آیا حضور در اماکن مذهبی تأثیر روان‌شناختی بیکاری را کاهش می‌دهد؟

کلمنس ام. لچنر و توماس لئوپولد

در این پژوهش از داده‌های طولیِ برگرفته از مطالعۀ پنل اجتماعی-اقتصادی آلمان مدد گرفته شده تا بررسی شود که آیا حضور در اماکن دینی مانع از تأثیر بیکاری بر سطح رضایت از زندگی می‌شود یا خیر. با بهره‌گیری از الگوهای تأثیراتِ ثابت بر روی 5446 فرد که تا مدت سه سال از بیکاری آنها می‌گذشت، دو دستاورد مهم حاصل شد. نخست این که بسامدِ بیشتر حضور در اماکن دینی با افت‌ کمتر در سطح رضایت از زندگی افراد توأم بود. دوم این که تنها کسانی که به‌طور هفتگی در مراسم‌های مذهبی شرکت می‌جستند با بیکاری وفق پیدا کردند. این نتایج حاکی از آن است که حضور افراد در اماکن مذهبی به‌طور هفتگی می‌تواند تأثیر روان‌شناختی بیکاری را کاهش دهد.

بیکاری یکی از عوامل ایجاد استرس‌ است. صدها مطالعۀ صورت‌گرفته حاکی از تأثیرات منفی بیکاری بر روی سلامتی، تندرستی و پیامدهای مرتبط دیگر است. اما تاکنون توجه کمتری به موضوع تفاوت‌های فردی در تأثیرات بیکاری صورت گرفته است. در این مطالعه ما بررسی کردیم که آیا مذهبی بودن نیز یکی از این تفاوت‌های تعیین‌کنندۀ فردی است یا خیر. ما با استفاده از داده‌های طولی در مقیاس زیاد بررسی کردیم که آیا حضور در اماکن دینی می‌تواند مانع از تأثیرات منفی بیکاری بر سطح رضایت از زندگی شود یا خیر.
پیشینۀ نظری
بیکاری و رضایت از زندگی
بیکاری نه تنها منجر به قطع درآمد افراد می‌شود، بلکه آسیب‌های غیرنقدی‌ای نیز دربردارد که آن را به یکی از عوامل مهمّ واردآورندۀ استرس تبدیل می‌کند. براساس فرضِ «مدل محرومیت نهفته»، بیکاری افراد را از پنج کارکرد مهم اشتغال در جوامع امروزی محروم می‌سازد: ساختار زمان، ارتباط اجتماعی، هدف جمعی، جایگاه و فعالیت. آثار بسیاری تألیف شده‌ است که در آنها به تأثیر مخرب بیکاری بر روی سلامت ذهنی پرداخته شده است. طی مطالعات صورت گرفته، افراد بیکار دو برابر بیشتر از شاغلین مستعد ابتلاء به اختلالات روانی هستند و افراد بیکار دارای سطوح پایین‌تری از سلامت ذهنی و رضایت از زندگی هستند. اشخاصی که بیکار می‌مانند در بلندمدت کاهش سطح سلامتی را تجربه می‌کنند. یکی از تحلیل‌هایی که بر روی انطباق‌یافتگی افراد با رخدادهای زندگی صورت گرفته حاکی از آن بوده است که بیکاری موجب افت شدید سطح سلامت شناختی (یعنی رضایت از زندگی) است.
تأثیر دین‌مداری بر کاهش سطح استرس
پژوهش‌های فراوانی که صورت‌گرفته حاکی از تأثیرات مثبت تدیّن در مقابله با عوامل گوناگون استرس‌زا است. این پژوهش عمدتاً بر عوامل استرس‌زای مرتبط با سلامت متمرکز است. البته بعضی مطالعات نیز گویای آن است که دین‌مداری می‌تواند به مقابلۀ فرد با استرس‌های اجتماعی-اقتصادی نیز کمک کند. تدیّن موجب کاهش تأثیر منفی فشار ذهنی و عینیِ مسائل مالی، تردید شغلی و زندگی در محله‌های نامناسب بر سطوح مختلف سلامت می‌شود.
همچنین شواهد نشان می‌دهد که دین‌مداری می‌تواند تأثیر روانی بیکاری را نیز تقلیل دهد. در پژوهش‌هایی که سابق بر این صورت گرفته، یک سری راه‌های مؤثر نشان داده شده است که این تأثیرات مثبت می‌تواند از طریق آنها رخ دهد. نخست این که جوامع مذهبی می‌توانند مجرایی برای ارائۀ حمایت اجتماعی باشند و اعضای جامعه می‌توانند برای دریافت مشورت و همکاری در زمان احتیاج به آنها روی آورند. به نظر می‌رسد که تأثیر حمایت اجتماعی‌ای که افراد از جانب کلیسا دریافت می‌کنند، بسیار بیشتر از تأثیر پشتیبانی فضاهای غیرمذهبی و سکولار است. دوم این که علاوه بر این عوامل اجتماعی، دین‌مداری