سیدعباس صالحی: ارشاد، وزارت اطلاعات نیست

ما انقلابی تجدید نظر طلب نیستیم، اما معتقد به گفتگو، تبادل اندیشه، حرف زدن هستیم به اینکه شما هم فعالیت کنید ما هم فعالیت می‌کنیم…

معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: تا وقتی من هستم مسلم این است که یک جریان فکری و فرهنگی که انسان احساس کند که در چارچوب نظام و انقلاب است و حرف برای حوزه فرهنگ دارد، این حتما غایب نخواهد بود و در صحنه جدی است. سید عباس صالحی در گفتگویی از حضورش در معاونت فرهنگی، تغییرات در ارشاد، ممیزی، استفاده از نیروهای داخل وزارت ارشاد و…سخن گفته که در ادامه گزیده ای از آن را می‌خوانید:

– در بحث نیروی انسانی یک تصویری که نمی‌دانم غلط یا درست است، نیرویی از داخل 70 درصد صلاحیت را داشته باشد بهتر از نیرویی است که از بیرون 90 درصد یا بالاتر داشته باشد، با این نگاه تلاش من در محیط‌های علمی و فرهنگی این بود و در حال حاضر هم در فضای مدیریتی همین نوع نگاه هست، ما از نیروهایی که 60 یا 70 درصد صلاحیت دارند و درونی هستند باید حداکثر استفاده را ببریم به خصوص تصویر من به عنوان مدیری که در دوره جدید آمده‌ام این بوده که این احساس تلقی نشود که من از کسانی هستم که آمده‌ایم با یک تعبیر طنز آمیز با «داس» حرکت کنیم و ورود در سیستم داشته باشیم.

– آنچه من از امام، شهید مطهری، شهید بهشتی و خود حضرت آقا، قانون اساسی می‌فهمم این است که 75 میلیونی که در کشور هستند شهروند این کشور هستند، همانطور که در ارتباط با نان حق دارند و ما در یارانه سوال نمی‌کنیم شما از کدام طیف فکری هستید، در حوزه فرهنگ و کالای فرهنگی هم اینها شهروند کشور هستند و حق شهروندی محفوظی دارند.
البته کشور و نظام در محدوده قانون اساسی و قوانین مصوب خود برای خود قوانینی دارد، هر نظامی هم اینگونه است کسی که می‌خواهد در عرصه تولید حرکت کند باید این قوانین را رعایت کند، در هر نظام سیاسی هم اینگونه است و هیچ نظام سیاسی هم قانون‌گریزی را نمی‌پذیرد و توصیه نمی‌کند.

– اصلا نباید اینگونه باشد که یک جریان در دولت جدید به محاق برود، گرچه این اعتراض کم و بیش وجود دارد و من هم قبول دارم که به برخی در دوره‌هایی خیلی میدان داده شد و این دادن میدان‌‌های وسیع هم عکس‌العمل ایجاد کرده، عکس العمل روانی، هویتی و… یعنی همه حوزه آن قلمرو، آنها نبودند بلکه افراد دیگری هم بوده‌اند، اینها زیاد دیده شدند و این زیاد دیده شدن هم در حوزه اقتصادی، رسانه‌ای و… عکس العمل در گروه‌های دیگر ایجاد کرده و بخشی از زیاده خواهی‌ها و مطالبات جدید هم عکس‌العمل این اتفاقات است که در دوره‌ای عده‌ای زیاد دیده شده‌اند و زیاد با آنها ارتباط برقرار شده است.

– سرمایه‌های اجتماعی در حوزه فرهنگ را باید تجمیع کنیم نه جابه جا. کار سختی است چون دعواها به شکلی است که برخی دوستان می‌گویند با مایی با او نباش _ قدیمی هم شده و چیزهای کوچک بزرگ شده‌اند، اما با اهتمامی که هست و توفیقاتی که خداوند می‌دهد تمام تلاش من در هر حوزه‌ای داستان، شعر و موسسات… این بوده که جریانی احساس نکند حالا که دولت عوض شده به محاق می‌رود.

– برداشت من از بحث خودی و غیر خودی در نگاه رهبر انقلاب به چند مبنا در حوزه فرهنگ باز می‌گردد، نکته اول اینکه نگاه ایشان در حوزه فرهنگ این است که ایشان فرهنگ را در یک فضای واقعا آزاد می‌خواهند و می‌طلبند، گذشته رفتاری و ذهنی ایشان این است، با حلقه‌های ادبی و مجموعه‌هایی که مرتبط بودند نشان می‌دهد پیشینه شخصی ایشان اینگونه است، در یک فضاهایی از ناحیه گستره ارتباطی شبیه به «محمدرضا حکیمی» هستند. آقای خامنه‌ای با تیپ‌های مختلف مرتبط بوده و هست، لذا نکته اول اینکه حوزه فرهنگ در یک فضای آزادی شکل می‌گیرد، نکته دوم اینکه مسلما از آنجایی که ما نسبت به اسلام تا وقتی که انقلاب نشده بود و الان هم پس از انقلاب در راستای حفظ انقلاب مسئولیت داریم، باید یک توازن گفتمانی حفظ شود، یعنی به نحوی نباشد که انقدر کالاهای فرهنگی رقبا زیاد باشد که یک ابر تیره مسموم کننده‌ای و باران‌های متاثر از این فضای مسموم مدام بر فضای اجتماعی ببارد. یعنی آنهایی که در فضای اسلامی و انقلابی نیستند، این هم یک اصل است یعنی به نحوی باید یک توازن گفتمانی در کشور حفظ شود، نکته سوم اینکه در یک حیطه‌هایی احساس خطرهایی در دهه اول دوم و تا حدودی سوم انقلاب وجود داشت، که توازن گفتمانی وجود ندارد و یا کمتر وجود دارد، حوزه داستان، شعر کم داشتیم بیشتر حوزه شعر را جریان روشنفکری خاص رهبری می‌کرد حوزه علوم انسانی کم داشتیم و غیره و غیره، یعنی ما در مقطعی گرفتار غلبه گفتمانی از ناحیه جریان‌هایی بودیم که این جریان‌ها در حیطه اسلامی و انقلابی جوری دیگر می‌اندیشیدند و تراوش‌های فکری‌شان هم متاثر از همین مبانی فکری شان بود.

