گاردین: تعداد زیادی از قربانیان تروریسم، مسلمانانی هستند که توسط همدینیهایشان کشته میشوند
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه « شرق » را مرور کرده است: «ملت باید برای مواجهه و مقابله در میادین جنگ نرم آماده باشد»، «طلبه ها! خو بگیرید به اینکه آرام، منطقی و روشن سخن بگوید/در مؤسساتی که بخواهد با روح اسلام اداره شود، تبادل نظر منطقی، روشنگر و سازنده از اساسیترین بخش ها است»، «اولین مسئله رهایی انسان از بردگی و بندگی طبیعت است»، «اگر ورزشگاهها مناسب ساخته شده بودند یا می شد آنها را به نحوی ساماندهی کرد، با حضور بانوان مشکلی نبود»، «امضای توافق نامه بین واتیکان و فلسطین هم اسراییل را ناراحت کرد»، «مقتدی صدر خطاب به ابوبکر البغدادی: کار تو و حامیانت را با شمشیر و سلاح فیصله میدهیم» و «گاردین: تعداد زیادی از قربانیان تروریسم، مسلمانانی هستند که توسط همدینیهایشان کشته میشوند»
شرق در صفحه نخست به سخنان رهبری در دیدار با خانواده شهدای هفتم تیر پرداخته و عنوان «ملت ایران مدیون شهدا و خانواده شهدا هستند» را برگزیده است. در این خبر از قول ایشان آمده است:
– امروز کشور نیازمند عزم راسخ و شناخت دشمن و آمادگی برای مواجهه با دشمن در عرصه جنگ نرم اعم از عرصههای فرهنگ، سیاست و زندگی اجتماعی است و کسانی که تلاش دارند چهره هیولایی دشمن خبیث را با بزککردن رسانهای بپوشانند، مخالف مصالح ملت هستند.
– یکی از برکات انقلاب بازتولید معارف اساسی اسلامی و تحقق عینی آن در جامعه است.
– بعد از ماجرای هفتم تیر، امام بزرگوار(ره) با بهرهگیری مناسب از این حادثه، انقلاب اسلامی را که در حال منحرفشدن از مسیر اصلی خود بود، نجات و جریان اصیل انقلاب را در مقابل دیدگان ملت قرار داد.
– ملت باید با شناخت عمق دشمنی دشمن برای مواجهه و مقابله در میادین جنگ نرم، از جمله عرصه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آماده باشد.
– کسانی که میخواهند دشمنی خباثتآلود آمریکا و برخی دنبالهروهای آن را با بزک تبلیغاتی و رسانهای بپوشانند، در واقع به ملت و کشور خیانت میکنند.
– ملت ایران مدیون شهدا و خانوادههای شهدا هستند و کسانی که این واقعیت را انکار میکنند، بیگانه با مصالح ملت و در واقع اجنبی هستند، اگرچه شناسنامه ایرانی داشته باشند.
روزنامه شرق که امروز و به مناسبت سالگرد انفجار حزب جمهوری اسلامی و شهادت دکتر بهشتی و یارانش، ویژه نامه شانزده صفحه ای با نام «نیمه پنهان بهشتی» منتشر نموده، در صفحه اول روزنامه نیز تصویری از گفتگو با دو فرزند وی را منتشر نموده است؛ دکتر محمدرضا و دکتر علیرضا حسینی بهشتی.
طلبه ها، خو بگیرید به اینکه آرام، منطقی و روشن سخن بگوید/در مؤسساتی که بخواهد با روح اسلام اداره شود، تبادل نظر منطقی، روشنگر و سازنده از اساسیترین بخش ها است
علی اکبر گلقندشتی در یادداشتی با عنوان «روش مواجهه با اندیشه مخالف»، به بیان اختلاف فکری شهید بهشتی با «یکی از نام آشنایان حوزه دین» در خصوص دکتر شریعتی پرداخته است. در این یادداشت آمده است:
«بیان نظریه جدید در علم و واکنش متخصصان به آن، از بدیهیترین اتفاقهای تاریخ علم و البته از مهمترین عوامل عمیقشدن نظریههای علمی است. این قاعده در تمام حوزههای اندیشه، یکنواخت عمل میکند و تفاوتی بین علوم دینی و غیردینی ندارد. در علوم دینی نیز نظریههای جدید درکلام، فلسفه، فقه، اصول و تفسیر مطرح شده است و عالمان اسلامی به دلیل اثرگذاری اندیشههای جدید بر باورها و اعمال دینی مردم، خود را موظف میدانستند اندیشههای جدید را نقد و بررسی کنند. همچنین در تاریخ علم روشهایی برای نقد و بررسی اندیشههای جدید کشف شده است.
