دین ابراهیمی از نگاه مسلمانان؛ ابراهیمیسم، فرزند ناخلفِ امارات

عطیه عدلان: «دین جدید ابراهیمی» صرفاً یک ایده، ادعا یا فراخوان نیست. حتی نباید آن را به یک نوآوری هدفمند برای رخنه کردن در باورهای مردمی فرو کاهید. داستان دین ابراهیمی از این پیچیده‌تر است. پیش از این نیز اقداماتی برای ویرانی باورهای دینی مردم شده بود؛ پس هدف این پروژه باید فراتر از این باشد. گویا هدف نهاییِ دین ابراهیمی نوظهور واژگونی سیاست‌های ممالک خاورمیانه، به ویژه کشورهای عربی-اسلامی است. غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا در زایش این پدیده استعماری سهم فراوانی دارد.

ایده بنیاد کردن دین ابراهیمی برای نخستین بار در دانشگاه هاروارد بررسی شد. سپس دانشگاه فلوریدا عملی کردن این پروژه را پذیرفت. سپس سازمان اطلاعاتی مرکزی آمریکا (سیا) با واسطه شرکت RAND وارد مرحله عملی کردن این ایده شدند.دیری نپایید که این ایده عملی شد و از زیرزمین دانشگاه‌ها با شتابی زیاد به میدان سیاست رسید. خانواده راکفلر، که یکی از غول‌های صنعت و اقتصاد آمریکا هستند از این ایده حمایت کردند. در نهایت نیز دستگاه‌های امنیتی ایالات متحده با حمایت‌های دیپلماتیک، این ایده را فربه کردند.

 

منشأ دین ابراهیمی

دین ابراهیمی به چه معناست و ایده پشت آن چیست؟ اندیشه دفاع از دین ابراهیمی و برنامه‌ریزی برای اجرای آن در منطقه بر دو بعد استوار است:

نخست بُعدِ دینی و دوم بعد سیاسی. این ایده از نظر مذهبی بر این پایه استوار است که سه دین توحیدی یک ریشه تاریخی و اعتقادی دارند که همان دین ابراهیم است. بنیان نظری این پروژه این چنین بود: مردم خاورمیانه در نبردهای خونینِ مذهبی و گاه قبیله‌ای آسیب‌های فراوانی دیده‌اند؛ نیاز است به خاستگاه و ریشه اعتقادی این سرزمین‌ها رجوع شود تا بار دیگر دین‌هایی که ریشه در دین ابراهیم دارند با هم به صلح و یک‌پارچگی برسند.

روشن است که این مسأله، هدفِ غاییِ پروژه نیست، ای بسا صرفاً یک ادعای جسورانه برای به دست آوردن دل مردم کشورهای عربی باشد، مردمی که سالهاست با جنگ و ترور زندگی می‌کنند. باید دید که چه اهدفِ راهبردی دیگری در دلِ این پروژه تعریف شده است. نوری بر زوایای تاریک این مسأله انداخت.

برای تبارشناسی نسبت میان این پروژه و جامعه اسلامی باید پیمان «کمپ دیوید» را بار دیگر به یاد آورد. واکنش‌ها زیاد بود. مسلمانان در بیشتر کشورهای عربی با سرشت سیطره، نفوذ و حتی عادی‌سازی ارتباط با اسرائیل مخالف بودند. آن‌ها البته پندارهای خود را برگرفته از فحوای کلام قرآن می‌دانستند.

