بشار اسد: انقلاب واقعی باید داخلی و مردمی باشد

بشار اسد جنگ در منطقه القصیر را مسئله ای مربوط به مقاومت دانست که اهمیتی استراتژیک برای مقاومت دارد. لذا باید مقاومت برای هرگونه درگیری مرتبط با آن حضور داشته باشد.

به گزارش ایسنا، بشار اسد رییس جمهوری سوریه در گفت‌وگوی تفصیلی با روزنامه سوری الثوره به بررسی اوضاع سوریه و وقایع مصر پرداخت.
 

وی درباره بحران کشورش و نتیجه‌ای که وقایع این کشور داشته است، گفت: زمانی که استعمار از سوریه رخت بربست به طور کامل ما را رها نکرد بلکه خارج شد تا به گونه‌ای دیگر با راهکارهای جدید و متفاوت ما را استعمار کند. یکی از این راهکارها ایجاد فتنه در کشور به منظور تقسیم و تجزیه بود. تجزیه زمینی چندان خطرناک نیست اما تجزیه واقعی و خطرناکتر همان تجزیه هویت است. زمانی که ما در یک سرزمین باشیم اما هویت‌مان مختلف باشد یعنی ما از هم جداییم اما فکر می‌کنیم که در یک سرزمین و متحدیم. در این صورت دیگر کشور شامل همه نخواهد شد و می‌توان گفت که استعمار در ایجاد گروه‌های جدا از هم موفق شده است. چنین مسئله‌ای یکباره اتفاق نیفتاده بلکه در چند مرحله رخ می‌دهد. نخستین مرحله آن زمانی بود که دولت اموی سقوط کرد دوره عباسی آغاز شد و امروز در تاریخ معاصرمان این دو دستگی را در رشد اخوان المسلمین می‌بینیم که بعد از استقلالی که از طریق نقش منفی‌شان در کشورهای عربی از جمله سوریه پیدا کردند، تقویت شدند و نخستین اختلاف اساسی بین هویت عربی و اسلام را ایجاد کردند. تلاش‌های فکری استعماری از طریق مراحل مختلف از جمله جنگ علیه لبنان ادامه یافت و هدفش ایجاد سرزمینی برای مسلمانان و دیگر برای مسیحیان بود. نتایج چنین وضعیتی پیدایش القاعده تحت حمایت غرب بود و آن هم در پی انقلاب اسلامی در ایران. انقلابی که در راستای حمایت از فلسطین رخ داد که جوهره هویت اعراب است لذا آنها برای ایجاد اختلاف بین اهل شیعه و سنی وارد عمل شدند تا روابط اعراب و فارس را از بین ببرند. به این ترتیب فتنه در یک کشور یا سرزمین افزایش یافت. سوریه متعلق به تمام شهروندانش است و این یعنی نباید نگران اختلاف و دو دستگی در کشور باشیم.
 

رییس جمهوری سوریه درباره اینکه آیا وقایع سوریه را انقلاب می‌داند، گفت: هر گونه انقلاب واقعی انقلابی داخلی صرف است که هیچ ارتباطی به خارج ندارد. مثل انقلاب روسیه، فرانسه، حتی انقلاب ایران، انقلاب‌های واقعی همان انقلاب‌های مردمی‌اند که عوامل و انگیزه‌های داخلی دارند و نخبگان فکری و ایدئولوژیست‌ها در راس آن هستند. در حالی که آنچه که در سوریه از همان ابتدا رخ داد بر اساس دخالت‌های خارجی بود که امروز به طور کامل روشن شده است. ما می‌شنویم حرف‌هایی که در خارج زده می‌شود که چه کار باید در سوریه انجام شود یا نشود. انقلاب 1963 انقلاب سوریه بود که برای تحکیم سرزمین سوریه رخ داد و در راستای اشاعه علم و معرفت بود. اوضاع اقتصادی را بهبود بخشید. انقلابی که تمام اقشار جامعه از آن حمایت کردند. انقلابی بود که قوی ترین ارتش را به همراه داشت و این چیزی که امروز می‌بینید ارتش ثابت کرده است که بر اساس اصول انقلابی و ارزش‌های فکری شکل گرفته است. انقلاب در راستای ساخت انسان و سرزمین است نه نابودی آن دو. هویت اصلی عربی هویتی میانه روست اما زمانی که از خارج تلاش می‌شود این هویت به سمت یکی از دو دیدگاه تندروی یا تمدن غرب پیش برود نوعی شکاف ایجاد می‌شود. آنچه که من همیشه نگران آن هستم تندروی دینی است. همچنین مانند تندرویی که غربی‌ها دارند هر دو نابود کننده هویت است. این نابودی موجب ناامنی‌ها مانند آنچه که در سوریه یا کشورهای دیگر می‌بینیم، می‌شود. ادیان و اصول تغییر نمی‌کنند بلکه با تحولات همسو می‌شود آنچه که تغییر می‌کند راهکارها و جزئیات است اما اصل ریشه تغییر نمی‌کند.
 