می‌تواند همچنین عوامل روانی‌ای را که به افراد کمک می‌کنند تا با بیکاری مقابله کنند ارتقا می‌دهد؛ مثل احساس شخصیِ سودمند بودن، خوش‌بینی و حسِّ داشتن مفهوم و مقصود در زندگی که البته ارتباطی با موفقیت مادی ندارد. سوم این که تدین می‌تواند گنجایش تحمل افراد را در قالب یک سری رفتارهای مذهبی (یعنی شرکت در فعالیت‌های مذهبی) توسعه دهد؛ به این صورت که افراد تمرکز خود را از عوامل استرس‌زا برمی‌دارند یا مشکلات را چالش‌هایی از جانب خداوند قلمداد می‌کنند. با وجود این استدلال‌های نظری، شواهد تجربی کافی دالّ بر تأثیرات بالقوۀ تدین در کاهش استرس در رابطه با بیکاری وجود ندارد.
این مطالعه
علاوه بر تأثیر دین‌مداری در کاهش استرس ناشی از بیکاری، یکی از مواردی که در این مطالعه به آن پرداخته می‌شود این پرسش است که تدین چگونه بر واکنش اولیۀ افراد در برابر بیکاری و همچنین بر انطباق‌یافتگی آنان با این رخداد در طول زمان تأثیر می‌گذارد؟ ما در این مطالعه بر حضور افراد در اماکن دینی به عنوان یکی از ابعاد محوری تدیّن تکیه کردیم. فرضیۀ ما از این قرار بود:
حضور در اماکن دینی مانع از تأثیر منفی بیکاری بر سطح رضایت افراد از زندگی می‌شود، افت‌ اولیۀ سطح رضایت از زندگی را تعدیل می‌کند و بازگشت فرد را به سطح سلامتی‌ای که پیش از بیکاری از آن برخوردار بود تسریع می‌نماید.
داده‌ها و روش
داده‌های این مطالعه از مطالعۀ پنلی اجتماعی-اقتصادیِ آلمان مأخوذ شده است؛ یک بررسی فراگیر فردی و خانوادگی که در سال 1984 آغاز شد. داده‌های آن مطالعه به دو دلیل برای پژوهش ما مناسب بود. نخست این که حاوی نمونه‌های بزرگی بود که در طی دوره‌های متعدّد مورد مشاهده قرار گرفته بودند و به ما اجازه می‌دادند تا بتوانیم به‌خوبی ردیابی کنیم که چطور بیکاری در طول زمان بر سطح رضایت افراد از زندگی تأثیر می‌گذارد و ارزیابی کنیم که آیا حضور در اماکن مذهبی این تأثیرات را تعدیل می‌نماید یا خیر. دوم این که این مطالعه اطلاعات جامعی در باب سازه‌های تحلیلی کلیدی ما ارائه می‌دهد؛ یعنی وضعیت بیکاری، رضایت از زندگی و حضور در اماکن دینی.
معیارها
حضور در اماکن دینی
این موضوع عامل محوری پیش‌بینی‌کننده در این مطالعه بود. میزان حضور افراد در اماکن دینی از طریق نظرسنجی‌ای حاوی این سؤال معیّن می‌گشت که از پاسخ‌دهندگان می‌خواست پاسخ دهند میزان حضور آنها در اماکن دینی چقدر است؛ 1. دست‌کم یک بار در هفته، 2. دست‌کم یک بار در ماه، 3. کمتر از این. به طور کلی 286 نفر (5.3%) از پاسخ‌دهندگان گزینۀ 1 را انتخاب کردند، 323 نفر (5.9%) گزینۀ 2 و 1308 نفر (23.3%) گزینۀ 3 را انتخاب کردند. باقی پاسخ‌دهندگان که 3572 نفر (65.6%) بودند، هیچ‌وقت در مراسم‌های مذهبی شرکت نمی‌کردند.
رضایت از زندگی
پرسشی از این موضوع را مشخّص می‌کرد این بود: شما تا چه حد از زندگی خود راضی هستید؟ به سطح رضایت خود از زندگی بین اعداد 0 تا 10 نمره دهید.
کنترل‌گرها
ما چندین عامل محتملِ مداخله‌گرا را کنترل کردیم؛ از جمله تغییر در وضعیت تأهل افراد (مجرّد، مطلقه، بیوه، متأهل)، سالِ پر شدنِ پرسشنامه، سن فرد در زمان بیکار شدن، پیشینۀ مهاجرت و منطقۀ زندگی. تمام این موارد با بسامد حضور افراد در اماکن دینی مرتبط هستند (افراد با سن بالاتر، کسانی که در آلمان غربی زندگی می‌کردند و مهاجرین بیشتر به اماکن مذهبی می‌رفتند) و نیز می‌توانند تأثیرات بیکاری را بر سطح رضایت افراد از زندگی تعدیل نمایند.
رویکرد تحلیلی
نمودار 1
نمودار تغییرات در سطح رضایت از زندگی در زمان اشتغال و بیکاری در سطوح مختلف حضور افراد در اماکن مذهبی