منطق ارسطویی یا منطق جدید از جمله این روشها هستند، ولی به تنهایی برای یک نقد تأثیرگذار کفایت نمیکند. روشهای عمومی دیگری با نام «تفکر نقدی» وجود دارد و لازم است «تفکر نقدی» در بررسی اندیشهها رعایت شود. رعایتنکردن این روشها، باعث واکنش مخالف یا همراهی بدون دلیل با اندیشههای جدید میشود.
از مهمترین اندیشههای مطرحشده در علوم و معارف اسلامی اندیشههای دکتر علی شریعتی است. در واکنش به نظریات شریعتی، یکی از استادان مدرسه علمیه منتظریه قم، در پایان درس «نهایه» خود، سه مسئله خاتمیت وحی و نقش انبیا، امامت و معاد را در نوشتههای دکتر علی شریعتی ذکر و آنها را خلاف اعتقادات اسلام و تشیع میداند.
او از سایر استادان مدرسه حقانی میخواهد در مخالفت با شریعتی به او کمک کنند. طلبههای جوان، برای درک درست یا نادرستی نقدها به استاد خود، شهید آیتالله دکتر بهشتی مراجعه میکنند. رعایت اصول و قواعد نقد باعث مخالفت شهید بهشتی با استاد مدرسه علمیه منتظریه میشود. شهید آیتالله دکتر بهشتی در اولین واکنش، اظهار نظر را به فرصت دیگری واگذار میکنند. به نظر ایشان شرط اول یک نقد علمی پرهیز از هیجان و آرامش در نقد و بررسی است: «یکی از اساسیترین بخشهای تعلیمی و تربیتی در همه جای دنیا، به ویژه در مؤسساتی که بخواهد با روح اسلام اداره شود، همین تبادل نظر منطقی روشنگرِ سازنده بیجنجال است. در حقیقت آنچه من امروز با شما در میان مینهم، عمل کردن به یکی دیگر از اصولی است که همیشه با شما در میان میگذاشتم، خو بگیرید به اینکه آرام، منطقی و روشن سخن بگوید. منظورم از آرام سخنگفتن این است که انسان همیشه مواظب حق باشد و حرف بزند، یعنی با تقوا سخن بگوید» (شریعتی جستوجوگری در مسیر شدن، ص ۳۷).
در نگاه شهید بهشتی واکنشهای هیجانی هم مطابق با اسلام نیست و هم به نتایج متضاد تبدیل میشود. در نگاه آیتالله دکتر بهشتی هدف نقد هدایت است. نباید در نقد به روشی اقدام کرد که هدف از یک بحث علمی را به ضد آن تبدیل کند. نکته دیگری که شهید بهشتی در نقد افکار دیگران به آن توجه داشتند، طرح آن نظریه در بین متخصصان است. به ویژه مباحث مربوط به دین که میتواند نتایج خطرناکی در پی داشته باشد: «بنده نه فقط در اینجا، بلکه هیچ وقت به این قبیل سؤالات دوستان و غیر دوستان پاسخ نخواهم داد. این مسئله اگر قابل بحث است در میان جمع رفقایی قابل بحث است که از نظر بلوغ علمی و فکری، بهخصوص در مباحث فلسفه متعالیه و حکمت متعالیه از یکسو و مباحث کتاب و سنت از سوی دیگر به حدی رسیده باشند که بتوانند از عهده بحث برآیند. رسیدگی به این نوع مسائل پیچیده، چه وقت جزء واجبات اولیه و نخستین یک مسلمان بوده که ما حالا خودمان را موظف به طرح آنها بدانیم؟» (همان ص۴۷)
«از مهمترین امور در تفکر نقدی این است که ناقد مدعا یا دلیل شخص را به صورت دقیق توضیح دهد.» (تفکر نقدی، مصطفی ملکیان، ص۹). در درسهای مراجع تقلید، توضیح نظری که قصد بررسی و نقد آن را دارند گاه چند روز طول میکشد. آیتالله دکتر بهشتی نیز درباره سخن دکتر شریعتی پنج احتمال میدهند و همه آن احتمالات را بررسی میکند. ایشان در ادامه نشان میدهد این احتمالها همسو با ختم نبوت است و دلیلی برای نادرستی سخن دکتر علی شریعتی نیست.
