رفتار انفرادی کم‌هزینه‌تر است

تحلیل کامیابی و ناکامی ساختار حزبی با بهره‌گیری از نظریه اقتصاد هزینه مبادله

 

اقتصاد هزینه مبادله ویلیام سونیک نظریه بنگاه جدیدی در اقتصاد نهادی جدید است که تاکنون برای تحلیل مبادلات اقتصادی به کار رفته و طبق آن تصمیمات ساخت ـ خرید یا به عبارتی ادغام‌های عمودی در بنگاه‌ها تحلیل شده است. ما در این مطلب می‌کوشیم تا از این دیدگاه به تحلیل شکل‌گیری نهاد حزب بپردازیم، کاربرد اقتصاد هزینه مبادله برای تشکیل احزاب نیاز دارد تا مبادلات بین سیاستمداران با یکدیگر به عنوان واحد نهایی تحلیل انتخاب و ماهیت ساختارهای تدبیر (انفرادی و حزبی) سیاستمداران برای انجام این مبادلات معرفی شود. ویژگی‌های این مبادلات یعنی درجه اختصاصی شدن دارایی‌ها، نااطمینانی‌های محیطی و رفتاری و تکرار مبادلات که بر هزینه هر یک از ساختارهای تدبیر تأثیر دارد، احصاء شده و تأثیر محیط نهادی بر هزینه ساختارهای تدبیر تبیین شود.

 

1. مبادلات سیاستمداران به عنوان واحد تحلیل

طبق چارچوب پیش‌گفته شده، ساختار احزاب می‌تواند یک سامان مناسب برای انجام مبادلات سیاسی بین افراد باشد که به آنها امکان می‌دهد تضادها را حل و فصل کنند و از منافع مشترک بهره‌بردای نمایند. طبق اقتصاد هزینه مبادله، در اولین گام برای تحلیل احزاب باید مبادله اصلی در امور سیاسی که قابل ادغام عمودی است، مشخص شود. انواع مبادلات سیاسی در نظام‌های مردمسالار عبارتند از: مبادله میان شهروندان و دولت، مبادله شهروندان و سیاستمداران، مبادله بین سیاستمداران و دیوانسالاران و مبادله بین سیاستمداران با یکدیگر. یک سیاستمدار باید فعالیت‌های متنوعی را برای انجام وظایف نمایندگی خود در دولت انجام دهد. این فعالیت‌های سیاستمدار از مرحله پیش‌قرارداد با شهروندان (یعنی پیش از انتخابات) با فعالیت‌های مربوط به کسب توانمندی‌ها، تدوین سیاست‌ها و بیانیه‌ها، تأمین مالی و ائتلاف با سایر افراد و گروه‌ها شروع می‌شود، سپس در مرحله انعقاد قرارداد (یعنی حین برگزاری انتخابات و رأی‌گیری) ادامه می‌یابد. در مرحله پس از قرارداد، یک سیاستمدار برای اجرای وظایف، خود لازم است فعالیت‌هایی چون کسب اطلاعات و ارزیابی سیاست‌ها و برنامه‌ها، تصمیم‌گیری درباره آنها و نیز کسب موافقت سایر سیاستمداران را انجام دهد. سیاستمدار برای انجام هر یک از فعالیت‌ها به مبادلات گوناگونی با سایر سیاستمداران نیاز دارد. اینکه دو یا چند سیاستمدار با یکدیگر متحد شوند و این فعالیت‌ها را با هم داخل یک گروه (حزب) انجام دهند، خود یک ادغام افقی است، ولی اینکه هر سه نوع فعالیت با هم داخل یک سازمان (حزب) انجام گیرد، یک ادغام عمودی محسوب می‌شود، خالص هزینه‌های یک سیاستمدار هنگامی که این فعالیت‌های سیاسی را در ساختار تدبیر انفرادی انجام می‌دهد، نسبت به زمانی که در یک ساختار حزبی به همراه سایر سیاستمداران انجام می‌دهد، تفاوت می‌کند. آنچه اهمیت دارد ساختارهایی است که سیاستمداران برای تدبیر این مبادلات انتخاب می‌کنند و عواملی است که بر هزینه‌های سیاستمداران در هر یک از این ساختارها مؤثر هستند.

 

2. ساختارهای تدبیر مبادلات سیاستمداران: حزبی در مقابل انفرادی

ساختارهای تدبیر فعالیت‌های اقتصادی را می‌توان به مبادلات بین سیاستمداران با یکدیگر تعمیم داد. در حالت اول، یک سیاستمدار می‌تواند به طور انفرادی و بدون عضویت در یک حزب با سایر سیاستمداران ارتباط برقرار کند و فعالیت‌های خود را انجام دهد. در حالت دوم، سیاستمدار می‌تواند با گروهی از همفکران خود طبق توافقی بلند مدت همکاری کند. در حالت سوم، سیاستمدار می‌تواند در یک حزب عضو شود و مبادلات وی با سایر سیاستمداران توسط حز انجام گیرد. در این روش، سیاستمدار از تدبیر سلسله مراتبی (بنگاه) برای انجام فعالیت‌های خود استفاده می‌کند.