اگر ما در دامی این چنینی بیفتیم که آنچه در سوریه رخ می‌دهد انقلاب است پس در این صورت باید بگوییم که اصول و پایه‌ها نیز تغییر می‌کنند و در نتیجه آن باید اقدامات اسرائیل علیه فلسطین را بپذیریم و آن را انقلاب اسرائیل علیه ظلم فلسطین بدانیم یا بپذیریم که آمریکا اقدام به انقلاب علیه افغانستان و عراق کرد نه اینکه آنها را اشغال کرد. رسانه‌های غربی تلاش می‌کنند ما را در چنین دامی بیندازند تا حقایق را وارونه نشان دهند و البته چنین مسئله‌ای رخ داده و رسانه‌ها در برخی تلاش‌های سیاسی سرپوش می‌گذارند. به هر حال ما نباید به خارج تکیه کنیم. آنچه در سوریه رخ می‌دهد به کسانی مربوط است که در داخل آن زندگی می‌کنند و ملت سوریه هم الان وارد جنگ شده‌اند و در نهایت پیروز خواهند شد.
 

وی درباره تبدیل سوریه به یک سرزمین برای جهاد گفت: سوریه تبدیل به سرزمینی برای جهاد نشده است جهاد تنها برای دستیابی به خیر و سازندگی و دفاع از سرزمین است. آنچه در سوریه رخ می‌دهد مخالف مفهوم اصلی جهاد است. اگر بگوییم سوریه تبدیل به سرزمین جهاد شده می‌توانیم کلمه جهاد را به کلمه تروریسم تغییر دهیم و دلایل زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد تروریسم در سرزمینی مناسب که شاهد آشوب است رشد می‌کند. هرجا آشوب باشد تروریسم نیز به خودی خود رشد می‌کند زمانی که افغانستان ضعیف شد تروریسم در آنجا تقویت شد، آشوب عامل جذب تروریسم است اما تنها عامل آن نیست. کشورهای خارجی هستند که به دلایل مختلف از این تروریسم حمایت می‌کنند.
 

دشمنان سوریه بسیار خوشحال خواهند شد که ببینند سوریه نابود می‌شود و این دلیلی است که برخی غربی‌ها از تروریسم در سوریه حمایت می‌کنند. در بسیاری از نشست ها ما از اینکه در سوریه بحران حاصل شده صحبت کردیم قبل از اینکه از تندروی و گروه‌های تکفیری یا عامل خارجی صحبت کنیم به این بحران اشاره کردیم و زمانی که بحران اخلاق در کشور رخ دهد انسانیت از بین می‌رود. اصول ملی نابود می‌شود و حیوانیت رشد می‌کند و زمانی که تو اخلاق و اصولت را از دست بدهی مفهوم واقعی دینت را از دست داده‌ای چرا که ادیان انسانیت را از طریق اخلاق تقویت می‌کنند البته حقایق منحرف و غیرقابل اعتمادی وجود دارند که موجب می‌شود انسان نسبت به انسان دیگر کینه جویی کند. حتی انسانی قلب انسان دیگر را بخورد یا سرش را بزند و این به خاطر ضعف اصول و اخلاق و عقاید انحرافی است که عقل انسان را می‌زداید.
 

