خودرو حریم خصوصی است یا عمومی؟
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «فرهیختگان» را مرور کرده است: «هابرماس و چالرز تیلور تواناییهای خود را برای بررسی مشکلات جهان معاصر با درکی نافذ از تشکلهای فردی و اجتماعی همگرا کردهاند/رئیس کتابخانه کنگره آمریکا: نوشتههای چالرز تیلور، وسعت و عمق متافیزیک، فرهنگ مدرن، سلوک بشر و جایگاه دین در عصر سکولار را آشکار میکند»، «جایزه کلوگ به چهرههایی می رسد که عمر خود را وقف دانشی کردهاند که کمیته نوبل برای آن جایزهای در نظر نگرفته است»، «داوری اردکانی: یگانگی دین و فلسفه و عقل و ایمان یک داعیه و شعار صرف نیست/اختلاف دین و فلسفه فقط در زبان است» و « خودرو حریم خصوصی است یا عمومی؟»
روزنامه فرهیختگان در صفحه «اندیشه»، یادداشت زهرا سلیمانیاقدم با عنوان «نوبلیستهای فلسفی» را منتشر ساخته و از موفقیت هابرماس و تیلور در دریافت جایزه معتبر کلوگ خبر داده است.
در این یادداشت آمده است:
«هابرماس و چالرز تیلور به صورت مشترک برنده جایزه معتبر کلوگ به مبلغ یک و نیم میلیون دلار شدند. آنان از مهمترین فیلسوفان جهان بهشمار میروند. آنها این جایزه را بهخاطر موفقیتهای مطالعاتیشان درباره بشریت دریافت کردهاند. این جایزه توسط کتابخانه کنگره اعطا میشود که نام یک نیکوکار، «جان دبلیو کلوگ» را روی آن نهادهاند و این دو نفر نهمین و دهمین برندههای این جایزه محسوب میشوند.
باز تعریف نقش روشنفکران
از بین سنتهای فلسفی مختلف هابرماس و چالرز تیلور توانستهاند تواناییهای خود را برای بررسی مشکلات جهان معاصر با درکی نافذ از تشکلهای فردی و اجتماعی همگرا کنند. تخصص آنها برای دیگر فلاسفه نیز بسیار مورد توجه است و به همان اندازه هم بهخاطر تمایلاتشان برای ارائه دیدگاههای فلسفی در جنبههای سیاسی و اخلاقی بین عموم مردم محبوب هستند.
فیلسوف گفتوگوها
یورگن هابرماس متولد سال ۱۹۲۹ در آلمان است. وی از مهمترین فیلسوفان و نظریهپردازان سیاسی و اجتماعی در نیمقرن گذشته آلمان است. هابرماس بهطور کامل با سنت ایدهآلیسم آلمانی آشنایی دارد و به نقدهای بدبینانه اروپایی از مدرنیته پساروشنگری با تاکید بر اهمیت گسترش حوزه عمومی، پاسخ میدهد. رئیس کتابخانه کنگره آمریکا هابرماس را اندیشمندی پرنفوذ و تاثیرگذار خواند. بلینگتون در این راستا بر ایستادگی هابرماس مقابل گرایشهای تاریخنگارانی تاکید ورزید که بهویژه در دهه ۸۰ میلادی میکوشیدند ناسیونال سوسیالیسم را توجیه کنند. به اعتقاد وی «او بارها و بارها نشان داده است ارزشهای روشنفکرانه درباره عدالت و آزادی، اگر از طریق فرهنگ ارتباطات باز و گفتوگو انتقال یابد، میتواند سیستمهای سیاسی و اجتماعی را حتی از طریق دورههایی که با تحولات شدید همراه است، تقویت کند.»
