موسیقی «جمعه ایرانیِ» «لاریجانی و ضرغامی» نامناسب بود، «سرافراز» برنامه را تعطیل کرد

«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه « رسالت » را مرور کرده است: «تفکیک میان اسلام واقعی و داعش در غرب سخت است/دولت بلژیک مصمم است چهره خود در میزبانی از ادیان مختلف را حفظ کند/هوشیاری شیعیان بلژیک و توسل به قانون، مانع از ایجاد تنش قومی و قبیله ای شده است»، «خبرگزاری بسیج و روزنامه رسالت، متولیان برخورد با آنچه «رسانه‌های اسلام ‌ستیز» خواندند را به بی تفاوتی‌ای معنی دار متهم کردند»، «رئیس جدید سازمان صداوسیما به بهانه موسیقی نامناسب، برنامه ۱۳ ساله و مفرح «جمعه ایرانی» را تعطیل کرد» و «سمینارها و تحلیل های کارشناسانه بسیار، کمترین اثری در دوری مردم از ماهواره نداشته است/برنامه سازی که رگ حنجره اش برای ناموس، نزدیک به پاره شدن است، خود چشم هرزگی هایی به نام هنرمند دارد/فرهنگ و هنری که در سینما وتئاتر شاهدیم نه تنها اسلامی نیست بلکه هنری هم نیست/ نظرسنجی های صداوسیما بهتر از هر کس می داند که تعداد مخاطبین تلویزیون چند نفر است»

