سه‌گانه و پنچ­‌گانه شایگانی

سیدصادق حقیقت: داریوش شایگان با پیروی از هرمنوتیک پل ریکور به تکثرگرایی معرفتی و برابری تفسیرها و فهم­های مختلف از یک متن اعتقاد دارد. او شناخت را امری قراردادی، و نه کشف­شدنی، می­ داند. متأسفانه، اکثر کتب و مقالاتی که اندیشه شایگان را بررسی کرده­ اند، به مسئله تحول اندیشه او توجه ننموده­ اند، در حالی که بررسی دیدگاه وی در باب سنت و تجدد بدون توجه به تحولات فکری­ اش میسر نیست.

سه­ گانه شایگانی

در دوره حیات شایگان، پایان­ نامه­ای در دانشگاه مفید توسط رضا حزباوی (به راهنمایی صاحب این قلم) در خصوص تحول اندیشه شایگان دفاع شد (1395). قصد اولیه ما این بود که این مسئله را با خود ایشان در میان بگذاریم؛ و به همین جهت، وقت ملاقاتی از ایشان گرفتیم؛ هرچند متأسفانه، اجل مهلت نداد و ایشان به دیار یار شتافت. به هر روی، به نظر می­رسد می­توان آثار و تفکر وی را به سه دوره مجزا تقسیم کرد. شایگان اول در ادیان و مکاتب فلسفی هند و آیین هندو و فلسفه اسلامی و هندویسم و تصوف نشان می­دهد که به چه میزان، تحت تأثیر هانری کربن، به فرهنگ شرقی علاقه دارد.

هند به شکل خاص برای وی موضوعیت داشت. شایگان در دهه 50 با تأثیرگرفتن از محافل احمد فردید، غرب­ستیز شد و رویارویی شرق و غرب را مطرح نمود. از جمله اندیشمندان غربی که در این دوره بر وی مؤثر بودند، می­توان به نیچه، هایدگر و یاسپرس اشاره کرد. وی به سال 1355 در کتاب بت­های ذهنی و خاطره ازلی سعی می­کند تفاوت­های شرق وغرب را برجسته کند. همچنین در سال بعد، کتاب آسیا در برابر غرب به نیهیلیسم و تأثیر آن برتقدیر تاریخی تمدن­های آسیایی از یک سو، و به موقعیت تمدن­های آسیایی در برابر سیر تطور تفکرغربی، از سویی دیگر، می­پردازد. به عقیده وی، تمدن­های آسیایی اسیر نیهیلیسم شده­اند، اما از این وضعیت خودآگاهی ندارند.

سال­های پیروزی انقلاب اسلامی شوک بزرگی به اندیشه سیاسی و اجتماعی شایگان وارد کرد، و باعث شد او به فاز دوم اندیشه­ای خود گام نهد. وی در کتاب زیر آسمان­های جهان اشاره می­کند که علی­رغم غیرسیاسی بودن، در دوران انقلاب اسلامی  ایران به مدت یک ماه  سیاسی شد! او در انقلاب دینی  چیست؟ و آمیزش افق­ها ایدئولوژی را بسان اسطوره در دوران باستان، و امری جزمی، معرفی می­کند. در واقع، ارتباط ایدئولوژی و مذهب، او را به وادی اندیشه سیاسی، به معنای خاص کلمه، می­کشاند. خاصیت ایدئولوژی آن است که سنت را از محتوا خالی می­کند.

به نظر وی، «اسلام» و «انقلاب» دو جهانی هستند که با هم خویشاوندی هستی­شناختی ندارند. وی بر خلاف دوره اندیشه­ای متقدم خود، معتقد است که اگر نوری هم وجود دارد از غرب می­آید، نه از شرق! منظور از نور، عقل و روشنگری است، نه نور عرفانی. در حالی که شایگان در کتاب آسیا در برابر غرب، با تکیه به هایدگر، هر گونه بازگشت به سنت را احیاگری می­خواند و تفسیری تجددستیز از مذهب به دست می­دهد، در آثار اخیر از نوری سخن می­گوید که از غرب طلوع می­کند، و تعبیر دیگری از دموکراسی و حقوق بشر و مانند آن به شمار می­آید.

شایگان در نگاه شکسته: اسکیزوفرنی فرهنگی که ابتدا به شکل مقاله با عنوان «تعطیلات در تاریخ» منتشر شد، ما را در حد فاصل  دو عالم  اپیستمه­های فوکویی و پارادایم­های نامتجانس کوهنی  قرار می­دهد. حداقل توصیه صریح او در این میان، آن است که برای برون­رفت از نظام مشکلات باید از بنیادگرایی  پرهیز کرد. زیر آسمان­های جهان که مجموعه گفتگوها با رامین جهانبگلو است، هم تنوع فرهنگ­ها و تقابل سنت وتجدد را مطرح می­کند، هم ورود شخصی­اش به مرحله جدیدی از زندگی.

او دیگر به انحطاط غرب عقیده ندارد؛ چرا که مدرنیته سرنوشت بشریت است. به نظر وی، تقابل شرق و غرب معنا ندارد، و انقلاب اسلامی نسخه اسلامی ضدفرهنگ غرب قلمداد می­شود. مهم آن است که اسکیزوفرنی فرهنگی در آشنایی با تمدن مدرن در دوره معاصر رخ داده، و ما را دچار روان‌گسیختگی کرده است. در واقع، نظام معنایی و ارزشی سنت با نظام دانایی تجدد تفاوت ماهوی دارد، و این تفاوت باعث دوگانگی در پندار و رفتار ما شده است.

