توضیحات آیتالله هاشمی رفسنجانی درباره پایان جنگ
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «شرق» را مرور کرده است: «آیت الله هاشمیرفسنجانی: وحدت مردم در جنگ سبب اعزام فرزندان شیعه، سنی، مسیحی، یهودی و زرتشتی ملت به جبهه شد/ قلمی که با آن حکم اعدام صدام امضا شد، در موزه ریاستجمهوری نگهداری میشود»، «رئیس جمهوری: دفاع مقدس نشان داد دین و اعتقاد به خداوند، منافاتی با عشق به میهن ندارد»، «مصطفی ایزدی: آیا تقاضای پناهندگی مسلمانان از ممالک غیراسلامی برای بزرگان جهان اسلام ننگ نیست؟/ در حمایت عیان یا خفاء رژیم اسرائیل و بعضی از دولتهای غربی از داعش شکی نیست»، «موسویتبریزی: پرداخت یارانه نقدی و طرح مسکن مهر منکراتی بودند در ظاهر معروف/ مجید انصاری:جریانی که در هشت سال گذشته، نیروهایی را تحت عنوان دین و ارزشها بسیج کرد، طلبکار شده است»، «مصباح یزدی: گاهی شبههها به اندازهای شیطانی و فنی مطرح میشوند که کمتر کسی تحتتأثیر قرار نمیگیرد»، «سخنگوی کمیسیون مشترک فرهنگی و قضایی: طرح صیانت از حجاب و عفاف هنوز خام است»، «علیرضا بهشتی: تصویرسازی شریعتی از چهرههای صدر اسلام و طرح آنان بهمثابه منتقدان اجتماعی، خدمتی بزرگ است/ متأسفانه جامعههای مذهبی و سکولار ما به دنبال مراجعی برای به دوش کشیدن بار مسئولیت داوری هستند» و «فرمانده قرارگاه پدافند هوایی ارتش: داعش جلو بیاید، جهنم را برای آن به ارمغان میآوریم»
شرق در صفحه ۱۹ به گزارش دیدار آیت الله هاشمیرفسنجانی با رزمندگان سالهای دفاع مقدس پرداخته و از اهدای قلم حکم اعدام صدام به هاشمی خبر داده است.
آیت الله در این نشست به این نکات اشاره نموده است:
– شما که رزمندگان آن سالها هستید و سختیها و شداید جنگ را با تمام وجود لمس کردهاید، جنگیدید، مجروح شدید، به اسارت رفتید و همسنگرانتان جلوی چشمتان به شهادت رسیدند، بیش از همه حق دارید که درباره همه مقاطع جنگ حرف بزنید و نقد کنید و جامعه و جوانان از شما همین انتظار را دارند و نباید از حرفهای دلسردکننده عدهای اقلیت پرهیاهو برنجید.
– شما شیعه امام علی(ع) هستید و همه میدانند که علی(ع) در آغاز هجرت در لیلهالمبیت جانفشانی کرد و بعدها در مکه و مدینه با تمام وجود از اسلام و پیامبر(ص) دفاع کرد، اما هنوز کفن وجود شریف نبوی خشک نشده بود و هنوز مسلمانان و نزدیکانشان لباس عزا به تن داشتند، عدهای مدعی اسلام، چه بلاها که بر سر امام عزیز نیاوردند!
– شیعیان واقعی، پیروان همه گفتار و رفتار امام علی(ع) هستند و باید از آن امام همام یاد بگیریم که هر جا لازم است، سکوت کنیم تا این انقلاب بماند، آنگونه که ٢۵ سال خانهنشین شد تا اسلام عزیز بر باد نرود که البته حقایق اسلام و حقانیت علی(ع) بعدها ثابت و در تاریخ ماندگار شد.
– اگر تاریخ جنگ را بدون تعصبات سیاسی بنویسند، هیچ عقل سلیمی نمیتواند ذرهای به خود شک دهد و تردید کند که ایران به اهداف خود نرسیده است، اما متأسفانه این روزها شاهدیم که تاریخ ملی کشور با اهداف سیاسی تحریف میشود.
– وحدت مردم در طول هشت سال جنگ لطف خداوند بود و نه فقط شیعیان بلکه مردم اهل سنت و پیروان همه ادیان و مذاهب، اعم از مسیحی، یهودی، کلیمی و زرتشتی فرزندان خود را به جبهه میفرستادند و از جنازههای خونین آنان استقبال و در کلیساها، کنیسهها و اماکن مذهبی خود مراسم یادبود برپا میکردند.
