آشنایی با متفکران جهان عرب(۱۰):‌ سید محمود القِمَنی| جواد شریفی

به مناسبت وفات محمود القمنی

آغازگاه اهتمام قمنی به پژوهش تاریخی به سال 1967 برمیگردد. یعنی شکست اعراب در جنگ شش روزه با اسرائیل و شکست طرح جمال عبدالناصر در ایجاد دولت مدرن عربی. قمنی از خود میپرسد چه شد؟ او شروع به پژوهیدن ریشه این مشکل کرد و معتقد شد که این شکست ربطی به ضعف نظامی نداشت بلکه مربوط به مدل اندیشه اسلامی داشت.

محمود القِمَنی در 1947 در شهر الواسطى در استان بنی سویف مصر زاده شد.

سخن های موافق و مخالف درباره اش بسیار است. برخی او را یک اندیشمند اسلامی بزرگ دانسته اند و برخی او را کافری خوانده اند که چهره اسلام را مشوه میکند و در خدمت دشمنان اسلام است. حتی برخی مدرک دکترای وی را زیر سوال برده اند و مدعی شده اند او حتی تحصیلات دانشگاهی معتبری ندارد.

آغازگاه اهتمام قمنی به پژوهش تاریخی به سال 1967 برمیگردد. یعنی شکست اعراب در جنگ شش روزه با اسرائیل و شکست طرح جمال عبدالناصر در ایجاد دولت مدرن عربی. قمنی از خود میپرسد چه شد؟ او شروع به پژوهیدن ریشه این مشکل کرد و معتقد شد که این شکست ربطی به ضعف نظامی نداشت بلکه مربوط به مدل اندیشه اسلامی داشت.

در اولین گام این نکته را مطرح کرد که میراث فرهنگی عرب از اسلام شروع نشد بلکه مجموعه ای از انباشت های فرهنگی و تمدنی ملل مختلفی از خاورمیانه، پیش و پس از ظهور اسلام است و اساسا ممکن نیست برای هیچ فرهنگ یا تمدنی نقطه شروع مشخصی تعیین کرد و این پندار که فرهنگ عربی با وحی آغاز گشت، موجب می شود که نقش تمدن ها، ملل، ادیان و عوامل سیاسی پیش از اسلام در شکل گیری و تکوین اسلام نادیده گرفته شود. “هیچ چیزی حتی دین از هیچ متولد نمی شود؛ بلکه عمیقا متاثر از رسوبات نهادهای مشابهش در گذشته می باشد. قمنی میگوید این که بگوییم هر چیزی که مربوط به قبل اسلام است ناقص و معیوب است و هر آنچه اسلام آورده بهترین و کامل ترین، باب نقد و گفتگو و تغییر را میبندد. این طرز فکر به ایده دیگری می انجامد و آن اینکه عالم/ منجی ای باید ظهور کند که پیچیدگی های امر الهی را بهتر از دیگر انسان ها بفهمد. و این ایده نیز منجر به یک دسته بندی طبقاتی در جامعه میشود که اتفاقا مبنای اقتصادی ندارد. {وی در این تحلیل، با نظرگاه مارکسیستی که طبقه بندی های اجتماعی را به عامل اقتصادی فرو می کاهد مخالفت می ورزد.} این نوع دسته بندی، یک شکاف طبقاتی ساختگی است که شهروندان را به دو گروه فرمان ده و فرمان بر تقسیم میکند و امکان هر گونه اصلاح و تغییر را در جامعه منتفی میکند. به نظر قمنی این وضعیت اختصاصی به اسلام ندارد و در کل خاورمیانه در طول تاریخ وجود داشته. قمنی میگوید همین طرز فکر بود که صدام حسین را نیز در نگاه برخی اعراب همچون یک قهرمان و منجی جلوه میداد. قمنی در پی شناخت شیوه رفتار و سلوک مسلمانان و اعراب است که منجر به ظهور زنجیره ای از استبداد در سطوح مختلف اجتماعی است. استبداد مرد بر خانواده، کارفرما بر کارگر، فرمانده بر سرباز، استاد بر دانشجو. این استبداد چنان پیش رونده است که انسان شرقی آزادگی خودش را فراموش میکند.

القمنی در بیشتر آثار خود به تاریخ اسلام پرداخته. برخی معتقدند وی نظرگاهی مارکسیستی به تاریخ اسلام دارد و بعضی دیگر معتقدند افکار جسورانه وی به ترویج ایدئولوژی اسلام سیاسی دامن می زند؛ اما او خودش را پیرو اندیشه معتزلی می داند. از آن جا که نظر وی مبنی بر “ضرورت تحول در رویکردهای اسلامی” همراستا با اهداف ایالات متحده است، بعضی نیز وی را مرتدی می دانند که از سوی گروه های ضداسلامی تامین شده و بلندگوی آمریکا در جهان اسلام است. در پی انفجارهای تروریستی سال 2004 در مصر، لحن مقالات سید القمنی علیه اسلام سیاسی و شیوخ آن چنان تند شد که از طرف این گروه ها به قتل تهدید شد.  آخرین تهدید که ظاهرا خیلی جدی هم بود قمنی را واداشت که توبه نامه ای بنگارد و منتشر کند تا جان خودش و خانواده اش حفظ شود. البته بعضی هم گفته اند که ماجرای تهدید به قتل یک ادعای دروغ از سوی قمنی بوده تا مظلوم نمایی کرده باشد و بیشتر در کانون توجه قرار بگیرد.