شایگان متأخر را عمدتاً باید از طریق افسون­زدگی جدید: هویت چهل­تکه و تفکر سیار شناخت. پدیده اسکیزوفرنی  فرهنگی امری جهانی است، و تنها به ایران و اسلام تعلق ندارد؛ چرا که هویت امری سیال، و نه بر اساس ارزش­های ثابت و مطمئن، است. شایگان متأخر دیدگاهی کثرت­گرایانه و معنویت­گرایانه سیاره­ای مبتنی بر اندیشه واتیمو و روابط شکلی «ریزوم­وار»، به تعبیر ژیل دلوز، دارد. مبنای این مرحله فکری از زندگی او، دیدگاهی جهانی است. وی در «نامه به نسل­های آینده» (آمیزش افق­ها) می­نویسد: «موجودات دو رگه یک پایشان در فرهنگ­های ماقبل تاریخشان است، و پای دیگرشان در استحاله­ها و دگردیسی­های آینده». آخرین کتاب وی سرزمین سراب‌ها به زبان فرانسه است.

پنج­ گانه شایگانی

دکتر مقصود فراستخواه، در مقاله «پنج نسخۀ داریوش شایگان در پنج دهه» که در نشریۀ حکمت معاصر (حاصل سخنرانی در بزرگداشت شایگان در تبریز، در 23 خرداد 98، یعنی بیش از یک سال پس از درگذشت شایگان) منتشر شد، از پنج دوره اندیشه شایگان سخن می­گوید:

1) تحقیقات علمی در مورد حکمت معنوی آسیا،

2) برساخته شدن آسیا در برابر غرب،

3) آزمون تاریخی ایدئولوژی،

4) نسخۀ کثرت‌گرایی و حقیقت‌های چندگانه، و

5) پناه بردن به بیان‌های حسی بیرون از ادراک‌های مفهومی.

نسخه اول در دهۀ 1340 بروز می‌کند و مهم‌ترین تجلی آن کتاب ادیان و مکتب‌های فلسفی هند است.  اندیشمندی که خسته از مظاهر دنیای جدید، راه علاج بشر را در توسل جستن به حکمت و معرفت معنوی شرق است. به نظر او، نسخۀ دوم شایگان در دهۀ 1350 و با کتاب آسیا در برابر غرب تولید می‌شود که در آن، دل‌زده از غرب و به ذوق ساختن شرقی ایده‌آل، تقابلی حاد را میان شرق (آسیا) و غرب به وجود می‌آورد تا سیر نزولی غرب را نشان دهد.

شایگان سوم در دهۀ 1360، اما، با نگاشتن دو کتاب مهمش یعنی نگاه شکسته و انقلاب دینی چیست؟ نقد سنت را هم به نقد مدرنیته اضافه می‌کند، و نشان می‌دهد چگونه سنت می‌تواند تبدیل به یک ایدئولوژی مبارزاتی شود و از اصل خویش دور گردد و انواع کژتابی‌های ذهنی و زبانی را به وجود آورد. نسخۀ بعدی کثرت‌گرایانه است: زیست در زیر آسمان‌های جهان با افسون­زدگی جدید: هویت چهل­تکه و تفکر سیار (که عنوان‌های دو کتاب وی در دهۀ 1370 است).

شایگان در این دهه، بیش‌تر به دنبال زیستن در این دو دنیاست، بدون آن‌که هیچ یک در دیگری بیامیزد. سخن شایگان این است که این کثرت‌گرایی شاید بدیلی برای تشتت فرهنگی و فکری ما ایرانیان باشد. نسخۀ آخر به دوره‌ای مربوط می­شود که شایگان خسته از اوضاع ناخوش معشوقش یعنی ایران فرهنگی به دامن شعر و ادبیات پناه می‌برد و کتاب‌هایی مثل پنج اقلیم حضور (پنج شاعر ایرانی: فردوسی، خیام، مولوی، سعدی، و حافظ) و جنون هشیاری (درباره ) شعر بودلر ، و فـانوس جادویی زمـان (دربـاره رمـانِ درجسـت­وجـوی سال‌های ازدست رفته، اثر مارسل پروست) را به رشتۀ نگارش درمی‌آورد.

تشابه و تفاوت سه­‌گانه و پنج‌گانه شایگانی

تشابه دو تحلیل فوق در این است که به سه مرحله اصلی اندیشه وی اشاره کرده­ اند، یعنی همان سه مرحله­ ای که در تقسیم نخست دیده می­شود. تفاوت تقسیم سه­گانه و پنج­گانه در دو مسئله است:

1) تقدم و تأخر زمانی: همان گونه که اشاره شد، تقسیم سه­گانه به حیات شایگان مربوط می­شود، همان گونه که تحلیل دیگر مربوط به یک سال پس از رحلت وی است.

2) از نظر محتوایی: تحلیل نخست دو دوره اول تحلیل اخیر را در هم ادغام کرده است؛ چرا که وجه اشتراکشان در پناه بردن به فرهنگ شرقی، برای نقد فرهنگ غرب، به نظر می­رسد. در واقع، مرحله اول (در پنج­گانه شایگانی) مقدمه مرحله دوم است. علاوه بر آن، دوره پنجم تحلیل دوم در تقسیم نخست غایب است؛ چرا که اساساً نمی­توان آن را به عنوان دوران اندیشگی (در باب سنت و تجدد) محسوب کرد. نتیجه آن که تشابه دو تقسیم فوق بسیار زیاد است، و ضرورت تحلیل شایگان بر اساس تحول اندیشه وی را آشکار می­کند.

 

پیشنهاد سردبیر برای مطالعه:

درباره تحول اندیشه داریوش شایگان؛ تقدم و تأخر شایگانی

 

پایگاه اطلاع رسانی سیدصادق حقیقت

منتشر شده در مجله سیاست نامه، ش 30، بهار 1403

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.