
بررسی یک ادعا؛ از نیل تا فرات در تورات
در قلب مناقشات خاورمیانه، ادعایی تاریخی از سوی صهیونیستها مطرح میشود: «سرزمین موعود از نیل تا فرات، حق الهی یهودیان است». این ادعا که مستند به فصل ۱۵ سفر پیدایش تورات است، امروز توجیهگر اشغال، کشتار و تخریب در فلسطین شده است. اما آیا این تفسیر از «عهد الهی با ابراهیم(ع)» از منظر قرآن کریم و عقلانیت دینی پذیرفتنی است؟
امید پیشگر، پژوهشگر تفسیر تطبیقی، در تحلیل پیشرو به نقد این ادعا از دو منظر کلیدی میپردازد:
۱. عدم تأیید قرآن به عنوان مهیمن کتب آسمانی؛ اگر این وعده الهی بود، میبایست در قرآن تکرار میشد.
۲. تحریف آشکار در مصداقیابی «نسل ابراهیم»؛ چرا که آل ابراهیم در قرآن تنها به پاکان و پیروان راستین اسلام اطلاق میشود، نه ستمگران غاصب.
این پژوهش با استناد به آیات قرآن (مانند نساء:۵۴ و آلعمران:۶۸) و دیدگاه مفسرانی مانند علامه طباطبایی اثبات میکند که حتی در فرض پذیرش متن تورات، رفتار کنونی صهیونیستها نه «تحقق وعده الهی»، که «تحریف مفاهیم دینی برای توجیه جنایت» است.
امید پیشگر (دکتری تفسیر تطبیقی): پهنهای که یهودیان صهیونی در پی آن هستند از نیل در مصر تا فرات در عراق، همۀ اردن و بخشهایی از سوریه و عربستان را در برمیگیرد. آنها مدعی هستند این گستره سرزمینی است که خدا به نام آنها زده است و حق الهی آنهاست:
در تَنَخ (مجموعه کتب مقدس یهود)، تورا (تورات)، سِفِر (جلد) اول با عنوان بِرِشیت (پیدایش یا آفرینش)، فصل 15، پاسوق (آیه) 18 آمده است:
در آن روز خداوند با اَورام [: ابراهیم] چنین عهد بست. این سرزمین را از نهر مصر تا نهر بزرگ، نهر پِرات [: فرات]، به نسلت [: آل ابراهیم] خواهم داد.[1]
نقد این ادعا
در نقد و ارزیابی ادعای یادشده از سوی برخی یهودیان و بهویژه صهیونیستها چند گفتی هست که در ادامه تقدیم میشود.
الف. محتوای ادعایی در کتابهای آسمانی پیشین، تنها در صورتی معتبر یعنی قابل پذیرش، پیگیری و استناد است که در کتب آسمانی بعدی بهویژه در کتاب پایانی آنها یعنی قرآن کریم، تکرار و تأیید شده باشد. پس اگر محتوای ادعایی، تکرار و تأیید نشده باشد آن گزاره، تحریفشده یا منسوخ شمرده میشود؛ زیرا معنا ندارد با حفظ تمامیت محتوایی آیین و کتاب گذشته، آیین و کتابی نو به بشر داده شود و چون این ادعا در آموزههای قرآن نیست؛ بنابراین محکوم به تحریف و یا نسخ است و قابلیت استناد ندارد.
ب. با فرض پذیرش عدم تحریف و نسخ در تورات که از باورهای راسخ یهودیان است[2] باز هم آنها نمیتوانند این گزارۀ ادعایی را مستند رفتارهای کنونی خود که از سال 1326 خورشیدی آغاز کردهاند قرار دهند. زیرا:
- در متن ادعایی آمده است: منِ خدا آن منطقه را به آل ابراهیم خواهم داد؛ یعنی منِ خدا با فراهم آوردن زمینهای آن منطقه را به شکل مشروع و به عدل و نه به ستم، به آل ابراهیم میدهم؛ نه این که عدهای یهودیِ بیرحم و جانی، راه بیفتند و با زور و کشتار و تخریب و غصب و جنایت آن منطقه را از دست مالکان شرعی و قانونی اش در بیاورند و آنجا را به اشغال خود درآورند و این جنایتهای بشری را مستند به گزارهای الهی کنند.