– هرچند اختلاف سلیقه و بحث بر سر موضوعات برای بهترشدن امور نهتنها بد نیست که حتی به قول پیامبر اسلام در «اختلاف امتی رحمه»، خوب است، اما کسانی که میخواهند وحدت کشور را مخدوش کنند باید بدانند این کار با هر هدف و توجیهی، خیانت به آرمانهای امام، مردم و شهیدان است.
– متأسفانه شاهدیم در سالروز جنگ و آغاز هفته دفاع مقدس، رزمندگان دیروز جنگ که هم اسیر شدند، هم جانبازند و هم شهید دادهاند، گلایه میکنند که یک اقلیت تندرو و مدعیان پرهیاهوی امروز، خود را میراثبر میدانند و از مردم طلبکاری دارند و وقتی در ماهیت آنان دقیق میشویم، حتی بوی باروت جنگ هم به مشامشان نرسیده است.
– کسانی که به خاطر پایانیافتن جنگ ایران و عراق ناراحت هستند، معلوم نیست دنبال چه هدفی بودند، درحالیکه در آن مقطع هیچ بعید نبود، صدامی که بارها وحشیگری کرده بود، جنایت حلبچه را در شهرهای بزرگ ایران و حتی تهران تکرار کند.
– دو، سه ماه بعد از قبول قطعنامه، امام به بنده فرمودند اگر جام زهر آن روز برایم تلخ بود، امروز شیرین است.
– قاضی محاکمهکننده صدام، بعد از اجرای حکم اعدام به ایران آمد و آن قلمی را که با آن حکم اعدام را امضا کرده بود، به من هدیه داد که امروز به عنوان یکی از نشانههای پیروزی مردم ایران در موزه ریاستجمهوری نگهداری میشود.
رئیس جمهوری: دفاع مقدس نشان داد دین و اعتقاد به خداوند، منافاتی با عشق به میهن ندارد
این روزنامه در صفحه ۳ به حضور رئیس جمهوری در مراسم رژه نیروهای مسلح پرداخته و سخنان وی به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس را چنین منعکس ساخته است:
– قصد تجاوز به هیچ کشوری را نداریم اما بهخوبی از سرزمین و کشور خود نیز دفاع خواهیم کرد.
– نیروهای مسلح ما مظلومانه از کشور دفاع کردند.
– همانطور که در عراق و سوریه با درخواست دولتهای آنها به ارتش و دولت آنها علیه ترور کمک کردیم، اگر تروریسم در کشورهای دیگر همسایه هم به جولان بپردازد، باز هم تنها امیدشان میتواند به ارتش، سپاه و بسیج ایرانزمین باشد و فکر نکنند قدرتهای بزرگ و قدرتهای غربی مدافع آنها خواهند بود.
– در دفاع مقدس شاهد بودیم که همه اقوام و مذاهب یکپارچه و در کنار هم و در صفی واحد، در برابر دشمن ایستادگی کردند.
– دفاع مقدس به ما نشان داد که دین و اعتقاد به خداوند، نه تنها منافاتی با عشق به میهن ندارد، بلکه عشق به میهن و دین در کنار هم هستند و در دوران دفاع مقدس شاهد همافزاییهای این دو عامل در کنار هم بودیم.
مصطفی ایزدی: آیا تقاضای پناهندگی مسلمانان از ممالک غیراسلامی برای بزرگان جهان اسلام ننگ نیست؟/ در حمایت عیان یا خفاء رژیم اسرائیل و بعضی از دولتهای غربی از داعش شکی نیست
روزنامه شرق در صفحه نخست، یادداشت «حج، همایش وحدت» به قلم مصطفی ایزدی را منتشر ساخته و از موانع وحدت اسلامی بین کشورهای جهان اسلام سخن گفته است. در این یادداشت می خوانیم:
«موسم عرفه و عید قربان است و حاجیان دستهدسته برای حضور در میعادگاه عظیمترین همایش انسانی، در سرزمین حجاز حاضر شدهاند، توفیقی که در عمر هر مسلمانی، ممکن است یک، دو یا سهبار بهدست آید. برای حج و مراسم و مناسک آن، فلسفهها گفتهاند و نوشتهاند، اما نمیتوان از تأثیری که در وحدت مسلمین، از هر مذهب و فرقه داشته و دارد بهآسانی گذشت. جمعیتی بزرگ با یک اعتقاد مشترک و احتمالا دهها تفاوت در برداشت از قرآن و سنت، در مدینه و مکه گرد هم میآیند و در یک روز مشخص پس از انجام مراسمی ویژه، حاجی میشوند. فرصت ارزشمندی که در ماه ذیالحجه هر سال در اختیار دو تا سه میلیون مسلمان مستطیع قرار دارد و میتوانند برای دستیابی به اهداف بلند اسلام و مسلمین بیشترین و بهترین بهره را از آن ببرند.
