سه متفکر ایرانی

سه متفکر ایرانی. مویی در راه تحقیق و پژوهش و نگارش سپید کرده‌اند. داریوش شایگان اینک در میان ما نیست. او گفته بود که آنچه می‌باید از دنیا بر من ارزانی می‌شد، عطا شده بود. هیچ از متاع دنیا کم نداشتم. می‌گفت که در این خصوص بسیار بخت یارم. شایگان در خانواده‌ای پرورش یافت که فرهنگ‌های مختلفی را شاهد بود.

پدر و مادرش از یک طایفه نبودند. مادر گرجی بود و پدر تُرک. پدر شیعه بود و مادر از اهل سنت. شایگان به تحصیل که پرداخت هم با فرهنگ‌های مختلفی مراوده داشت. این زمینه‌های پرورش، سال‌ها بعد اندیشه‌اش را هم متأثر کرد. به نحوی معنویت‌گرایی گرایش یافت. با علامه طباطبایی و رفیعی قزوینی و الهی قمشه‌ای مرتبط بود اما از فلسفه هند هم سخن می‌گفت. آشنایی با نحله‌های مختلف فکری، گویی مدارا با اندیشه‌های دگر را هم برایش به ارمغان آورده بود. در مقابل تندترین نقدها هم سکوت می‌کرد و جنجالی نمی‌آفرید. دردِ درون را بِه از فریادهای برون می‌دانست. از همین رو بود که در وصف محمود دولت‌آبادی هم همین تعبیر را برگزیده بود. گفته بود که دولت‌آبادی هنرمندی است حساس، پراضطراب و مجروح از دردِ درون. پُر بی‌راه نمی‌گفت.

محمود دولت‌آبادی، آقای رُمان ایران. در گوشه سمت راست ایستاده است. می‌گوید که بسیاری از کارهایش را بی اذن و اجازه او تبدیل به فیلم کرده‌اند و نامی از وی نبرده‌اند. از کتاب‌هایش اقتباس‌های مکرر کرده‌اند و او را در حساب نیاورده‌اند. نمایش‌نامه‌ای نوشته بود به نام تنگنا. مدتی پس از نگارش آن، به زندان افتاد این نمایش‌نامه بدون اذن و اجازه او به فیلمی برگردانده شد به نام گوزن‌ها. می‌گوید در زندان آن فیلم را دیدم که موضوع فیلم و پرسوناژها همه از نمایشنامه تنگنا بوده است. برخی دیگر از آثارش هم به همین سرنوشت دچار شد. او کمتر اعتراضی کرد. کمتر جنجالی به پا کرد. برخی آثارش اجازه انتشار در ایران هم نیافت. در مصاحبه‌ای گفت که مرا روشنفکر نخوانید، من اهل فکرم.

حالا او در کنارِ اهلِ فکر دیگری ایستاده است. محمدعلی موحد؛ پیرِ عرصه تحقیق. گرایش اصلی‌اش به مسائلِ حقوقی است. وکالت پایه‌یک دادگستری دارد. به شرکت ملی نفت هم وارد شد. مدتی هم معاونت اجرایی سازمان اُپک را بر عهده داشت. عُلقه اش به نگارش، او را به نگارش کتاب‌هایی در خصوص نفت هم کشاند. با‌وجوداین اما تحقیق در عرصه ادبیات و عرفان را نیکوتر دید. آثار ارجمندی در این زمینه منتشر کرد.

حالا این سه مردِ اهل فکر ایرانی، با سه گرایش مختلف فکری در کنار هم ایستاده‌اند. هرکدام افتخار و اسطوره‌ای بر فرهنگ ایرانی‌اند. دلبسته تحقیق‌اند و وزنه‌ای بر تاریخ و فرهنگ ایرانی در حساب می‌آیند. فرهنگی که به چنین فرهیختگانی و به چنین تصاویری نیاز بسیار دارد.

 

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.