«زندگی پس از زندگی»؛ پنجره‌ای به سوی لیبرالیسم مذهبی| مهدی نساجی

احتمالاً برنامه‌سازان صدا و سیمای ایران، «زندگی پس از زندگی» را با هدف ترغیب مردم به باور به عالم غیب و معاد و تحول معنوی ساخته‌اند، اما این برنامه به شکل نامحسوس و احتمالاً ناخواسته‌ای جامعه را به سمت لیبرالیسم مذهبی می‌برد. «زندگی پس از زندگی»، برنامه‌ای از شبکه چهارم سیما برای روایت مردم عادی از تجربیات نزدیک به مرگشان (Near Death Experience) است.

«لیبرالیسم مذهبی» عبارتی فنی توصیفی در روان‌شناسی دین است و دارای بار ارزشی مثبت یا منفی نیست. دیوید وولف، روان‌شناس دین، کلمه لیبرالیسم مذهبی را این گونه معنا می‌کند: «در حوزه الهیات، کلمه لیبرال، دلالت بر توسعه دیدگاهی می‌کند که از قید اقتدار دینی، یا آداب و ترتیب آزاد است»(روان‌شناسی دین، ص 63). لیبرال‌های مذهبی،گرچه ممکن است به سنت و آیینی هم تعلق داشته باشند، در اصل پایبند به حقیقتند. اما این حقیقت لزوماً از طریق عالمان دین رسمی به آن‌ها نمی‌رسد، بلکه تجربیات دینی شخص تجربه‌گر نیز دارای اصالت و اهمیت است.

لیبرالیسم مذهبی، در قرن نوزدهم در اروپا شکل گرفت و یکی از پیشگامان آن شلایر ماخر (درگذشت: 1834 میلادی) بود. شلایر ماخر، معتقد بود اساس دین، معرفت و دانش‌های الهیاتی نیست که توسط عالمان دین، برای مردم تئوریزه و ارائه می‌شود، بلکه تجربیات گوناگون و منحصر به فرد آدمیان از وابستگی به حقیقت مطلق نیز دارای ارزش است.

در ایران، لیبرالیسم مذهبی، تاکنون به رسمیت شناخته نشده است (حتی قبل از انقلاب). دین همیشه یک حرکت یک سویه بوده است. عالمان دین، فهم خود را از کتاب و سنت، در بالای منابر و مجالس و یا در کتب مذهبی عرضه می‌کردند و مردمان نیز موظف بودند، همان‌ها را به عنوان دین، بپذیرند. هیچ‌گاه، مردم عادی، این فرصت را نداشته‌اند که فهم و درک خود را از دین یا تجربیات معنوی خود را، فارغ از آن که عالمان دین چه می‌گویند، رسماً عرضه کنند. اگر هم از تجربه دینی سخن گفته شده، تجربه‌ای بوده که همان عالمان واصل، داشته‌اند و نه مردم عادی. بنابراین، دین و دین‌داری از دو حال خارج نبوده: یا تجربیات عرفانی عالمان دین و یا فهم نظری عالمان دین از کتاب و سنت، و مردم هیچ نقشی در عرضه دین و دینداری نداشتند. آن‌ها صرفاً می‌بایست پذیرای آن باشند که عالمان می‌گفتند.

اما «زندگی پس از زندگی»، خواسته یا ناخواسته زاویه‌ای از لیبرالیسم مذهبی را از تریبون رسمی کشور به روی مردم گشوده است. حالا قرار است مردمان عادی، تجربیات نزدیک به مرگ خود را بازگو کنند. مجری برنامه نیز، تصرفی در توصیفات شهودی این افراد نمی‌کند. افراد از تجربیاتی سخن می‌گویند که در هیچ کتاب یا بالای هیچ منبری از عالمان دینی نشنیده‌ایم و چون از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش می‌شود، نوعی رسمیت و اعتبار نیز به آنها داده می‌شود. جالب است که مجری برنامه، تفسیر تجربیات شهودی، پیامدهای اخلاقی آن و نیز شیوه تأثیر این مشاهدات در شکل‌گیری یک جهان‌بینی خاص و نو را یکسره به تجربه‌گر می‌سپارد.

