استاندارد دوگانه «نقد»
مهم نیست دولت در این هشت ماه، چه کرده و چه نکرده، مهم نیست که کاستیهای کشور چه میزان حاصل آن هشت سال است و چه میزان حاصل این هشت ماه. هیچکدام از اینها مهم نیست. مهم آن است که دولتی بر سر کار آمده که برای برخی تریبونداران، «همسو» محسوب نمیشود.
برخلاف تصور بسیاری که فکر میکنند نقد، نقد است و «همسو» و «ناهمسو» ندارد اینگونه نیست. اساسا برای بسیاری از چهرهها، شخصیتها و جریانات سیاسی در جامعه ما، در مجموع دودسته ملاک و معیار برای نقد و انتقاد از مسوولان و عملکرد آنها وجود دارد. دسته نخست، ملاک و معیارهایی هستند که ما برای نقد دوستان، همفکران و یارانمان به کار میگیریم و دسته دوم، معیارهایی هستند که ما برای نقد «ناهمسو»ها- یعنی کسانی که به آنها علاقه چندانی نداریم- بهکار میگیریم. در مورد خودیها، اساسا نقد جدی وجود ندارد چراکه آنها «ازخودمان» هستند. نقد در این حالت تقلیل پیدا میکند به پند، موعظه و اندرز و خیلی که جدی شود، شکل تذکر دوستانه و برادرانه به خود میگیرد. آن هم نه بهصورت مستقیم به خود مسوولان بلکه گلایه بهصورت عام و کلی در قالب گزارههایی نظیر «مسوولان نبایستی اجازه بدهند»، «مسوولان بهتر است اینگونه باشند یا نباشند»، «به مسوولان درخصوص عدالت یادآوری میشود»، «اهمیت حجاب را به مسوولان تذکر میدهیم»، «به مسوولان درخصوص محرومان سفارش و توصیه میکنیم».
و از این دست عبارات که صرفا شامل رییسجمهور و قوه مجریه نمیشود و احکام کلی است که همه مسوولان را در بر میگیرد؛ از مسوولان قوه مجریه گرفته تا مجلس، قوهقضاییه، ائمه جمعه و جماعات و صداوسیما. جالب است که در مورد همسوها، نه تنها جایگاه نقد تنزل پیدا میکند به تذکرات کلی و عام خیرخواهانه و نصیحت به همه، بلکه از سوی دیگر به مخالفان و منتقدان نیز هشدار داده میشود که به بهانه نقد و انتقاد، دارند سیاهنمایی میکنند و زحمات و تلاشهای دولت و مسوولان را لوث میکنند. یعنی در حقیقت همسوها را نه خودشان حاضرند؛ جدی نقد کنند و نه تحمل دارند تا دیگران آنان را نقادی کنند. درواقع با چسباندن انگ «سیاهنمایی»، جلو هر نقد و انتقادی به «همسو»ها گرفته میشود. برعکس همسوها که تیغ نقد در مورد آنها کند شده و از کار میافتد، در مورد ناهمسوها اینگونه نیست. مهم نیست عملکرد آنها چگونه بوده است، مهم نیست مملکت را در چه وضعیتی از همسوها تحویل گرفته باشند. مهم نیست مردم چقدر به آنها اقبال کردهاند و چه امیدها که به آنها بستهاند. هیچکدام از اینها اهمیتی ندارد. تنها نکته مهم آن است که این جماعت «از ما نیستند» بنابراین هنوز در «پاستور» مستقر نشدهاند که ماشین نقد کسانی که هشتسال از کار افتاده، خاک میخورده و زنگ زده شدهبوده به یکباره «تیز و بران» بار دیگر؛ به حرکت در میآید. از فرهنگ گرفته تا اقتصاد، از اقتصاد گرفته تا عدالت، جملگی محل اشکال و اعتراض میشود. مهم نیست دولت در این هشت ماه، چه کرده و چه نکرده، مهم نیست که کاستیهای کشور چه میزان حاصل آن هشت سال است و چه میزان حاصل این هشت ماه. هیچکدام از اینها مهم نیست. مهم آن است که دولتی بر سر کار آمده که برای برخی تریبونداران، «همسو» محسوب نمیشود. ختم کلام آنکه قبل از نقد و انتقاد باید روشن شود آیا خودیها قرار است در کانون نقد قرار بگیرند یا ناهمسوها! برای این دسته از افراد که به این تقسیمبندی اعتقاد جدی دارند، نقد اینگونه معنا مییابد!
شرق هفدهم خرداد
مهم نیست دولت در این هشت ماه، چه کرده و چه نکرده، مهم نیست که کاستیهای کشور چه میزان حاصل آن هشت سال است و چه میزان حاصل این هشت ماه. هیچکدام از اینها مهم نیست. مهم آن است که دولتی بر سر کار آمده که برای برخی تریبونداران، «همسو» محسوب نمیشود. صادق زیباکلام