در جامعه‌ای که تملق‌گویی رواج یابد، شایستگی زیر سوال می‌رود

انسان مومن و والا نه چاپلوسی می‌کند و نه اجازه تملق به کسی می‌دهد.

چندی پیش در رسانه‌ها خبری انعکاس یافت که البته در این عهد خشکسالی اخلاقی بسیار گوارا آمد، هر چند در حالت عادی و در جامعه ارزشی خود مایه خجلت است. خبر آن بود که یکی از وزرای محترم فرمودند در مکاتبات اداری از عبارت «مقام عالی وزرات» استفاده نشود و این خواسته بسیار لازم و ضروری بود، چرا که سوگمندانه، در چند سال اخیر رقابتی جدی میان فرودستان در تجلیل از فرادستان پدید آمده بود که گریز از آن ممکن نمی‌نمود و عدم همراهی با آن نیز تخطی از اصول سازمانی و به گونه‌ای بی‌ادبی قلمداد می‌شد. مکاتبات چند سال اخیر ، آکنده از تعابیر مجیزگویانه و متملقانه است، به گونه‌ای که گاه یک سطر نامه به ذکر القاب و بیان کلمات متملقانه اختصاص می‌یافت، مکاتبه‌هایی که در آینده می‌تواند زمینه‌های مطالعاتی بسیاری باشد تا روشن شود که چرا و چگونه این همه انحطاط اخلاقی در جامعه اسلامی راه یافته با این که به شدت با آموزه‌های شیعی ناسازگار است!

البته روشن است که تملق‌گویی دو سویه و سر دارد؛ یکی به گوینده مربوط است و دیگری به شنونده و این مرض دوسویه است که موجب رواج و شیوع آن می‌گردد. امام علی (ع) که به راستی اسوه اخلاق و الگوی شرف انسانی است به شدت آدمی را از این رذیله برحذر می‌دارد. آن حضرت به صراحت می‌فرماید که تملق و حسد از اخلاق مومن نیست.۱ انسانی که به خداوند بزرگ ایمان دارد و خود را پای‌بند به ارزش‌های ایمانی می‌داند، هرگز به سراغ تملق نمی‌رود و از کسی چاپلوسی نمی‌کند. در ادبیات دینی، تملق به معنای ابراز دوستی و فروتنی بیش از حد است و امام چنین رفتاری را از یک مومن شایسته نمی‌داند، جز در مسیر علم‌اندوزی که خود داستان دیگری دارد. بر اساس این داده، انسان تملق‌گو از دایره ایمان خارج است. امام (ع) در نقلی دیگر، با صراحت بیشتری سخن می‌گوید و آدمیان را از تملق شنیدن برحذر می‌دارد و می‌فرماید: «احمد من یغلظ علیک و یعظک و لا من یزکیک و یتملقک»۲ آن کسی را که با تو به تندی سخن می‌گوید و نصیحتت می‌کند، ستایش کن، نه آن کس که تو را پاک نشان می‌دهد و چاپلوسی‌ات را می‌کند.

به راستی چرا دسته‌ای تملق می‌گویند و یا به شنیدن آن دل‌خوش‌اند؟ به نظر می‌رسد در نگاهی کلی چند علت یا عامل را می‌توان برشمرد؛ خودکم‌بینی طرفین که با عبارت‌پردازی و ناراست‌گویی‌ها برای رفع آن اقدام می‌شود. بالا کشیدن انسان پست و فرومایه‌ای که برای تصدی امور محوله یا جایگاهی که در آن قرار دارد، ناشایست است و طریقی برای دست‌یابی به موقعیت‌هایی است که صلاحیت آن را ندارد. زبان تملق، زبان رذیلانه و غیرمومنانه‌ای برای کسب مشروعیت یا وجاهت نداشته، چه آن کسی که تملق می‌گوید و چه او که می‌شنود، چون ادبیات چاپلوسانه می‌کوشند تا خود را منزه نشان دهند، غافل از این که این راه، گر چه قرن‌هاست در میان ایرانیان پیموده می‌شود، اما در همیشه تاریخ مورد نقد و انکار اهل خرد و فهم قرار داشته و دارد و هرگز انسان شریف به آن به دیده حرمت نمی‌نگرد. البته بر این نکته باید پای فشرد که آفت تملق در جامعه‌ای رشد می‌کند که اولا قانون دینی یا اجتماعی در آن حاکم نباشد و آدمیان برای رسیدن به اهداف خود جز راه غلط را پیش رو نداشته باشند و به دنبال آن نبود شایسته‌سالاری است که عموما در جامعه پیش گفته رخ می‌نماید و سه دیگر، خودرأیی افراد و مسئولان جامعه است که خود را پاسخ‌گوی کسی نمی‌دانند و این استبداد رأی به آنان امکان می‌دهد تا هر گونه‌ای که بخواهند و هر که را بپسندند به کار گیرند یا از کار برکنار سازند.

درمان مرض تملق در توسعه و ترویج اخلاق، تثبیت قانون، پاسخ‌گوسازی همگان و حاکم کردن اصول انسانی با اعتبار بخشی به یکایک آدمیان است. اگر آدمی قدر خود را بداند، هرگز به خودشکنی‌های رذیلانه روی نمی‌کند، چنان که انسان والا هرگز به شنیدن دروغ‌های متملقانه دل خوش نمی‌کند. باز این سخن امام علی(ع) شایسته تذکار است که فرمودند: مغلوب بودن با انصاف را برای خود پذیرا باش، نه غالب بودن را که ستم‌گری در پی دارد!۳

پس لازم است به وزیر محترم امور اقتصادی و دارایی، جناب طیب‌نیا تبریک گفت که به این امر اخلاقی تفطن یافته و دیگران را از به کار بردن تعابیر و الفاظ بی‌محتوا، اما به ظاهر دهان‌پرکن بر حذر داشتند؛ هر چند در جامعه اخلاقی این امور آن قدر روشن است که نیازی به چنین یاد آوری نیست.

 

 

۱- بحارالانوار، ج ۱۰۸، ص ۲۲ و مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۴۶۷.
۲- شرح نهج البلاغه، ج ۲۰، ص ۲۵۸.
۳- شرح نهج البلاغه، ج ۲۰، ص ۲۵۸.
انسان مومن و والا نه چاپلوسی می‌کند و نه اجازه تملق به کسی می‌دهد.سیدعلی‌رضا واسعی

مطالب مرتبط
منتشرشده: ۱
  1. صادقی

    به این جور بحث ها بیشتر بپردازید. از نویسنده متشکریم.

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.