 

3. ارتباط ویژگی‌های مبادلات با ساختارهای تدبیر

ویژگی‌هایی از مبادلات که شرایط مبادله ایده‌آل بازاری را از بین می‌برند، هزینه‌های مبادله در هر یک از ساختارهای تدبیر را تعیین می‌کنند، این ویژگی‌ها عبارتند از:

 

الف. اختصاصی شدن دارایی: یعنی درجه‌ای که یک دارایی می‌تواند بین استفاده‌های بدیل یا استفاده کنندگان مختلف جایگزین شود، بدون اینکه ارزش مولد آن دارایی کاسته شود. اگر برای انجام یک مبادله از دارایی‌های با انعطاف پایین که مخصوص این مبادله است، استفاده شود، آن‌گاه اختصاصی شدن دارایی بیشتر از صفر می‌شود. در این حالت، اگر مبادلات پیش از موعد مقرر نقض شود، بخشی از ارزش مولد سرمایه‌گذاری از بین می‌رود. هر چه درجه اختصاصی شدن دارایی به کاربری‌های خاص زیادتر باشد، وابستگی‌های دوجانبه بین طرفین مبادله بیشتر است. با افزایش درجه اختصاصی شدن دارایی مبادلات، بهینه‌یابی هزینه‌های مبادله ایجاب می‌کند مبادلات میان سیاستمداران از ساختار انفرادی به تدریج به مبادلات در ساختار ترکیبی و سپس به مبادلات درون حزبی منتقل شود، اما سایر عوامل نیز در این فرایند مبادلات با ساختارهای تدبیر دخالت دارند. بنابراین این فرضیه وجود دارد که هرچه درجه اختصاصی شدن دارایی در مبادلات سیاستمداران با یکدیگر بیشتر باشد، احتمال استفاده از ساختار تدبیر حزبی بیشتر است.

 

ب. نااطمینانی: هر یک از ساختارهای تدبیر مبادلات، برای واکنش به اختلالات موجود از توانمندی‌های متفاوتی برخوردارند. دو نوع نااطمینانی را می‌توان از یکدیگر تفکیک کرد:

 

1. نااطمینانی محیطی: به تغییرات پیش‌بینی نشده در شرایط پیرامون یک مبادله بر می‌گردد. نااطمینانی محیطی بیشتر سبب می‌شود تمایل به استفاده از سازوکار بازار در مبادلات تقویت شود، زیرا می‌تواند هزینه از دست رفته بیشتری برای بنگاه ایجاد کند و رسیدن به تطبیق هماهنگ شده در بنگاه را پرهزینه‌تر کند. بنابراین، این فرضیه وجود دارد که هرچه نااطمینانی محیطی برای مبادلات بیشتر باشد، احتمال استفاده از ساختار تدبیر حزبی کمتر است.

 

2. نااطمینانی رفتاری: از مشکلات مربوط به نظارت برعملکرد واقعی طرفین مبادله نشأت می‌گیرد. این نااطمینانی‌های ناشی از رفتار فرصت‌طلبانه طرفین مبادله است که به طور عمدی و استراتژیک ایجاد می‌شود و می‌تواند برای یکی از طرفین قرارداد زیان ایجاد کند. لذا این فرضیه وجود دارد که هرچه نااطمینانی رفتاری در مبادلات بیشتر باشد، احتمال استفاده از ساختار حزبی بیشتر است.

 

ج. تکرار مبادلات: میزان تکرار مبادلات نیز بر هزینه ساختار تدبیر مبادلات اثرگذار است. تکرار بیشتر مبادلات تعیین می‌کنند که مبادلات در درون بنگاه و از طریق سلسله مراتب انجام شود، زیرا در نتیجه این امر، در هزینه‌های مکرر عقد قرارداد، صرفه‌جویی خواهد شد. بنابراین این فرضیه وجود دارد که هرچه تکرار مبادلات بیشتر باشد، احتمال استفاده از ساختار حزبی بیشتر است.