از کارهای مهم در تفکر نقدی، بررسی علت مخالفت با یک اندیشه است. از نگاه شهید بهشتی باید علت مخالفت اندیشهها با یکدیگر مشخص شود. ممکن است دو فکر در مبانی و اصول پایه با هم اختلاف داشته باشند، در این صورت باید در مورد مبنا با یکدیگر گفتوگو کرد. ممکن است کسی مبانی خود را مسلم و یقینی بپذیرد و با توجه به مبانی خود حکم به ارتداد یا ابطال اندیشه بدهد.
آیتالله دکتر بهشتی مخالفت حرفهای دکتر شریعتی با نظرات استاد محترمِ مخالف دکتر شریعتی را اختلاف مبانی میداند و خود آیتالله دکتر بهشتی نیز مبانی استاد محترم مخالف دکتر شریعتی را قبول ندارد: «اساسا باید توجه داشت که اصیلترین جهت نیاز به وحی که رکن برهان نبوت را تشکیل میدهد، این است که عقل با همه تکاملش کافی نیست که راه دقیق سعادت و آخرت را نشان بدهد. بنده اصلا در بحث نبوت این دلیل را نارسا و ضعیف اعلام کردم. ما بحث نبوت را به این شکل در قرآن سراغ نداریم؛ گرچه در سنت احیانا هست. باید سنت را بررسی کرد و دید استناد این سخن به صاحب سنت تا چه اندازه صحیح است. ( شریعتی در مسیر شدن، ص۵۴). به همین دلیل آیتالله شهید بهشتی در نسبت ارتداد به مرحوم دکتر علی شریعتی میفرماید: «بنده از این عبارت این معنی ارتدادی انحرافی را نه قبلا فهمیده بودم و نه حالا میفهمم.» (همان، ص۵۰).
اولین مسئله رهایی انسان از بردگی و بندگی طبیعت است
یادداشت «انسان و آزادی در باور شهید بهشتی» در صفحه نخست روزنامه شرق منتشر شده و عباس منوچهری، استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیتمدرس به بررسی بخشی از آراء و افکار شهید بهشتی پرداخته است. در این یادداشت می خوانیم:
«از عمدهترین مباحث بنیادینی که شهید بهشتی به آن پرداخته، یکی انسانشناسی قرآنی است، دیگری مبحث «عقل و نقل» است و سوم «حق و آزادی».
انسان:
…. به تعبیر شهید بهشتی، انسان یک واقعیت اجتماعی و جاندار اجتماعی است. انسان هیچوقت با خودش تنها زندگی نمیکند. انسان همیشه با دیگران زندگی میکند و در رابطه با دیگران، هم اثر میگذارد و هم اثر میپذیرد. بنابراین، لازمه خودسازی انسان، «محیطسازی» است. محیط را بسازی، خود را ساختهای و خودت را بسازی، محیط را ساختهای. بنابراین میگوییم اسلام دینی است که در آن عبادت، عین سیاست است و سیاست عین عبادت….
عقل و نقل:
به تعبیر دکتر بهشتی، در بحث نسبت نقل و عقل کار دو گروه به نسبت آسانتر است: اهل نقل که اصالت را به نص و نقل میدهند و عقل را فاقد اصالت میدانند. دوم اهل عقل که غیر عقل را بیاساس میدانند و کاذب. اما کار دو گروه دیگر به نسبت سختتر است.