از طرف دیگر، برخی از آیات همه مردم را-خواه مسلمان خواه غیرمسلمان-را به دین ابراهیم دعوت کرده است. قرآن بارها پیامبر اسلام و امت‌اش را به پیروی از دین ابراهیم حنیف دعوت کرده است. چنانکه در ابتدای آیه چهار سوره ممتحنه آمده است: «برای شما مؤمنان بسیار پسندیده و نیکوست که به ابراهیم و اصحابش اقتدا کنید.» پس وقتی که به مؤمنان دستور داده شده که پیرو ابراهیم خلیل باشند، چه ضرورتی دارد که این دین را تنها راه پیروی از او بدانند؟ آیا اگر چنین شود، زین پس عرب‌ها و عبرانی‌ها به ریشه مشترک خود بازمی‌گردند و همه مناقشات ختم به خیر می‌شوند؟

 

دین ابراهیمی؛ پیمان‌نامه‌ای از جنس دین

این پروژه در کنار پروژه‌ای دیگر معنا می‌یابد. برای فهمِ بهتر معامله قرن که هدف از آن عادی‌سازی روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی بود باید حربه‌ای ایدئولوژیک نیز خلق می‌شد و چه چیز برایشان کارآمدتر از دینی است که زیر سقف شیخ‌نشینان امارات ترویج شود؟! «خانه فرزندان ابراهیمی» در آنجا ساخته می‌شود و از آنجا به برکت «بن بیه» و «واسم یوسف» گسترش می‌یابد.

اما آیا درست پنداشته‌اند که امت اسلامی می‌تواند دین خود را به راحتی رها کند و به دینی دیگر بگراید که ترکیبی از دین یهودیت و مسیحیت و اسلام است؟ آیا آیات دعوت به پیروی از دین ابراهیم و پیروی از آن، توجیهی ساده‌لوحانه برای خروج از اسلام و ورود به دینی دگر نیست؟پاسخ به این پرسش‌ها برای عمومی مسلمانان بسیار آسان است؛ چرا که همه مسلمانان به ویژه روحانیون این پروژه را مردود دانسته‌اند. بنابر این باید دانست که سرشت پدید آمدن چنین طرحی، همانا پازل گمشده‌ای است که اگر سر جایش قرار بگیرد تصویری آشکار از «معامله قرن» خواهد شد. معامله‌ای که صهیونیسم را ارباب منطقه خاورمیانه خواهد کرد.

قرآن و تکثرگرایی

در دین اسلام، یهودیان و مسیحیان به عنوان اهل کتاب مانند سایر مردم خطاب می‌شود و پیامبر اسلام (ص) آنان را به اسلام دعوت می‌کند. یکی از مفاهیم دین اسلام جهان‌شمول بودن این دین است؛ یعنی این دین نه تنها اجازه درهم‌آمیزی سایر ادیان را نداده، بلکه پیروان سایر ادیان را نیز دعوت به خود کرده است. به عبارت دیگر همه برای رستگار شدن به اسلام دعوت شده‌اند. آیات پرشماری از نص قرآن گواه بر همین مدعاست (2)

دعوت قرآن از مسلمانان و یهودیان و مسیحیان از آن جهت است که همه آنها دین ابراهیم نبی را به ارث برده‌اند؛ فراخوانِ قرآن برای پیوستن به امت اسلام بر دو دلیل استوار است؛ نخست «عمومیت و چیرگی پیام اسلام»، و دوم «تحریف منابع اهل کتاب.» (3) در حقیقت این ضرورت برای بازگشت به آموزه‌های توحیدی ابراهیم بوده است و مسلمان و یهودی و مسیحی را خطاب قرار می‌دهد.

 

 

 

1-پانوشت مترجم:

پیش از هر چیز باید در نظر داشت که بخش‌هایی از متن که درباره اهداف سیاسی ابراهیمیسم بوده، در برگردان فارسی حذف شده است؛ به این دلیل که ابعاد سیاسی موضوع در گزارشی که در همین پرونده منتشر شده است به خوبی بررسی شده. عنوان اصلی این جستار «الدین الإبراهیمی والنظام الجدید» است که به قلم دکتر عطیه عدلان در وبگاه اینترنتی الجزیره منتشر شده است؛ در برگردان فارسی این مقاله عنوانی دیگر را برگزیده‌ام. برای هماهنگی با سایر مطالبی که زین پس در تارنمای دین‌آنلاین درباره این موضوع منتشر خواهد شد، از نگارش «دین ابراهیمی» در تیتر و لید، تا جای ممکن پرهیز خواهد شد. هدف از این کار تمایز نهادن میان موضوعات این پرونده است. در برگردان این متن، میان‌تیترها نیز برای هماهنگی با سیاق عنوان مقاله تغییر کرده‌اند. آیات و روایاتی که در متن اصلی بوده، به شکل پاورقی‌های زیر سامان یافته‌اند.