تفکیک میان اسلام واقعی و داعش در غرب سخت است/در بلژیک تمام ادیان در کنار هم زندگی می کنند و دولت نیز مصمم به حفظ این چهره از خود است/هوشیاری شیعیان بلژیک و توسل به قانون، مانع از ایجاد تنش قومی و قبیله ای شد
روزنامه رسالت در گزارشی با عنوان «تفکیک میان اسلام واقعی و داعش در غرب سخت است»، به چهل و نهمین جلسه سینما روایت با موضوع فیلم مستند «ققنوس» پرداخته است. در این گزارش سخنان کارگردان و یکی از منتقدین اینچنین روایت شده اند:
جمشید بیات ترک، کارگردان فیلم:
– این مستند با موضوع مقایسه اسلام تکفیری‌ و اسلام واقعی ساخته شده است و به ترور و شهادت یک روحانی بلژیکی مغربی ‌الاصل شیعه در مسجدی در بروکسل و نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت نیروهای تندروی تکفیری همچون داعش می پردازد.
– حجت الاسلام شیخ عبدالله دحدوح در کشور بلژیک به دنیا آمد. وی که مغربی الاصل بود تحت تأثیر معارف اهل بیت علیهم السلام به مذهب تشیع گروید و به علت علاقه شدید به اسلام و فرهنگ اهل بیت (ع) در سال ۱۳۵۹ برای تحصیل علوم حوزوی وارد حوزه علمیه قم شد. وی پس از طی یک مرحله تحصیل و کسب نخستین مبانی و معارف اسلامی، جهت تبلیغ مسائل اسلامی به کشورش بلژیک بازگشت و در کنار فعالیت های خود، مدرک کارشناسی علوم طبیعی را نیز از دانشگاه های بلژیک دریافت کرد.
– عمران که رهبر سازمان شریعت بلژیک است به خاطر تهدیدهایی که در جامعه بلژیک داشته است در حال حاضر در زندان به سر می برد. او بارها عنوان کرده است که باید نماد بت پرستی را در بلژیک پایین بریزیم. او صحبت هایی انجام می دهد که به بحث ما در فیلم کمک می کند. او در جایی رسماً به مسیحی ها و اروپایی ها اعلام می کند که باید از اینجا بروید. این فرد در سال ۲۰۱۴ به طور آزادانه در بلژیک فعالیت داشته و اعلام می کرده که ادیان دیگر باید از بین بروند. در مورد این فرد فیلم های زیادی ساختند. ما در ادامه کارمان متوجه شدیم که بسیار قبل تر از اینکه داعش مطرح شود پرچم داعش دیده می شود.
– برخی از تصاویر در سال ۲۰۱۰ گرفته شده، درست زمانی که در سوریه و دیگر کشورهای خاورمیانه داعش مطرح نبود و وجود نداشت. از دیگر نکاتی که در فیلم وجود دارد این است که ما متوجه می شویم نزدیک به ۲۰۰۰ جنگجوی داعشی که در سوریه وجود دارد، اروپایی هستند. آنها یا والدینی اروپایی داشتند یا نسل دوم مهاجرین هستند. از این تعداد ۵۰۰ نفر داعشی از کشور بلژیک هستند. وزیر کشور بلژیک بر سر صحنه شهادت دحدوح اعلام کرد که ما اقدام تروریستی به وجود آمده را محکوم می کنیم.
– از آنجایی که بلژیک کشوری است که تمام ادیان در کنار هم زندگی می کنند این رفتارها نیز به دلیل این می تواند باشد که چهره خود را حفظ کنند. یکی از نکات جالب این است که بر خلاف اینکه همواره بعد از رخ دادن چنین اتفاقاتی تنش های قومی و قبیله ای به وجود می آید و تمام افراد در انتظار نوع برخورد شیعیان بودند، اما آنها تصمیم می گیرند به صورت قانونی و به دور از تشنج، این مسئله را پیگیری کنند.
– از آنجایی که تهیه کننده این مستند، خود تحقیقات گسترده ای در باره مسلمان ها و شیعه ها در اروپا داشته، بلافاصله بعد از این اتفاق و شهادت شیخ عبدالله دحدوح به بلژیک رفیتم تا ببینیم که این رخداد آیا ارزش مستندسازی دارد یا خیر؟ در مجموع سه سفر به آنجا داشتیم و از تصاویری که از دوربین های ضبط شده نیز به دستمان رسید، در مستند استفاده کردیم. او با سفری که به ایران انجام می دهد به امام رضا (ع) علاقه مند می شود. او در سفر به ایران عاشق اهل بیت (ع) شد و ارادت عجیبی به امام رضا (ع) پیدا کرد. اما این فرد سنی که بعد شیعه شد، در نهایت روحانی و امروز نیز شهید شده است، توانست توجه جوان تر ها را به خود جلب کند و این نکته بسیار مهمی بود. جوان ها بدون دحدوح، سرگردان بودند. شهیدی که رفتنش جوان تر ها را سرگردان کرد.

عباس کریمی، منتقد و کارشناس سینما:
– بهتر است که ابتدا از نام فیلم شروع کنیم. فکر می کنم که اسم فیلم بسیار درست انتخاب شده است. روحانیانی که سوژه اصلی فیلم هستند در آتش می سوزند و به شهادت می رسند. در پایان هفت هزار نفری را که مشاهده می کنیم برای اعتراض آمده اند، گویا از تفکر این شهید پیروی می کنند.
– ما با یک مستند پرتره روبه رو هستیم که محور اصلی فیلم قرار دارد و با افراد دیگر متفاوت است.دلایل این تفاوت عبارت است از اینکه روحانی شهید ابتدا اهل تسنن بوده و بعد شیعه شده است، اولین روحانی بوده که به زبان بلژیکی تسلط داشته و با جوان ترها ارتباط خوبی داشته است. در حقیقت اولین روحانی بلژیکی زبان، به شهادت رسیده که توانسته توجه افراد بسیاری را به خود و دین اسلام جلب کند….
– کارهایی که توسط گروهک های تروریستی در منطقه انجام می شود باعث تخریب چهره مسلمان ها در جهان شده است. ما به عنوان یک ایرانی و مسلمان به راحتی این تفکیک را بین خودمان و آنها انجام می دهیم، اما در سایر کشورها و دیگر مردم جهان، این گونه نیست. ساختن چنین فیلم هایی که مرز بین حق و باطل را به تصویر می کشند بسیار لازم است و امیدوارم برای ساخت آثاری از این دست، برنامه های بلندمدتی نیز وجود داشته باشد.