نقطهضعف این همایش بیبدیل و استثنایی در کجاست که جهان اسلام از این فرصت ارزشمند بهره نمیگیرد؟ شاید بزرگان سیاسی یعنی دولتمردان و بزرگان مذهبی، مانند رهبران فکری مذاهب و فرق گوناگون و نیز رسانههایی که سراسر بلاد اسلامی را پوشش میدهند، بهرهمندی از کنگره عظیم حج را بهنفع سیاستها و دیدگاههای اعتقادی ندانند؛ اما واقعیت این است که درحالحاضر جهان اسلام گرفتاریهای زیادی دارد که درمان آن جز با وحدت، همدلی و رفع کینهها امکانپذیر نیست.
آیا برای بزرگان سیاسی و مذهبیِ بیش از یک میلیارد مسلمان ننگ نیست که همکیشانشان، با رهاکردن زندگی پر از مصیبتبار خود، از سران ممالک غیراسلامی تقاضای پناهندگی کنند؟ چرا؟ چون آتش جنگ بین گروههای سیاسی و مذهبی درون جامعه اسلامی توان استقامت را از خانوادههای مسلمان، بهویژه طبقات پایین و روستاییان و زحمتکشان گرفته است و از وضع پیشآمده خسته شدهاند. عدهای بهظاهرمسلمان از کشورهای شرقی و غربی جمع شدهاند و بیمحابا خون میریزند، قساوت میکنند و مردم را- کودک، نوجوان، جوان و پیر، اعم از دختر و پسر و زن و مرد- آواره دریاها و بیابانها و جنگلها میکنند. نباید شک کرد که این گروههای تروریست و بیوجدان از ناحیه دشمنان افراطی مسلمانان یعنی رژیم اسرائیل و بعضی از دولتهای غربی، در عیان یا در خفا حمایت میشوند تا چهرهای زشت از دین مبین اسلام ترسیم کنند.
باید باور داشت که شرایط سختی به بسیاری از ساکنان مناطق مسلماننشین تحمیل شده است. مردم در افغانستان، عراق، سوریه، مصر، تونس، لیبی، بحرین، یمن و گوشهوکنار بعضی از کشورهای دیگر اسلامی، روزگار سختی را میگذرانند. از هجوم بیسابقهای که شهروندان این کشورهای پربحران بهسوی مرزهای کشورهای اروپایی داشتهاند، روشن میشود مردم از این همه ستم و خون و بدبختی بهستوه آمدهاند و هیچ راهی برای زندگی آرام نمیبینند. بدیهی است استقبال از این مستضعفان از ناحیه دولتمردان کشورهای ثروتمند اروپا، سایر مردم کشورهای مصیبتدیده را تحریک میکند که خود را آواره جادهها کنند تا غربیها به دادشان برسند.
میدانیم عواملِ بازدارنده وحدت مسلمین بسیار است. فارغ از دسیسههای خارجی که ناشی از شیطنت مخالفان و دشمنان اسلام بهویژه قدرتهای سلطهگر است، درون جامعه اسلامی نیز علتهای فراوانی را میشناسیم که در راه همبستگی امت اسلامی، سنگاندازی میکنند. برجستهترین اینها، کسانی هستند که تعصب خشن، چشمشان را بر مظلومیت مسلمانان بسته است. اینها عموما در مراکز آموزش علوم اسلامی تحصیل کرده و در همان مراکز به تدریس و تربیت طلاب جوان مشغولند. آموزههای اینگونه افراد به جوانان، از نوع آموزش مراد و مریدی است. اگر مراد جوانان، ذهنیتی بسته داشته باشد و بهدور از گرفتاریهایی بهسر ببرد که دامن جهان اسلام را گرفته است، مرید نیز چنان تربیت میشود که چشمبسته، هر آنچه را در کلاس درس استاد میشنود، بیچون و چرا اجرا کند! بلاهای ناشی از این منش اجرائی، برای مسلمانان همان است که نمونههای فراوان آن را مدعیان تشکیل دولت اسلامی عراق و شام (داعش) اجرا میکنند.