البته تاکنون، تجربه‌گرهای معرفی شده در صدا و سیما، در مجموع خلاف آنچه عالمان دین می‌گویند، نگفته‌اند، هرچند روایت‌هایشان به طور کامل هم هماهنگ با آنها نیست. اما یادمان باشد، تجربه نزدیک به مرگ، یک امر جهانی است و اگر باب روایت‌های تجربه نزدیک به مرگ باز شود، آن‌وقت تجربیات بسیاری، هم در میان مسلمانان و هم در میان غیرمسلمانان روایت شده‌اند که با خوانش رسمی دین هماهنگی ندارند. یک نمونه جالب و فراگیر، تجربیات نزدیک به مرگ بتی جین آیدی، زن مسیحی امریکایی است که تجربیاتش مطابق با چارچوب‌های مسیحی است. وی تجربه خود را در مجموعه کتاب‌های «در آغوش نور» منتشر کرده است که میلیون‌ها نسخه از آن در سراسر جهان فروخته شد و در ایران نیز بارها و بارها چاپ و تجدید چاپ شده است.

صرف نظر از داوری ارزشی، این یک تحول بزرگ است. به نظر می‌رسد، قید اقتدار عالمان دینی کم کم در حال سست شدن است. هرچند بعید می‌دانم سیاست‌گذاران صدا و سیما به آن توجه کرده باشند. همان‌طور که گفته شد، آن‌ها بیشتر ذهنشان به جنبه تبلیغی و تأثیر این روایت‌ها بر باورپذیرتر کردن معاد و عالم غیب معطوف است. اما خواهی نخواهی، مسئله فراتر می‌رود و منجر به شکسته شدن انحصار مرجعیت فهم عالمان دینی می‌شود. حالا ما تجربیات عرفانی را نه از بزرگانی چون مرحوم آیت‌الله بهجت یا آیت‌الله سیدعلی قاضی و یا آیت‌الله حسن زاده، بلکه از مردم کوچه و بازار، آن هم با روایت و تفسیر و نتیجه‌گیری‌های خودشان می‌شنویم. این یعنی دین و دین‌داری دیگر مسیر یکسویه ندارد. بلکه مردمان نیز با همان فهم شهودی خودشان، در فهم دینی، «مشارکت» می‌کنند. این‌ها سرآغاز لیبرالیسم مذهبی است که حتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی، با همه قیدوبندهایی که دارد، به آن رسمیت می‌دهد. احتمالاً به‌زودی ما با گستره رنگارنگی از روایت تجربیات مذهبی مواجه خواهیم بود که به عرصه عمومی رسوخ می‌نمایند و کم کم رسمیت می‌یابند.

 

* مهدی نساجی- پژوهشگر علم و دین- دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه کانتربری

ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode

لینک کانال: https://t.me/delshodeyevelshode

مطالب مرتبط
منتشرشده: 9
  1. جواد

    درمورد خود تجربیات عرفانی و اصحاب آن (بهجت سیدعلی قاضی حسن زاده) این همه مناقشه صورت گرفته بعد شما حواله به مردم کوچه و بازار میدی؟!!!
    مثل این سوال میمونه که وقتی مردیم شب اول قبر که نکیر و منکر میان همون خوابیده از ما سوال میکنن یا به کیفیتی دیگر؟!!!

  2. سید

    خیلی برداشت دور از ذهنی است که این برنامه به الهیات لیبرال آنهم در زمینه فکری جامعه ما بیانجامد. گذشته از این که تجربه های نزدیک به مرگ یک چیز تازه ای نیست بلکه اصطلاحی تازه است برای آنچه از پیش موجود بوده و حتی در ادبیات دینی به حالات محتضر به آن اشاره شده و بارها ذکر این گونه تجربه ها در لسان متدینین بوده است و آنچه وجود مطبوع و کتبی داشته، حالا وجود تصویری و تلوزیونی به خود گرفته است. به نظرم اتفاقا این برنامه موجب بررسی علمی حول و حوش این موضوع خواهد انجامید و زودا که مقالات و اظهارات و بحثهای علمی زیادی درباره دلالات و میزان و دایره حجیت آن و نیز بحثهای فلسفی و کلامی و حتی عرفانی درباره آن در جامعه ما نگاشته گردد. این خط و این نشان!

