عملیات استشهادی؛ خودکشی( انتحار) یا جهاد و شهادت؟

آیا عملیات استشهادی با هدف کشتن دشمن اشغالگر و علم به کشته شدن خود انتحار/خودکشی و حرام است یا اعظم انواع جهاد و شهادت در راه خدا است؟ اکثر اندیشمندان و صاحب نظران اسلامی اعم از امامیه و دیگر مذاهب نسبت به عملیات استشهادی علیه دشمن در حال جنگ نظر موافق دارند و اقلیتی از آنها این کار را خودکشی و حرام دانسته اند که در این مقاله تحت عنوان «عملیات استشهادی انتحار/خودکشی یا جهاد و شهادت؟» در دو مبحث ادله هر دو گروه بررسی و نتیجه گیری شده است.

عملیات استشهادی در فلسطین به سال 1948 بر می گردد که سید یحیى سرور برهم  متولد 1938 در جنگ بطولیه پس از شهادت فرمانده اش دست به این کار زد. قبل از آن نیز در ویتنام و ژاپن و جاهای دیگر از این روش در عملیات علیه  دشمن استفاده شده بود.[1] دلیل رو آوردن به این روش همواره نابرابری توان جنگی و کمی عده و عده در دفع دشمن متجاوز بوده است.

 

مبارزان فلسطینی علاوه بر نظامیان، ساکنان سرزمینهای اشغالی را نیز هدف عملیات استشهادی قرار می دهند. به عنوان مثال از 28/9/2002 تا 28/9/2003 حدود 70 عملیات استشهادی در سرزمینهای اشغالی توسط فلسطینیان انجام شده که قریب به نیمی از آنها علیه ساکنان سرزمینهای اشغالی بوده است.[2] البته به این نکته نیز باید توجه داشت که شهرک نشینهای یهودی تماماً مسلح بوده و در قتل فلسطینیان همواره نقش دارند.

 

از 1993 تاکنون که عملیات استشهادی رونق خاصی یافته گروه‌های مبارز حماس، جهاد اسلامی و فتح اردوهایی با عنوان «اردوهای بهشت» برگزار کرده و بمب‌گذارانی که با این گروه‌ها در تماس‌اند اغلب از کمربندهای انتحاری استفاده می‌کنند. سازنده این کمربندها که به «خیاط مرگ» معروف است آنها را طوری طراحی می‌کند که مواد منفجره به صورت گلوله‌های انفجاری در زیر لباس و اطراف بدن فرد استشهادی بسته شود تا بیشترین تلفات جانی را موجب شود و کمترین شک را برانگیزد. این گونه عملیاتها از دید اکثر مردم فلسطین که صهیونیستها را اشغالگر و غاصب سرزمینها و خانه هایشان می دانند  «جنایت» محسوب نمی‌شود. 1/76 درصد مردم فلسطین موافق عملیات استشهادی و 5/12 درصد مخالف‌اند، 4/11 درصد نیز نظری ندارند. ایدئولوژی غالب بین فلسطینی‌ها ایدئولوژی دفاع از کشور و میهن‌پرستی است. فلسطینی‌ها اعتقاد دارند که سرزمین‌هایشان به زور اشغال شده و چون از قدرت کافی برای مقابله با اسرائیلی‌ها برخوردار نیستند به عملیات استشهادی روی آورده‌اند.[3]

 

با توجه به حرمت خودکشی و  کشتن غیر نظامیان در اسلام، عملیات استشهادی در فلسطین با ویژگیهای فوق الاشاره مورد سؤال است که در این مقاله در دو مبحث بررسی خواهد شد: 1. خودکشی و جهاد و دفاع 2.  عملیات استشهادی.

 

1. خودکشی/ انتحار نوعی قتل است که به وسائل مخلتف انجام می گیرد و مثل دیگرکشی انواعی دارد؛ اگر با انجام فعلی باشد که مورد نهی واقع شده مثل شمشیر، کمان، تفنگ، خوردن سم، پرت کردن خود از بلندی یا در آتش و آب انداختن خود و غیر اینها انتحار ایجابی است و اگر به وسیله امتناع از خوردن غذا و نوشیدن آب و امتناع از معالجه ای مؤثر و خود داری از خروج از آب و آتش و فرار از درنده باشد انتحار سلبی است. بر حسب نیت نیز خود کشی عمدی و یا خطایی است؛ هرگاه اقدام به خودکشی کرده باشد مثل شلیک به خود به قصد قتل، خودکشی عمدی است و اگر به قصد کشتن شکار و یا دشمن باشد و به خود اصابت کند خطایی است و شبه عمد مثل جایی که فقط قصد مجروح کردن خود را داشته و کشته شده است.

