ماجرای سانسور کتاب در تلویزیون ایران پیش از انقلاب
ایرج پارسی نژاد: «خود من که در نظام سیاسی پیشین در تلویزیون، برنامهی «شهر آفتاب» را به بررسی کتاب اختصاص دادهبودم، هر روز به علت حساسیتهایی که پیش میآمد با مشکلاتی مواجه بودم و حتی گاهی کار به سانسور و درآوردن بخشی از برنامه هم میکشید.»
ایرج پارسینژاد معتقد است که در ایران از دیرباز مسئله ی سانسور کتاب برای مولفان، مترجمان و دستاندرکاران کتاب وجود داشته است.
این نویسنده و محقق در گفت و گو با تازه ترین شماره مجله آزما با بیان این مطلب که تاریخ سانسور کتاب به عصر ناصرالدینشاه باز میگردد، گفت:«میرزامحمدحسنخان اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات آن زمان ادارهای را برای این کارتاسیس کردهبود.»
او ادامه داد:«خود من که در نظام سیاسی پیشین در تلویزیون، برنامهی «شهر آفتاب» را به بررسی کتاب اختصاص دادهبودم، هر روز به علت حساسیتهایی که پیش میآمد با مشکلاتی مواجه بودم و حتی گاهی کار به سانسور و درآوردن بخشی از برنامه هم میکشید.»
به گفته پارسینژاد،«مساله ی سانسور کتاب که از طرف مسئولان امنیتی اِعمال میشد، بهحدی آزاردهنده بود که صدای اعتراض مدیرعامل وقت سازمان رادیو و تلویزیون را هم درآورده بود. البته برنامه ی «شهر آفتاب» صرفاً به معرفی و بررسی کتاب میپرداخت اما من برای انتخاب کتابها و طرح آن در برنامهام مشکلاتی داشتم.»
او افزود:«سالهای پر تبوتابی بود. نیروهای امنیتی به خاطر جنبش سیاهکل، مقاومت چریکی و عوامل دیگر نسبت به کتاب حساسیت داشتند. همین امر مسئولان را نسبت به کتابهایی با موضوعات اجتماعی و سیاسی حساس کرده بود به طوریکه من شخصاً دو بار به مشکل برخوردم. یک بار کتابی را که درباره ی جنگ ویتنام ترجمه شدهبود برای بررسی در برنامهام انتخاب کردهبودم. مسئولان ایرادگرفتند که چون هفته ی آینده نیکسون؛ رئیسجمهور آمریکا مهمان ما در ایران است بهتر است درباره ی ویتنام حرفی نزنید وکتاب را مطرح نکنید. اما من گفتم وقتی در خودِ نیویورک علیه جنگ ویتنام تظاهرات اعتراضی میلیونی میکنند چرا ما که ظاهرا کشور مستقلی هستیم نباید مجال طرح چنین کتابی را داشته باشیم؟»
به گفته این پژوهشگر، «دومین بار هم درباره ی کتاب «مساله ی فلسطین» با ترجمه ی دکتر اسداله مبشری بود که مسئولان گفتند بهخاطر روابط غیررسمی با اسرائیل مطرح نشود. حتی (مدیر وقت کانون پرورش فکری کودکان) هم از سانسور کتاب شاکی بود. من ازایشان پرسیدم شما که از دوستان همسر شاه هستید چرا این مسائل را مطرح نمیکنید؟ گفت مطرح میکنم اما بدبینی وبدفهمی مسئولان تا آنجاست که جوانی را که «ماهیسیاه کوچولو» از صمد بهرنگی را با خود دارد با خودشان میبرند اما این در حالیست که به کتابهای دیگری که میتوانند موجب مخاطره شوند بیتوجه هستند. در خاطرات دکتر خانلری هم خواندم که میخواستند کار سانسور کتاب را به ایشان واگذار کنند اما دکتر خانلری نپذیرفته بود. به هر حال وقتی فکری از طرف دستگاه حاکم ممنوع میشد؛ آدمها کنجکاوی بیشتری پیدا میکردند و حریصتر میشدند. آن موقع هم جریان چپ، جریان فکری غالب بود.»
منبع: خبرآنلاین
ایرج پارسی نژاد: «خود من که در نظام سیاسی پیشین در تلویزیون، برنامهی «شهر آفتاب» را به بررسی کتاب اختصاص دادهبودم، هر روز به علت حساسیتهایی که پیش میآمد با مشکلاتی مواجه بودم و حتی گاهی کار به سانسور و درآوردن بخشی از برنامه هم میکشید.»