ورود مکتب سرمایه داری به تفکر شیعی خیانت به این تفکر است
نباید اجازه داده شود تا مکتب سرمایه داری وارد تفکر شیعه شود، و در حال حاضر برای توسعه اقتصاد اسلامی باید ابتدا سرمایه داری را از اقتصاد کشورهای اسلامی ریشه کن کرد.
یک استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی با اشاره به اینکه توسعه و عدالت تنها در شرایطی در کنار هم رشد می کنند که جامعه دست از زیاده خواهی بردارد، گفت: نباید اجازه داده شود تا مکتب سرمایه داری وارد تفکر شیعه شود، و در حال حاضر برای توسعه اقتصاد اسلامی باید ابتدا سرمایه داری را از اقتصاد کشورهای اسلامی ریشه کن کرد.
دکتر ابراهیم رزاقی در گفت و گو با شفقنا با اشاره به اینکه مفهوم عدالت به ذهن انسان باز می گردد اظهار داشت: در جامعه صد سال پیش ثروت برای همه امکان پذیر نبود و تنها خان ها و حاکمان درآمد بالا و ثروت داشتند، در این جامعه مردم به دنبال معنویت بودند. تعداد افرادی که سرمایه و ثروت بیشتر را موازی با زندگی بهتر می دیدند بسیار اندک بود به همین دلیل مفهوم عدالت در این جامعه به صورت کلی با جامعه امروز متفاوت بود.
وی ادامه داد: از صد سال پیش جامعه به سمت سرمایه داری حرکت کرد که بر اساس آن هر کسی باید تلاش کند بیشتر به دست آورد و به همین دلیل هرچه درآمد بیشتری داشته باشد بازهم بیشتر می خواهد؛ در این جوامع بین مردم عادی با مردم ثروتمند جامعه تفاوتی نیست.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه مساله پرداخت یارانه در ایران و بهره مندی 73 میلیون نفر از این یارانه نشان داد که بسیاری از مردم اگر چه به مبلغ یارانه احتیاجی ندارند اما برای همین اندک مبلغ نیز برنامه ریزی می کنند، گفت: بنابراین مفهوم ثروت، رفاه و عدالت در جامعه امروز ما با یکصد سال پیش به طور کلی تغییر کرده است.
رزاقی ادامه داد: در فرهنگ پیشین انسان ها برای بخشش مالی آموزش داده می شدند (در قالب نذر یا کمک به دیگران) این مساله کمک می کرد تا افراد از ثروت دل بکنند و نتیجه این مساله افزایش عدالت در جامعه و همچنین حل مساله زیاده خواهی در بین مردم بود. اما در جامعه امروز افراد ترجیح می دهند بدهکار باشند، یعنی از بانک وام می گیرند و هزینه می کنند تا درآینده باز پرداخت کنند. این تفکر سرمایه داری است که توسعه کشور را از عدالت جدا کرده و همه را به سم بیشتر خواهی ترغیب می کند.
این اقتصاددان در پاسخ به این سوال که غرب با دیدگاه اقتصاد سرمایه داری موفق به توسعه شد اما عدالت را به دست نیاورد، از سوی دیگر جوامع اسلامی با اینکه تلاش بسیاری انجام دادند اما نتیجه حاصل نه برقراری عدالت بود و نه توسعه، ریشه عدم شکل گیری عدالت در جوامع در چیست؟ گفت: مشکل در نگاه اقتصادی است، آنچه در کشورهای غیر سرمایه داری مانند ایران ایجاد شده، نگاه قانون اساسی نیست. در دیدگاه اسلامی، اقتصاد یک وسیله است و هدف، عدالت است اما در اقتصاد سرمایه داری، عدالت مطرح نیست و هدف اصلی همان سرمایه است.