یکی دیگر از موانع مهم وحدت اسلامی، دولتهای کشورهای مسلماننشین هستند که بر سر قدرت با یکدیگر اختلاف و حتی دشمنی دارند.
یکی دیگر از موانعی که همدلی و همگرایی مسلمانان را سخت میکند، تعریفهایی است که از وحدت مسلمین میشود. وحدت یعنی دست یکدیگر را بگیریم و برای رفع ناملایمات و رنجهای مسلمین بکوشیم. بهویژه در انجام تکالیف فردی یا فروع دین، هرکس به آنچه آموخته و اعتقاد دارد، عمل کند. مثلا در نماز افراد طبق دستورالعملهایی که فقیهان اسلامی برای مذاهب متعدد بیان کردهاند، عمل میکنند. در وحدت قرار نیست فتواها جابهجا شود و شیعیان و اهل تسنن از مراجع و فقهای همدیگر تقلید کنند. خلاصه اینکه در مراسم حج، زمینههایی وجود دارد که مسلمین جهان را به اتحاد و یکپارچگی برساند و آنان را مجاب کند در هر شرایطی سلاحهایی را که علیه یکدیگر نشانه رفتهاند، بر زمین بگذارند و به جای اختلاف و دشمنی، یار همدیگر در مقابله با مصائب واردشده بر مسلمانان باشند.»
موسویتبریزی: پرداخت یارانه نقدی و طرح مسکن مهر منکراتی بودند در ظاهر معروف/ مجید انصاری:جریانی که در هشت سال گذشته، نیروهایی را تحت عنوان دین و ارزشها بسیج کرد، طلبکار شده است
این روزنامه در صفحه ۲، گردهمایی فصلی حزب ندای ایرانیان را مهم دانسته و در گزارشی به قلم مرجان توحیدی به سخرانی های این نشست پرداخته است.
آیتالله موسویتبریزی که دبیرکلی مجمع محققین و مدرسین حوزه را برعهده دارد، در سخنانی گفته است:
– پرداخت یارانه نقدی و یا مسکن مهر منکراتی بودند در ظاهر معروف.
– اگر احزابی وجود داشتند که میتوانستند برنامه بدهند و به مردم بگویند پول آنها نباید این گونه سرمایهگذاری شود، این اتفاق نمیافتاد.
– اصولگرایی مال ماست. این اصول عدل علی، عدالت الهی، برابری قانون برای همه و مساوات در بیتالمال و حمایتنکردن از کسی است که بیتالمال را ضایع کرده است.
– این چه اصولگرایی است که هر خلافی را انجام دهیم و هیچ نگوییم و بگوییم که اصولگراییم. هر روز پرونده تخلف میلیاردی رو میشود.
حجتالاسلام مجید انصاری نیز که به عنوان شخص حقیقی در این نشست حاضر شده بود، چنین بیان داشته است:
– نمیتوان جاذبهداشتن یک جریان را برای جامعه، جرم تلقی کرد. مگر محبوبیتداشتن اصلاحطلبان جرم است که باید از آن جلوگیری کرد. شما هم سعی کنید بهجای ایجاد محدودیت، برای خودتان محبوبیت ایجاد کنید.
– در هشت سال گذشته اتفاقی که افتاد این بود که جریانی آمد و شخصی را به جامعه معرفی کرد و نیروهایی را تحت عنوان دین و ارزشها بسیج کرد و با اظهار اینکه با روزه و نذر برای پیروزی او تلاش میکنیم، وی را کاندیدای انتخابات کرد ولی بعد از گذشت هشت سال تمام حمایتهای قبلی را پس گرفت و از قبول مسئولیت شانه خالی کرد. این جریان بهجای توضیحدادن در مورد عملکرد خود و آنچه که از دستاورد هشتساله مورد حمایت بود خود را از پاسخگویی کنار کشید و جالب است که امروز اصلاحطلبان را به آسیبزدن به کشور متهم میکند.