وی درباره قرآن معتقد است که قرآن دو جنبه دارد. یکی واقعیت های تاریخی و دیگری اسطوره ای و سمبلیک. که در این بعد اخیر، معانی نمادین جایگاه ویژه ای دارند و نباید با منطق واقعیت های تاریخی با این جنبه روبرو شد. مثلا جنگ بدر را جزو جنبه اول میداند ولی نزول فرشتگان در جنگ بدر را مربوط به جنبه اسطوره ای و سمبلیک. و یک مسلمان و همچنین یک پژوهشگر باید میان این دو جنبه تفکیک کند. به اعتقاد وی قرآن یک متن تاریخی است که باید مورد بازبینی انتقادی قرار گیرد و این بازبینی انتقادی برای خوارداشت قرآن نیست بلکه برای نور افکندن بر بخشی تاریک از تاریخ است.

القمنی در کتاب “هاشمیان و شکل گیری دولت اسلامی” در مخالفت با همه تاریخ نگاران متقدم، اسلام را یک پدیده صرفا بشری می داند که اراده خداوند و امور ماورائی در آن نقشی نداشته اند. بلکه اسلام را یک حرکت سیاسی می داند که مهم ترین هدفش ایجاد دولتی عربی_اسلامی به رهبری هاشمیان بود. این نظر وی شبیه نظر “خلیل عبدالکریم” است که معتقد است اسلام یک حرکت سیاسی با هدف ایجاد دولتی قریشی بود. سید القمنی معتقد است که دو عامل اقتصاد و قوم گرایی عربی، نقش بسیار مهمی در شکل گیری اسلام داشتند و جد محمد، عبدالمطلب در خصوص منافع سیاسی و نژادی، هوشیاری بسیاری داشت و نخستین بذرهای وحدت قومی عرب را کاشت و در همین راستا با الهام از دیانت ابراهیم که اعراب خود را فرزندان وی می دانستند، حنیفیت را ترویج داد و با چندگانه پرستی و دیگر مظاهر شرک مبارزه کرد. محمد نیز آن کاری که جدش آغاز کرده بود را کامل کرد و آریستوکراسی قریش را از بین برد و دولت عربی_اسلامی با محوریت بنی هاشم را تشکیل داد و از قدرت بنی امیه کاست. بنی امیه نیز پس از ماجرای فتوحات و گسترش اسلام در دیگر سرزمین ها به محض یافتن فرصت مناسب، انتقام سختی از بنی هاشم گرفت و کشتارهای خونینی علیه آنان ترتیب داد. سید القمنی در همین کتاب مدعی است که اندیشه پیامبر موعود نیز حاصل تحولات تاریخی ای است که از زمان عبدالمطلب آغاز شد و کعبه را نیز ساخته دست خود اعراب می داند. پژوهش هایی ازین دست که از نظرگاهی اقتصادی، سیاسی و تاریخی به بررسی تاریخ اسلام می پردازند کم نیستند؛ مانند پژوهش های “عبدالعزیز الدوری” با این تفاوت که الدوری آن شواهد تاریخی که اسلام را یک حرکت سیاسی_دینی نشان می دهند سانسور نمی کند.

وی از 1996 خواستار تغییر در نظام آموزشی مصر شده بود زیرا به عقیده وی آموزه های اسلامی ای  که در نظام آموزشی رایج آن زمان تدریس میشد و از تفکر سعودی و وهابی ریشه گرفته بود خشونت پرور  و تفرقه محور بود. وی میگوید شیوه آموزش در مدارس عربی مبتنی بر حفظ و تلقین است و حتی علوم غربی به صورتی اسلامی شده تدریس میشوند. قرآن پیش روی همه گشوده است و هیچ کس حق ندارد در فهم قرآن خودش را بر حق و دیگران را خطاکار بداند. چاره این مشکل در اتخاذ اسلوب فکری غربی بدون رویکرد گزینشی و به طور همه جانبه است.

وی در 2009 جایزه دولتی مصر در علوم اجتماعی را کسب کرد اما شیوخ و خطیبان اسلامگرا علیه وزیر فرهنگ مصر فاروق حسنی بخاطر اعطای این جایزه به قمنی و هدر دادن بیت المال شکایت قضایی تنظیم کردند.

از کتاب های وی میتوان این ها را نام برد:

أهل الدین والدیمقراطیه _ الجماعات الإسلامیه، رؤیه من الداخل _ الإسلامیات _ الإسرائیلیات _ إسرائیل، الثوره التاریخ التضلیل _ قصه الخلق _ النبی موسى وآخر أیام تل العمارنه _ حروب دوله الرسول _ النبی إبراهیم والتاریخ المجهول _ الحزب الهاشمى وتأسیس الدوله الإسلامیه _ الأسطوره والتراث _ النسخ فی الوحی _ انتکاسه المسلمین إلى الوثنیه: التشخیص قبل الإصلاح _ الفاشیون والوطن _ رب الثوره…أوزویریس وعقیده الخلود فی مصر القدیمه _ شکرا بن لادن _ مدخل إلى فهم دور المیثولوجیا التوراتیه _ العرب قبل الإسلام.

 

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.