او افزود: برخی هنوز در فرهنگ قدیمی زندگی می کنند مثلا می گویند کاسب حبیب خداست و بر همین اساس نه گران فروشی می کنند و نه ارزان فروشی. از طرفی دولت هم به عنوان ناظر بر عملکردها نظارت می کند اما در سرمایه داری چنین شرایطی نیست. بنابراین در جامعه امروز اگر می خواهیم عدالت و توسعه همراه با هم حرکت کنند باید ساختار را از ابتدا بر این مبنا قرار دهیم. این مساله در قانون اساسی به خوبی دیده شده است. بر اساس همین قانون و اندیشه های امام و رهبری باید سرمایه ها به سمت تولید حرکت کند اما می بینیم که ثروت در بدنه دلالی کشور حرکت می کند و نتیجه نهایی آن کاهش تولید و در نتیجه افزایش قیمت کالاهاست. در چنین اقتصادی زندگی های مصرفی بزرگ ایجاد می شود.
رزاقی تصریح کرد: درجامعه اسلامی مساله چشم و هم چشمی وجود ندارد و به همین دلیل ایجاد برند و مارک در چنین جوامعی بی معنا است، همین مساله کمک می کند تا پوشش و خوراک همه یکسان شود اما در جامعه سرمایه داری، وجود اختلاف طبقاتی لازم است زیرا حیات این نوع جوامع در ایجاد رقابت بین افراد است. افراد دوست دارند گرانترین ماشین و خانه و لوازم زندگی را داشته باشند. این افراد پس از مدتی به این سبک زندگی عادت کرده و دیگر حاضر به زندگی در شرایط عادی نیستند به همین جهت بر خلاف قوانین اسلامی و منافع جامعه خود دست به کار می شوند و از هیچ تلاشی برای پیشبرد اهداف خود فروگذار نمی کنند.
این کارشناس مسایل اقتصادی خاطرنشان کرد: توسعه اقتصادی بدون در نظر گرفتن کیفیت زندگی مردم امکان پذیر است اما تنها توسعه مادی حاصل می شود، یعنی بخش جانوری انسان ارضاء شده اما بخش معنوی انسان همچنان مهجور می ماند. کار در معنای واقعی اش عبادت است اما در اقتصاد سرمایه داری کار را به عنوان وسیله حصول ثروت تلقی می کنند بنابراین همیشه در رقابت با افراد دیگرند. اما در جامعه ای که به هر دو بخش توسعه معنوی و مادی توجه می شود نه تنها تولید ثروت در جامعه رشد می یابد بلکه افراد نیز از نتیجه عملکرد خود راضی هستند. متاسفانه در جامعه امروز ما حرکت به سوی اقتصاد سرمایه داری است.
او در پاسخ به این سوال که آیا توزیع برابر درآمد در جامعه منجر به توسعه عدالت می شود؟ اظهار کرد: خیر، توزیع مساوی در جامعه نه لازم و نه همسو با عدالت است. توزیع برابر به این معناست که همه به یک میزان کار می کنند اما در هیچ جامعه ای شرایط اینگونه نیست؛ برخی بازدهی بیشتر دارند و برخی بازدهی کمتر و باید برای آنها سهمی قائل شویم. اگر بخواهیم به همه یکسان پرداخت کنیم به یک انسان مفت خور و یک کارگر زحمتکش یکسان حقوق پرداخت می شود. این شرایط در شوروی اعمال شده بود. نتیجه نهایی اینکه همه می روند مفت خور می شوند. اما سوال این است که این فردی که بیشتر درآمد کسب می کند با درآمد بیشترش چه می کند؟ مساله برقراری عدالت در اینجاست، اگر فرد درآمد بیشتر خود را برای کمک به دیگران استفاده کند یا کارهایی انجام دهد که مردم از آن بهره مند شوند در آن صورت عدالت برقرار می شود؛ در غیر اینصورت فرد به سمت مصرف گرایی و افزایش کیفیت زندگی شخصی خود پیش خواهد رفت.