هابرماس تحصیلات عالی خود را در رشتههای فلسفه، روانشناسی و ادبیات آلمانی در دانشگاههای گوتینگن، زوریخ و بن گذراند. او از سال ۱۹۵۴ با سمت استادی در دانشگاه هایدلبرگ به تدریس فلسفه پرداخت. شهر دوسلدورف، زادگاه هابرماس، فیلسوف و جامعهشناس آلمانی، با اهدای جایزه هاینریش هاینه به این متفکر نامدار، او را ستود. هابرماس هنگام دریافت جایزه خود، از اروپای واحد دفاع کرد.
هابرماس از سال ۱۹۷۱ به مدت ۱۰ سال با سمت رئیس انستیتوی ماکس پلانک به کار پژوهشی در زمینه تاثیر دانش و فن بر زندگی اجتماعی مشغول بود. هابرماس در چندین دانشگاه آلمان تدریس کرد، اما بیشترین همکاری را با دانشگاه فرانکفورت داشت که درنهایت هم از همانجا بازنشسته شد. او تاکنون جایزههای علمی و فلسفی گوناگونی چون جایزه هگل، جایزه فروید و جایزه آدورنو را به دست آورده است. آوازه جهانی او نتیجه سالها استادی افتخاری در دانشگاههای معتبر آمریکا چون هاروارد است.
فیلسوف اخلاق
تیلور، فیلسوف کانادایی نیز تاکنون آثار تاثیرگذاری از خود به جای گذاشته است؛ از جمله کتابی ۸۰۰ صفحهای درباره فلسفه هگل. تیلور از اندیشمندانی است که در عرصه سیاسی نیز فعالیت دارد و تاکنون چندین بار بهعنوان نامزد حزب سوسیالدموکرات کانادایی «دموکراسی نوین» پا به میدان سیاست گذاشته است.
جیمز بلینگتون، رئیس کتابخانه کنگره آمریکا با بیان اینکه چالرز تیلور فیلسوفی است که جایگاه مهمی دارد، درباره وی میگوید: «نوشتههای او وسعت و عمق شگفتآور موضوعات مختلف مانند متافیزیک، فرهنگ مدرن، رفتار و سلوک بشر، مدرنیزاسیون و جایگاه دین در عصر سکولار را آشکار میکند. او با وضوح خاصی قلم میزند که کارهایش را برای خوانندگان غیرمتخصص نیز قابل فهم و درک میکند. میتوان اطمینان حاصل کرد که سهم وی در درک و فهم ما از سازمانها، آزادی، معنویت و رابطه میان علوم طبیعی و علوم انسانی دانش و دستاوردی با دوام خواهد بود.»
تیلور سال ۱۹۳۱ در مونترال کانادا به دنیا آمد. او تحصیلات دانشگاهی خود را در زادگاهش و همچنین آکسفورد گذراند. تیلور افزون بر استادی در دانشگاه مکگیل در مونترال، تاکنون بهعنوان استاد مدعو در دانشگاههای مهمی در نقاط مختلف جهان ازجمله پرینستون، برکلی، فرانکفورت و توبینگن تدریس کرده است.
این متفکر کانادایی در طول پنج دهه تحقیق و پژوهش بیش از همه به فلسفه اخلاق، بحث هویت فرد و جامعه و همچنین مختصات و دگرگونیهای جوامع چند فرهنگی پرداخته است.
تیلور نیز چون هابرماس تاکنون جوایز متعددی دریافت کرده است؛ ازجمله جایزه ۵/۱ میلیون دلاری «تمپلتون» برای پژوهش درباره واقعیتهای معنوی و نزدیکی میان ادیان. دریافت «جایزه هگل» (در سال ۱۹۹۷)، «جایزه یوزف پیپر» (در سال ۲۰۰۴) و «جایزه کیوتو» (در سال ۲۰۱۰) نیز در کارنامه افتخارات این اندیشمند کانادایی به ثبت رسیدهاند.»