اهل ذوق، که عقل را مرتبه فروتر از ذوق میدانند و همچنین نص را دارای ساحتی و ورای ظاهری که اهل نقل بر آن مُصراند. گروه آخر، آنان که اهل «همسازی عقل با نقل» هستند. آنها نقل و نص را نه دو قطب متضاد، که دو منبع همسو و همساز برای «نجات بشر و کمال انسانی» میدانند. شهید بهشتی از اصحاب این نحله چهارم است و از یکسو، قائل به برتری وحی نسبت به عقل است و از سوی دیگر، «منافاتی» بین این دو نمیبیند: «میان علم و عقل و وحی تا این لحظه هیچگونه منافات بافتی نیست». درعینحال، بر اساس آنچه بهشتی گفته است، خود وحی دعوت به تعقل میکند.
انسان، عقل و آزادی:
بهشتی هم کنشگر سیاسی دینی بوده است و هم اندیشهورز ایده آزادی و کمال انسانی و زندگی اخلاقی. بنابراین ایده آزادی او را باید در کلیت اندیشه و تجربه زیستمانی و تاریخی او دید. آزادی، یکی از مفاهیم هنجاری- سیاسی شاخص در قرون جدید است. این مفهوم از حیث واژگانی تا قرن اخیر در سنت فکری تمدنهای شرق میانه و دنیای اسلام، معنایی هنجاری – اخلاقی داشته است، در ایران از آستانه مشروطه معنای سیاسی – هنجاری، در مقابل سلطه استبدادی نیز به خود گرفت. آزادی یک مفهوم با سابقه طولانی در تاریخ فکر بشر است …. امروز برای ما آزادی با دو امر بنیادین پیوند خورده است. از یکسو با امر زندگی خوب و هویت و اخلاق… و از سوی دیگر با مقوله توسعه یا امر توسعه….
مقومات اندیشهورزی او به معنای اعم و مفهوم آزادی به معنای اخص از یکسو، دغدغه دیرین حریت که در میراث فکر دینی ایرانیان، و از سوی دیگر مطلوبیت آزادی سیاسی در مقابل نظام سیاسی خشن و منحط در دوره پهلوی دوم بود، زمانه و زمینه اندیشهورزی بهشتی بود.
آزادی و حق:
آیتالله شهید بهشتی در گفتارهایی که با عنوان حق و باطل از دیدگاه قرآن به چاپ رسیده است، با اتکا به آیات قرآن آرایی را در باب مقوله حق مطرح میکند که به نظر میرسد کاملا بدیع و نو است. ایشان، علاوه بر اینکه برای «حق» معنای حقانیت یا مفهوم ذات اقدس، و نیز آنچه متعلق به انسان است، مثل «حق مالکیت»، معنای دیگری هم قائل است، که در ارتباط با دو معنای دیگر هم قرار میگیرد. معنای سومی که ایشان مطرح میکند «هدفداری و معنابخشیدن به عالم» است. به تعبیر ایشان، در آیه شریفه اینگونه آمده است: «ما خلقنا السماوات و الارض و ما بینهما الا بالحق» (حجر/۸۵). یعنی فلسفه خلقت، یا معناداری و هدفداری خلقت با مفهوم حق آورده شده. منتها در ادامه، ایشان با اشاره به آیه: «هو الذی خلق السموات و الارض فی سته الایام و کان عرشه الی الماء لیبلوکم ایکم احسن عملا»، مفهوم حق، که در آیه قبل بهعنوان هدفداری و معنای خلقت بهکار رفته بود را با عمل نیک انسان مرتبط میداند و چنین نتیجه میگیرد که همان بحثی که در مورد فلسفه و معنا و هدفداری خلقت بوده است، در این آیه «آزمودن انسان» است که در عمل نیک محقق میشود. بنابراین تعبیر، هدفداری خلقت، که در مفهوم حق آمده بود، همانا امکان عمل نیک انسان است، یعنی اینکه هستی دارای معنایی است و آماده بودن برای عمل انسانها، کار انسانها و تلاش انسانها همان هدفداریای است که در قران با مفهوم حق آمده است. اما نکته ظریف این است که آنچه آدمبودن را به انسانشدن وساطت میکند، یعنی شرط تحقق «حق» که همان معنای خلقت و هدف آن است، آزادی است. واسطه بالفعلشدن انسانیت آدمی، آزادی و مسئولیت عالمسازی اوست. به قول بهشتی، «اولین مسئله رهایی انسان از بردگی و بندگی طبیعت است؛ مسئله مهم این است که انسان از بندگی و بردگی طبیعت آزاد شود و در پرتو اعمال آزادی خود محیط زندگی خود را در هر جایی که میخواهد ایجاد کند». در باب این مفاهیم تعابیری از انسان، آزادی و حق، میتواند بهعنوانی بدیل در مقابل دکترینهای سیاسی و تعابیر سکولار مطرح شود و ظرفیتهای بالا و جدیای برای ارائه یک منظومه فکریای دارد که میتواند به پرسشهای امروزین پاسخ دهد.»
