلید، حساس نیستند و برآشفته نمی‌شوند، اما این قبیل یادداشت‌های انتقادی را بر نمی‌تابند و وظیفه شرعی خویش می‌دانند که بی درنگ، موضع گیری منفی کنند و بر کرسی موعظه بنشینند یا جوسازی کنند، نشان می‌دهد که پای سوگیری سیاسی در میان است.»

این متن واکنش‌ها را برانگیخت. پای برخی مراجع و مدرسان حوزه را هم به میان کشید. آیت‌الله گرامی قمی در ابتدای درس خارج فقه به هتک احترام مرجعیت واکنش نشان داد. ایشان ابراز نگرانی کرد که چرا اساساً باید چنین فضایی وجود داشته باشد که افرادی جرئت کنند به مسن‌ترین مرجع تقلید توهین کنند که چرا از مردم دفاع کرده‌ای؟ وی گفت که این بی‌شرمی و بی‌حیایی است که در مقابلِ یک مرجع تقلید این‌گونه عمل شود. وی عنوان کرد که: از بس عامل مخرّب زیاد است ما نوعاً سکوت می‌کنیم. وی سپس اذعان داشت که: در گذشته‌ها بهتر انجام وظیفه می‌شد اما بعدها سکوت مورد توجه قرار گرفت. اما باید در حد قدرت و امکانات خودمان سکوت نکنیم.

آیت‌الله رضا استادی هم به واکنش پرداخت. وی در مراسم چهلمین روز درگذشت علامه حسن زاده آملی در مسجد اعظم قم عنوان کرد که: آیت‌الله صافی گلپایگانی غیرت دینی‌اش زبان زد همه است. هر کجا لازم باشد صحبت می‌کند. وی در ادامه گفت که: شنیدم کسی دانسته یا ندانسته به ایشان اهانت و جسارت کرده است، این ناشکری‌ها اثر بدی دارد. این‌ها پدر امت هستند.

از دیگر افرادی که به واکنش پرداخت و به دفاع از آیت‌الله صافی گلپایگانی اعلام موضع کرد، آیت‌الله علوی بروجردی بود. او آیت‌الله صافی گلپایگانی را شیخ الفقهاء، بقیه السلف و شیخ المراجع خواند. وی سپس در حمایت از جایگاه مرجعیت عنوان کرد که: مرجعیت یک نهاد مستقل است و می‌باید مشکلاتِ مردم را عنوان کند. محمد فاضل لنکرانی هم در این خصوص وارد میدان شد. او این رویّه را مورد نقد قرار داد. گفت که: هر وقت خواستند اهانتی کنند می گویند اینها (مراجع) خودشان حرفها را نمی‌زنند. اطرافیانشان برای آنها مهندسی می‌کنند. در زمان مرحوم والد ما همین قلم به دستهای این چنینی که امروز هم متأسفانه بعضی از رسانه‌ها در اختیارشان هست همین حرف‌ها را می‌زنند در حالی که این خلاف واقع است ما خودمان از نزدیک دیده‌ایم.

برخی مانند ابوالقاسم علیدوست نیز کوشیدند تا دوگانه‌سازی‌ها در این خصوص را مورد نقد قرار دهند. علیدوست عنوان کرد که: در نقد آیت‌الله صافی گلپایگانی یک دوگانه‌سازی میان ایشان و رهبری صورت گرفته است. وی سپس اذعان داشت که متأسفانه به بهانه‌های مختلف در کشور دوگانه‌سازی بر سر موضوعاتی مانند شریعت و رأی مردم، ارزش‌های ملی و اسلامی، نظر رهبری انقلاب و مراجع ایجاد شده است.

وی سپس به نقد این رویکرد پرداخت و گفت که در طول چند دهه که از انقلاب می‌گذرد، دوگانگی‌هایی را در فضای اجتماعی سیاسی و رسانه‌ای کشور درست کرده‌ایم که دلیل و مبنایی ندارد و مصلحت و منفعت مردم هم در آن نیست. مثلاً دوگانه اسلام و ملیت، ارزش‌های ملی و دینی، و متأسفانه برخی تصور می‌کنند همه جا این دوگانه باید وجود داشته باشد. یا دوگانه شریعت و نظر مردم، حوزه و دانشگاه و … افرادی خطی را تعریف کرده و آن را معیار قرار می‌دهند و هر نظر مخالف خود را خلاف حق و معیار می‌دانند. این نوع دوگانه‌سازی‌ها قطعاً بر خلاف مصلحت نظام و کشور و رهبری و حوزه علمیه است. وی سپس عنوان کرد که: بنده به برخی دوستان می‌گویم که چه اصراری دارید و چرا باید طوری رفتار کنید که هر کسی که باور او مخالف باور ماست و با ما نیست، علیه ماست و در این صورت خیلی از چیزها بر ضد او مباح است.

هادوی تهرانی از دیگر مدرسان حوزوی بود که به این موضوع وارد شد و ابراز نظر کرد. او گفت که احترام به بزرگان به معنای تأیید همه آراء آنان نیست. ما به عنوان عالِم، آراء شیخ طوسی را نقد می‌کنیم. اما نباید هیچ گاه شیخ طوسی را که از اعاظم طایفهٔ شیعه است مورد هتک قرار بدهیم. این شخصیتی که ههمهٔ ما وام دارد او هستیم باید احترام او را حفظ کنیم. علمای دیگر و بزرگان معاصر ما از جمله آیت‌الله صافی گلپایگانی نیز احترامشان لازم است و اگر کسی به عنوان عالم از علم برخوردار باشد و بر اساس مبانی علمی یک بحثی را مورد انتقاد قرار دهد، هیچ کس او را سرزنش نمی‌کند. بلکه تمجید هم می‌کند. حتی خود آن عالمی که مورد انتقاد واقع شده است. اما اهانت کردن، ماجرای دیگری است.

علی اکبر رشاد از دیگر روحانیانی بود که به دفاع از آیت‌الله صافی گلپایگانی پرداخت. او گفت که: تعرض به نهاد مرجعیت، تعرض به نظام اسلامی و حکایت «یکی بر سر شاخ بن می‌برید» است و خسارت‌های ویرانگر آن به کیان مکتب و ملت و کشور جبران ناپذیر است.

دفتر آیت‌الله صافی گلپایگانی اما در پیامی عنوان کرد که: «از هیچ فرد، گروه یا جریانی گله و شکایتی ندارد». این منشِ مرجعیت است. به همین شیوه است که مرجعیت در طول تاریخ مورد تکریم و احترام بوده است. احترامی که همگان به آن واقفند؛ اگرچه برخی آن را مغفول می‌نهند.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.