جایزه کلوگ به چهرههایی می رسد که عمر خود را وقف دانشی کردهاند که کمیته نوبل برای آن جایزهای در نظر نگرفته است
فرهیختگان در همین صفحه به معرفی جایزه کلوگ پرداخته و با انتخاب عنوان « مرکزی برای پیوند سیاست و علم » در خصوص این جایزه و نیز کتابخانه کنگره آمریکا نوشته است:
«جایزه کلوگ به موفقیتهایی تعلق میگیرد که در زمینه علوم انسانی و اجتماعی به دست آمده باشد؛ بهویژه رشتههای تاریخ، سیاست، مردمشناسی، جامعهشناسی، دین، نقد هنر و زبانشناسی. بنیاد خصوصی «جان دبلیو کلوگ» که به کتابخانه کنگره آمریکا وابسته و تامینکننده این جایزه نقدی است، میکوشد از این طریق از چهرههایی تقدیر کند که عمر خود را وقف دانشی کردهاند که کمیته نوبل برای آن جایزهای در نظر نگرفته است.
جیمز بلینگتون، رئیس کتابخانه کنگره آمریکا با بیان اینکه هابرماس و تیلور فیلسوفان درخشان و روشنفکرانی هستند که با مسائل عمومی به صورت عمیق درگیر میشوند، گفته است: «در حال حاضر از بین سنتهای فلسفی مختلف این دو توانستهاند تواناییهای خود را برای رسیدن به مشکلات جهان معاصر با درکی نافذ از تشکلهای فردی و اجتماعی همگرا کنند. تخصص آنها برای دیگر فلاسفه نیز بسیار مورد توجه است و به همان اندازه هم بهخاطر تمایلاتشان برای ارائه دیدگاههای فلسفی در جنبههای سیاسی و اخلاقی بین عموم مردم محبوب هستند. دههها بسیاری دستوپنجه نرم کردن با عمیقترین نگرانیهای بشریت و تواناییهای آنها در اتصال دادن مرزهای ادراکی و انضباطی، نقش روشنفکران عمومی را دوباره تعریف کرده است.»
جایزه کلوگ که به نوعی با جایزه نوبل همتراز است از سال ۲۰۰۳ معرفی و پایهگذاری شده است. این جایزه توسط جان دبلیو کلوگ در کتابخانه کنگره اداره میشود. این مرکز در سال ۲۰۰۰ توسط محققان و رهبران سیاسی تاسیس شد. هدف از تاسیس این مرکز، ترویج ارتباط متقابل بین جهان ایدهها و جهان عمل و همچنین ایجاد ارتباط بین دانشمندان و رهبران سیاسی بود. این مرکز ابتدا اقدام به جذب چهرههای علمی واشنگتن کرد و بعد از آن کار خود را گسترش داد و به جذب چهرههای علمی و برجسته جهان پرداخت. از امکانات این مرکز میتوان به تسهیل دسترسی اعضا به مجموعه قابل توجه؛ یعنی یکی از بزرگترین مجموعهها کتابها در دنیا اشاره کرد. این مرکز مکانی را مهیا کرده است تا اعضای کنگره ایالات متحده و دیگر چهرههای فعال در حوزههای عمومی به راحتی بتوانند با دانشمندان معروف بهخصوص دانشمندان حوزه علوم اجتماعی و انسانی گفتوگو کنند.
کتابخانه موجود در کنگره، که اعضا امکان بهرهمندی از آن را دارند، بزرگترین و قدیمیترین موسسه فرهنگی کشور و البته بزرگترین کتابخانه جهان است که در سال ۱۸۰۰ بنا نهاده شده است. این مجموعه غیرقابل مقایسه و غنی به جهت ایجاد خلاقیت و انگیزه در طرح مسائلی که میتواند به درک بیشتر انسانها بینجامد، تاسیس شده و در خدمت دانشمندان و سیاستمداران قرار گرفته است. هشتمین و نهمین جایزه به هابرماس و چالرز تیلور تعلق گرفته که نشاندهنده سابقه جایزه کلوگ است. پیش از جوایز کلوگ به لشک کولاکوفسکی، مورخ تاریخ اندیشه و متفکر اهل مجارستان در سال ۲۰۰۳، یاروسلاو پلیکان مورخ آمریکایی و پل ریکور، فیلسوف فرانسوی در سال ۲۰۰۴، جان هوپ فرانکلین تاریخشناس و یو یانگ شی در سال ۲۰۰۶، پیتر لامونت براون و رومیلا تاپر در سال ۲۰۰۸ و فرناندو هنریک کاردوسو، وزیر اقتصاد برزیل در سال ۲۰۱۲ تعلق گرفته است.