خبرگزاری بسیج و روزنامه رسالت، متولیان برخورد با آنچه «رسانه‌های اسلام ‌ستیز» خواندند را به بی تفاوتی‌ای معنی دار متهم کردند
رسالت در ستون «تحلیل رویدادها» و در خبری با عنوان «بی توجهی مسئولین فرهنگی!»، به آنچه «چراغ سبز مسئولین فرهنگی همراه با عدم واکنش دستگاه‌های نظارتی به تهاجم فرهنگی» نامیده، انتقاد کرده و به بهانه چاپ یادداشتی در خصوص زنان کنسرت گذار، به سیدمحمدخاتمی و دولت اصلاحات حمله کرده است.
این روزنامه از قول خبرگزاری بسیج نوشته است: « سعید برآبادی در روزنامه‌ غربگرا و قبح شکن شرق نوشت: «موسیقی در ایران به همان اندازه که نام‌های بزرگ مردانه‌ای دارد، وامدار زنانی است که نواهای سرزمین خود را سینه ‌به ‌سینه از دوران‌های مختلف تا به امروز به دوش کشیده‌اند و مانع از فراموشی ملودی‌های فارسی شده‌اند.
از این منظر جای تعجب ندارد که امروز نیز بسیاری از خواننده‌های زن موسیقی ایران، دستگاه‌های سنتی را به دیگر فضاها و رنگ ‌آمیزی‌های موسیقایی ترجیح می‌دهند، به شهادت فهرست بلندبالایی از خوانندگان زنی که درحال‌حاضر در ایران به‌کار موسیقی خود مشغول اند و با برگزاری کنسرت‌های ویژه بانوان، این فضا را زنده نگه می‌دارند. نام‌هایی چون سیمین غانم، پری زنگنه، ارکیده حاجی وندی، هنگامه اخوان، پری ملکی، شهلا میلانی، نسرین ناصحی، هایده کیشی‌ پور، پریچهر خلوتی و… تنها تعداد انگشت‌ شماری از فهرست نزدیک به صد خواننده و موزیسین زن ایرانی است که هرکدام به فراخور بخشی که در آن فعالند، با برگزاری کنسرت‌ها، حضور در جشنواره‌ها و… در حال شکل ‌دادن داستان زنان موسیقی‌ دان ایرانی در روزهای بعد از انقلاب هستند.» در حالی که متولیان برخورد قانونی با رسانه‌های اسلام ‌ستیز در بی ‌تفاوتی معنی داری به سر می ‌برند حوادث دوران خاتمی در حوزه فرهنگ، یک‌ به یک در حال تکرار است.»