 

هرگاه کسی از امر مباحی مثل غذا و آب خودداری کند تا بمیرد از نگاه تمام اهل علم خودکشی و یا به هلاکت انداختن خود است که در قرآن مورد نهی واقع شده است.[4]

 

هر گاه انسان ناچار به خوردن و یا نوشیدن حرام شود مثل میته، خوک و خمر، به طوری که ظن بر هلاکت داشته باشد خوردن و نوشیدن لازم است و امتناع از آن در صورتی که منجر به مرگ شود خود کشی است.

 

امتناع از خوردن میته و خون و خوک در حالت اکراه نیز جایز نیست زیرا با اکراه اضطرار تحقق پیدا می کند و اگر امتناع کند تا کشته شود خودکشی کرده و در آخرت مواخذه خواهد شد.

 

هرگاه کسی دیگری را اکراه بر کشتن خود کند مثلاً بگوید من را بکش و اگر نکشی تو را می کشم و اکراه شده او را بکشد در حکم خود کشی است و بنابر اشهر دیه و قصاص ساقط است هرچند قاتل معصیت کرده است. [5] و نیز اگر بگوید خودت را بکش و الا من تو را می کشم نباید خود را بکشد و الا خود کشی کرده و گنهکار.[6]

 

هرگاه کسی خود را عمداً مجروح کند و دیگری نیز ضربه ای از روی عمد بر او وارد کند و بر اثر این دو ضربه بمیرد شرکت در خودکشی کرده و اگر عمل شریک عمدی باشد مشروط بر این که نصف دیه را بپردازد قصاص می شود.[7]

بی تردید خود کشی در اسلام حرام است[8] و این موضوع مورد اتفاق علمای مسلمین است بلکه هر مسلمانی آن را می داند لذا نیازی به استدلال و برهان ندارد. از همین رو انجام تکالیفی که انسان را در معرض خطر مرگ قرار دهد برداشته شده است.[9]

2. اصطلاح «عملیات استشهادی» مرکب است از«عملیات» جمع «عملیه» (که مشتق از عمل است و بر هر کاری اطلاق می شود)[10] و «استشهادیه» به معنای طلب شهادت یا کشته شدن در راه خدا. بنابراین «عملیات استشهادی» در لغت به معنای عملی (جهادی) است که کشته شدن در راه خدا هدف عامل است و در اصطلاح حمله به دشمن با یقین و یا ظن به شهادت است که در عصر حاضر نوعاً با منفجر کردن خود انجام می گیرد.

 

شیخ مالک وهبی از لبنان که آثار مختلفی اعم از ترجمه و تألیف دارد در مقاله ای که آن را در شماره 10 مجله «الحیاه الطیبه»[11] تحت عنوان «العملیات الاستشهادیه دراسه فی المشروعیه الفقهیه» به چاپ رسانده در تعریف «عملیات استشهادی» می گوید: و آن عبارت است از یک عملیات نظامی که در آن مجاهد باکی ندارد که مرگ به سراغ او برود یا او به سوی مرگ بشتابد و بالاترین مراتب آن عملیاتی است که می داند کشته می شود جز این که مصادیق آن مختلف است؛ گاه مجاهد در یک گروه کوچک به گروه بزرگی حمله می کند که اجمالاً می داند عده ای از آنها کشته خواهند شد و گاه یک تنه به گروهی حمله می کند و گاهی هم بابستن مواد منفجره و به قصد کشتن دیگران اقدام می کند که البته خود نیز کشته می شود.[12]

«عملیات استشهادی» از زوایای مختلف همچون فقهی، اخلاقی، نظامی، روانشناختی و جامعه شناسی قابل بحث و بررسی است. بعضی از کسانی که به لحاظ روانشناختی موضوع را بررسی کرده اند معتقد اند: کسانی که دست به این اقدام می زنند شستشوی مغزی شده و منزوی هستند.[13] در مقابل بعضی از نویسندگان در مطلبی با عنوان «منطق استراتژیک تروریسم انتحارى»با تکیه بر داده‏ هاى آمارى نوعى عقلانیت و هدفمندی را در مجموعه عملیات‏هاى انتحارى تبیین کرده اند.[14] در هر حال ما در این مقاله تنها در مقام تبیین حکم فقهی «عملیات استشهادی» از نوع آنچه در فلسطین انجام می شود هستیم.

