آتش عربی در خیمه های حوثی
جنبش شیعیان زیدی یمن پس از سال ها مبارزه با حکومت مرکزی، در حالی به بخش های بیشتری از کشور مسلط می شود که بخش نفس گیر دیگری از ماجرا با اعلام جنگ ده کشور حامی دولت از بامداد امروز ششم فروردین ۱۳۹۴ و ۲۶ مارس ۲۰۱۵ آغاز شده است.
دکتر سیدعلی موسوی نژاد معتقد است: از شهریور ماه گذشته سیر تحولات با سرعت به نفع نیروهای مردمی و جنبش انصار الله پیش رفت و بر خلاف انتظار اغلب تحلیل گران هیچ مقاومت جدی مردمی و سیاسی در داخل یمن در برابر پیشروی انصار الله دیده نشد. دستگاههای تبلیغاتی ارتجاع عرب و حکومتهای وابسته منطقه امیدوار بودند با سازماندهی مجدد نیروهای مخالف و بخشهایی از ارتش با محوریت منصور الهادی در برابر حرکت مردمی که منحصر به زیدی مذهبان نیست، مقاومت کنند ولی در چند روز گذشته با در معرض سقوط قرار گرفتن عدن کاملا از تغییر معادله از داخل نومید شده و با توجه به سرمایه گذاری خاص بر روی عدن و شخص عبدربه متصور الهادی با بحران جدی سیاسی و حیثیتی روبرو شدند.
این استاد مطالعات زیدیه معتقد است عملیات نظامی کشورهای عربی علیه حوثیها به چندین دلیل به شکست خواهد انجامید: یکم آنکه بخش عمده مردم یمن از آشفتگی سیاسی اجتماعی و اقتصادی چند دهه اخیر خسته اند و به دنبال طرحی نو هستند.. آنچه انصارالله و کمیته های انقلابی عرضه میکنند متضمن این خواسته است، در حالی که کشورهای منطقه و عبدربه حرف جدیدی برای مردم ندارند. دوم اینکه با توجه به وسعت مرزهای مشترک با عربستان و ویژگی جغرافیایی یمن حمله نظامی تاثیر زیادی ندارد. سوم اینکه عموم مردم یمن به صورت سنتی از همسایه شمالی نفرت دارند و این حملات آنها را که مردمی سلحشور و با نخوتی هستند متحد و زمینه را برای مخالفان انصارالله کمتر میکند.
سلحشوران یمن و دشمنان عربی
در شرایطی که می توان گفت یمن درگیر بزرگ ترین بحران تاریخ خود بوده و و هر فرد با فردی دیگر و هر گروهی با گروهی دیگر در حال جنگ است، دیگر فرقی نمی کند که بنگاه های سخن پراکنی منطقه ای و جهانی، یکی از طرف های درگیر را «انصارالله»، «انقلابیون»، «شبه نظامیان»، «میلیشیا»، «شورشیان شیعه حوثی» و یا حتی «کودتاگران» و «تروریست های منطقه» بنامند؛ چون بحران داخلی یمن از امروز به فاز دخالت نظامی همسایگان وارد شده است.
شیعیان یمن که ۳۰ تا۴۰ درصد از جمعیت آخرین کشور یک پارچه شده منطقه را تشکیل می دهند، بحرانها و نابسامانیهای سیاسی و اقتصادی بسیاری را در سالیان اخیر متحمل شده اند؛ از فشار مضاعف بخاطر سکونت در استان هم مرز با عربستان، فقدان حق تأسیس مدارس دینی، آزار و شکنجه و حبس شیعیان گرفته تا عدم دسترسی به رسانهها و توهین به ارزشها و ممانعت از برگزاری مراسم های معمول شیعه.
تمامی محدودیت های فوق به علاوه اشتباهات دولت مرکزی صنعا و نیز تب تند «بهار عربی» یا به عبارتی «بیداری اسلامی» در منطقه، شیعیان را که در شش جنگ قبلی خود با دولت مرکزی ناکام بوده اند، به مبارزه ای قاطعانه و قدم برداشتن در راهی بی بازگشت کشاند؛ راه تسلط بر قدرت و رفع محدودیت های شیعیان یا شکست و تجزیه و اضمحلال.
با گذشت دو ماه از مرگ ملک عبدالله بن عبدالعزیز و آغاز حکومت ملک سلمان به عنوان هفتمین پادشاه سعودی، این اولین اقدام بین المللی و شاخص پادشاه جدید است؛ هرچند برخی رسانه ها اعتقاد و اصرار دارند که پادشاه جدید را بیمار و ناتوان از انجام امور کشوری دانسته و شاهزادگان قدرتمند را پادشاه واقعی به حساب آورند، اما در هر صورت، تصمیم به ورود به جنگ با کشوری دیگر، تنها با تشریک مساعی ولیعهد سعودی، جانشینش، کابینه خانوادگی، دیگر اعضای خاندان پادشاهی و منصوبان پادشاه عملی می شود.
شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز که خود خلبان هواپیماهای جنگی بوده است، در تمامی دیدارهای ملک سلمان حاضر است و مستقیما در جریان تصمیمات و سیاسگذاری های حکومتی است؛ زیرا سلطنت آینده عربستان به او خواهد رسید و حتی ممکن است در مواقعی لازم باشد به جای شخص پادشاه، تصمیاتی را اخذ نماید که نمونه آن در گذشته و در زمان پادشاهی اسمی ملک فهد و اداره امور توسط عبدالله بن عبدالعزیز وجود داشته است.
شاهزاده محمد بن نایف ولی ولیعهد عربستان که سمت بی سابقه ولی ولیعهد را عهده دار شده تا راه برای انتقال قدرت به نسل دوم پادشاهان سعودی باز گردد، واشنگتن را به حمایت از عملیات نظامی علیه یمن متقاعد کرده و خود یکی از تصمیم گیران این جنگ محسوب می شود.
وزیر خارجه عربستان نیز با پیش دستی، جمهوری اسلامی ایران را به رفتار خصمانه و مداخلهجویانه در امور کشورهای منطقه متهم کرده و گفته است: امنیت دولتهای شورای همکاری با امنیت یمن گره خورده است اما تهران با تحریک اختلافات فرقهای از طریق حمایت از حوثیها، قصد دارد قدرت خود را در یمن تثبیت کند.
وی در موضع گیری تند دیگری، سخن از مقابله با دشمن (ایران) در صورت عدم حل بحران یمن به شکل مسالمتآمیز به میان آورده و افزوده است: در صورتی که حاکمیت یمن نقض شود، ما اجرای ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد را خواستار خواهیم شد که بر اساس آن، هر کشور عضو سازمان ملل در واکنش به تهاجم مسلحانه می تواند به شیوه ای مناسب به زور متوسل شود.
وزیر دفاع ۳۵ ساله سعودی نیز که فرزند و رییس دیوان پادشاهی و مشاور مخصوص پادشاه بوده و می توان گفت وزارت دفاع بیشتر برای او حکم کارآموزی را دارد، ارتش را به حال آماده باش درآورده و نهایتا کارنامه کاری خود را با حمله هوایی بامداد چند روز پیش به یمن آغاز کرد.
عادل الجبیر، سفیر عربستان سعودی در آمریکا نیز به رسانه ها گفت: «هدف از این عملیات، دفاع از دولت مشروع است.»
وی ادامه داده است: «این حمله با مشارکت ده کشور که شامل پنج کشور حاشیه خلیج فارس است، صورت می گیرد و عربستان در این مبارزه، دست به هر کاری خواهد زد، چرا سقوط یمن برای این کشور غیرقابل قبول است.»
چالش قدرت درگیرودار سعودی و یمن
عربستان سعودی که قبلا برای مداخله در قضایای یمن اعلام آمادگی کرده بود، با سیاست «قدرت یمن، ضعف عربستان و ضعف یمن، قدرت عربستان» اقدامات تدارکاتی و عملیاتی زیادی را برای مداخله در فقیرترین عضو خانواده کشورهای عربی پیش بینی و اجرا ساخته و در این مسیر، موافقت شخص اوباما و حمایت لجستیکی و اطلاعاتی آمریکا را نیز با خود داشته است.
اما دور جدید ماجرا از آنجا شدت یافت که نیروهای انقلابی «انصار الله» به همراه واحدهایی از ارتش یمن از چندین محور وارد شهر «عدن» آخرین پایگاه طرفداران «عبد ربه منصور هادی» شدند.
پیش تر اما خروج «عبد ربه منصور هادی» از صنعا و عزیمت پنهانی اش به عدن نیز خبرساز شده بود؛ زیرا پس از تسخیر کامل صنعا توسط حوثی ها، نخست وزیر و رییس جمهور یمن استعفا کردند اما در فرصتی مناسب «هادی» به صورت مخفیانه صنعا را به مقصد عدن ترک کرد و با اقامت در کاخ دولت در این شهر اعلام داشت که استعفایش با فشار حوثی ها صادر شده بود و او همچنان رییس جمهور قانونی کشور است و کابینه ای جدید تشکیل خواهد داد.
پیشروی حوثی ها به سمت جنوب یمن و شهر عدن با سرعتی زیاد، گمانه زنی در خصوص هماهنگی «علی عبدالله صالح»، رییس جمهوری پیشین و نیروهای وفادار به او با حوثی ها را شدت بخشید. به گفته برخی از کارشناسان خارجی، در هفته های گذشته، یمن دارای دو پایتخت شده بود. یک پایتخت به نام عدن و پایتختی دیگر به نام صنعا که بخش فارسی «الشرق الاوسط» اولی را پایتخت یمنی یمن نامیده و دومی را پایتخت ایرانی یمن. در کلام و تحلیل سیاستمداران و روزنامه نگاران عرب، یمن نمی بایست به سرنوشت چهار پایتخت عربی سقوط کرده در محدوده نفوذ ایران دچار گردد، پس باید از یمن آغاز کنند، زیرا آتش به خانه نزدیک می شود!
