بی تدبیری دولتیان درباره آموزش و تحصیل مهاجران افغان ادامه دارد؟

امام جمعه مشهد در حالی چندی پیش از خطر گسترش وهابیت در نواحی مشهد به نمازگزان گزارش داد که گزارشها از تداوم بی تدبیری مسئولان درباره امور اهل سنت حکایت دارد. در حالی که بخش زیادی از اهل سنت شرق کشور از مهاجران افغان یا در ارتباط با این مهاجران هستند. مسئولان آموزش و پرورش با اتخاذ سیاستهای مالی درباره پذیرش دانش آموزان افغان، آنان را مجبور به ترک تحصیل و افتادن در دام مبلغان مذهبی می کنند که گویا اهدافی بیش از تبلیغ مذهب دارند. افزون بر این، گزارشها حکایت از آن دارد که در مواردی محدودیت هایی از سوی برخی مردم نواحی مختلف برای حضور فرزندان افغان در مدارس دولتی اعمال شده است.

به گزارش بخش سیاسی شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpapaer)، طبق ابلاغ وزارت آموزش و پرورش ایران، مدارس دولتی برای ثبت نام دانش آموزان ابتدایی اتباع افغانستانی 75 تا 100 هزار تومان و برای مقطع راهنمایی و دبیرستان 300 تا 350 هزار تومان اخذ می کنند.

 

بنا به گفته شهروندان مهاجر در ایران در برخی موارد این مبلغ به دو سه برابر افزایش می یابد و نظارت خاصی بر آن نیست و از آنجایی که مهاجران طی این سی و چند سال در ایران هیچ مرکزی برای رسیدگی به شکایات احتمالی خود نداشته و ندارند، برای باسواد شدن فرزندان خود مجبور به پرداخت مبلغ پیشنهادی مسوولان مدارس هستند.

 

این موضوع به حدی روشن است که مسئولان امور بین الملل وزارت آموزش و پرورش ایران نیز گفته اند: این اخذ شهریه از دانش آموزان افغانستانی با توجه به بضاعت مالی خانواده های آنان، مانعی برای ادامه تحصیل آنان شده است که می تواند زیان های جبران ناپذیری پی داشته باشد به همین دلیل پیگیر لغو شهریه ثابت از حدود 350 هزار دانش آموزان افغانستانی در مدارس ایران هستند.

این مسئولان ایرانی می گویند: مسئله آموزش کودکان مهاجر یکی از دغدغه های وزارت آموزش و پرورش است که در عین حال این وزارتخانه برای جلب و جذب منابع بین المللی با کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل نیز همکاری دارد. این در حالی است که کمیساریای عالی پناهندگان اخیرا چهار میلیون دلار در اختیار وزارت آموزش و پرورش ایران قرار داده است که بیشتر در بخش مدرسه سازی و سواد آموزی صرف شده است.

 

در زمان حاضر بیش از 350 هزار دانش آموز افغانستانی در 27 هزار مدرسه دولتی در سراسر ایران تحصیل می کنند و آموزش و پرورش برای تامین شرایط مورد نظر در این زمینه به 9 میلیارد تومان (3 میلیون دلار) اعتبار نیاز دارد.

 

با این توضیحات فقط ذکر یک موضوع ضروری است که چرا ایران از فرصت ها و ظرفیتهای موجود در بین دو میلیون مهاجر افغانستانی استفاده نکرد و نمی کند. به گفته مدیر کل اتباع خارجه وزارت داخله ایران، هم اکنون بیش از یک میلیون و 300 هزار نفر از اتباع افغانستان بصورت قانونی در ایران سکونت دارند که 840 هزار نفر دارای کارت و 480 هزار نفر دارای پاسپورت می باشند.

 

البته این آمار مربوط به سال 1392 است که شاید بتوان گفت نسبت به دو سه سال قبل به نصف کاهش یافته است زیرا عده زیادی از مهاجرین افغانستانی مقیم ایران بعد از سی سال حضور در این کشور همسایه به دلیل نداشتن حداقل حقوق شهروندی از جمله گواهینامه رانندگی، مجوز کار مناسب، بیمه اجتماعی و … مجبور به مهاجرت به سوی کشورهای غیر مسلمان شدند.

 

به گفته یکی از سخنرانان مطرح ایران، متاسفانه دولت جمهوری اسلامی در حق مهاجرین مسلمان افغانستان کوتاهی نمود البته نه به لحاظ مهمان نوازی و مهاجر پذیری. چرا که برهیچ کس پوشیده نیست که دولت ایران بیش از سه دهه میزبان سه میلیون مهاجر افغانستانی بود که در هیچ جای دنیا نمونه ندارد.

 

اما به گفته ایشان، دولت ایران می توانست از این ظرفیت و استعداد موجود بهره فراوانی ببرد و اکنون برای خود یک ارتش سه میلیون نفری در افغانستان داشته باشد. اگر بگوییم از این سه میلیون مهاجر یک میلیون نفر جوان بودند، به جرات می توان مدعی شد که نهصد و پنجاه هزار نفر انها در ایران خیاط و کفاش و بنا و سیم کش و نقاش و عمله سرگذر شدند و تنها تعداد بسیار کمی از آنها موفق به کسب تحصیلات عالی و تخصص گردیدند، در حالی که به گفته مسوولان ایرانی ، مهاجرین افغانستانی از ضریب هوشی بالا، استعداد فوق العاده و سخت کوشی فراوانی برخوردار بودند. اما مدیران ایرانی بنا به سلایق شخصی این استعدادها را از کشور خود رانده و با دلی پر از درد به سوی کشورهای غربی ارسال کردند تا غربیها از آنان استفاده نمایند.

 

انصاف مطلب این است که حتی عربستان سعودی این مهم را درک کرد و با جذب مهاجرین افغانستان آنها را تا مقطع داکتری در رشته مختلف پیش برد و اکنون از همین مهاجرین افغانستانی مسلط به زبان عربی در ترویج تفکر وهابیت و افراط گرایی استفاده می کند.

 

به هر حال یکبار دیگر جا دارد از زحمات جمهوری اسلامی ایران در قبال میزبانی سی ساله از مهاجرین استفاده کرد و افسوس خورد که چرا این همه استعداد صرف کارهای شاقه و بی نتیجه گردید تا این میزبانی به جای آنکه پیام آور انقلاب موفق ایران باشد، تبدیل به یک حس ناراحتی در بین مهاجرین گردد. آنچه باعث تاسف است اینکه بعد از سی و چند سال مهاجرپذیری و مهاجرت، این موضوع همچنان تداوم دارد.
امام جمعه مشهد در حالی چندی پیش از خطر گسترش وهابیت در نواحی مشهد به نمازگزان گزارش داد که گزارشها از تداوم بی تدبیری مسئولان درباره امور اهل سنت حکایت دارد. در حالی که بخش زیادی از اهل سنت شرق کشور از مهاجران افغان یا در ارتباط با این مهاجران هستند. مسئولان آموزش و پرورش با اتخاذ سیاستهای مالی درباره پذیرش دانش آموزان افغان، آنان را مجبور به ترک تحصیل و افتادن در دام مبلغان مذهبی می کنند که گویا اهدافی بیش از تبلیغ مذهب دارند. افزون بر این، گزارشها حکایت از آن دارد که در مواردی محدودیت هایی از سوی برخی مردم نواحی مختلف برای حضور فرزندان افغان در مدارس دولتی اعمال شده است.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.