کتاب‌ها و نشریه‌های این روزهای سعودی

رسول جعفریان که به همراه برخی دیگر از شخصیت‌های علمی، به‌تازگی از زیارت مکه و مدینه بازگشته است در وبلاگ خود گزارشی نوشته از آنچه در فضای فرهنگی این روزهای عربستان می‌گذرد.

 

این پژوهشگر تاریخ اسلام ضمن بازدید از فروشگاه‌های مهم مدینه و مکه مکرمه مشاهدات خود را به اجمال به قلم آورده تا نشان می‌دهد فضای فرهنگی در این دو شهر بزرگ اسلامی چه اندازه بر مباحث شیعی و سنی و یا حتی نگرش‌های معطوف به آزاداندیشی تمرکز دارد.

کتابفروشی‌های مدینه

ـ دوست ما آقای مهدوی سری به مکتبه الرشد زده و کتابهای مهمی خریداری کرده است. از جمله یک دوره تفسیر بیست جلدی که مدتها بود به دنبال آن می گشت و کاری است از استادان دانشگاه شارجه، و اساس آن روی تفسیر موضوعی است. ایشان گفت کتاب مفصلی هم در دفاع از بنی امیه دیده که باید امروز سری بزنیم.

 ـ بعد از چهارراه اول، سمت راست جاده، دو کتابفروشی به نام های مغامسی و الرشد هست. الرشد ناشر بزرگ و قدیمی است. مغامسی هم قدیمی است و گفتند که شعبه بزرگتری در شارع سلطانه زده است… در میان کتابهای تازه، اثری با عنوان «نقد الحدیث عند الشیعه الامامیه الاثنی عشریه» از مجدی بن عوض الجارحی بود. حجم آن 684 صفحه است. کتاب به شیعیان پژوهشگر و سنیانی که فریب شیعیان را خورده اند تقدیم شده است! فصل سوم این کتاب «اثر التشیع فی الروایه» است که مروری بر بحث اتهام به تشیع و تضعیف راویان شیعی در منابع سنی دارد. (صص 161 ـ 224)

 

ـ شماره جدیدی از مجله البیان هم آمده بود که مقالاتی در باره ایران و تشیع داشت. ناصر القفاری نویسنده کتاب سه جلدی اصول المذهب الشیعی، مقاله ای با عنوان «الحوار غیر المجدی مع الروافض حول مفتریاتهم علی الصحابه»‌ دارد به این معنا که گفتگوی بی فایده با روافض در باره اتهاماتشان به صحابه. مجله یاد شده، مقاله ای هم در باره انتخابات عراق دارد با عنوان «الانتخابات العراقیه و التشتت السنی». مقاله ای هم در باره حرب المیاه علی الانبار که مربوط به جنگ داعش با دولت عراق در فلوجه است. مقاله ای هم با عنوان «الصهاینه: البرنامج النووی الایرانی یستهدف الخلیج». به نظرم این مجله به طور مداوم باید در ایران در مراکز فکری مورد توجه قرار گیرد. در سری آثار سیاسی علیه افراطی گری سنی کتابچه ای هم با عنوان «الاحادیث الوارده فی تحریم دماء المسلمین و المعاهدین»‌ از جمعان احمد الزهرانی توسط دارالمیمنه منتشر شده است. کتابی هم با عنوان «اوراق ایرانیه‌» از عبدالستار الراوی از موسسه «العصر»‌ منتشر شده که البته از سال 2012 است. این کتاب در حجم 270 صفحه به تجربه های عملی و تاریخی جمهوری اسلامی از دولت بنی صدر، رهبری آیت الله خامنه ای پس از ریاست جمهوری، دولت رفسنجانی، حوزه و جامعه، و انجمن حجتیه و بازگشت آن پرداخته است.