بشار اسد در ادامه خاطر نشان کرد: اسلام دین سازش و رحمت است و این کلمه بارها در قرآن آمده است دین اسلام به منظور تقویت انسانیت انسان و رحمت و محبت آمده است. من بارها با شخصیت‌های دینی در سوریه درباره عملکرد گروه‌های تکفیری وهابی صحبت کردم و گفتم که اقدامات آنها هیچ ارتباطی به اسلام ندارد. بسیاری کسانی که من تا کنون با آنها ملاقات داشتم به من یک چیز مشابهی گفتند مبنی بر اینکه دولت زمانی که اجازه فعالیت مدارس دینی را داد اشتباه کرد این اظهار نظر غلطی است البته تعداد زیادی از کسانی که از مساجد خارج می‌شدند و فریاد الله اکبر سر می‌دادند چیزی از دین نمی‌دانند. به نظر من موسسات دینی نقش مهمی داشتند همواره در جهت اشاعه دین تلاش کردند و بسیاری از سوری‌ها در زمان اخوان المسلمین در دهه 70 و 80 به دلیل ضعف آگاهی دینی‌شان فریب آنها را خوردند و اخوان المسلمین از این مسئله سوء استفاده کرد و وارد اقشار مختلف جامعه شد در حالی که می‌بایست آگاهی دینی تقویت می‌شد. به نظر من با توجه به بحران کشور باید به بخش دینی و مدارس دینی بیشتر توجه کنیم .
 

بشار اسد درباره فتنه طایفه‌ای که برخی کشورها شاهد آن هستند، گفت: از آنجا که ما خود را مخالف هر گونه فتنه طایفه‌ای و دشمنی با کشورهای همجوار می‌دانیم در برابر بسیاری از سیاست‌های خارجی غرب که موجب آشوب می‌شود ایستادیم و یکی از آن مثال‌ها موضع مخالف ما در قبال جنگ عراق بود و به رغم بسیاری از فریب کاری‌ها ما گفتیم که مخالف هرگونه دشمنی با کشور دوست و برادر هستیم. من به صراحت به مسئولان آمریکایی بعد از حوادث 11 سپتامبر گفتم که این جنگ شما نتایج فاجعه باری خواهد داشت و جنگ شما در افغانستان به تقویت تروریسم و اشاعه آن منجر خواهد شد. تروریسم مانند سرطان است که باید ریشه آن خشکانده شود. تروریسم تنها با جنگ خشکانده نمی‌شود بلکه با فرهنگ، آموزش، ارتباط و حتی اقتصاد می‌توان آن را ریشه کن کرد. ما هنوز از پیامدهای جنگ افغانستان رنج می‌بریم.به هر حال نمی‌شود خود را از وقایع کشورهای همجوار دور نگهداشت.
 

وی درباره کشاندن پای سوریه به مفاهیم طایفه‌ای گفت: منطقه بسیاری از راهکارها را تجربه کرده است، استعمار مستقیم یا غیرمستقیم، تهدید یا ارعاب را اما سوریه همیشه در برابر طرح و نقشه‌ها مقاوم ایستاده است. بعد از وقایعی که در کشورهای عربی رخ داد تصور کردم که فرصت نابودی سوریه با هدف ضربه زدن به محور مقاومت فراهم شده است. اصل و اساس اکنون تغییر تعاریف و مفاهیم و ویژگی‌های دشمن و هم‌پیمان است. اسرائیل تبدیل به دشمنی نامرئی شده البته اگر در نزد بعضی به دوست تبدیل نشده باشد و مقاومت به دشمن تبدیل شده است در حالی که باید به مقاومت به عنوان جنبشی در برابر اسرائیل نگاه شود و این تنها راهکار ما است. این تغییر مفاهیم تنها راه برای آنها جهت ضربه زدن به محور مقاومت اسرائیل است. اما آنها شکست خوردند ما به آنچه که می‌خواهیم می‌رسیم و در جهت منافع سوریه عمل خواهیم کرد. مقاومت بدون وجود عمق واقعی‌اش نمی‌تواند قوی باشد و سوریه عمق واقعی مقاومت است.
 