رئیس جدید سازمان صداوسیما به بهانه موسیقی نامناسب، برنامه ۱۳ ساله و مفرح «جمعه ایرانی» را تعطیل کرد
این روزنامه در صفحه «هنری» به انعکاس گفتگوی منوچهر آذری با خبرگزاری فارس پرداخته و ذیل عنوان «آیا از قله به دره افتاده ایم؟» در خصوص قطع تولید و پخش برنامه رادیویی «جمعه ایرانی» توضیحات و پرسش هایی را مطرح نموده است. وی گفته است:
– تا قبل از شروع سال جدید و به مدت سیزده سال مشغول ضبط و پخش برنامه «جمعه ایرانی» بودیم، اما به یکباره و با حضور ریاست جدید سازمان صدا و سیما این برنامه متوقف شد.
– آن طور که شنیدم آقای سرافراز دستور قطع این برنامه را دادند ‌و دلیل هم این بوده است که ما در جمعه ایرانی از موسیقی ‌های مناسب استفاده نمی کنیم. ضمن اینکه تا به حال حتی ما را صدا نکردند و نگفتند که درباره متوقف شدن برنامه ‌تان صحبت کنیم!
– گروه برنامه ساز جمعه ایرانی حدود شصت نفر بودند و هر کدام بدون اغراق از جان و دل برای به نتیجه رسیدن این برنامه زحمات بسیاری کشیدند.
– فقط این را شنیدیم که گفتند می ‌بایست روال برنامه را تغییر دهید و از آنجایی که جمعه ایرانی با این روالی که تا کنون داشته، هویت گرفته است، ما نتوانستیم روال برنامه را تغییری دهیم.
– همین گروه حدود ۱۲ سال در دوره ریاست آقای ضرغامی به طور هفتگی جمعه ایرانی را اجرا می ‌کردند و حتی ایشان لقب قله طنز را به جمعه ایرانی داده بودند،‌ حالا سئوالی دارم و آن این است که الآن چه اتفاقی افتاده که ما در دره طنز افتادیم؟!
– جمعه ایرانی از جمله برنامه‌های پرمخاطب رادیو در این سال ها بود و از زمانی که پخش آن متوقف شده است، مخاطبین مدام سراغ این برنامه را از من و سایر بچه ‌ها می ‌گیرند.
– یکی از دلایلی که مردم این برنامه را دوست داشتند،‌ درونمایه شاد آن بود که با آن به خوبی ارتباط گرفته بودند.