اگر ورزشگاهها مناسب ساخته شده بودند یا می شد آنها را به نحوی ساماندهی کرد، با حضور بانوان مشکلی نبود
در صفحه نخست این روزنامه از قول علیاکبر رشاد، رئیس شوراهای حوزه علمیه{استان تهران } عنوان شده که «حضور زنان در ورزشگاهها به صلاح آنان نیست». شرق که این خبر را از قول ایسنا منتشر ساخته، آورده است:
«…. علیاکبر رشاد، در پاسخ به سؤالی درباره حضور بانوان در ورزشگاهها بهعنوان یک مسئله اجتماعی و اینکه آیا به لحاظ فقهی حضور بانوان در ورزشگاهها اشکال دارد یا خیر؟ گفت: حضور بانوان در ورزشگاه و سایر مجامع حرمت ذاتی ندارد، ولی چون شرایط فیزیکی و اخلاقی مطمئن و مناسب شأن و حریم بانوان ارجمند در ورزشگاهها فراهم نیست، حضور آنان به صلاح آنان و جامعه نیست؛ زیرا ممکن است بانوان امنیت اخلاقی لازم را نداشته باشند و حریم آنها حفظ نشود، به همین دلیل از حضور آنان از سوی متولیان مربوط ممانعت میشود. او گفت: اگر میتوانستیم ورزشگاههای مناسب بسازیم یا ورزشگاهها را به نحوی ساماندهی کنیم که بانوان با امنیت مناسب و حفظ حریم اخلاقی بتوانند تردد کنند، مشکلی نبود، ولی متأسفانه میبینیم در مواقعی که بین دو تیم مسابقهای برگزار میشود، برخی جوانها، چه در داخل مکانهای ورزشی و چه در خیابانها به اموال عمومی و خصوصی آسیب میرسانند و رفتارها و گفتارهای غیراخلاقی از آنها سر میزند که در این صورت شایسته نیست بانوان در چنین فضایی حضور داشته باشند.»
امضای توافق نامه بین واتیکان و فلسطین هم اسراییل را ناراحت کرد
شرق در صفحه «جهان» به «امضای توافقنامه تاریخی میان واتیکان و فلسطین» پرداخته و نوشته است:
«واتیکان و فلسطین توافقنامهای تاریخی را درباره حقوق کلیسای کاتولیک در اراضی فلسطین، امضا کردند. به گزارش اسکاینیوز عربی، این نخستین توافقنامهای است که از زمان به رسمیتشناختن «کشور فلسطین» از سوی واتیکان در فوریه ۲۰۱۳ بین دو طرف امضا میشود. فلسطین و واتیکان ماه گذشته میلادی با امضای این توافقنامه موافقت کردند؛ اقدامی که موجب خشم و ناراحتی اسرائیل شد. «پل ریچارد»، نماینده واتیکان در امور کشورهای خارجی و «ریاض مالکی»، وزیر خارجه فلسطین، این توافقنامه را امضا کردند. این توافقنامه که از ۱۵ سال پیش بر سر آن مذاکره شده، مربوط به اوضاع کلیسای کاتولیک و فعالیتهای آن در اراضی فلسطین است. در همین راستا، سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل در بیانیهای از امضای این توافقنامه ابراز تأسف کرد و گفت: این اقدام، پیشبرد روند صلح را با مانع روبهرو میکند و موجب ناکامماندن تلاشهای بینالمللی برای بازگرداندن فلسطین بر سر میز مذاکرات میشود.»