– در حوزه دانش سازی علوم انسانی هم همین است، حرف برای گفتن زیاد شده و وارد یک دوره تقریبا توازن گفتمانی می‌شویم، این دوره، دوره متفاوتی از دهه اول و دوم انقلاب است، به خصوص با این توجه که مبنای ما هم این بود که فرهنگ در آزادی شکل می‌‌‌گیرد در تبادل، رفت و آمد، نقد و گفت‌گو، اگر ما از یک دوره اعتلای تمدن اسلامی قرن سه و چهار یاد می‌کنیم بخاطر همین گفت‌وگوهاست.

– ما اصلا انقلابی شرمنده و تواب نیستیم، یعنی از گذشته خود شرمگین نیستیم. انقلابی تجدید نظر طلب نیستیم، اما معتقد به گفتگو، تبادل اندیشه، حرف زدن هستیم به اینکه شما هم فعالیت کنید ما هم فعالیت می‌کنیم، معتقدیم که این حرف‌ها می‌تواند با همدیگر به چالش منطقی در آید به نحوی که مخاطبان را اغنا کند که در این جبهه هم حرف‌های جدی هست، این کمک می‌کند از یک گفتگوی درونی وارد یک گفت‌وگوی جهانی شویم. یعنی وقتی ما اجازه دادیم کتاب روشنفکر داخلی منتشر، عرضه و نقد شود، فیلمش منتشر شود، با او گفت‌وگو کردیم می‌توانیم در عرصه جهانی وارد گفت‌وگوهای جدی شویم.

– تشکیل کمیته حقوقی برای «نشر چشمه» نیست، در حقیقت موضوع نشر چشمه باعث سؤال شد، چند ناشر نمونه و موردهایی را مطرح کرده بودند که چرا اعضای هیات تجدید نظر و بدوی یکسان هستند؟ همانطور که در نشست خبری عرض کردم در فضای شهرستان‌ها هیات بدوی تخلفات ناشران را در استان‌ها بررسی می‌کند و هیات تجدید نظر در تهران و داخل وزارتخانه است، شاکله درستی وجود دارد، تجدید نظر یعنی بررسی دوم تا به متهم امکان اعاده دادرسی را بدهد، اما در فضای استان تهران چون استان تهران هیات بدوی نداشت در وزارتخانه هم بدوی و هم تجدید نظر با یک ترکیب تشکیل می‌شد، این مسئله وقتی مطرح شد دیدیم درست است و به لحاظ حقوقی با اشکالاتی همراه است. در بررسی مشکل ایجاد می‌کند، یعنی همان پرونده‌ای که در بدوی می‌آید با همان افراد در تجدید نظر پرونده بررسی می‌شود بدون تغییر، این اتفاق پیرامون چشمه یک مصداق بود نه اینکه خاصه به چشمه بپردازد، کمیته حقوقی با این نگاه که آیا چنین کاری درست است یا نه موارد را بررسی کند، روشن هم بود که به لحاظ حقوقی و قانونی درست نیست ولو آئین نامه داخلی وزارتخانه باشد، چون مفهوم تجدید نظر بودن افراد و ترکیب متفاوتی است لذا با این نگاه هیات بدوی در استان تهران شکل گرفته است. اما مفهوم تجدید نظر آن است که حتما باید ترکیب تغییر کند و ترکیب متفاوت شکل گیرد، لذا با این نگاه هیات بدوی در استان تهران شکل گرفت. الان یک هیات بدوی در استان تهران شکل گرفته و یک هیات تجدید نظر در وزارتخانه تشکیل شده است.

– در مورد این انتشارات، دو سه اشکال به لحاظ حقوقی وجود دارد، حتی وقتی می‌خواهید فردی را به اشد مجازات برسانید باید روند حقوقی را طی کنید، اشکال دوم که متاسفانه وجود دارد اینکه بر خلاف هیات منصفه مطبوعات که خود متهم حضور یافته و از خود دفاع می‌کند، در بررسی روند تخلفات ما خود فرد حضور پیدا نمی‌کند، طبعا فرد باید بیاید حضور یابد و صحبت کند و ممکن است برخی نکات را تغییر دهد اما ایشان در بدوی و تجدید نظر حضور پیدا نکرده است، نکته سوم اینکه کار دادرسی باید طبق روال قوه قضاییه انجام شود، یعنی ابلاغ مکتوب باید به فرد بدهند و او باید از خود دفاع مکتوب کند، به فرد بگویند باید عدله و این مستندات شما محکوم شده‌اید.

– ابلاغ بدوی مکتوب در دست فرد قرار نگرفته بلکه به رؤیت رسانده‌اند، یعنی فقط گفته‌اند شما در بدوی محکوم شده‌اید، باید دادرسی مسیر خود را طی کند، ارشاد که وزارت اطلاعات نیست پس باید با ادله و شفاف موارد را بیان کند، علاوه بر آنکه آن حکم هم نکات خاص خود را داشت.

منبع: خبرگزاری فارس

 
ما انقلابی تجدید نظر طلب نیستیم، اما معتقد به گفتگو، تبادل اندیشه، حرف زدن هستیم به اینکه شما هم فعالیت کنید ما هم فعالیت می‌کنیم…

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.