 

 اکثر اندیشمندان و صاحب نظران اسلامی اعم از امامیه و دیگر مذاهب نسبت به «عملیات استشهادی» علیه دشمن در حال جنگ[15] نظر موافق داشته و کشته شده گان در این راه را شهید می دانند و اقلیتی از آنها این کار را خودکشی و حرام دانسته اند. آیه‏الله فاضل لنکرانى در پاسخ به سؤالی در باره عملیات‏هاى انتحارى ملت فلسطین نوشته‏اند: «عملیات استشهادى چنانچه با نظر صریح مسؤولین دلسوز انتفاضه و با رعایت همه شرایط باشد اشکالى ندارد و دنیا باید بداند مردم مظلوم فلسطین براى مقابله با این رژیم و رساندن فریاد مظلومیت خویش به گوش همه از این طریق استفاده مى نمایند بنابراین چنین اعمالى که دفاع از خود و کشور خود بر آن متوقف است، صحیح است و از مصادیق شهید محسوب مى شود..»[16]

 

آیه الله مکارم شیرازی نیز «عملیات استشهادی» را در موردی که راه مقابله با دشمن منحصر به آن باشد با اجازه مجتهد جامع الشرایط جایز می‌داند.[17] آیه‌الله صانعی معتقد است «عملیات استشهادی» یا شهادت طلبانه تنها در میدان جنگ و جایی که خطر دشمن می‌رود مجاز است و در خارج از محدوده میدان جنگ حرام است.[18] با توجه به شرایط مردم فلسطین که در حال جنگ با اشغالگران صهیونست می باشند نظر آیه الله صانعی نیز مخالف با «عملیات استشهادی» از نوع آنچه که در فلسطین اتفاق می افتد نیست.

نتیجه

انتحار/خودکشی نوعی قتل است که به وسایل مختلف انجام می گیرد و قابل تقسیم به ایجابی و سلبی و عمدی و خطایی است. بی تردید خود کشی در اسلام مصداق قتل نفس و حرام است و این موضوع مورد اتفاق علمای مسلمان است بلکه هر مسلمانی آن را می داند و از این رو نیازی به استدلال و برهان ندارد.

عملیات استشهادی اما نوعی عملیات تاکتیکی محسوب می‌شود که گروه‌های نظامی یا غیرنظامی آن را برنامه ‌ریزی می‌کنند. در این عملیات نظامی مجاهد باکی ندارد که مرگ به سراغ او برود یا او به سوی مرگ بشتابد و بالاترین مراتب آن عملیاتی است که می داند کشته می شود.

عملیات استشهادی در فلسطین به سال 1948 بر می گردد .دلیل رو آوردن به این روش همواره نابرابری توان جنگی و کمی عده و عده در دفع دشمن متجاوز بوده است.

در عملیات استشهادی سخن این نیست که خود را کشته بلکه سخن این است که با جسم خود به دشمن حمله برده است و فرق است بین جایی که فرد بدون این که در جنگ باشد خود را بکشد و جایی که در معرکه جنگ است. اگر در قدیم این کار صورت نگرفته بخاطر این بوده که وسائل آن وجود نداشته و الآن هست.

ملاک تمیز خودکشی از جهاد وجود هدف شرعی در استشهادی است که به آن مشروعیت می دهد از این رو کشتن افراد بی گناه به جز در موارد اضطراری توجیه شرعی ندارد. اکثر صاحب نظران اسلامی اعم از امامیه و دیگر مذاهب نسبت به «عملیات استشهادی» بویژه «عملیات استشهادی» فلسطینیان علیه دشمن در حال جنگ نظر موافق داشته و کشته شدگان در این راه را شهید می دانند و اقلیتی از آنها این کار را خودکشی و حرام دانسته اند. دلیل مشروعیت «عملیات استشهادی» عبارت است از آیات جهاد و دفاع و روایات در فضیلت شهادت در راه خدا.

مخالفان نیز به عقل، آیات حرمت قتل نفس و به هلاکت انداختن خود و روایات حرمت خودکشی استدلال کرده اند که برخی بدان اشکال کرده اند زیرا عقل در این موضوع قادر بر حکم نیست و آیات به نحو مطلق دلالت بر حرمت قتل نفس ندارد همچنین هلاکت در قرآن به معانی مختلفی آمده است.