بزرگترین کتابخانه جهان
رئیس کتابخانه کنگره «کتابدار کنگره» نامیده میشود و در حال حاضر جیمز بیلینگتون این سِمَت را برعهده دارد. کتابخانه کنگره به گروههای بسیاری خدمت میکند. نخستین گروه، اعضای کنگره هستند که به آنها بهوسیله خدمات پژوهشی کنگره (سی آر اس) که در ۱۹۷۰ جایگزین خدمات مرجع مجلس شد خدمت میشود. خدمات پژوهشی کنگره با حدود ۸۵۰ کارمند، سالانه تقریبا ۵۰۰ هزار درخواست اطلاعاتی، پژوهشی و تحلیلی از اعضا و کمیتههای کنگره دریافت میکند.
گروه خاص دیگر، شهروندان نابینا و معلول جسمی هستند. خدمات کتابخانه ملی به نابینایان و معلولان جسمی، از برنامههای رایگان کتابخانه ملی است. کتابخانه، کتابهای بریل و ضبطشده را برای هر کس که نتواند کتاب چاپی بخواند، تامین میکند. این خدمت که سال ۱۹۳۱ ارائه شد، در ۱۹۹۱ از طریق شبکهای مرکب از ۱۶۰ کتابخانه منطقهای و محلی، به حدود ۷۶۰ هزار خواننده، بیش از ۲۰ میلیون کتاب ضبطشده و بریل ارائه کرد. جامعه هنری و پدیدآورندگان آمریکا، شامل هنرمندان، نویسندگان، مصنفان و ناشران، از خدمات اداره حق مولف استفاده میکنند. این نهاد در کتابخانه کنگره سال ۱۹۹۱، ۶۶۰ هزار درخواست حق مولف را ثبت کرده است.
داوری اردکانی: یگانگی دین و فلسفه و عقل و ایمان یک داعیه و شعار صرف نیست/اختلاف دین و فلسفه فقط در زبان است
این روزنامه در صفحه «اندیشه» یادداشت «چیستی علمکلام و فلسفه اسلامی معاصر» به قلم رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم را منتشر ساخته و درباره اندیشه اسلامی و وضع حاضر نوشته است:
«آیا فلسفه اسلامی قرابتی بیش از سایر فلسفهها با علم کلام دارد؟ معمولا فلسفه یونانی و حتی فلسفه جدید را که به علم کلام شباهتها دارد به کلام نزدیک نمیدانند اما در مورد فلسفه قرون وسطی و فلسفه اسلامی قضیه صورت دیگری دارد. در ابتدای تاریخ فلسفه اسلامی، این پرسش مطرح شده است که دین و فلسفه با هم چه نسبتی دارند و پاسخ این بوده است که این دو یکی هستند و اگر اختلافی دارند، اختلاف در زبان است که یکی زبان برهان دارد که خواص آن را میفهمند و دیگری زبان خطابت و دلالت میگشاید تا عامه مردم آن را دریابند. در زمان ما فهم این سخن که دین عین فلسفه است، دشوار مینماید و گاهی این سوءظن اظهار میشود که فیلسوفان گذشته میخواستهاند از این حرف مأمنی برای خود بسازند تا از مخالفت علمای دین مصون بمانند. این سخنان اگر از دهان ناآشنایان به فلسفه بیرون آید، باید شنید و نادرست بودنشان را نشان داد اما وقتی اهل فلسفه چنین سخنانی بگویند چه باید کرد که گفتهشان نشانه ضعف و فقر فلسفه است. اگر کسی در سیر فلسفه اسلامی نظر کند در مییابد یگانگی دین و فلسفه و عقل و ایمان یک داعیه و شعار صرف نبوده است. فعلا به این معنی نمیپردازیم.