- در متن ادعایی آمده است منِ خدا آن منطقه را به نسل ابراهیم میدهم. نسل ابراهیم همان آلابراهیم هستند که قرآن، به عنوان کلام همان خدا آنها را به ما شناسانده است.
آلابراهیم دو بار در قرآن کریم به کار رفته است:
ـ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً (نساء: 54).
در حقیقت، ما به خاندان ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم و به آنان، مُلکى بزرگ بخشیدیم.
ـ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِینَ (آلعمران: 33).
به یقین، خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برترى داده است.

پرسش: آلابراهیم چه کسانیاند؟
با توجه به گوناگونى معانى آل، آلابراهیم دو معنای اطمینانبخش دارد:
- فرزندان پاک و برگزیده ابراهیم؛ چون اسماعیل، اسحاق، یعقوب، داوود، سلیمان، یونس، زکریا، عیسى، محمد(ص) و جانشینان آن حضرت از خاندان وى.
این تفسیر، با واژه اصطفاء(برگزیدن) در آیه دوم مناسبتر مینماید؛ زیرا خداوند، کسانى را برمیگزیند که از گناه منزه باشند. روایاتى که امامان(ع) را از آلابراهیم شمردهاند نیز این معنا را تأیید میکند.
به نظر علّامه طباطبایى(ره)، از سیاق آیه 54 نساء که درصدد سرزنش بنى اسرائیل (دودمان اسحاق) است [از آیه 46 به بعد]، برمیآید که مقصود از آلابراهیم، پاکان ذرّیه او از طریق اسماعیل هستند و آلابراهیم شامل ذریه ابراهیم از طریق اسحاق [همین که مدعای صهیونیستهاست] نمیشود (المیزان، ج3، ص166).
- پیروان دین ابراهیم (اسلام).
مؤیّد این معنا دو آیه ذیر است:
ـ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی (ابراهیم:36).
ابراهیم گفت: پروردگارا پس هرکه از من پیروى کند، بیگمان از من است.
ـ إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِیُّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا (آلعمران:68).
نزدیکترین مردم به ابراهیم، همان کسانى هستند که از او پیروى کردهاند و [نیز] این پیامبر و کسانى که [به آیین او] ایمان آوردند.
گفتنی است: با استناد به متن قرآن کریم، نسل ابراهیم؛ همگی انسانهای پاک و پرهیزگار و عادل و نیکرفتار نبودند؛ برخی نیک و برخی بد بودندهاند:
ـ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِما مُحْسِنٌ وَ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِینٌ (صافات:113).
و از نسل آن دو [ابراهیم و اسحاق] برخى نیکوکار و برخى آشکارا به خود ستمکار بودند.
ـ وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً وَ إِبْراهیمَ وَ جَعَلْنا فی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّهَ وَ الْکِتابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ (حدید:26).
و همانا ما نوح و ابراهیم را فرستادیم و در نسل آن دو، نبوت و کتاب را قرار دادیم؛ پس برخى از آنان هدایت یافتهاند و بسیارى از آنان نافرمانند (ر.ک به دائره المعارف قرآن کریم، ج1، ص280-286).
بنابراین با درستانگاری فرض دوم، باز هم کسانی که امروز با ستمی آشکار، وحشیانه به جان و مال و خاک مردم یورش میبرند و با قتل و غارت و غصب، حقوق آنان را پایمال میکنند؛ به هیچ عنوان آن نسل پاک و برگزیده از نسل ابراهیم نیستند و منظور خدای عادل از نسل ابراهیم، در آن گزارۀ ادعایی به هیچ رو این قصابان غاصب نیستند و این گزارۀ ادعایی از تورات کنونی نمیتواند مستند غصب و قتل قرار گیرد.
ارجاعات:
[1] http://www.iranjewish.com/Torah/F15_Bereshit.htm
[2] http://www.iranjewish.com/Torah.htm
از استاد پیشگر توقع می رود با توجه به تحصیلات ایشان چنین موضوعاتی را دست کم در سطح متوسط مورد بررسی قرار دهند و نه در سطح بسیار پائین تر
موفق باشید
با سلام و احترام
بضاعت علمی بنده بحمدالله همین اندازه است. از جنابتان که پیداست توان تشخیص قوت و ضعف یک نوشته علمی در این موضوع و رشته را دارید درخواست میشود ما را از یک نوشته قوی بهرهمند سازید.
موفق باشید.