بشار اسد درباره حضور اعضای حزب الله لبنان در سوریه گفت: ارتش سوریه در تمام مناطق سوریه می‌جنگد اما درباره منطقه القصیر مسئله مربوط به مقاومت است، قصیر اهمیت استراتژیکی برای مقاومت دارد چرا که منطقه‌ای مرزی نزدیک به مقاومت است و این مکان از لحاظ جغرافیایی و استراتژیک برای روابط سوریه و لبنان و مقاومت حائز اهمیت است لذا باید مقاومت برای هرگونه درگیری مرتبط با آن حضور داشته باشد. همانطور که این منطقه برای سوریه نیز حائز اهمیت است و هرگز این مسئله را پنهان نکردیم و خجالت نمی‌کشیم.
 

وی درباره اظهار نظرها مبنی بر اینکه در سوریه جنگی طایفه‌ای در جریان است گفت: ایجاد فضای طایفه‌ای در کشور یعنی کمک به تقسیم جامعه سوریه و این کاملا همسو با درگیری‌هایی است که ما در مناطق مختلف داریم تا کشور را متحد سازیم وضعیت جمعیتی سوریه و نوع درگیری‌ها کاملا با این تفکر مطرح شده تناقض دارد. هر کشوری منافعی دارد و می‌خواهد که متحد و قوی باشد.
 

همواره طرح غرب متمرکز بر مسائل طایفه‌ای بوده و دیدیم که در زمان استعمار فرانسه چطور سوریه را تقسیم کردند و آنها به طور اساسی بر تفکر اقلیت‌ها تکیه کردند و این طرز فکر امروز نمی‌تواند موفق شود مگر اینکه تفکر تکفیری در سوریه یا حکومت اخوان المسلمین تقویت شود و در آن صورت است که آشوب به پا می‌شود.
 

وی ادامه داد: در بسیاری از طرح‌های طایفه‌ای که می‌شنویم تنها از سوی تکفیری‌های تندرو نیست بلکه از سوی سکولارها نیز مطرح می‌شود. ما امروز با دو گروه از کسانی روبرو هستیم که اولی سکولار هستند و آنها به خاطر ناآگاهی که از دین دارند و ریشه آن را نمی‌شناسند چنین موضعی دارند و گروه اول که تکفیری تندرو هستند و گروه دوم در اوج جهل و نادانی‌اند و هیچ چیز از دین نمی‌دانند و این موجب طایفه گرایی است.
 

وی درباره مخالفت با هرگونه همکاری با گروه اخوان المسلمین به عنوان یک گروه سیاسی سوری گفت: ما با تمام گروه‌ها همکاری می‌کنیم. ما با اخوان المسلمین بعد از اینکه مسلمانان را نابود کردند مذاکره می‌کنیم و بعد از اینکه در دهه 80 سوریه را نابود کردند مذاکره کردیم و می‌خواهیم به یک جایگاه ملی برسیم. کسی که از اسلام صحبت می‌کند باید به اسلام صحیح بازگردد این مذاکرات متوقف نشده و تلاش‌هایی در جریان است اما هر روز برای ما فاش می‌شود که اخوان المسلمین از روی نفاق عمل می‌کند. به دنبال تسلط و حکمرانی است. هدفشان وطن یا دین نیست.ما به عنوان اشخاص با آنها صحبت می‌کنیم نه احزاب چرا که حزب دینی از نظر ما رد شده است. ما مخالفتی با دین نداریم. ما به عنوان احزاب آنها را به رسمیت نمی‌شناسیم چون این بر خلاف قانون اساسی است. ما مشکلی با برخی از اعضای اخوان المسلمین تا زمانی که به ساخت کشور کمک کنند نداریم و هرگونه مذاکره‌ای با هر گروهی به یک همه پرسی مردمی بازخواهد گشت و آنها هستند که تصمیم می‌گیرند چه چیزی به نفع کشور است.
 