مقتدی صدر خطاب به ابوبکر البغدادی: کار تو و حامیانت را با شمشیر و سلاح فیصله میدهیم
«تهدید البغدادی» عنوان خبری است که شرق از پایگاه « المسله» نقل کرده و در آن آورده است:
مقتدی صدر، رهبر جریان صدر عراق، در بیانیهای خطاب به «ابوبکر البغدادی»، رهبر خودخوانده داعش، گفت: یا از خدا بخواه که به تو حکمت عطا کند یا اینکه کار تو و حامیانت را با شمشیر و سلاح فیصله میدهیم و تو را سنگسار میکنیم.»
گاردین: تعداد زیادی از قربانیان تروریسم، مسلمانانی هستند که توسط همدینیهایشان کشته میشوند
گزارش روزنامه گاردین با عنوان «اسلوب داعش» نیز در شرق منتشر شده و از قول این رسانه، نوشته است که اگر بین سه حمله تروریستی روز جمعه هماهنگی وجود داشته باشد، نشان از سطح جدیدی از تفکر استراتژیک و قابلیت داعش خواهد بود. در این یادداشت می خوانیم:
«سه حمله متفاوت، یک مظنون کلی. موج کشتارهای روز جمعه بیشک منتسب به داعش است که در حال حاضر مسئولیت یکی از آنها را بر عهده گرفته و نشانههایی قوی از نقشداشتن این گروه در حملات دیگر وجود دارد. هر حمله، هدف متفاوتی را با روش متمایزی نشانه گرفته و تأکیدی است بر طبیعت متنوع تهدیدی دایما درحالتحول.
یکی شامل کشتن مسلمانان توسط مسلمانان در خاورمیانه است: بمبگذاری در یکی از مساجد شیعیان در کویت، کشور محافظهکار حاشیه خلیج فارس با اکثریت سنیمذهب. این بخشی از خشونتهای فرقهای وحشتناکی است که طی پنج سال گذشته در منطقه رو به افزایش بوده و هیچ نشانهای از فروکشکردن آن دیده نمیشود. جنگ تمامعیار علیه شیعیان- که از سوی داعشیها مرتد خوانده میشوند- هدف اصلی این سازمان تروریستی است و یادآور این نکته که تعداد زیادی از قربانیان تروریسم، مسلمانانی هستند که توسط همدینیهایشان کشته میشوند.
حمله دوم، گردشگران غربی در تونس را مورد هدف قرار داد. هتلها و مراکز توریستی در سالهای اخیر بهطور مداوم هدف حمله شبهنظامیان تندرو بودهاند و گردشگران غربی هم حضور واضح و آسیبپذیری در جهان اسلام داشتهاند. اما حمله به یک هتل که علامت نفوذ یک گروه است، توجه جهانی را به خود جلب میکند و به صنعت گردشگری داخلی آسیب میرساند. مظنون اصلی حمله به شهر «سوس» در تونس، شبهنظامیان یک گروه محلی هستند که احتمالا در لیبی، کشور همسایه تونس مستقر و وفادار به داعشاند.
سومین مورد حمله بهکارخانه گاز متعلق به آمریکا در شرق فرانسه بود. به نظر میرسد مظنون این حمله برای شرکت قربانی کار میکرده، با این حال فرانسه تحقیقات تروریستی را آغاز کرده است. از دیگر سو مشخصات او با مشخصات فردی میخواند که در سالهای اخیر شناخته شده است: مردی فرانسوی بین ۲۲ تا ۳۵ سال که یا قبل از ورود به فرانسه در کشور دیگری به دنیا آمده یا پدر و مادرش مهاجرانی از الجزایر یا مراکش بودهاند. برخی از این مهاجمان به گروههای خارج از کشور وابستهاند، در حالی که دیگران به ایده کلاسیک «گرگ تنها» نزدیکتر بودهاند. اما در هر صورت آنها سالهای بسیاری قبل از وارد عملشدن، در محیط گسترده فعالیتهای خشونتآمیز غرق شده بودند. تعداد فزایندهای از این تروریستها از داعش الهام گرفتهاند یا درواقع برای این گروه میجنگند. وقتی مبلغان این گروه به افراد میگویند که وظیفه آنها دردستگرفتن اسلحه در کشورهای اروپایی- بهویژه در برابر «فرانسویهای کثیف»- است، آنها میدانند که برخی چگونه پذیرای این خواسته آنها هستند.