مصباح یزدی: گاهی شبههها به اندازهای شیطانی و فنی مطرح میشوند که کمتر کسی تحتتأثیر قرار نمیگیرد
روزنامه شرق در صفحه ۲ به اظهارات آیت الله مصباح یزدی در خصوص وضع فرهنگی جامعه پرداخته و از قول وی آورده است:
– بالاترین عامل مشکلات ایجادشده در جامعه اینترنت و گوشیهای همراه هستند که در این سالها آثار سوء بسیاری داشتند و اگر وضعیت به همان نسبتی که در ٣٠ سال گذشته از انقلاب پیش رفته ادامه پیدا کند، وضع فرهنگی صد سال آینده چه خواهد شد!
– کسی که در کشور و نزدیک وقایع باشد، چون مسائل آرامآرام پیش میرود نمیتواند زشتیها را درک کند اما شخصی که پس از سالها ایران را ببیند تفاوت را نسبت به سالیان گذشته حس میکند.
– در کنار هجمههای اینترنتی، رسانههایی وجود دارند که دائما علیه تشیع و اسلام شبههپراکنی میکنند. در چنین شرایطی نخستین وظیفه انسان این است که خود را حفظ کند؛ گاهی شبههها به اندازهای شیطانی و فنی مطرح میشوند که کمتر کسی تحتتأثیر قرار نمیگیرد.
سخنگوی کمیسیون مشترک فرهنگی و قضایی: طرح صیانت از حجاب و عفاف هنوز خام است
شرق در گزارشی پیرامون طرح صیانت از حجاب و عفاف، از قول نصرالله پژمانفر پژمانفر، سخنگوی کمیسیون مشترک فرهنگی و قضائی در مجلس نوشته است:
– تاکنون تنها یک جلسه برای بررسی«طرح صیانت از عفاف و حجاب» تشکیل شده و هنوز تکلیف آن مشخص نیست.
– پرداختن به این طرح در فضای ملتهب رسانهای فعلی جایز نیست.
– طرح صیانت از عفاف و حجاب هنوز در قالب یک طرح خام است و برای ارائه به صحن باید مراحل بسیاری را پشت سر بگذارد.
– درحالحاضر نمیتوان زمان مشخصی برای نهاییشدن بررسیهای کمیسیون دراینباره اعلام کرد و حتی مشخص نیست که بررسی این طرح تا پایان مجلس نهم انجام میشود یا خیر.
علیرضا بهشتی: تصویرسازی شریعتی از چهرههای صدر اسلام و طرح آنان بهمثابه منتقدان اجتماعی، خدمتی بزرگ است/ متأسفانه جامعههای مذهبی و سکولار ما به دنبال مراجعی برای به دوش کشیدن بار مسئولیت داوری هستند
روزنامه شرق در گفتگویی با علیرضا بهشتی به بررسی نقد متقابل روشنفکران و جامعه پرداخته و برای آن، عنوان «متهمان همیشگی» را برگزیده است.
مهسا جزینی در مقدمه این گفتار آورده است:
«رابطهای که از همان ابتدا مخدوش شکل گرفته است؛ مردم و روشنفکران. مقصر کیست؟ روشنفکران به سلیقه نازل مردم و رفتار تودهوارشان ایراد میگیرند و مردم از برجعاجنشینی روشنفکر گلایهمندند. هیچوقت هم هیچکدام حرف هم را نمیفهمند. صحبتهای جنجالبرانگیز دکتر اباذری در دانشگاه تهران، در نقد پدیده پاشایی را برخی درهمینراستا، مصداق توهین به سلیقه عمومی ارزیابی کردند. این سلیقه عمومی اما بعدا خودش را در درخواست عجیب خواننده زیرزمینی در اینستاگرامش نشان داد. از مخاطبانش خواسته بود او را با لفظی عجیب همراهی کنند و عجیب هم عده زیادی همراهی کردند. حالا همانها که به اباذری تاخته بودند، اینبار از این ابتذال شاکی شدند و به سطحیشدن سلیقه موسیقایی جوانان تا حد پیرویشان از یک درخواست توهینآمیز خرده گرفتند. اگرچه دکتر اباذری آن روز حرفهای مهمتر دیگری هم داشت که در سایه آن نقدها گم شد.»