  3. سعید

    تجربه‌های نزدیک به مرگ نه از طریق برنامه‌ زندگی پس از زندگی بلکه توسط هزاران کتابی که هر ساله در حال منتشر شدن است در بین مردم ایران در حال توسعه و گسترش یکی از معروف ترین کتاب ها کتابه سه دقیقه در قیامت ، پژوهشی که آقای موزون انجام دادند یک پژوهش علمی است در قالب این برنامه که در خلال بحث‌های تجربه گران هم علما حضور پیدا می‌کنند و توضیحاتی رو ارائه میده لذا بایستی به استقبال هم چنین برنامه هایی رفت نه اینکه که در مقابل آن ایستاد دین امروز بایستی دین خودش رو آماده کنه برای پاسخگویی به هزاران شبهه های که به صورت متافیزیک بر بشر عصر ماده عارض می شه نه اینکه سعی کن انحصار دین رو در دستان خودش و چند شخصیت خودش نگه داره که قطعاً این شدنی نیست

  4. مهدیه

    جناب نساجی اتفاقا قسمت های ابتدایی این برنامه قابل قبول بود اما ادامه اش به قدری خرافی شد که شک کردم به قسمت های قبل. به نظرم سفارشی بعضی از قسمت ها ساخته شده.

    1. اعظم

      باشما کاملا موافقم

  5. حسین

    اینا مشاهدات افراد هست و لزوما درست و یا غلط نیست ! در مورد اینکه عالمان همیشه تجارب عرفانیشون رو می گفتن و مردم ساکت بودن هم عجیب حرفیه ! بزرگترین عرفای اخیر ما هیچ کدوم عالم نبودن مثل رجب علی خیاط یا اقای دولابی وووو

  6. عبدالله

    تجارب عرفانی (حتی از سوی عارفان واصل) دو ویژگی دارند:
    ۱- شخصی (جزئیه) هستند.
    ۲- حجت عقلی یا شرعی نیستند و به دلایل مختلف احتمال خطا دارند.

    حتی خود عرفای بزرگ هم گاهی مکاشفات خود را بر قرآن و حدیث عرضه میکنند تا از رحمانی یا شیطانی بودن آن مطمئن شوند.

    در حالیکه استنباط مسایل دینی از منابع آن، یک امر تخصصی است و پیروی از مرجعیت دینی (نه فقط تقلید، بلکه اخذ تعالیم دینی از آنها) یک امر عقلی است.
    لذا رواج تجارب نزدیک به مرگ، چیزی از قدر و جایگاه علمای دین و قداست آنها نمی کاهد و جای آن را نخواهد گرفت.

    اساساً شاید نتوانیم تجارب نزدیک به مرگ را “تجارب عرفانی” بدانیم (مگر در معنای کلمه عرفان، وسعت بدهیم). زیرا عرفان عملی، شناخت حضرت حق و قرب به بارگاه قدس است. در حالیکه تجارب نزدیک به مرگ الزاماً این ویژگی را ندارند.

  7. سعید بیات

    سلام دکتر.من سعید بیات هستم .سلسله تحقیقاتی در خصوص کتاب قران و طبقه بندی حیوانات.جنین.و کیهان شناسی انجام دادم که میتواند برای شما هم قابل توجه باشد.اساسا در قران کل انبیا با نماد یک حیوان وارد شده اند.و این در تمام کتابهای ابراهیمی مشترک است و این اشتراکات در دوره ساسانیان در کلیه کتب مقدس وارد شده و برای ما از وجوه اشتراک کتابهای مقدس سخن میگویند.ساسانیان را باید ایر امپراتوری دانست که قدرت این وجوه مشترک ادیان ابراهیمی را داشتنه اند و اساسا شبکه بندی ادیان در این دوره ساخته شد.

  8. مجید نژادی

    بنظر من عالیترین روش در فرهنگ سازی توسط صدا و سیما اینه که دیدگاههای همه مردم در هر سطحی ، حتی خرافی ترین عقاید توسط معتقدین شان مطرح بشه ، بعد بلافاصله در این خصوص از متخصصین موضوع که دارای دیدگاههای مختلفی هستند ، چه علمی و چه مذهبی ، دعوت بعمل بیاد و میزگردی تشکیل و موضوع ارزیابی بشه ، بنظر میاد این روش برای نشان دادن حریم حقیقت و مجاز و اصل و خرافه ، راهی متین و نتیجه بخش باشه.

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.