سمینارها و تحلیل های کارشناسانه بسیار، کمترین اثری در دوری مردم از ماهواره نداشته است/برنامه سازی که رگ حنجره اش برای ناموس، نزدیک به پاره شدن است، خود چشم هرزگی هایی به نام هنرمند دارد/فرهنگ و هنری که در سینما وتئاتر شاهدیم نه تنها اسلامی نیست بلکه هنری هم نیست/ نظرسنجی های صداوسیما بهتر از هر کس می داند که تعداد مخاطبین تلویزیون چند نفر است
رسالت در صفحه «هنری»، گزارش مسعود سمیعی در خصوص پوسترهای نصب شده در سطح تهران با موضوع تقبیح استفاده از ماهواره را روایت کرده و آورده است:
«اخیراً پوستری با قد و قامت رنگی و بزرگ، بر در و دیوار مکان های شلوغ رؤیت می شود که در آن ماهواره های خارج را بررسی دشمن شناسانه نموده است. در این پوستر بزرگ با عکس های مختلف رنگی و سرجمع، این نتیجه گرفته شده است که هدف غایی شبکه های دشمن، ایجاد اختلاف و پراکندگی و ناراضی تراشی است. طبعاً با دیدن این پوستر لازم است که از این پس به ماهواره ها نگاه نشود. البته در این زمینه بسیار سمینارها و تحلیل های کارشناسانه صورت پذیرفته است. ولی طبق گزارش های مکتوب در جراید، کمترین اثری نداشته است. یعنی اثری جز هزینه کردهای بسیار، نداشته است و ماهواره های دیروز شهر، تا روستاهای دور افتاده سر ک کشیده است و مهم ترین عامل آن را هم می توان با یک احتساب، خود سازمان صدا و سیما برشمرد.
یک تحلیل ساده می گوید هیچ چیز در خلأ واقع نمی شود. مثلاً ما ی مردم، آمدیم و تصمیم گرفتیم که دیگر ماهواره نبینیم؛ چه ببینیم؟ تلویزیون خودمان را؟ آیا همین تلویزیون خودمان که سه دهه و اندی است در حال تولید است و در نظرسنجی هایش بهتر از همه کس می داند که تعداد مخاطیبنش چند نفر است، در صدد برآمده که سر سوزنی به خودش بزند و جوالدوزی هم به مردم. آیا یکی از این مدیران، پاره ای از سریال های هزار قسمتی! را دیده است و از نگاه مردمی که فقط قصد دارند در مقابل تلویزیون سرگرم شوند، نشسته است تا ببیند یک خط در میان، عده ای از شخصیت های نمایش چنان انسان های پاک و اهل حقیقت و شجاع و پر از اخلاق را مشاهده می کنند که واقعاً در هیچ جای جهان یافت نمی شوند، موجوداتی که از جهت شغل و کار و درآمد عمدتاً کارمندند، اما منزلشان و ویلایشان و اتومبیلشان و اثاث خانه شان آن گونه است که همواره مردم را به اشتباه می اندازد. زیرا می بینند همان کسی که همسایه شان است و یکی از این مشاغل را نیز دارند، از هیچ یک از مزایای دیده شده در فیلم برخوردار نیستند، نه تنها برخوردار نیستند بلکه خود بینندگان که ممکن است احتمالاً کارمندی هستند مانند شخصیت فیلم، لیکن به سختی نان خود را درمی آورند.
به همین دلیل تا زنگ درخواست بازیگر به صدا درمی آید صدها نفر صف می کشند و پس از مدتی خودشان شاهد و گواه خواهند بود آن کس که رگ حنجره اش برای ناموس، نزدیک به پاره شدن است، خودش چه چشم هرزگی ها را به نام هنرمند دارد. لذا خود و خانواده اش به خوبی می فهمند که قرار نیست آنچه را که فیلمنامه نویس در فیلم می نویسد و یا کارگردان می سازد و هنرپیشه بازی
می کند، همان چیزی باشد که در فیلمنامه و به جهت تصویب آبکی! که دیگر اظهر من الشمس است، باور کرد. یعنی باور
می شود که باید برای مردم فیلم بازی کرد، هر چند که مردم هم دیگر باوری ندارند.این فرهنگ وهنری را که در سینما وتئاتر شاهدیم مطلقاً نه تنها اسلامی نیست بلکه حتی هنری هم نیست که بتواند مردم را مشغول سازد. یکی از بیشترین مروج فسادهای اجتماعی و به صورت پراکنده لیکن فرهنگ ساز، اماکن ‏مختلف فیلم و تئاتر و آموزشگاه ها هستند. خصوصاً اینکه بحمدالله تئاتر هم از قافله خصوصی سازی عقب نمانده است. حالا باید سرمایه گذار خصوصی را ببیند که چه کسی است؟ چه نمایشی را به اجرا درنیاورد؟ و چه مضمون هایی را نشان می دهند و تا چه میزان به فرهنگ اسلامی پایبندند؟ البته این پیش کش… فرهنگی را ترویج می نمایند که بهترین نوعش در خیابانی است در فرانسه که … ‏دیگر دیالوگ وزین واستعاری در نمایش ها موجود نیست.
مطلعید که اکنون، نمایش هایی در تهران اجرا می شود که به آن تئاتر آزاد! می گویند و عمدتاً تئاتری مردانه است زیرا هیچ کس جرأت نمی کند که با زن و فرزند خود به دیدن این نمایش ها برود. تئاترهای حرفه ای و تماماً هنری ما دارد از جهت کاربرد کلام به سرعت به آنان نزدیک می شود. خلاصه اگر توریستی باشی و بخواهی گشت و گذاری را در عرصه سینمای کشور داشته باشی که به آن یک نظام و فرهنگ مذهبی می گویند، خواهی دید که مطلق همه به عالی ترین مقطع پست مدرن رسیده اند که نه متکی بر مضمون هستند و نه ساختار. از سویی دیگر موضوع مظلومیت زن! که خود زنان هم می نویسند: آقایان دیگر بس است و دیگر این همه از مظلومیت ما ننویسید! از مظلومیت زن که می نویسند فقط یک قصه و یک شخصیت دارند و آن هم این پرسش که چرا مثلاً من زن که طبق سنت، شوهر دارم، اگر از مردی خوشم آمد، آیا این آزادی را داشته باشم که با او هم رابطه برقرار کنم؟! آخر این هم شد آزادی؟ و از جنس دیالوگ ها هم که گفته شد و البته سر و کله این نوع مسائل به شهرستان ها هم کشیده شده است.نکته دیگر اینکه وقتی ما می نویسیم که از قدیم الایام نوشته اند که تئاتر باید تولید اندیشه نماید و فلسفه را تلنگر بزند، در پاسخ می گویند که تو مرتجع هستی. اخیرا و ظاهراً، حرف زدن با ما را هم تحریم نموده اند. سرجمع اگر قانونی باشد، باید ضربه زدن به نظام را پیگیری نماید.»