«عبد ربه منصور هادی» کسی است که از عربستان سعودی و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس مستقیما درخواست کرد تا برای جلوگیری از پیشروی نیروهای انصارالله در یمن، اقدام نظامی انجام دهند. وی همچنین به این درخواست اکتفا نکرده و در نامهای به شورای امنیت سازمان ملل، دخالت نظامی و فوری این شورا در تحولات یمن را خواستار شد. «هادی» ضمن متهم کردن حوثی ها به وارد کردن ایدئولوژی از تهران، تأکید کرده بود با آن چه وی«نفوذ ایران» نامیده، مبارزه خواهد کرد، این در حالی است که ایران با قاطعیت مداخله در امور داخلی یمن را تکذیب میکند، اما در رسانهها از بحران در یمن، بهعنوان جنگ نیابتی میان ایران و عربستان نام برده میشود.
متحدان سعودی علیه سلحشوران حوثی
علی رغم دعوت قبلی عمان به همه طرف های درگیر در یمن برای برگزاری جلسات گفتگو در ریاض، حوثیها به پیشروی خود ادامه داده و سعودیها نیز به عنوان برادر بزرگ تر اعراب خلیج فارس و یا آن طور که خود می گویند «شورای همکاری کشورهای عرب خلیج!» علیه «انصارالله» رسما اعلام جنگ کرده و جنگنده های خود را عازم یمن ساخت و در صدد است تا در آسمان یمن منطقه پرواز ممنوع ایجاد کند.
به دنبال آغاز حمله نظامی کشورهای عربستان سعودی، قطر، کویت، بحرین و امارات متحده عربی به یمن از نیمه شب چهارشنبه که به نام «طوفان قاطع» نامگذاری شده است، چند کشور عربی که عضو شورای همکاری خلیج فارس نیستند نیز از جمله اردن، مصر، مغرب، سودان و همچنین پاکستان اعلام کردند خواهان شرکت در این عملیات هستند. این کشورها اعلام کرده اند در پاسخ به درخواست عربستان سعودی و کشورهای عرب خلیج فارس و درخواست مستقیم دولت یمن تصمیم دارند در این عملیات شرکت کنند.
وزارت امور خارجه مصر گزارش داد هماهنگی با مقام های سعودی برای تهاجم دریایی، زمینی و هوایی در یمن انجام شده است و یک منبع نظامی مصر گزارش داد کشتی های جنگی مصر برای شرکت در عملیات نظامی برضد انصار الله در یمن و تامین امنیت خلیج عدن از کانال سوئز به طرف عربستان حرکت می کنند .
سعد الحریری نخست وزیر اسبق لبنان که با خاندان پادشاهی سعودی رابطه ای صمیمانه دارد، در واکنش به حملات عربستانه سعودی به همراه چند کشور عربی به خاک یمن گفت: «تصمیم سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان در دخالت نظامی در یمن تصمیمی حکیمانه و شجاعانه است.» وی مدعی شد: «دخالت ایران در یمن واکنش عربی را ایجاب می کند. مردم یمن از دخالت نظامی عربی علیه حوثی ها حمایت خواهند کرد.»
سخنگوی شورای عالی امنیت ملی آمریکا نیز با صدور اطلاعیه ای ضمن حمایت از حمله به حوثی های یمن اعلام کرد کشورش با عربستان در ارتباط تنگاتنگی جهت هماهنگی در این حمله قرار دارد.
عبدالملک الحوثی رهبر حوثیها در یک نطق تلویزیونی، آقای «هادی» را به کمک رسانی به القاعده متهم کرده و افزود: دست عربستان و آمریکا به خون مردم یمن آلوده است و آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان در پس خشونت ها علیه مردم کشورش قرار دارند.
هرچند هنوز غبار جنگ داخلی یمن فرو ننشسته و مشخص نیست چه سرنوشتی برای این کشور رقم خواهد خود، اما قطعا همه می دانند که طعم تلخ یمنی سوخته، بدن هایی مجروح و جان هایی از دست شده، تا سال ها پابرجا خواهد ماند.
جنبش شیعیان زیدی یمن پس از سال ها مبارزه با حکومت مرکزی، در حالی به بخش های بیشتری از کشور مسلط می شود که بخش نفس گیر دیگری از ماجرا با اعلام جنگ ده کشور حامی دولت از بامداد امروز ششم فروردین ۱۳۹۴ و ۲۶ مارس ۲۰۱۵ آغاز شده است.