عوادیا یوسف که بود؟

عوادیا یوسف ((Ovadia Yosef خاخام ارشد یهودیان سفاردی در رژیم صهیونیستی و پژوهشگر تلمود و تورات بود که در 23 دسامبر 1920 در بغداد متولد شد و در سن 93 سالگی در 7 اکتبر 2013 مرد. وی از حدود یک ماه قبل در بیمارستان «هداش» منطقه «عین کرم» بستری بود و نهایتا بعد از وخیم شدن اوضاع جسمانی‌اش، جان داد.

 

یوسف از تأثیرگذارترین چهره‌های مذهبی اسرائیل به شمار می‌رفت. وی بین سال‌های 1972 تا 1983 به عنوان خاخام ارشد سفاردی‌های اسرائیل فعالیت می‌کرد. منتقدان او را متهم می‌کنند که در این دوره به درگیری‌های نژادی میان اشکنازها و سفاردی‌ها دامن زد.

 

او هرچند که خودش عراقی و جزو یهودیان میزراخی و نه سفاردی بود، اما توانست به سمت خاخام ارشدی یهودیان سفاردی برسد. وی به‌ویژه در محافل سفاردی و میزراخی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود و بسیاری او را مهم‌ترین شخصیت دینی یهودی در دوره کنونی می‌دانستند که منبع فتاوای دینی زیادی بوده است. عوادیا یوسف تلاش کرد تا اوضاع یهودیان سفاردی و میزراخی را در سرزمین‌های اشغالی که عمده قدرت در دست یهودیان اشکنازی ـ یا همان اروپایی ـ بود، بهبود بخشد. وی اعتقاد داشت که رأی دادن در انتخابات‌های پارلمانی و مشارکت در زندگی سیاسی کلید بهبود اوضاع این یهودیان است. 

 

عوادیا یوسف که متولد بغداد بود و در سال 1924 میلادی با خانواده‌اش به اسرائیل مهاجرت کرد، در سال 1951-1952 کتاب خود پیرامون قوانین عید فصح یهودی به عنوان «عوادیا تشازون» را منتشر کرد. این کتاب مورد تجلیل فراوان قرار گرفت و به تأیید خاخام‌های بزرگ وقت رسید. در سال 1970 جایزه اسرائیل برای ادبیات تورات را به دست آورد. وی در بین سال‌های 1953 تا 1956 در دادگاه استیناف یهودیان در قدس اشتغال داشت سپس در سال 1968 به خاخام ارشدی سفاردی‌ها در تل‌آویو منصوب گردید و سپس در سال 1973 به عنوان خاخام ارشد سفاردی‌ها در اسرائیل انتخاب شد. وی در سال 1973 با کسب 68 رأی از 81 رای توانست با اکثریت آراء جایگزین اسحاق نیسیم شود. 

 

انتخاب وی به عنوان خاخام ارشد سفاردی با انتقادات زیادی رو به رو شد. وی با خاخام اسحاق نسیم برای تصدی این سمت رقابت می‌کرد. فرآیند انتخاباتی با تنش و درگیری‌های سیاسی فراوانی همراه بود. یکی از دلایل این تنش‌ها به اختلاف وی با خاخام نیسیم مربوط می‌شد. این تنش به دهه چهل قرن گذشته زمانی که خاخام یوسف، انقلابی علیه برخی آموزه‌های دینی به راه انداخت، باز می‌گشت. از سوی دیگر خاخام شولومو گورن به عنوان خاخام ارشد اشکناز در اسرائیل انتخاب گردید. روابط بین گورن و یوسف بسیار تیره بود. خاخام گورین ریاست شورای عالی خاخام‌ها در ژیم صهیونیستی را بر عهده داشت و همین باعث شد که خاخام یوسف بعضاً در جلسات این شورا شرکت نکرده و آن را تحریم نماید. در دوره‌ای که عوادیا یوسف به عنوان رئیس ارشد خاخام‌های سفاردی فعالیت می‌کرد با مجموعه متنوعی از مسائل مهم اجتماعی درگیر بود. از مهم‌ترین فتواهای وی در این دوره که با فتواهای خاخام‌های اشکنازی تفاوت آشکاری داشت و همین بسترساز اختلافاتی بین آنها شد، می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