در نکات منتخب این گفتگو می خوانیم:
– چهچیزی است که یک نفر را بهعنوان روشنفکر مطرح میکند؟ نقد او به وضع موجود. این نقد حاصل مقایسه تحلیلی است از وضعیت موجود و وضعیت مطلوب. متأسفانه نقد در جامعه ما متأسفانه صرفا به معنی عیبجویی فهمیده شده، درحالیکه در اصل یعنی ارزیابی، و ارزیابی هم یعنی نقاط مثبت و منفی را در کنار هم مطرحکردن.
–
– من ترجیح میدهم در پرتو بحث جالبی که مایکل والزر در این زمینه دارد، از واژه منتقد اجتماعی استفاده کنم. او کتابی به نام «تفسیر و نقد اجتماعی» دارد که به فارسی هم ترجمه شده است…. در این کتاب، او نظریهاش را ارائه میکند و اشتباهات نظریههای رایج درباره پدیده روشنفکری را نشان میدهد. والزر در همان زمان کتابی را منتشر کرده بود به نام «مجمع منتقدان: نقد اجتماعی و التزام سیاسی در قرن بیستم»، که در آن ١١ منتقد اجتماعی و روشنفکر را براساس آن نظریه بررسی کرده بود؛ از جمله مارتین بوبر، آنتونیو گرامشی، ایگنازیو سیلونه، جورج اورول، آلبر کامو، سیمون دوبوار، هربرت مارکوزه و میشل فوکو.
– نکته مهمی که والزر مطرح میکند، این است که براساس چنین فهمی از نقد اجتماعی، روشنفکری دیگر صرفا در یک پدیده مدرن که مثلا در انقلاب فرانسه شکل گرفته، خلاصه نمیشود. نقد اجتماعی به این معنا، از ابتدای تاریخ و زندگی اجتماعی بشر وجود داشته است. با این تعریف، پیامبران هم جزء منتقدان اجتماعی محسوب میشوند. شاعران، معلمان و مانند آن، همه عضوی از کاروان تاریخی طولانی نقد اجتماعی محسوب میشوند. اتفاقا بخش سوم کتاب تفسیر و نقد اجتماعی، بحث بسیار جالبی دارد که در آن زندگی یکی از انبیای بنیاسرائیل به نام عاموس را براساس همان نظریه بازخوانی میکند که بسیار خواندنی است.
– والزر میگوید روشنفکری مدرن براساس تحولی که در علوم تجربی و نهضت روشنگری به وجود آمد گمانش بر این بود که برای فهم پدیدهای به نام جامعه، باید از آن فاصله بگیرد که آن را «فاصله نقادی» مینامید. فکر میکرد باید این انقطاع حاصل شود تا بتواند جامعه را بیطرفانه بفهمد و درست ارزیابی کند، درحالیکه به لحاظ معرفتشناختی اصلا شناخت پدیدههای اجتماعی اینطور صورت نمیپذیرد. بهخاطر نقدهای «پساتجددی» که به مدرنیته وارد شده ما میدانیم که اصلا نمیتوانیم خودمان را از موقعیتمندی خودمان منفک کنیم. آنها به دنبال یک «نگاه از ناکجا» بودند؛ شبیه اتفاقی که در علم تجربی افتاد و گمان میکردند در علوم اجتماعی نیز میتواند اتفاق بیفتد.
– در فرهنگ غربی نیز ستیز با روشنفکر کموبیش اتفاق افتاده است. فاصله نقادی از دیدگاه والزر نه از موضوع مورد مطالعه روشنفکر یعنی جامعه، بلکه فاصلهای است که او از روابط قدرت دارد. البته روابط قدرت فقط به حکومت محدود نمیشود، شما روابط قدرت را در بازار هم میبینید. یک روشنفکر هم که مقهور روابط بازار است یا نتوانسته فاصله خود را از آن حفظ کند نمیتواند نقش نقادانه خود را ایفا کند.
– روشنفکر مقهور لباسی از روشنفکری بر تن دارد. بعضیوقتها روابط قدرت در میان خود جامعه روشنفکری شکل میگیرد؛ یعنی قطب یا قطبهایی شکل میگیرد و شما اگر خارج از دایره آن قطبها باشید، بایکوت میشوید. به تعبیر شهید بهشتی «رابطه مرید و مرادی» هم در رابطه بین روحانیت و مردم دیده میشود، هم میان روشنفکران و مردم. عین رابطهای که میان روحانیت و بخشی از مردم میبینید، گاه در میان روشنفکران و جامعه مخاطبانشان وجود دارد. یک رابطه محفلی دارند که هرکس را به این محفل راه نمیدهند….