2- در اینجا نمونه‌هایی از نص صریح قرآن آورده شده است: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ»(آل عمران: 19)، «وَمَنْ یبْتَغِ غَیرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ»(آلِ عِمْرَانَ: 85)، «یا أَیهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَکمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ وَکانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً»(المائده: 47)، «یا أَهْلَ الْکتابِ قَدْ جاءَکمْ رَسُولُنا یبَینُ لَکمْ کثِیراً مِمَّا کنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکتابِ وَیعْفُوا عَنْ کثِیرٍ قَدْ جاءَکمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکتابٌ مُبِینٌ (15) یهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَیخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیهْدِیهِمْ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» (16)) (المائده: 15-16) «یا أَهْلَ الْکتابِ قَدْ جاءَکمْ رَسُولُنا یبَینُ لَکمْ عَلی فَتْرَهٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جاءَنا مِنْ بَشِیرٍ وَلا نَذِیرٍ فَقَدْ جاءَکمْ بَشِیرٌ وَنَذِیرٌ وَاللَّهُ عَلی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ»(المائد: 19)، «الَّذِینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی الْأُمِّی الَّذِی یجِدُونَهُ مَکتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراهِ وَالْإِنْجِیلِ یأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکرِ وَیحِلُّ لَهُمُ الطَّیباتِ وَیحَرِّمُ عَلَیهِمُ الْخَبائِثَ وَیضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (الأعراف: 157)، «قاتِلُوا الَّذِینَ لا یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلا بِالْیوْمِ الْآخِرِ وَلا یحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلا یدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکتابَ حَتَّی یعْطُوا الْجِزْیهَ عَنْ یدٍ وَهُمْ صاغِرُونَ»(التوبه: 29)، «قُلْ یا أَیهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیکمْ جَمِیعاً الَّذِی لَهُ مُلْک السَّماواتِ وَالْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ یحیی وَیمِیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِی الْأُمِّی الَّذِی یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَکلِماتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ» (الأعراف: 158)، «مَا کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکمْ وَلکنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخاتَمَ النَّبِیینَ وَکانَ اللَّهُ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیماً» (الأحزاب: 40). همچنین در صحیح مسلم آمده است «وَالَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیدِهِ، لَا یسْمَعُ بِی أَحَدٌ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهِ یهُودِی، وَلَا نَصْرَانِی، ثُمَّ یمُوتُ وَلَمْ یؤْمِنْ بِالَّذِی أُرْسِلْتُ بِهِ، إِلَّا کانَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ» (صحیح مسلم (1/ 134)).

3- با عطف به این موضوع باید در نظر داشت که در قرآن نیز آمده ست: «وَقالُوا کونُوا هُوداً أَوْ نَصاری تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّهَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً وَما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ»(البقره: 135)، در دیگر آیاتی نیز با صراحت بیشتری بیان شده است، از جمله: «یا أَهْلَ الْکتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِی إِبْرَاهِیمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاهُ وَالْإِنْجِیلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ (65) هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِیمَا لَکمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِیمَا لَیسَ لَکمْ بِهِ عِلْمٌ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (66) مَا کانَ إِبْرَاهِیمُ یهُودِیا وَلَا نَصْرَانِیا وَلَکنْ کانَ حَنِیفًا مُسْلِمًا وَمَا کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ (67) إِنَّ أَوْلَی النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِی وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِی الْمُؤْمِنِینَ (68)» (آل عمران: 65-68)

 

 

ترجمه: زینب زارع

منبع: پایگاه اینترنتی الجزیره

 

 

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.