از دید رزاقی کشور به پیش نیازهایی برای توسعه احتیاج دارد که اولین آنها عزم دولت برای توسعه در کنار عدالت است. راجع به سرمایه داری از سوی بزرگان ما زیاد گفته شده و معایب آن زیاد بررسی شده اما در جامعه اجرایی نشده است. این رابطه برای اقتصاد اسلامی نیز وجود دارد. نکته دوم این که دولتمردان باید به سوی خودکفایی و استقلال اقتصادی حرکت کنند به این معنا که کالاهایی که وارد می کنیم را در یک برنامه میان مدت در داخل تولید کنیم.
این اقتصاددان افزود: مصرف گرایی باید در جامعه اسلامی کاهش یابد تا عدالت حاصل شود، زمانی که یک نفر چهار ماشین دارد باید منتظر باشیم سه نفر از طبقه پایین از داشتن ماشین محروم شوند. مصرف گرایی نباید یک اصل شود و فرهنگ سازی در این خصوص هم وظیفه دولت است. در غیراینصورت است که می بینیم آمارها نشان می دهد که 20 درصد جامه ایرانی 80 درصد تولیدات را مصرف می کنند.
او تصریح کرد: یکی از دلایلی که در جوامع اسلامی موفق نشده ایم عدالت را در کنار توسعه برقرار کنیم این است که فرهنگ سازی برای اصول اقتصادی صورت نگرفته و اقتصاد به عنوان یک هدف معرفی شده است؛ در حالی که اقتصاد وسیله ای برای رسیدن به هدف اصلی است. باید در جامعه یک بسیج اقتصادی شکل گیرد تا همه برای اعتلای جامعه خود به یکدیگر کمک کنند و اینگونه است که توسعه و عدالت همسو رشد می کنند. در غیر اینصورت اقتصاد ما همان اقتصاد سرمایه داری خواهد بود.
رزاقی ادامه داد: تغییر در این مساله با تغییر در فرهنگ و آموزش ایجاد می شود، اگر علوم انسانی تدریس شده در دانشگاه ها تغییر نکند مسیر حرکت به سوی اقتصاد سرمایه داری ادامه خواهد داشت.
این اقتصاددان تصریح کرد: در چنین جامعه ای نیازی به انباشت اقتصادی نیست زیرا انباشت فردی شکل گرفته است و این انباشت فردی به خودی خود ثروت متوازن در جامعه ایجاد می کند.
او تاکید کرد: از بعد تاریخی بعد از امام یک الگوی تعدیل اقتصادی و سرمایه داری بر جامعه اعمال شد و چون ما مکتب اقتصادی نداریم از غرب الگوبرداری کردیم. دیدگاه اعمال کنندگان این طرح این است که ما جامعه را به سطح بالایی می رسانیم و بعد اقدام به حمایت از اقشار ضعیف خواهیم کرد. فضای سیاسی جامعه در این دوره بر فضای اقتصادی غالب شد و نتیجه آن شکل گیری اقتصاد سرمایه داری در ایران بود. این رویه تا پایان دولت دهم ادامه داشت، هرچند دیدگاه های سیاسی روسای جمهور تغییر می کرد. نظرات رهبری در این خصوص صریح بود اما به آنها توجه نشد و به همین دلیل امروز گرفتار اقتصاد سرمایه داری یک جامعه شیعی هستیم و بدون شک ورود مکتب سرمایه داری به تفکر شیعی خیانت به این تفکر است.
نباید اجازه داده شود تا مکتب سرمایه داری وارد تفکر شیعه شود، و در حال حاضر برای توسعه اقتصاد اسلامی باید ابتدا سرمایه داری را از اقتصاد کشورهای اسلامی ریشه کن کرد.
با ارادت خاصی که به استاد عزیز دارم از ایشان و نیز دیگر اساتید مسلمان علم اقتصاد درخواست می کنم که در این مورد بیشتر قلم بزنند چرا که جامعه ما در این زمینه و اینکه چه تاثیرات زیادی می تواند بر روند توسعه جامعه ما بر جای گذارد اطلاعات زیادی ندارند و شاید موضوعی است که جا دارد خود اندیشمندان علم اقتصاد در جامعه اسلامی و سیعی ما به آن بیشتر بپردازند