 

ـ جایز است که اسرائیل به منظور حفظ خود از بخشی از سرزمین اسرائیل چشم پوشی نماید. البته پس از توافقنامه اوسلو از این نظر خود عدول نمود.

ـ برای یک فرد یهودی جایز است که با کرائیت‌ها ازدواج نماید. (کرائیت‌ها یهودیانی هستند که تلمود را رد می‌کنند)

ـ همسران سربازان ارتش اسرائیل که مدت‌هاست مفقودالاثر شده‌اند، می‌توانند بار دیگر ازدواج نمایند.

ـ زنان نمی‌توانند موی مصنوعی به عنوان شکلی از اشکال پوشاندن سر استفاده نمایند اما به جای این باید حجاب داشته باشد (این بر خلاف نظر اشکنازهاست).

 

عوادیا یوسف در طول سالیان گذشته خود را به عنوان یک چهره فعال در دو حوزه سیاسی و مذهبی مطرح کرد. وی از یک سو خود را به عنوان رهبر معنوی حزب سیاسی شاس جا زد و از سوی دیگر جلسات وعظ هفتگی خود را تعطیل نکرد. در طول این جلسات وی به موضع‌گیری علیه رقبای سیاسی و دشمنان اسرائیل پرداخت. وی توانست در طول 30 سال گذشته حزب خود را وارد ائتلاف با دولت‌های گوناگون نماید و در مقابل میلیون‌ها دلار را برای پیشبرد پروژه‌ها و نهادها و مؤسسات و مدارس شاس دریافت کند. این مدارس و موسسات به جذب صدها نفر پیرو پرداختند. منتقدان می‌گویند سیستم مالی شاس در جامعه شکاف ایجاد کرده و باعث فقر و فاصله طبقاتی فراوانی شده است.

 

در سطح اجتماعی دیدگاه وی آن بود که باید تلاش کرد تا یهودیان میزراخی و سفاردی در جامعه اسرائیل به شکوه گذشته خود دست پیدا کنند. به باور وی این یهودیان به طور تاریخی از تبعیض رنج برده و همواره به لحاظ اجتماعی و اقتصادی در جایگاه پایین‌تری از همتایان اشکناز خود قرار داشته‌اند. به همین خاطر بود که وی دست به تاسیس حزب سیاسی شاس زد تا سفاردی‌ها را وارد عرصه سیاست نماید؛ حزبی که در بسیاری از دولت‌ها به مثابه پادشاه ساز بوده و بسیاری از دولت‌ها به دست این حزب ایجاد و یا ساقط شده است. البته در طول چندین سال گذشته شاس دچار اختلافات و درگیری‌های داخلی شده و قدرت آن کاهش یافته است و احتمالا پس از مرگ عوادیا این شکاف بیشتر هم خواهد شد. 

 

از دهه هشتاد خاخام یوسف با مشارکت شاس در اکثر دولت‌های اسرائیلی موافقت نمود. در انتخابات ریاست جمهوری رژیم صهیونیستی در سال 2007 خاخام یوسف از دوست صمیمی و شاگرد خود یعنی شیمون پرز که نزد وی علوم دینی را فراگرفته است، حمایت کرد. پرز پس از حمایت دوازه عضو شاس در کنست در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد. 