سه حمله روز جمعه تقریبا با اولین سالگرد اعلام خلافت داعش همزمان بود و ممکن است هماهنگشده باشند. اگر چنین باشد، سطح جدیدی از تفکر استراتژیک و قابلیت داعش را نشان میدهد و اگر چنین نباشد، در هر صورت یک پیام محکم را فرستاده است: تروریستها امیدوارند این تصور را ایجاد کنند که با اراده میتوانند به همهجا حمله کنند.»
شرق در شماره امروز، این عناوین را نیز منتشر ساخته است:
آیتالله آملیلاریجانی خبر داد: تشدید نظارت بر دستگاه قضا
صادقی، معاون فرهنگی قوهقضائیه: دادستان و ناجا میتوانند کنسرت را لغو کنند
نماینده ولیفقیه در سپاه :امضای رهبری مثل امضای امام صادق(ع) معتبر است
ساخت قسمت سوم مجموعه مستند زندگی شهید بهشتی
بررسی طرح صلح یمن در دوحه، ریاض و صنعا
اردوغان مخالف تشکیل کشور مستقل کردها در شمال سوریه
علیرضا دبیر، عضو شورای اسلامی شهر تهران: هزینه بالای افطاری، بیانصافی است
در ویژه نامه امروز روزنامه شرق نیز این عناوین منتشر شده است:
یادداشت «وجوه توسعه در اندیشه بهشتی» به قلم فرشاد مؤمنی، استاد دانشگاه علامهطباطبایی
«پدر به روایت پسران/دنبال اسطورهسازی از بهشتی نیستیم»، گفتگو با دکتر محمدرضا و دکتر علیرضا حسینی بهشتی/با تنظیم مهسا جزینی
«بهشتی دنبال تعادل در جمهوری اسلامی بود»، گفتگو با داوود فیرحی/با تنظیم لیلا ابراهیمیان
«روابط درونی حزب، دموکراتیک بود»، گفتگو با محمدحسن اصغرنیا، مؤسس بنیاد «جهت»، مؤسسه جانبازان هفتم تیر/با تنظیم لیلا ابراهیمیان
گزارش «میراث بهشتی در دست شاگردان مصباح/بهشتی به مصباح چه گفت؟»؛ تنظیم کننده: مهسا جزینی
«حکومت، قدرت و عصمت»؛ بخشی از سخنرانی منتشرنشده شهید آیتالله دکتر بهشتی
گزارش هامبورگ از زبان بهشتی در حسینیه ارشاد: حجاب هم با چادر اسلامی است هم با روسری
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه « شرق » را مرور کرده است: «ملت باید برای مواجهه و مقابله در میادین جنگ نرم آماده باشد»، «طلبه ها! خو بگیرید به اینکه آرام، منطقی و روشن سخن بگوید/در مؤسساتی که بخواهد با روح اسلام اداره شود، تبادل نظر منطقی، روشنگر و سازنده از اساسیترین بخش ها است»، «اولین مسئله رهایی انسان از بردگی و بندگی طبیعت است»، «اگر ورزشگاهها مناسب ساخته شده بودند یا می شد آنها را به نحوی ساماندهی کرد، با حضور بانوان مشکلی نبود»، «امضای توافق نامه بین واتیکان و فلسطین هم اسراییل را ناراحت کرد»، «مقتدی صدر خطاب به ابوبکر البغدادی: کار تو و حامیانت را با شمشیر و سلاح فیصله میدهیم» و «گاردین: تعداد زیادی از قربانیان تروریسم، مسلمانانی هستند که توسط همدینیهایشان کشته میشوند»مرور مطبوعات/ یکشنبه ۷ تیر/ روزنامه شرق