در عصر حاضر تحول دیگری در فلسفه اسلامی روی داده است. متقدمان و امثال فارابی فلسفه را با دین تطبیق میکردند و البته در این تطبیق لازم بود دین را تفسیر و در بعضی موارد مطالب دینی را تاویل کنند. در عصر کنونی از دین و فلسفه باید دفاع کرد زیرا این دو هرکدام به نحوی مورد تعرض قرار گرفتهاند. اتهام فلسفه این است که به هیچ کار نمیآید. دین را هم امری متعلق به گذشته میخوانند. در این وضع فیلسوف اسلامی معاصر چه میتواند بکند؟ شاید برای رسیدن به پاسخ این پرسش بهتر باشد در کارنامه آقای مطهری نظر کنیم. ایشان استاد فلسفه بوده و کتابهای اشارات و شفا و اسفار و شرح منظومه سبزواری را تدریس میکرده است اما علاوهبر این درباره علم و ایمان و فطرت و جامعه و تاریخ و مارکسیسم و ناسیونالیسم و حقوق زن و هنر و سینما و سیاست و… کتاب و مقاله نوشته است. همه فیلسوفان زمان ما میتوانند در این مباحث وارد شوند و شاید این ورود نوعی ضرورت باشد اما فیلسوف اسلامی معاصر یا لااقل فیلسوف موردنظر ما طوری وارد شده و راهی را برگزیده است که به مقصد اثبات سازگاری دین با همه ارزشهای مقبول جامعه بشری برسد. این وظیفه را یک فیلسوف مومن به دیانت انجام میدهد. آیا میتوان گفت این فیلسوف از قلمروی فلسفه به وادی علم کلام وارد شده و شایسته عنوان متکلم است؟ به هر حال اگر او را متکلم هم بدانیم، ماهیت این کلام با کلام سابق تفاوت دارد. پرسش این است که این کلام جدید چیست؟»
خودرو حریم خصوصی است یا عمومی؟
روزنامه فرهیختگان در صفحه ۱۳ و به بهانه اظهارات سردار سعید منتظرالمهدی، سخنگوی نیروی انتظامی در سومین نشست خبری در مورد حریم خصوصی، گزارش مطهره واعظیپور از حرف ها و نظرات گوناگون پیرامون حریم خصوصی را منتشر ساخته و آورده است:
«خودرو حریم خصوصی است یا عمومی؟ آیا ماموران گشت حق بازرسی صندوق و داشبورد خودروها را دارند؟ شاید در اینباره کمی اختلافنظر وجود داشته باشد.
سردار سعید منتظرالمهدی، سخنگوی نیروی انتظامی در سومین نشست خبری در مورد اینکه آیا خودرو حریم خصوصی محسوب میشود یا خیر، گفت: «چنانچه خودرویی دور از انظار و خارج شهر باشد داخل آن بهعنوان حریم خصوصی محسوب میشود، اما در شهر جزء حریم خصوصی به حساب نمیآید.»
از سوی دیگر هادی صادقی، معاون قوه قضائیه در گذشته در مورد اینکه خودرو حریم خصوصی است گفته بود: «آن بخشی از خودرو که نمایان است و در معابر دیده میشود جزء حریم عمومی محسوب میشود، اما آن بخشهایی که خود به خود مخفی است، مثل داشبورد یا صندوق عقب حریم خصوصی محسوب میشود و پلیس یا همکاران قضایی اگر تخلفی مشهود و مشاهده پذیر نبود، نباید تجسس کنند.»