– نویسندهای چند رمان نوشته است، اما یکی از این رمانها به قول معروف، خیلی گل میکند. چرا؟ چون مخاطب احساس میکند این رمان بیانکننده همان دردهایی است که او بهعنوان مخاطب نمیتوانسته بهروشنی بیان کند. نویسنده همان چیزها را بیان میکند و به همین علت مورد اقبال قرار میگیرد. مثلا فیلم «مارمولک» وقتی اکران شد، با اقبال عمومی مواجه شد. چرا؟ چون توانسته بود حرف دل مردم مطرح کند.
– بسیاری از سخنرانیها و نوشتههای دکتر شریعتی خالی از نقد نسبت به وضعیت جامعه معاصرش نیست. گاهی این نقد متوجه اقشار خاصی است و گاهی کل حاکمیت، گاهی به شیوه مستقیم و گاهی غیرمستقیم. البته نسبت به آن دسته از روشنفکرانی که کار نقادی خود را کاملا رها کرده و گوشه عافیت را اختیار کردهاند هم نقد دارد. بخشی از داوریهای غیرمنصفانهای که درباره شریعتی میشود، ناشی از نقد او به این بخش از روشنفکری است. مثلا شریعتی را پایهگذار جنگهای مسلحانه و جنگهای چریکی میدانند، یا او را بهعنوان ایدئولوگ مجاهدین خلق مطرح میکنند، درحالیکه مجاهدین، شریعتی را جریان انحرافی میدانستند، یعنی میگفتند اصلا این جریان بهوجود آمده است تا نیروهایی که باید به سمت ما بیایند را به فعالیتهای فرهنگی گسترده اجتماعی سوق دهد. بهنظر من تصویرسازیهایی که شریعتی از چهرههای تاریخ صدر اسلام میکند، طرح آنان بهمثابه منتقدان اجتماعی است و این خدمتی بس بزرگ است. این نوع نگاه شریعتی بعدها گستردهتر و موجب حرکت اجتماعی گستردهای شد که زمینه را برای ظهور انقلاب و رویارویی مستقیم مردم با نظام خودکامه شاهنشاهی فراهم کرد.
– وظیفه روشنفکر این است که نقد بکند و این نقد میتواند با نقدهای دیگر پاسخ داده شود. مشکل جامعه ما این است که فضای گفتوگو در آن شکل نگرفته است. جوری شده که حتی در زندگی عادی هم ممکن است من نسبت به پوشش شما و شما نسبت به پوشش من، قضاوتهای کلیشهای داشته باشیم. بلافاصله با ایجاد کلیشههایی فرد را در معرض اتهام قرار میدهیم و انگ میزنیم. این اتهامات در بسیاری از مواقع بسیار کارسازند و میتوانند به بسیج افکارعمومی علیه شخصی یا مقامی یا سبکی یا تفکری یا دیدگاهی منجر شوند. پیش از اینکه به داوری برسیم، اجازه بدهیم طرف مقابل حرف خود را بیان کند و تحقیق کنیم ببینیم چنین چیزی که نسبت میدهیم اتفاق افتاده است یا خیر؟ جامعه ما از این لحاظ رشد کافی نکرده است.
– تعداد رأیدهندگان در انتخابات ۱۳۹۲ در تهران زیر ۵٠ درصد بود. در شهرهای بزرگ نیز مشارکت پایین بود. بهنظر من نقد و بررسی انتخابات ٩٢ هم ضروری است، هرچند اطلاعات ما درباره چندوچون سیر انتخابات بسیار ناقص است. اینها بحثهایی هستند که باید اجازه داده شود در فضایی علمی مورد تجزیهوتحلیل قرار گیرند و طبعا مطبوعات و رسانهها بعدا از آن استفاده کنند و به زبان عمومیتر آنها را بیان کنند. اما تا وقتی از تفسیرهای ما بهعنوان ابزار تبلیغاتی استفاده میشود، وضع همینطور خواهد بود.