ـ در میان کتابهایی که امروز خریداری کردم، چند کتابچه جلب توجه می کرد. یکی استفتاءات در باره جهاد از صالح بن فوزان عضو هیئه کتاب العلماء بود که هرچند در سال 1426 منتشر شده بود [توسط دارالرشد] اما نشانگر تاریخچه طرح برخی از مباحث جهادی در میان سنی هاست. مثلا این سؤال: آیا معلمان مدارس می توانند بچه ها را با فرهنگ جهادی تربیت کرده و آنها را با مجاهدات چچنی ها و … آشنا کنند؟ پاسخ این است که معلم باید فقط وظیفه خود را انجام دهد و آنها را با مسائلی که عقلشان کشش ندارد آشنا نکند. سوال دیگر: برخی می گویند در زمان ما جهاد نیاز به «امام» و «رایت» ندارد. نظر شما چیست؟ صالح گفته است: این رأی خوارج است. سوال:‌ در بلاد ما کسانی هستند که می گویند: امروزه علمای اسلام، جهاد را تعطیل کرده اند و این کفر است! عقیده شما چیست؟ پاسخ:‌ این سخن افراد جاهل است. سوال: برخی از جوانان راه افتاده به نقاط دیگر می روند تا جهاد کنند. رأی شما چیست؟ پاسخ: بدون اذن امام جهاد جایز نیست.

به هر حال رساله کوچکی است اما نهایت ارزش را از جهت طرح برخی از مسائل جهادی جاری بین اهل سنت دارد، حرکتی که به تدریج توسعه پیدا کرد، بعدها در سوریه جای خود را باز کرد و با تأسیس داعش، حتی القاعده را هم به کناری گذاشته و تندوراه تر مبحث جهاد را میان نسل جدید جوانان سنی طرح کرد و حالا هم ادامه دارد.

کتابچه کوچک دیگری با عنوان الناهیه عن ازهاق الفنوس الغالیه (العلمیات الاستشهادیه او الانتحاریه) علیه اقدامات انتحاری توسط دارالامام مسلم منتشر شده و نویسنده آن عبدالمالک بن احمد رمضانی است. وی رسما اقدام انتحاری یازدهم سپتامبر را فتنه نامیده نه جهاد. (ص 44) و به پاسخگویی به ادله ای که کسانی برای تجویز عملیات انتحاری آورده اند پرداخته است. وی نوشته است:‌ و لا ادری ایّ انتصار حصل للمسلمین مع انه مات تحت ذاک التفجیر عدد کبیر من المسلمین لو کانوا صدقا علی المسلمین مشفقین؟ فکیف یهون قتل العشرات من المسلمین فضلا عن الابریاء‌ من غیرهم لمجرد اغاظه العدو بتحطیم بنایتین؟ این کتابچه در سال 2012 منتشر شده و علی القاعده باید از جمله فعالیت های علمی ـ مذهبی باشد که در سعودی علیه افراطی ها و القاعده منتشر می شود.

سال قبل کتابچه ای شامل فتاوی علمای الازهر در باره شیعه دیدم که متاسفانه نتوانستم تهیه کنم. امسال هم نسخه ای از آن در مکتبه الرشد بود که یکی از دوستان گرفت. کتابچه ای است جیبی در حجم 115 صفحه شامل فتاوی علمایی از الازهری ها در باره رد شیعه. وقتی کتابچه را مرور کردم، فتوایی جز یکی دو مورد نبود، بلکه چند متن بر ضد شیعه است که در آن آمده و از این طرف و آن طرف از آنچه برخی از علمای ازهر نوشته اند، گرفته شده است. این کتابچه که توسط شخصی به نام الخشوعی گردآوری شده در سال 1429 منتشر شده است. غالب نویسندگان مصری، برای پول هر چیزی را می نویسند. این مشهور است نمی دانم درست است یا نه. در باره شیعه و در تایید آن هم نوشته های زیادی دارند.

 موسسه ای به نام مرکز الفکر المعاصر، سری کتابی در دفاع از ابن تیمیه و طرح افکار وی منتشر می کند که به سبک و سیاق همین کتابهایی است که یک دست و شیک در قطع رقعی انتشار می یابد. چندین نمونه از آن را امروز دیدم. یکی مقاله التجسیم «دراسه نقدیه لخطاب خصوم انب تیمیه المعاصرین»‌ در پاسخ کسانی است که ابن تیمیه را قائل به تجسیم دانسته اند. کتابی است در حجم 430 صفحه که توسط فهد محمد هارون بسال 1435 یعنی همین امسال منتشر شده است.