دیگر عناوین منتشر شده در روزنامه امروز، از این قرار است:

مقاله «ارزیابی تطبیقی تعزیه و پرفورمنس»، به قلم: دکتر حامد سقائیان – علی عسکر علیزاده مقدم

سیدجواد جعفری، مدیرعامل بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع):ایران به احترام امام رضا(ع) در دهه کرامت بر می‌خیزد

رئیس سازمان اوقاف در سفر به عراق اعلام کرد: آمادگی همکاری در حوزه وقف وبقاع متبرک

آیت الله اراکی، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در گفتگو با شبکه تلویزیونی المیادین: روش های مبارزه استکبار با جهان اسلام تغییر یافته است

سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران برگزار می‌کند؛ رقابت چهار هزار مؤذن و مکبر نوجوان در جشنواره بچه‌های محراب

همزمان با نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم ‹محمد(ص) پیامبر صلح» برگزار می‌شود: مسابقه فیلم‌های کوتاه موبایلی با موضوع تعالیم پیامبر اسلام در جامعه امروز

اصابت موشک های یمن به قلب پایگاه‌های سعودی

گزارش «همپیمانی رسمی تل آویو و ریاض»/تنظیم کننده: حسین یاری

خروج اجباری پادشاه سعودی از فرانسه

سفیر سابق آمریکا در عربستان: ریاض راهبرد ندارد؛ فقط علیه تهران است

دبیرکل جنبش انصارالله یمن :دشمنان مردم یمن محکوم به شکست هستند

اردوغان: پوتین از اسد ناامید شده است!

اوباما دستور حمله به ارتش سوریه در حمایت از شورشیان را صادر کرد

ارتش نیجریه ۱۷۸ گروگان اسیر بوکو حرام را آزاد کرد

«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه « رسالت » را مرور کرده است: «تفکیک میان اسلام واقعی و داعش در غرب سخت است/دولت بلژیک مصمم است چهره خود در میزبانی از ادیان مختلف را حفظ کند/هوشیاری شیعیان بلژیک و توسل به قانون، مانع از ایجاد تنش قومی و قبیله ای شده است»، «خبرگزاری بسیج و روزنامه رسالت، متولیان برخورد با آنچه «رسانه‌های اسلام ‌ستیز» خواندند را به بی تفاوتی‌ای معنی دار متهم کردند»، «رئیس جدید سازمان صداوسیما به بهانه موسیقی نامناسب، برنامه ۱۳ ساله و مفرح «جمعه ایرانی» را تعطیل کرد» و «سمینارها و تحلیل های کارشناسانه بسیار، کمترین اثری در دوری مردم از ماهواره نداشته است/برنامه سازی که رگ حنجره اش برای ناموس، نزدیک به پاره شدن است، خود چشم هرزگی هایی به نام هنرمند دارد/فرهنگ و هنری که در سینما وتئاتر شاهدیم نه تنها اسلامی نیست بلکه هنری هم نیست/ نظرسنجی های صداوسیما بهتر از هر کس می داند که تعداد مخاطبین تلویزیون چند نفر است»مرور مطبوعات/ ‌‌سه‌شنبه‌ ۱۳ مرداد/ روزنامه رسالت

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.