بشار اسد درباره اینکه آیا اخوان المسلمین ملت مصر را فریب داده است گفت:‌ زمانی که از مصر و عراق و سوریه صحبت می‌شود باید گفت که این کشورها در مناطق استراتژیک جهان هستند و این ملت‌ها فریب نمی‌خورند چرا که دارای فرهنگ و تمدن اصیلی هستند. شاید بتوان برخی از مردم را فریب داد اما همه را نمی‌توان فریفت. ملت مصر ملت ریشه داری است و خیلی زود همه چیز را بر ملا می‌کند. تجربه اخوان المسلمین در مصر قبل از اینکه شروع شود شکست خورده بود چون با ماهیت مردم مصر همخوانی ندارد به دنبال ایجاد فتنه در جهان عرب است.
 

وی درباره قطع روابط مصر با سوریه گفت: من نمی‌خواهم به نیابت از مصری‌ها صحبت کنم اما می‌گویم زمانی که مرسی تصمیم به قطع روابط با سوریه گرفت، ارتباطاتی با سوریه برای دستیابی به یک راه حل میانه آغاز شد و این تصمیم مصر اشتباه بود و بسیاری از فرهنگیان و اصحاب رسانه در مصر به این تصمیم اعتراض کردند چرا که روابط استراتژیک بین دو کشور قدیمی است.
 

وی درباره مذاکرات ملی در سوریه تاکید کرد: مذاکرات ملی برای ما بسیار حائز اهمیت است، ما می‌توانیم با تمام گروه‌ها سازش کنیم، ‌باید به دفاع از حق شهروندان سوری بپردازیم،‌به منظور حل بحران‌های ملی کشور سازش ضروری است به شرط اینکه مردمی باشد نه رسمی، سازش عامل قدرت یک کشور است و بر اساس سیاست خارجی نیز به نفع ماست. ما بسیار از تخریب و نابودی‌ها متحمل خسارت شدیم، اصل اقتصاد سوریه بازسازی است، ما طرح‌هایی را در این زمینه داریم اما نیازمند ایجاد اوضاع امنیتی بهتر هستیم،‌تاکید داریم که وضعیت معیشتی مردم بهتر شود. طبعا پیش از بحران سوریه ما بسیاری از کمبودهایی را در عملکرد سازمان‌های مختلف کشور داشتیم و من همواره از این مسئله و فساد و کوتاهی‌ها صحبت کردم و بحران این مسئله را بیشتر نشان داد. ما اکنون در حالت جنگ هستیم و کشور در حال دفاع از خود است و بسیاری از این تخریب‌هایی که صورت گرفته با هدف ضربه زدن به زیر ساخت‌های کشور، نابودی اقتصاد و امنیت بوده تا کشور شکست بخورد که ما به این مرحله نرسیده‌ایم. به رغم تمام مشکلات اقتصاد ما در حال فعالیت است و ملت سوریه ثابت کرد که بسیار آگاه و زنده است به رغم تمامی انفجارهای تروریستی آنها بر سر کارشان حاضر می‌شوند و به قضا و قدر اعتقاد دارند و تمامی ابزارهای روحی و معنوی و مادی را به کار می‌گیرند و من امیدوارم و اگر ملت سوریه نیز امیدوار خوشبین نبود نمی‌توانست مقاومت کند چرا که یاس و ناامیدی سرآغاز شکست است.

بشار اسد جنگ در منطقه القصیر را مسئله ای مربوط به مقاومت دانست که اهمیتی استراتژیک برای مقاومت دارد. لذا باید مقاومت برای هرگونه درگیری مرتبط با آن حضور داشته باشد.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.