تکفیری های رسانه ای!
چند روز پیش بین دو فعال رسانه ای با سابقه بحثی درگرفت که برای من آموزنده بود.
اولی به دومی انتقاد کرد که چرا در رسانه خود ، به فردی مخالف و حتی معاند، اتهامات ناموسی و زشت نسبت داده اید و دومی پاسخ داد زیرا او ضد انقلاب است و مگر نمی دانی مشغول چه اقداماتی علیه نظام است؟!
این مکالمه یک دقیقه ای از آن جهت برایم آموزنده بود که تا به حال فکر می کردم چنین رفتاری ناشی از بی توجهی به اصول حرفه ای و اخلاق حرفهای است؛ یعنی ناشی از نوعی نا آگاهی، بی مبالاتی، عجله و پاپاراتزی گری؛ اما آنجا متوجه شدم پشت سر چنین اقدامات خطرناکی، فکر و مبنا خوابیده و حتما به فتوای یک فیلسوف سیاسی رخ می دهد. برداشت رادیکالیستی از رقابت و مبارزه سیاسی و حتی عقیدتی سبب می شود آدمی به دام گویه ماکیاولیستی «هدف، وسیله را توجیه می کند» بیفتد. حال آْن که چنین سویه ای اساسا در آموزه های دینی ما و سیره پیامبر (ص) و امامان(ع) مردود است.
آن نگاه (دشنام به دشمن) با اباحه خدعه، حلیت دروغ، روایی نقض عهد، اجازه فتک و مسائلی از این دست در یک منظومه فکری تعریف می شوند. براساس این تلقی افراطی از آیین، ترور مخالفان فکری و سیاسی نه تنها مجاز، بلکه واجب است (دقت شود). نیرنگ به دشمن که نه ، حتی به برادر دینی و انقلابی و همسو (و فقط با کمی اختلاف عقیده) توصیه می شود . درشت گویی، مساوی انقلابی گری قلمداد می شود و …
امام راحل (ره) که همین روزها سالگرد عروج او بود و نماد همه آرمان های ماست و از قضا تمام تندروها به غلط به اندیشه و بیان آن نازنین استناد می کنند کجا به مبارزان انقلابی اجازه داد به حذف فیزیکی مقامات رژیم پهلوی مبادرت کنند؟ در سالهای دفاع مقدس- که اصول عملیات روانی اقتضاء می کرد به مردم دروغ گفت – کجا چنین اجازه ای داد؟ بزرگترین ناسزایی که به دشمن ملتش داد آیا جز «دیوانه» بود؟ یعنی کسی که انقلابی سترگ و خیزشی بزرگ را به وجود آورده بود از نقش تهییج، بی اطلاع بود و نمی دانست واژگان و عبارات تیترخور، الهام بخش و موج آفرین اند؟! حتی پس از قبول قطعنامه و در شرایطی که به دلیل هجوم صدام و منافقین ، جبهه ها دوباره پر از نیرو شد و برخی مسئولان به آن بزرگوار پیشنهاد تداوم جنگ را دادند. اما او اجازه نقض پیمان نداد. رهبر معظم انقلاب نیز بارها فعالان رسانه ای را از برچسب زنی و رفتار تفکیری برحذر داشته اند.
ما اگر معتقد و مروج حاکمیت دینی هستیم حتما باید با کمونیست های افراطی تفاوت داشته باشیم. ما پیرو دینی هستیم که اجازه نمی دهد حتی دشمنان را با کلماتی ناروا بخوانیم در غیر این صورت حد قذف (هشتاد تازیانه) بر ما باید جاری شود ، نه آن که وقتی قافیه را باختیم با کلمات ، بازی کنیم و بگوییم منظورمان « تشییع فاحشه» بوده است .
یادمان باشد- و پیش از همه به خود نهیب می زنم زیرا از همه محتاج ترم- که پیام آور اسلام (ص) آن چنان که خود فرمود برای اتمام مکارم اخلاق، مبعوث شده است و ما نیز مأمور دعوت مردم با غیر زبان (عمل) هستیم.
چند روز پیش بین دو فعال رسانه ای با سابقه بحثی درگرفت که برای من آموزنده بود.حسین انتظامی
سرور گرامی، شما با توجه به سمت مهمی که در مطبوعات کشور بر عهده دارید، چرا شخصا ورود نمیکنید؟ چرا رسانههایی که هر روز اشخاصی را، که با رای دادگاه آنان محکوم شدهاند، به باد ناسزا میگیرند، بازخواست نمیکنید؟ چرا اجازه میدهید اینهمه توهین و افترا در فضای کشور غالب شود؟ چرا اجازه میدهید فردی، در رسانهای معلوم، هر روز سر ببرد و هیچ کس به ابروی بالای چشمش هم اشارهای نکند؟به شخصه به خاطر شناختی که از شما دارم، از شخصیت فرهیخته، با اخلاق و متدین شما آگاهم، برادرانه تقاضا میکنم حالا که در مقام بالایی از مطبوعات کشور نشستهاید، یا جدی ورود کنید و یا شاکی خروج
الحق که چنین است و همان طور که سروش اریا نوشته امیدواریم شما هر چه زودتر تصمیمی برای این تفکفیریهای رسانه ای بگیرید.