می دانیم که کتابی با نام النصحیه الذهبیه از حافظ ذهبی معروف خطاب به ابن تیمیه و در واقع در نقد او وجود دارد. از جمله آثار منتشره توسط مرکز الفکر المعاصر کتابی است با عنوان «تحقیق نسبه‌ «النصیحه الذهبیه لابن تیمیه» للقاضی محمد بن السراج الدمشقی و هل هی للحافظ الذهبی؟». این یعنی این که این متن ربطی به ذهبی ندارد و متعلق به قاضی محمد بن سراج دمشقی است. طبعا نفی این انتساب این فایده را برای مدافعان ابن تیمیه دارد که نویسنده بزرگی مانند ذهبی، این نقد را بر ابن تیمیه ننوشته است. نویسنده با توجه به آثار ابن سراج و آنچه در این رساله آمده تلاش کرده است تا انتساب رساله مزبور را به وی ثابت کند. 

نویسنده این اثر ابوالفضل القونوی است که این روزها  آثار دیگری هم از او منتشر شده از جمله تصحیح کتاب جمل جوابات العثمانیه بجمل مسائل الرافضه و الزیدیه از عمرو بن بحر جاحظ. این کتاب هم توسط همین مرکز الفکر المعاصر منتشر شده است. معلوم نیست این کتاب که قبلا به بهترین صورت توسط عبدالسلام هارون چاپ شده بود، چه نیازی به تصحیح مجدد داشت که قونوی آن را دوباره عرضه کرده است. توضیح او در این باره در صفحه 10 مسخره به نظر می آید. در واقع این همان کتاب العثمانیه است که پیش از این چاپ شده بوده و نیازی به این کار جز نشر اثری تازه علیه شیعه نبوده است.

از منشورات همین مرکز کتابی حاوی چند سفرنامه معاصر از مازن مطبقانی گرفتم. وی یکی از اسلام شناسان سعودی است که فراوان در غرب رفت و آمد داشته و به نظرم پایان نامه او در نقد آثار برنارد لویس است که سالها قبل چاپ شده است. در این کتاب نیز موضع ضد استشراقی دارد و در عین حال حاوی نکات جالبی از فعالیت های پژوهشی معاصر در غرب و معرفی شماری از افراد و مواضع فکری آنهاست. نام این کتاب خارج عن المألوف است که همین امسال منتشر شده است.

از مرکز التاصیل للدراسات و البحوث هم که از جمله مراکزی است که به کارهای فکری معاصر می پردازد و البته زیر لوای همین جریان کلی فکری وهابیت است، آثار جدیدی منتشر شده که یکی از آنها نظریه‌ السعاده بین الغزالی و ابن تیمیه است که طبعا با حس دفاع از این تیمیه نوشته شه است. این سری آثار در مرکز مزبور با عنوان اوراق فکریه منتشر می شود که این شماره دهم آن است و همین امسال یعنی 1435 منتشر شده است.

ـ ناهار هم صرف شد و حالا هم بعد از آن مشغول رساله ذراع مدینه شدم که فوق العاده عالی است. به قدری اطلاعات لطیف از اوضاع مدینه دارد، که قابل وصف نیست و باید خواند و بهره برد. کمتر چنین متنی را دیده بودم که وضعیت اجتماعی حرم و مسائل داخلی آن را توضیح داده باشد. روز کنیس یا روز نظافت یکی از زیباترین آنهاست که آداب و رسوم آن را شرح داده است. از این رساله دریافتم که آنچه در حرم رضوی از رسم و روسم شمع و چراغ و حرکت های موزون و این قبیل هست همه در مدینه بوده و با آمدن وهابی ها همه جمع شده است، اما سنت آن در ایران مانده است

.

کتابفروشی‌های مکه

ـ ساعت چهار و نیم عصر هر پنج نفر راهی کتابفروشی ها شدیم. ابتدا در کتابفروشی موید در مدخل دانشگاه ام القری رفتیم. کتابهای قابل توجهی خریداری کردیم.

