فرشته‌شناسی و متافیزیک حداقلی؛ درنگی کوتاه

اتفاق در خور درنگی که در دین‌شناسی امروزین ما رخ داده، رنگ باختنِ کمابیش کلیِ فرشتگان از تفکر اسلامی -به عنوان واسطه‌هایی که امر خدا را به انجام می‌رسانند- است. متدینان امروزه بیشتر به خود خدا، و یا واسطه‌هایی غیر از فرشتگان، ارجاع می‌دهند تا فرشتگان. فرشتگان نه این‌که نفی شده باشند، اما جایگاهی را که در قرون وسطی داشتند (و حتی از تسخیر فرشتگان در متون فقهی سخن می‌رفت و در ادبیات عرفانی-الاهیاتی نیز جایگاهی مهم داشتند) امروزه ندارند.

این در حالی است که قرآن در کنار ایمان به خدا، روز جزا و پیامبران، بر ایمان به فرشتگان نیز تأکید فراوانی می‌کند (بقره، ۱۱۷، ۲۸۵؛ آل عمران ۱۸ و غیره). اما امروزه حوزه‌های علمیه و مبلغان مذهبی، کتاب در خداشناسی و امام‌شناسی بیرون می‌دهند، اما دیگر کتابی در فرشته‌شناسی به بازار نمی‌آید (در دوران معاصر هانری کربن یک استثناء مهم است که به فرشته‌شناسی قرون وسطای اسلامی توجه فراوانی داشته است). فرشتگان، بیشتر امروزه در ادبیات آیینی حضور دارند و بیرون از این ادبیات حضوری مرکزی ندارند. حتی حضور نظری‌ای را که فرشتگان پیشتر در فلسفه‌ی اسلامی داشتند (در قالب یونانی‌شده‌ای مثل «عقل فعال» که فارابی – و دیگران- همان جبرئیل می‌دانستندش) در فلسفه‌ی اسلامی معاصر شاهد نیستیم.

 

به نظر می‌رسد همان‌طور که برده‌داری، از فقه معاصر اسلامی تقریبا به طور کامل کنار گذاشته شده است، فرشته‌شناسی نیز تقریبا به طور کامل از الاهیات معاصر اسلامی کنار گذاشته شده است. به نظر می‌رسد که این اتفاق، به نحوی ناخواسته و ناهشیارانه تحت تأثیر متافیزیک جدید افتاده باشد که متافیزیکی سبک و حداقلی است یعنی می‌کوشد با تیغ اکامی (منسوب به ویلیام اکام، الاهی‌دان قرون وسطای مسیحی) موجودات ماوراء الطبیعیِ کمتری را مفروض بگیرد و متافیزیک سنگین و حداکثری را ببرّد و کنار بریزد؛ متافیزیکی که بر اساسِ آن، بر نوکِ  یک سوزن نیز هزاران فرشته نشسته‌ است و برای کشف این‌که چند فرشته بر سر یک سوزن جای می‌گیرد، بحث‌های فرشته‌شناختی درازدامنی در قرون وسطی (یِ مسیحی) در جریان بود.

 

با این حال، آیا از این جهت شباهتی میان الاهیات معاصر اسلامی و مسیحی وجود دارد؟ یک شباهت می‌تواند این باشد که رنگ باختن فرشتگان، به معنای حذف واسطه‌ها نیست. این‌گونه نیست که امرِ قدسی دیگر هیچ کجا شعبه‌ای نداشته باشد. در تشیع، امامان واسطه‌ی فیض‌ اند و در مسیحیت کاتولیک، کلیسا.

اتفاق در خور درنگی که در دین‌شناسی امروزین ما رخ داده، رنگ باختنِ کمابیش کلیِ فرشتگان از تفکر اسلامی -به عنوان واسطه‌هایی که امر خدا را به انجام می‌رسانند- است. متدینان امروزه بیشتر به خود خدا، و یا واسطه‌هایی غیر از فرشتگان، ارجاع می‌دهند تا فرشتگان. فرشتگان نه این‌که نفی شده باشند، اما جایگاهی را که در قرون وسطی داشتند (و حتی از تسخیر فرشتگان در متون فقهی سخن می‌رفت و در ادبیات عرفانی-الاهیاتی نیز جایگاهی مهم داشتند) امروزه ندارند. یاسر میردامادی:

مطالب مرتبط
منتشرشده: 2
  1. حاجی

    این کفریات از این ضد انقلاب ریزه خوار آقاخان چیست؟؟؟

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.