 

در سال 2004 روزنامه معاریو خاخام یوسف را به عنوان یکی از خاخام‌های یهودی نام برد که بیشترین تاثیر را در افکار عمومی یهودیان در اسرائیل دارد. عوادیا یوسف به داشتن زبان گزنده علیه مخالفان خود شهرت داشت. وی همچنین بعضاً مسائلی را مطرح می‌کرد که با انتقادات تند جامعه یهودی روبه رو می‌شد. یکی از اظهارات «عوادیا یوسف» که اسرائیلی‌ها را نیز به انتقاد از وی واداشت، به سال 2000 بازمی‌گردد، زمانی که وی گفت «قربانیان هلوکاست روح بازمتولد شده گناهکاران بودند. آن‌ها کسانی بودند که قوانین خدا را زیرپا گذاشته بودند. آن‌ها برای تاوان دادن حیات دوباره یافته بودند».

او همچنین در سال 2007 گفت سربازان اسرائیلی که در جنگ مرده‌اند بدان خاطر بوده است که به اندازه کافی مذهبی نبوده‌اند. وی در سال 2005 بعد از طوفان مهیب «کاترینا» در آمریکا که به مرگ صدها نفر منجر شد، این طوفان را انتقام خدا از سیاه‌پوستانی که از تورات دور شده‌اند دانست. وی همچنین گفت این طوفان پاسخ خدا بود به حمایت دولت «جورج بوش» از عقب‌نشینی نیروهای اسرائیل از نوار غزه.

 

«عوادیا یوسف» ید طولانی‌ای هم در اظهارات نژادپرستانه در مورد غیریهودیان داشته است. وی اغلب از عبارت «جنتیل» برای اشاره به غیریهودیان استفاده می‌کرد. این عبارت لاتین هرچند معنایی مشابه «غیریهودی» دارد، اما بسیار آن را عبارتی تحقیرآمیز می‌دانند.

 

وی که ده‌ها کتاب درباره قوانین و اعمال یهودیت دارد توانسته بود با توده‌های مردم ارتباط خوبی برقرار کند و جلسات هفتگی وی در کنیسه‌ای نزدیک منزلش برگزار می‌شد و حتی سخنرانی های وی اخیرا از تلویزیون رژیم صهیونیستی هم پخش می‌شد.

 

هرچند که بسیاری از حریدی‌ها موضع مبهمی در قبال صهیونیسم دارند و حتی شاخه‌هایی از آن رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمی‌شناسد و آن را بر خلاف آموزه‌های دین یهود می‌داند اما یوسف خود و حزبش را یک صهیونیست تمام عیار می‌دانست. وی در مصاحبه با یک روزنامه اسرائیلی که شاس را متهم به ضد صهیونیست‌بودن کرد، گفت: «این یک دروغ است. من خودم به مدت ده سال به عنوان خاخام ارشد برای اسرائیل کار کرده‌ام و این جایگاه بالایی در دولت اسرائیل است. ما به صهیونیسم افتخار می کنیم ما به اورشلیم و ساکنان آن و به اسرائیل و خاخام‌های آن افتخار می‌کنیم. یک فرد صهیونیست کسی است که صهیون را دوست دارد و با ساکن شدن در این سرزمین به فرامین عمل می‌کند.» در همین راستا در سال 2010 یوسف و شورای حکمای تورات با عضویت شاس در سازمان جهانی صهیونیسم موافقت کردند تا به این ترتیب شاس اولین حزب حریدی در اسرائیل باشد که به صورت رسمی به سازمان صهیونیسم می‌پیوندد.

 

یوسف جنگ‌های رژیم صهیونیستی را محترم می‌شمارد و آن را جزو ثابتات دین یهود می‌داند. با این وجود وی دانشجویان جوان را تشویق می‌کند که به جای رفتن به خدمت سربازی، در مراکز دینی باقی بمانند و به فراگیری آموزه‌های یهودیت بپردازند. علی رغم حساسیتی که وی نسبت به ارتش اسرائیل داشت و آن را ارج می‌نهاد، اما اعتقاد داشت که دانشجویان دینی نیز وظیفه‌ی مهمی در فراگیری و ترویج آموزه‌های یهودیت دارند. لذا وی با ادغام این افراد در ارتش مخالفت می‌کرد. خاخام آبراهیم یوسف فرزند عوادیا یوسف خود به مدت 13 به عنوان خاخام نظامی در ارتش رژیم صهیونیستی خدمت کرده است. وی هم اکنون رئیس خاخام‌های اشکنازی سرزمین‌های اشغالی می‌باشد.