آثار تازه ای هم در ارتباط با ایران یا شیعه بود که آنها را به صورت کوتاه معرفی می کنم. یکی از این کتابها در باره وضعیت اهل سنت در عراق بود. این کتاب و چند کتاب دیگر با هدف این که نشان داده شود در عراق نسبت به اهل سنت بدرفتاری شده نوشته شده است. شگفت که در طول این ده سال، هزاران شیعه در انفجاراتی که توسط سنی های افراطی ایجاد شده کشته شده اند. اسم این کتاب العرب السنه فی العراق، تاریخهم، واقعهم، مستقبلهم است که توسط چندین نفر نوشته شده است.

کتاب دیگری با عنوان الدوله العلویه خیار الاسد الاخیر تاریخچه ای از بعث سوریه و تاسیس دولت علوی و ارتباط آن با ایران دارد. نویسنده یک ژرونالیست فلسطینی است که دفتری هم در لندن دارد و بیشتر در برنامه های تلویزیونی شرکت می کند، ابراهیم حمامی.

یک کتاب جدید در باره غلات شیعه توسط العبیکان که نشر روشنفکری معروف در سعودی است درآمده با عنوان اثر الفکر الیهودی علی غلاه الشیعه. مؤلف آن عبداللطیف عبدالرحمن الحسن است و سال انتشار 1435 یعنی همین امسال. عنوان کتاب گویاست، و تعبیر به غلات شیعه رد گم کردن. در واقع کتاب در باره تشیع است، نه فقط غلات شیعه. به عبارت دیگر اینها شیعه اعتدالی را هم غالی به حساب می آورند. این که العبیکان این اثر را چاپ کرده با آن که ادعای روشنفکری هم دارد، نشان گر آن است که این قبیل نشرها نیز دقیقا در خدمت همان اهدافی است که ناشران افراطی دنبال می کنند. کتاب در حجم 420 صفحه است. وی می گوید که بعد از تالیف کتاب جذور الشیعه، مشابهت هایی میان افکار شیعی و یهودی یافته و این اثر را نوشته است. خاطرم هست، آقای جعفر مرتضی هم در باره همین موضوع منتهی عکس آن، یعنی مشابهت های فکری و فقهی میان تسنن و یهود کار کرده بود، و من همیشه مخالف نشر آن بودم. مسلمانها از اول با هر کسی دشمنی داشتند، او را یا از نسل یهودی می دانستند، یا متصل به آنها. در باره ارتباط برخی از رهبران تسنن با کعب الاحبار، شاید یک جلد پانصد صفحه ای بشود از متون کهن مطلب گردآوری کرد.

طه حامد الدلیمی که در دو سه سال گذشته چندین کتاب رد شیعه نوشته، و عراقی است، علی القاعده از عشیره دلیم که این روزها هم ماجرای آنها با داعش پیوند خورده، کتاب تازه ای با عنوان البادئون بالعدوان، در این باره نوشته که در عراق در منازعات طائفی، چه کسی دشمنی را آغاز کرد. شیعیان یا سنیان. این کتاب 190 صفحه ای هم تازه منتشر شده و نشان می دهد که او خط خاصی را در باره این که اهل سنت در عراق مظلوم واقع شده اند دنبال می کند. همین دلیمی کتابی هم با عنوان «جرائم الاباده الجماعیه المنظمه لاهل السنه فی العراق»‌ دارد که در باره منطقه محمودیه است. یک تصویر وحشتناکی هم روی جلد طراحی کرده که واقعا شرم آور است. چشم پوشی روی قتل  عام هایی که در طول تاریخ و طی سالهای 2005 تاکنون در باره شیعیان در عراق اعمال شده، بزرگ ترین تحریف در تاریخ معاصر عراق است، هرچند با این همه وسائل امروزی، کسی موفق نخواهد شد آن همه جنایت را بپوشاند، هرچند وقتی بحث فرقه ای شد، کسی دنبال حقیقت نیست، همه دنبال ترسیم مظلومیت برای خود هستند و در کل باید گفت حیف پیشینه مسلمانان که در این دنیای پر از دشمن این جور به جان هم افتاده اند. بدون شک جهل و عقب ماندگی و فقر مهم ترین عامل این منازعات است و تا وقتی آنها هست این هم هست. حقیقت ردیه نویسی بر شیعه در میان سعودی ها، مثل یک رسالت مهم درآمده است. علاوه بر مجله البیان که بخش عمده مقالاتش اختصاص به این موضوع دارد، و مجله ای است که در سعودی انتشار خوبی دارد، در مجله التاصیل هم که قرار است یک مجله پژوهشی و روشنفکری باشد، جهت گیری همین است. شماره 6 مجله التاصیل مقاله ای دارد تحت عنوان: «دلاله تفرق الشیعه‌ فی تعیین الامام علی بطلان دعوی النص علی الائمه». مقاله دیگری هم در باره ارتباط مصیبت ها با گناهان، دشواری ترجمه کلمه الله در انگلیسی، و حریت اعتقاد در اسلام دارد.