 

4. هزینه‌های ساختارهای حزبی و انفرادی در آمریکا، ترکیه و ایران

با توجه به اقتصاد هزینه مبادله، نقطه تمرکز این متن، تشکیل احزاب در سه کشور امریکا، ترکیه و ایران است و مشخصاً اینکه چگونه ویژگی‌های مبادلات سیاستمداران با یکدیگر و نیز نهادهای رسمی بر هزینه‌های سیاستمداران در ساختار حزبی در مقابل ساختار انفرادی تأثیر گذاشته است. در مورد این سه کشور، عواملی که هزینه سیاستمداران در ساختار حزبی را کاهش (یا در ساختار انفرادی افزایش) داده‌اند، به عنوان محرک تشکیل احزاب و عواملی که هزینه سیاستمداران در ساختار حزبی را افزایش (یا در ساختار انفرادی کاهش) داده‌اند، به عنوان مانع تشکیل احزاب در سه کشور مزبور ارائه شده‌اند. البته در این مقایسه باید در نظر داشت که داشته‌های نهادی و تکنولوژیکی سه کشور به ویژه از نظر قواعد مردمسالاری، مبانی ایدئولوژیکی و نهادهای غیررسمی، فناوری‌های ارتباط جمعی، سابقه احزاب و بسیاری از مسائل دیگر دارای تفاوت‌های اساسی است که هر عامل بر هزینه‌های سیاستمداران در دو ساختار تدبیر تأثیرگذار است، اما برآیند عوامل اخیر است که تعیین می‌کند سیاستمداران در هر کشوری از چه ساختاری برای فعالیت‌های خود استفاده می‌کنند. با توجه به این موضوع، نتایج حاصل از مقایسه عوامل مؤثر بر هزینه‌های سیاستمداران در ساختار حزبی و انفرادی در سه کشور آمریکا، ترکیه و ایران نشان می‌دهد که:

 

ـ در هر سه کشور، اختصاصی شدن دارایی‌ها برای مبادلات سیاستمداران (به شکل برند، مهارت‌ها و روابط سیاسی)، نااطمینانی‌های رفتاری (به شکل انشعاب و خروج از احزاب و تخریب سیاستمداران توسط یکدیگر)، تکرار و اندازه گستره مبادلات بین سیاستمداران، قواعد مردمسالاری، آزادی احزاب طبق قانون اساسی و یارانه احزاب به سیاستمداران برای رفتار در ساختار حزبی اثر مثبت داشته است.

 

ـ در آمریکا عواملی مانند نظام انتخاباتی ریاست جمهوری، مجلس سنا و مجلس نمایندگان در حوزه‌های بزرگ بر تشکیل احزاب اثر مثبت داشته است، اما نظام انتخاباتی مجلس نمایندگان در حوزه‌های کوچک بر تشکیل احزاب سیاسی اثر منفی گذاشته است.

 

ـ در ترکیه، عواملی مانند نظام انتخاباتی تناسبی در مجلس، قواعد ورود احزاب به انتخابات و تشکیل دولت حزبی در نظام پارلمانی و انتخابات شهرداری‌ها در شهرهای بزرگ بر تشکیل احزاب اثر مثبت داشته است، اما نااطمینانی‌های محیطی در سیاست (به ویژه 4بار مداخله نظامیان در سیاست به سال‌های 1960، 1971، 1980 و 1997) محدود شدن تکرار مبادلات سیاستمداران (به دلیل فدرال نبودن حکومت و نظام انتخابات محلی در حوزه‌های کوچک) و انحلال احزاب طبق صلاحدید دادگاه قانون اساسی به ویژه در دوره پیش از سال 2001 بر تشکیل احزاب اثر منفی داشته است. با این حال حزب عدالت و توسعه توانسته نااطمینانی‌های محیطی را در دوره فعالیت خود کنترل کند و برخی از پایگاه‌های قدرت نظامیان را به دست آورد.

 

ـ در ایران عواملی همچون نظام انتخاباتی ریاست جمهوری، انتخابات مجلس در حوزه‌های بزرگ و انتخابات شوراها در شهرهای بزرگ توانسته سیاستمداران را برای رفتار در ساختار حزبی تحریک کند، اما نااطمینانی‌های محیطی گسترده، محدود شدن تعداد مبادلات سیاستمداران، انتخابات مجلس و شوراها در شهرهای کوچک و تأسیس و انحلال احزاب طبق صلاحدید کمیسیون ماده 10 قانون احزاب بر تشکیل احزاب اثر منفی داشته است، در نهایت کاربرد نظریه یادشده برای تشکیل احزاب منتخب در کشورهای آمریکا، ترکیه و ایران نشان می‌دهد که سیاستمداران آمریکا و ترکیه به دلیل هزینه کمتر ساختار حزبی (یا هر هزینه بیشتر رفتار انفرادی) از احزاب استفاده کرده‌اند، ولی در ایران به دلیل هزینه بیشتر ساختار حزبی (یا هزینه کمتر رفتار انفرادی) از احزاب استفاده بسیار محدودی شده است.

(هشمهری ماه، شماره 112)
تحلیل کامیابی و ناکامی ساختار حزبی با بهره‌گیری از نظریه اقتصاد هزینه مبادله

جعفر عبادی

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.