– بخش مهمی از جامعه روشنفکری ما مقهور روایت قدرت است؛ زیرا خیلی از مسائل را نمیتواند مطرح کند؛ اما اگر هم مطرح کنند بایکوت میشوند، آن هم نهفقط بهوسیله دولت، بلکه بهوسیله بخشی از جامعه روشنفکری.
– بخشی از روشنفکری در دهههای ۴٠ و ۵٠ محکوم شد. اینطور نبود که همه روشنفکران را متهم کنند و کنار بگذارند. آلاحمد هم روشنفکران را دستهبندی میکند و فقط برخی را مورد نقد شدید قرار میدهد.
– شهید بهشتی میگفت این غلط است که از یک مرجع تقلید یا فقیه درباره این شخص یا آن شخص، این کتاب یا آن کتاب، نظر بخواهید. او فقط میتواند حداکثر حکم را بیان کند. مصداق را باید شما تعیین کنید. این خلاف است که از مرجع تقلید بپرسید نظرش درباره فلان روشنفکر یا روحانی چیست. مگر غیر از این است که مرجع تقلید احکام را بیان میکند و شما هستید که تشخیص میدهید این یا آن مصداق با حکم مطابقت میکند یا نه؟ شما چطور در مورد مسائل اجتماعی این را ساری و جاری نمیکنید؟ مشکل ما این است که متأسفانه در جامعه مذهبی بهنوعی و در جامعه سکولار به نوع دیگری این اتفاق رخ میدهد و به دنبال مرجعهای اجتماعی میگردیم که بار مسئولیت داوری را از روی دوش ما بردارد.
دیگر عناوین منتشر شده در «شرق» امروز:
علی مطهری: برخی اصلاحطلبان را ضدانقلاب و کافر میدانند در حالی که ما اصلاحطلبانی داریم که بسیار بیشتر از اصولگرایان، اصولگراتر و متدینتر هستند.
امیر اسماعیلی: داعش یا هر گروهکی را قبل از رسیدن به مرزها خاکستر میکنیم/ فرمانده قرارگاه پدافند هوایی ارتش، درخصوص گروهک تروریستی داعش نیز گفت: مطمئن باشید داعش و هر گروهک کوچکی به اندازه یک موریانه برای مردم صلحطلب دنیا و ایران ارزشی ندارند و قبل از رسیدن به مرزهای جمهوری اسلامی به خاکستر تبدیل خواهند شد و جهنم را برای آنها به ارمغان میآوریم.
پاپ فرانسیس و کاسترو در یک نما
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «شرق» را مرور کرده است: «آیت الله هاشمیرفسنجانی: وحدت مردم در جنگ سبب اعزام فرزندان شیعه، سنی، مسیحی، یهودی و زرتشتی ملت به جبهه شد/ قلمی که با آن حکم اعدام صدام امضا شد، در موزه ریاستجمهوری نگهداری میشود»، «رئیس جمهوری: دفاع مقدس نشان داد دین و اعتقاد به خداوند، منافاتی با عشق به میهن ندارد»، «مصطفی ایزدی: آیا تقاضای پناهندگی مسلمانان از ممالک غیراسلامی برای بزرگان جهان اسلام ننگ نیست؟/ در حمایت عیان یا خفاء رژیم اسرائیل و بعضی از دولتهای غربی از داعش شکی نیست»، «موسویتبریزی: پرداخت یارانه نقدی و طرح مسکن مهر منکراتی بودند در ظاهر معروف/ مجید انصاری:جریانی که در هشت سال گذشته، نیروهایی را تحت عنوان دین و ارزشها بسیج کرد، طلبکار شده است»، «مصباح یزدی: گاهی شبههها به اندازهای شیطانی و فنی مطرح میشوند که کمتر کسی تحتتأثیر قرار نمیگیرد»، «سخنگوی کمیسیون مشترک فرهنگی و قضایی: طرح صیانت از حجاب و عفاف هنوز خام است»، «علیرضا بهشتی: تصویرسازی شریعتی از چهرههای صدر اسلام و طرح آنان بهمثابه منتقدان اجتماعی، خدمتی بزرگ است/ متأسفانه جامعههای مذهبی و سکولار ما به دنبال مراجعی برای به دوش کشیدن بار مسئولیت داوری هستند» و «فرمانده قرارگاه پدافند هوایی ارتش: داعش جلو بیاید، جهنم را برای آن به ارمغان میآوریم»مرور مطبوعات/ چهارشنبه ۱ مهر/ روزنامه شرق