نعمت احمدی، حقوقدان نیز نظر دیگری دارد. او معتقد است: «خودرو حریم خصوصی است و حد و مرز ندارد؛ اینکه بخواهیم قسمتی از آن را حریم خصوصی بدانیم و مابقی را عمومی درست نیست. در کل خودرو چهار دیواری محسوب میشود و حریم خصوصی شخص است.»
او با بیان اینکه خودرو در قانون حرز محسوب میشود، عنوان میکند: «جایی که فرد در آن احساس امنیت کند حرز است؛ به همین دلیل خودرو چهار دیواری یا همان حریم خصوصی افراد است که برای ورود به آن باید حکم قضایی داشت و ورود به آن بدون داشتن حکم ممنوع است.»
احمدی با اشاره به اینکه در قانون آمده است در صورت مشاهده جرم مشهود اجازه برخورد با فرد وجود دارد، افزود: «متاسفانه این بند قانونی ممکن است به روزنهای برای زیر پاگذاشتن اصل قانون بدل شود.»
او بر این باور است که «ایست بازرسیها نیز نمیتوانند با یک دستور قضایی تمام خودروها را بازرسی کنند. هر دستور قضایی برای یک خودرو و با پلاک مشخص است.»
احمدی افزود: «در صورتی که جرم مشهودی رخ ندهد پلیس، ضابط قضایی و هیچ فردی اجازه بازرسی از خودرو را ندارد.»
در صفحه «اندیشه» به این اخبار کوتاه پرداخته شده است:
کاربرد الگوهای انسانشناسی در مطالعه قرآن
نشست «کاربرد الگوهای انسانشناسی در مطالعه قرآن کریم» با حضور احمد پاکتچی، حسین مطیع، فرهنگ مهروش و سیدحسن میرحسینی ۸ و ۹ شهریور از ساعت ۹ تا ۱۳ در محل سالن حکمت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی واقع در بزرگراه کردستان نبش خیابان ۶۴ غربی برگزار میشود.
نامههای هایدگر به همسرش تجدید چاپ شد
کتاب «نازنین من» شامل نامههای مارتین هایدگر، فیلسوف برجسته قرن بیستم به همسرش الفریده، پس از انتشار در سال ۱۳۸۶ به نوبت چاپ دوم رسید. این کتاب را مهشید میرمعزی ترجمه کرده است. این نامهها توسط گرترود هایدگر نوه پسری مارتین و الفریده که فرزند نخستین پسر و نوه مورد علاقه الفریده بوده است، بنا به وصیت الفریده و با نظارت او طبقهبندی و برای انتشار آماده شده است. با وجود اینکه نامههای هایدگر به همسرش شامل بیش از هزار قطعه میشود اما این کتاب درنهایت تنها بخشی گزیده از آنها که رضایت خانواده و همسر وی را برای انتشار در اختیار داشته است، شامل میشود. دلیل نامگذاری کتاب، این بوده که هایدگر معمولا همسر خود را «نازنین من» خطاب میکرده است.
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «فرهیختگان» را مرور کرده است: «هابرماس و چالرز تیلور تواناییهای خود را برای بررسی مشکلات جهان معاصر با درکی نافذ از تشکلهای فردی و اجتماعی همگرا کردهاند/رئیس کتابخانه کنگره آمریکا: نوشتههای چالرز تیلور، وسعت و عمق متافیزیک، فرهنگ مدرن، سلوک بشر و جایگاه دین در عصر سکولار را آشکار میکند»، «جایزه کلوگ به چهرههایی می رسد که عمر خود را وقف دانشی کردهاند که کمیته نوبل برای آن جایزهای در نظر نگرفته است»، «داوری اردکانی: یگانگی دین و فلسفه و عقل و ایمان یک داعیه و شعار صرف نیست/اختلاف دین و فلسفه فقط در زبان است» و « خودرو حریم خصوصی است یا عمومی؟»مرور مطبوعات/ دوشنبه ۲۶ مرداد / روزنامه فرهیختگان