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر سیداحمدسجادی نژاد از اساتید دانشگاه علوم اسلامی رضوی و جامعه المصطفی العالمیه مشهد، دارفانی را در نهم فروردین سال 1393 وداع گفت. ایشان که دکتری خود را در رشته حقوق جزا گذرانده بود، 25 اثر چاپ شده و آماده نشر در موضوعات مختلف فقه و حقوق به جامعه علمی کشور تقدیم کرده است. یادداشت حاضر برگرفته از مقاله آن مرحوم در این موضوع است.

 

[1]. http://www.palestine-info.info/arabic/hamas/shuhda/amalyat_03.htm

[2]. http://www.qodstv.ir/ar/shohada/shohada.php?id=184

[3]. http://www.zanan.co.ir/social/000819.html

[4]. « وأنفقوا فی سبیل الله ولا تلقوا بأیدیکم إلى التهلکه وأحسنوا ان الله یحب المحسنین» بقره 195.

[5]. «لو قال له اقتلنی والا قتلتک لم یسغ القتل فان التحریم لا یرتفع بالاذن فان قتله سقط القصاص لانه اسقط حقه لاذن» (ر.ک: علامه الحلی، تحریر الأحکام (ط.ق) ج 2 ص241.

[6]. «ولو أکرهه على قتل نفسه، بأن قال: اقتل نفسک وإلا قتلتک، فقتل نفسه، ففی وجوب القصاص على المکره وجهان… نعم، لو کان التهدد بقتل أشد مما یقتل به المکره نفسه، کقتل فیه تعذیب، اتجه تحقق الاکراه حینئذ » ر.ک: شهید الثانی، مسالک الأفهام، ج 15 ص 90 و ص335.

[7]. ر.ک: محمد بن حسن الطوسی، المبسوط ج 7 ص 23؛ مسالک الأفهام ج 5 ص 215 و ج 15 ص 335؛ مجمع الفائده ج 13  ص387.

[8]. برای مثال ر.ک: من لایحظره الفقیه، ج4 ص 95؛ کافی ج 7 ص 45؛ مسند امام شافعی ص 198.

[9]. برای مثال ر.ک: ابن ادریس سرائر ج 3 ص 132.

[10]. المعجم الوسیط ماده : عمل

[11]. «الحیاه الطیبه » مجله ای پژوهشی و تخصصی است که توسط یک مؤسسه شیعی با مشارکت اساتیدی از اهل سنت در هیئت تحریریه آن منتشر می شود. و مجمع پژوهش های الازهر با نشر و توزیع آن موافقت کرده است. ر.ک: روزنامه کیهان سه شنبه 23 خرداد 1385شماره 18540.

[12]. ر.ک: نشریه الحیاه الطیبه، شماره10، ص 113-136، سال 1423.

[13]http://azzawi.info/site/index.php?option=com_content&task=view&id=34&Itemi

[14]. Robert. A. Pape, "The Strategic Logic of Suicide Terrorism" in American Political Science Review, vol. 97, no.3, August 2003. PP. 343-361.

[15]. همان گونه که عملیات استشهادی با خودکشی متفاوت است با کشتن افراد بی گناه نیز فرق دارد زیرا کشتن افراد بی گناه که در جنگ شرکت ندارند بی شک جایز نیست و ادله حرمت قتل نفس که به آنها اشاره خواهد شامل این گونه موارد می شود.

[16].http://lankarani.ir/far/adv/view.php?ntx=001007

[17]. http://www.makaremshirazi.org/books/farsi.htm

[18]. http://feqh.org/fa/index.htm

 
آیا عملیات استشهادی با هدف کشتن دشمن اشغالگر و علم به کشته شدن خود انتحار/خودکشی و حرام است یا اعظم انواع جهاد و شهادت در راه خدا است؟ اکثر اندیشمندان و صاحب نظران اسلامی اعم از امامیه و دیگر مذاهب نسبت به عملیات استشهادی علیه دشمن در حال جنگ نظر موافق دارند و اقلیتی از آنها این کار را خودکشی و حرام دانسته اند که در این مقاله تحت عنوان «عملیات استشهادی انتحار/خودکشی یا جهاد و شهادت؟» در دو مبحث ادله هر دو گروه بررسی و نتیجه گیری شده است.سیداحمد سجادی نژاد*

مطالب مرتبط
منتشرشده: 2
  1. شكوهي

    نویسنده مقاله فوق درایام نوروزامسال به رحمت الهی پیوست.رحمه الله علیه

  2. ابوالفضل حسینی

    خدا رحمتش کند و با اجداد طاهرینش محضور گرداند!

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.