سطح رضایت افراد از زندگی
تعداد سال‌های بیکاری

خط ممتدّ تیره: حضور هفتگی در اماکن دینی
خط فاصله: حضور ماهانه در اماکن دینی
خط فاصلۀ ریز: حضور گاه‌به‌گاهی و به‌ندرت
نقطه‌چین: عدم مراجعه به اماکن دینی


ترجمۀ ستون اول جدول (به ترتیب):
زمان: سال‌های بیکاری
0-1سال
1-2سال
2-3سال
حضور در اماکن دینی
0-1سال*هفتگی
1-2سال*هفتگی
2-3سال*هفتگی
0-1سال*ماهانه
1-2سال*ماهانه
2-3سال*ماهانه
0-1سال*کمتر
1-2سال*کمتر
2-3سال*کمتر
سن فرد هنگام بیکار شدن
0-1سال*سن
1-2سال*سن
2-3سال*سن
شرق آلمان
0-1سال*شرق
1-2سال*شرق
2-3سال*شرق
پیشینۀ مهاجرت
0-1سال*پیشینۀ مهاجرت
1-2سال*پیشینۀ مهاجرت
2-3سال*پیشینۀ مهاجرت
وضعیت تأهل
مجرد
مطلقه
بیوه
دوره
1994-1990
1999-1995
2008-2005
2012-2009
مقدار ثابت
تعداد افراد
تعداد مشاهدات