 

علی رغم اظهارات جنجال برانگیزش، عوادیا یوسف در اواخر دهه هشتاد از مذاکرات صلح با فلسطینی‌ها حمایت کرد. وی این نظر خود را اصل «حفظ نفس» که در آیین یهودیت آمده است، مستند می‌ساخت. اولین بار که این اصل در اسرائیل پیاده شد، به درگیری‌های این رژیم با همسایگانش در سال 1979 بر می‌گردد که طی آن شبه جزیره سیناء به مصر باز گردانده شد. البته بعدها وی نظر خود راجع به صلح با فلسطینی ها را تغییر داد و هرگونه طرح صلح با فلسطینی‌ها را رد نمود. حزب شاس از رأی دادن به توافقنامه نخست اوسلو خودداری کرد و بر ضد توافقنامه دوم اوسلو رای داد. پس از آن روابط میان صهیونیست‌ها و فلسطینی‌ها رو به وخامت گرایید. بویژه پس از آغاز انتفاضه الاقصی که طی آن شاس از ائتلاف دست کشید و از حزب لیکود حمایت نمود. 

 

عوادیا بزرگ‌ترین موج سیاسی و مذهبی خود را زمانی به راه انداخت که گفت اسرائیل می تواند در مقابل صلح بخش‌هایی از کرانه باختری را به فلسطینی‌ها بدهد. اما در سال‌های اخیر از این موضع خود عقب نشینی نمود و تاکید کرد که کرانه باختری متعلق به اسرائیل است و از گسترش شهرک‌نشینی در این منطقه به شدت حمایت نمود. در سال 2005 طرح قطع ارتباط با غزه را محکوم و بار دیگر به اصل «حفظ اصل نفس در آیین یهودیت» اشاره نمود و اعلام کرد که «قدرت‌یابی فلسطینی‌ها بدون پایبندی‌شان به پایان تروریسم به نوبه خود می‌تواند حیات یهود را به مخاطره بیاندازد، بویژه در مناطق نزدیک به نوار غزه و مخصوصاً در مناطقی که در تیررس موشک‌های قسام قرار دارد» یوسف همچنین ایده برگزاری همه پرسی عمومی برای قطع ارتباط با غزه را رد کرد و به اعضای شاس در کنست دستور داد تا علیه این طرح رای دهند. 

 

خاخام عوادیا یوسف مواضع جنجال‌برانگیز و نژادپرستانه فراوانی درباره فلسطینی‌ها، ایران،‌ حزب الله، نظام حسنی مبارک، غیر یهودیان و برخی مسائل جدید داشته است که در ادامه آنها را بررسی می‌کنیم:

 

عوادیا یوسف همچنین دشمنی شدیدی با ایران و حزب الله دارد. وی با اثبات ناتوانی رژیم صهیونیستی در مبارزه با جمهوری اسلامی ایران، در جمع هواداران خود اعلام کرده بود که برای نابودی و حذف ایران می بایست نماز و دعا بخوانیم و برای حمله به ایران آماده بشویم. عوادیا یوسف همچنین در ادامه نظراتش، حزب‌الله لبنان یکی دیگر از شبکه های دشمن رژیم صهیونیستی معرفی کرده و درباره آن گفته بود: شبکه حزب‌الله لبنان نیز یکی از دشمنان و تهدیدهای رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود که زیر نظر ایران علیه اسرائیل اقدامات خصمانه انجام می‌دهد و ما بر اساس گفته های کتاب مقدس باید برای نابودی این دشمنان که از منطقه پارس هستند، دعا کنیم. عوادیا درباره مردم ایران نیز گفت:در ایران، مردم شروری هستند که می خواهند ما را نابود کنند. پس لازم است که ما برخاسته و با تمام قلبمان به درگاه خدا دعا کنیم. 