کتاب مفصل دیگری که آن را هم العبیکان در سال جاری چاپ کرده، «تصاعد المد الایرانی فی العالم العربی»‌ یا تاریخ نفوذ ایران در سرزمین های عربی است. نویسنده السید ابوداود است که به نظر مستعار می آید. این کتاب 479 صفحه ای شامل این عناوین است: حقائق لا اوهام، البعد التاریخی لمشروع الهلال الشیعی، مخالب المشروع الایرانی، مراکز الانطلاق المستقبلی، نشر التشیع و تصدیر الثوره، تناقض مع قضایا الامه، حقیقت الموقف من اعداء الامه، الامه و قضایا ایران الخارجیه، الوعی الاسلامی یکشف الفتنه. کتاب داستان را از صفویه آغاز کرده [مقدمه کتاب این است:‌ الصفویون و الدوله‌ الصفویه فی ایران] و به دوره معاصر آورده است. یک عنوان فرعی کتاب این است: «الفکر الصفوی حی فی الواقع الایرانی الحالی». و یک عنوان دیگر: «التعصب الایرانی للقومیه الفارسیه».

 

ـ کتابهای تازه‌ای هم داشت. از جمله کتابی با عنوان «من مکه المکرمه الی لاس فیجاس» که همان لاس وگاس است. مقایسه میان معماری جدید اطراف مسجد الحرام با معماری مدرن و تقریبا و تلویحا انتقاد از وضعیتی که منجر به تقدس‌ شده است. مثلا  اینکه یک حاجی وقتی بعد از نماز از مسجد الحرام بیرون می‌آید، با دیدن این معماری عجیب و سربه فلک کشیده، چه احساسی به او دست می‌دهد. به خصوص حاجیان کشورهای فقیر و بی بضاعت! نویسنده کتاب علی عبدالرؤوف و ناشر آن «مدارات للابحاث و النشر»‌ است. کتاب نگاهی کلی به معماری گذشته مکه هم دارد  و گاه تصاویر زیبایی هم از دوران قدیم در آن چاپ شده است. نویسنده مصری و کتاب در قاهره چاپ شده است. در سالهای اخیر هتل‌های بزرگ دنیا در اینجا حضور یافته‌اند. مالکیت این هتل‌ها دیگر مربوط به سعودی ها نیست و اغلب به صورت سهام در بازارهای بین‌المللی عرضه می‌شود. برای همین پای مسیحی‌ها و یهودی‌ها نیز به مالکیت این هتل‌ها از طریق سهام باز شده است.

درباره معماری، و تغییرات شگفتی که در اینجا رخ می دهد، و همه به بهانه اسکان حجاج صورت می گیرد، واقعیت این است که جهان اسلام در باره تغییراتی که در اینجا رخ داده ساکت مانده است. در این زمینه، کمتر مطالبی در مطبوعات بیرون از سعودی منتشر شده و همان طور که اشاره شد، دیگر حسی برای دیگران در برابر تصمیم گیران سعودی در این زمنیه باقی نمانده است.