نتایج
نمودار 1 گویای پاسخ پرسش پژوهش ما است. این نمودار نتایج حاصل از تحلیل تأثیرات ثابت را به‌خوبی نشان می‌دهد. هرچه بسامد حضور افراد در اماکن دینی کمتر بوده، افت سطح رضایت از زندگی آنها بیشتر، و روند بهبودی آنان در سال‌های آتی کندتر بوده است.
بسته به متغیّرهای کمکی، کسانی که دست‌کم به‌طور هفتگی در اماکن دینی حضور پیدا می‌کردند، در مواجهه با بیکاری کمترین افت‌ها را در سطح رضایت از زندگی تجربه کردند. افزون بر این، آنها تنها گروهی بودند که با شرایط خود انطباق نیز یافتند. پایین بودن سطح استرس ناشی از حضور افراد در اماکن مذهبی در بین کسانی که به‌طور ماهانه نیز در این گونه اماکن حضور می‌یافتند به چشم می‌خورد، هرچند در اینجا تأثیر ضعیف‌تر است و شاهد انطباق‌یافتگی با شرایط نیز نیستیم. افرادی هم که کمتر از حدّ هفتگی یا ماهانه در اماکن دینی حضور می‌یافتند، تفاوت قابل‌توجّهی به لحاظ رضایت از زندگی با افرادی که هیچ‌گاه در این گونه اماکن حضور نمی‌یابند نداشتند. در مورد گروهی که هیچ‌گاه به اماکن دینی نمی‌رفتند، در سال سوم بیکاری شاهد افت شدید سطح رضایت از زندگی هستیم؛ رقم این نارضایتی تقریباً پنج برابر بیش از کسانی است که به‌طور هفتگی به اماکن دینی می‌روند.
بحث و بررسی
پرسش این مطالعه آن بود که آیا حضور در اماکن دینی مانع از تأثیرات روانی بیکاری می‌شود یا خیر؟ پاسخ این سؤال مثبت است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که هرچه بسامد حضور فرد در اماکن مذهبی بیشتر باشد، پس از بیکاری، افت سطح رضایت وی از زندگی کمتر خواهد بود. این نتایج دو معنای مهم در بردارند. ابتدا این که این نتایج به غنای پیکرۀ شواهد و پژوهش‌هایی که در مورد تأثیر حضور در اماکن دینی در کاهش‌ سطح استرسِ ناشی از مسائل اجتماعی-اقتصادی صورت گرفته می‌افزایند. نتایج پژوهش ما مؤید این ادّعا هستند که نقش مؤثّر دین‌مداری در مقابله با استرس، تنها به آن دسته از منابع استرس که به طور جدّی با سلامت افراد مرتبط هستند، مثل بیماری سرطان محدود نمی‌شود، بلکه منابع اجتماعی-اقتصادی استرس را نیز شامل می‌گردد. پژوهش ما برخلاف بسیاری از پژوهش‌هایی که سابق بر این صورت گرفته، طولی است؛ یعنی ما را قادر می‌سازد تأثیر حضور در اماکن دینی را بر کاهش استرس که به مرور زمان خود را نشان می‌دهد بررسی نماییم. ما توانستیم نشان دهیم که بسامد بالاتر حضور در اماکن دینی نه تنها جلوی افت اولیۀ سطح رضایت از زندگی را پس از بیکاری می‌گیرد، بلکه به انطباق‌یافتگی افراد با شرایط زندگی در سال‌های آتی نیز کمک می‌کند. نتایج ما گویای آن است که امتیاز رضایت از زندگی که در افراد متدیّن به چشم می‌خورد، در دورۀ بیکاری به مرور زمان بیشتر نیز می‌شود.
دوم آن که طبق پژوهش ما حضور افراد در اماکن مذهبی بر میزان تأثیرپذیری افراد از بیکاری مؤثر است. در پژوهش‌هایی که پیشتر انجام شده بود، نشانه‌ای از انطباق‌یافتگی افراد با بیکاری دیده نمی‌شد، اما این پژوهش نشان داد که بعضی افراد (کسانی که دست‌کم یک بار در هفته به اماکن مذهبی می‌روند) با بیکاری انطباق پیدا می‌کنند. این پژوهش محدودیت‌هایی نیز داشت که جا دارد آن موارد در مطالعات دیگر مورد بررسی قرار بگیرند؛ مثل تأثیر عبادت فردی، باورهای دینی یا صبر دینی بر سطح رضایت از زندگی پس از بیکاری. همچنین لازم است پژوهش‌هایی صورت گیرد که نشان دهند کدام یک از ابعاد عملکرد مذهبی بیشتر بر کیفیت مقابلۀ افراد با پدیده‌های اجتماعی-اقتصادی مثل بیکاری تأثیر دارند. علاوه بر این جا دارد بررسی شود که آیا دستاوردهای این پژوهش قابل‌تعمیم‌دهی به مردم کشورهای دیگر نیز هست یا خیر. باید توجّه داشت که این پژوهش در کشور آلمان که دارای سطح اقتصادی بالایی است صورت گرفته، حال آن که شواهد نشان می‌دهد که تأثیر دین‌مداری معمولاً در جوامع مذهبی‌ای که سطح اقتصادی پایین‌تری دارند بیشتر است.
در پایان لازم است بگوییم که رضایت از زندگی به نوبۀ خود تعیین‌کنندۀ مشکلات روحی-روانی، جسمانی، خودکشی و مرگ و میر در افراد است. با توجّه به گسترده‌ بودن پدیدۀ بیکاری در بسیاری از جوامع، ضروری است که توجه علمی بیشتری به نقش دین‌مداری در مقابله با این عامل ایجاد استرس مبذول گردد.

نویسندگان: کلمنس ام. لچنر (از مرکز علوم توسعه‌ای و کاربردی از دانشگاه فردریک شیلرِ جنا)
و
توماس لئوپولد (از گروه جامعه‌شناسیِ دانشگاه آمستردام)

در این پژوهش از داده‌های طولیِ برگرفته از مطالعۀ پنل اجتماعی-اقتصادی آلمان مدد گرفته شده تا بررسی شود که آیا حضور در اماکن دینی مانع از تأثیر بیکاری بر سطح رضایت از زندگی می‌شود یا خیر. با بهره‌گیری از الگوهای تأثیراتِ ثابت بر روی 5446 فرد که تا مدت سه سال از بیکاری آنها می‌گذشت، دو دستاورد مهم حاصل شد. نخست این که بسامدِ بیشتر حضور در اماکن دینی با افت‌ کمتر در سطح رضایت از زندگی افراد توأم بود. دوم این که تنها کسانی که به‌طور هفتگی در مراسم‌های مذهبی شرکت می‌جستند با بیکاری وفق پیدا کردند. این نتایج حاکی از آن است که حضور افراد در اماکن مذهبی به‌طور هفتگی می‌تواند تأثیر روان‌شناختی بیکاری را کاهش دهد.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.