 

روزنامه صهیونیستی "هاآرتص "، در گزارشی به انعکاس سخنان"عوادیا یوسف " پرداخت که گفته بود: گوئیم‌ها (غیر یهودیان) جایگاهی در جهان ندارد و فقط شایسته خدمت به مردم اسرائیل هستند. عوادیا باور داشت که خلقت غیر یهودیان فقط برای خدمت کردن به یهودیان بوده است. 

 

عوادیا یوسف به همین اکتفا نکرد و در جدیدترین نظرات خود درباره غیر یهود گفت: به طور کلی خوردن و یا نوشیدن تمام محصولاتی که توسط غیر یهودیان تولید می‌شود حرام است، وی همچنین در قسمت دیگری از نظرات خود درباره غیری یهودیان می‌گوید: رفتن به مکان‌های مذهبی غیر یهودیان اعم از مسجد و کلیسا به طور مطلق حرام است.

 

خاخام "عوادیا یوسف " در آخرین قوانین مذهبی که برای یهودیان منتشر کرد اعلام نمود یهودیانی که اعضای خود را برای کارهای تحقیقاتی هدیه می‌کنند و یا خودکشی کرده سزاوار برگزاری مراسمی عزاداری به شیوه یهودی نیستند. عوادیا یوسف کتاب جدید خود درباره قوانین مذهبی یهودیان در زمینه قوانین روز شبات [روز شنبه که در آئین یهودیت تعطیل است]، دارو، مراسم خاکسپاری، تعطیلات و دیگر موضوعات منتشر کرد. در این کتاب آمده است: «کسانی که اعضای خود را برای کارهای تحقیقاتی اهدا می‌کنند تا اعضای آنها کالبدشکافی شود، اگر چه این اقدام آنها باعث پیشرفت تحقیقات علمی می‌شود، اما گناه بزرگی مرتکب شده‌اند و ممکن است شانس زنده شدن روح و جسد خود در روز رستاخیز را از دست بدهند و بنابراین نباید برای مرگ آنها عزاداری کرد» این در حالی است که بر اساس تعالیم "تلمود " کتاب مقدس یهودیان، ربودن اعضای حیاتی بدن غیر یهودیان جائز است. در همین راستا "دونالد بوستروم " خبرنگار روزنامه سوئدی "افتون‌بلادت " ‌چندی پیش فاش کرد که نظامیان صهیونیست اعضای حیاتی فلسطینیان را می‌ربایند. این روزنامه‌نگار شواهد انکار ناپذیری را در این اقدام صهیونیست‌ها ارائه کرده بود.

 
عوادیا یوسف ((Ovadia Yosef خاخام ارشد یهودیان سفاردی در رژیم صهیونیستی و پژوهشگر تلمود و تورات بود که در 23 دسامبر 1920 در بغداد متولد شد و در سن 93 سالگی در 7 اکتبر 2013 مرد. وی از حدود یک ماه قبل در بیمارستان «هداش» منطقه «عین کرم» بستری بود و نهایتا بعد از وخیم شدن اوضاع جسمانی‌اش، جان داد.

مطالب مرتبط
منتشرشده: ۱
  1. بنده خدا

    خیلی دلم میخاد بدونم الان چه حالی داره و چقدر از کارهای خودش در عذابه؟این متن علاوه بر جنبه های سیاسی اون باید سرمشق کسانی باشه که به هرشکلی نسبت به اعتقادات خود تعصب می ورزند.خدا به همه ما رحم کنه و چشم وقلب ما رو به روی حقیقت نبنده

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.