ـ بعد از مغرب هم به دیدن دکتر عبدالوهاب ابراهیم رفتیم. عالم بسیار معتدلی است که من قبلا هم درباره ایشان نوشته‌ام. علاقه زیادی به آثار تاریخی دارد. وی که داماد استاد محمد طاهر کردی شافعی مذهب و نویسنده التاریخ القویم و آثار دیگر است، در باره ایشان و مسائل دیگر گفتگو کرد. استاد کردی یک خطاط درجه یک بود که قرآن را هم به خط خود نوشته و به علاوه دو تفسیر هم مختصر  مفصل دارد که تنها بخش اندکی از آن چاپ شده است. کتاب مقام ابراهیم ایشان هم اخیرا چاپ شده که در کتابهای اخیر خریداری کردم. کتاب «مکتبه‌ مکه المکرمه قدیما و حدیثا»‌ اثری است که وی برای دفاع از مولد النبی (ص)‌ در سال 1433 (2012 میلادی) نوشت و اکنون به چاپ دوم رسیده است. این کتاب مفصل (462 ص) حاوی اطلاعات تاریخی، اسنادی، فهرستی و بسیاری از معلومات دیگر درباره این کتابخانه است. می‌دانیم که شیخ یوسف قطان این بنا را درست کرد و خواهرش فاطمه کمک قابل توجه مالی به آن داشت. همچنین شرح حال شمار زیادی از افرادی که کتابهایشان را به این کتابخانه اهداء کرده‌اند، در این کتاب آمده است. به هر حال دیدار ایشان فرصت بسیار مغتنمی بود. ایشان گفت که قرار است بعد از نماز عشاء صالح حمید نویسنده کتاب پنج جلدی که درباره امامان مسجد الحرام نوشته، سخنرانی کند و بنا دارد که در آن شرکت کند. ایشان از جمله گفتند که اگر حجاج ایرانی نبودند تاکنون جحفه از میان رفته بود.

ـ در میان کتابهای تازه‌ای که امروز گرفتم، کتابی با عنوان ریحانه الرسول الحسین بن علی بود که فراموش کردم آن را از کارتن بردارم. در سالهای اخیر، کتابهای فراوانی در اینجا درباره اهل بیت نوشته شده و خواسته‌اند نشان دهند که محبت اهل بیت (ع) ربطی به تشیع ندارد. طبعا اصل این مطلب بسیار خوب است، اما این که هدف کلی چیز دیگری است، ظاهراً تردید نیست.

ـ صبح روز چهارشنبه فرصتی شد تا گشتی در سایت ها بزنم. از جمله سایت «طائف اونلاین» ضمن اخبار این شهر، اخبار جالبی از شهرهای دیگر و مسائل کلی سعودی داشت…

خبر دیگری از صالح فوزان عضو هئیت کبار العلماء بود که در واکنش به فتوای برخی گفته است نماز خواندن پشت سر کسی که گوش دادن به موسیقی را جایز می داند روا نیست، چون تجاهر به فسق است. در این خبر آمده است که شیخ عادل کلبانی امام سابق حرم، چنین فتوایی داده بوده است. در همین زمینه محمد ثبیتی گفته است که افراط در اینکه در یک مسئله اختلافی فقط یک رأی درست است یکی از دلایل تنفر از دین بوده و ممکن است به الحاد منجر شود. او گفت که در دهه هشتاد هم فتوایی صادر شده بود که نماز پشت سر کسی که عکس گرفتن را جایز می داند، روا نیست در حالی که خود آنها و خانواده شان با مطرب‌ها عکس گرفته بودند.

خبر دیگر مربوط به سلیمان الغریفی یک مبلغ وهابی دیگر شاغل در وزارت شئون اسلامی است که گفته است: در سنت اصل بر این است که باز بودن صورت زن اشکال ندارد. با گفتن این کلمه، هجوم علیه وی آغاز شده و او را به داشتن افکار لیبرالی متهم کرده اند.

 

متن کامل این گزارش را در وبلاگ رسول جعفریان بخوانید!
رسول جعفریان که به همراه برخی دیگر از شخصیت‌های علمی، به‌تازگی از زیارت مکه و مدینه بازگشته است در وبلاگ خود گزارشی نوشته از آنچه در فضای فرهنگی این روزهای عربستان می‌گذرد.

مطالب مرتبط
منتشرشده: ۱
  1. سیده حسنی

    خیلی ممنون از اینکه گزارش آقای جعفریان رو تلخیص کردید. گزارش خود ایشون خیلی خسته کننده و مطوله.

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.