«عید فطر» و تبلور ویژگی‌های عید اسلامی

ماه مبارک رمضان، ماه مبارزه با نفس و مدرسه تعدیل و اصلاح غرایز و خواسته‎ها و نمایش قوّت اراده و توان روان، سپری شده و اینک فرصت برگزاری مراسم عیدی بزرگ و پرفضیلت است.

این عید، عید اسلامی «فطر» است که عید همگان و عید عموم طبقات و افراد است؛ اَسئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الیَومِ الَّذِی جَعَلتَهُ لِلْمُسلِمینَ عیِداً، عیدی که خدا آن را برای همه مسلمانان قرار داده و همه را در آن شریک فرموده است.
عیدی که در آن مساجد و مجامع اسلامی و در گستره جهان اسلام، شکوه عبادت و بندگی خدا دیده می‎شود. مراسم این عید اختصاص به توانگران، کارفرمایان، رجال و زمامداران و طبقات به اصطلاح ممتاز ندارد.
تشریفات مادّی، تقدیم هدایا و تحفه‎های گرانبها ـ چنان چه پیش از اسلام در اعیاد رسم بود‎ ـ در این عید مرسوم نیست. زیردستان موظّف به دیدار زمامداران نیستند و کارگر و کارفرما، افسر و سرباز، فقیر و غنی، شاه و گدا و همه اقشار و طبقات باید در صف بندگی خدا و دعا و عبادت برادرانه بایستند.
در روز «عید فطر» همه مسلمانان در سراسر جهان، غرق احساس افتخار بوده و سربلند و سرافرازند که ماه مبارک رمضان را با توفیق به پایان رسانده و از برکات معنوی و تربیتی آن مستفیض شده‎اند.

خدا را شکر می‎نمایند که یکی از بزرگ‎ترین کلاس‎های تربیتی اسلام را در طی یک ماه گذرانده و از درس‎هایی که در آن‎ها داده شده، به اندازه استعداد و آمادگی خود استفاده کرده و با روح و جان خود آمیزش داده و بر الواح دل‎ها و ضمایر خود ثبت کرده‎اند.
در این روز، مسلمانان از یک جهاد حسّاس و خطرناک ـ که پهلوانان، قهرمانان و شیرافکنان جهان در آن میدان به خاک هلاکت افتاده و مغلوب شده‎اند ـ فاتحانه و پیروزمندانه باز می‎گردند.
این جهاد، جهاد با نفس، جهاد با امیال و غرایز حیوانی و لذایذ نفسانی است. بازداشتن نفس از کام‎گیری‎های شهوانی، نگهداری نفس از خوردن غذاهای لذیذ و نوشیدنی‎های شیرین و خوش‎گوار، خودداری از چشم چرانی و هوس‎های شیطانی، از دروغ، غیبت، خشم و غضب، بدخویی و ترش‎رویی، تکبّر و جاه‎طلبی و دوری از هر معصیت و گناه دیگر در این میدان جهاد، فتح و پیروزی است.
همه این‎ها جهاد است و همان «جهاد اکبر»ی است که پیامبر بزرگ اسلام به گروهی از صحابه که به جهاد رفته بودند و با دشمن با شمشیر و اسلحه دست و پنجه نرم کرده و زور بازو نشان داده بودند، فرمود: مَرحَباً بِقَومٍ قَضُوا الجِهادَ الاَصغَر وَ بَقِی عَلَیهِمُ الجِهادُ الاَکبرَ؛ آفرین به قومی که جهاد اصغر را انجام دادند و بر آنها جهاد اکبر باقی ماند.
«جهاد اکبر»ی که جز افراد با ایمان و مردان و زنان تربیت شده در دامان اسلام، هیچ شخص دیگری نمی‎تواند در صحنه آن عرض اندام کند و در میدان رزم آن، افتخاری کسب نماید.
میدانی که در آن پیلتن‎های قوی پنجه و عشّاق مال و مقام دنیا، شهوت‌پرستان، جلّادان خون‎خوار، فاتحان جاه‌طلب کشورها، جوانان مغرور، خشم گینان پلنگ آسا، ستمگران بی‎رحم، آدم‎کشان و قصّابان تاریخ، زنان هوس‎باز دوشیزگان ناپاک و پرستندگان مظاهر مادّی به خاک هلاکت افتاده و از این که بتوانند افتخاری کسب و در مسابقات آن شرکت نمایند عاجز و ناتوانند.
میدانی که مردان و بانوان با ایمان، خداپرست، فروتن، پاکدل، پرهیزکار، شکیبا و بی‎اعتنا به زر و زیور دنیا در آن لباس رزم پوشیده، با اراده محکم و همّت بلند حریف را شکست می‎دهند و در مسابقه با افتخار به پیروزی دست می‎یابند.
آری! نبرد با هوای نفس در عین آسانی، دشوار است. آسان است، برای این که وجدان پاک و فطرت آدمی و عقل و خرد، مصلحت و لزوم آن را درک می‎نماید و اگر انسان در این میدان قدم نهاد، هر چه پیش رود موفّق‎تر می‎شود؛ تا سرانجام نفس سرکش و جنود اهریمنی را مغلوب و ذلیل خود کند و قوای ملکوتی و عقلانی و وجدانی را در کشور بدن، حاکم و کارفرما سازد.
از سوی دیگر این کار دشوار است؛ برای این که جهاد با نفس، ایستادگی در برابر غرایز گوناگون و تلاش و کوشش برای کنترل و انضباط آن‎ها است و شناخت دام‎های شیطان و هواهای پنهانی کار هر شخصی نیست و رام کردن نفس امّاره و چشم‌پوشی از لذایذ و کام‎گیری‎های نفسانی و خواسته‎های هزارگونه نفسِ وسیع و سرکش، به این زودی‎ها میسّر نخواهد بود و این دشمن خانگی با غرایزی که انسان را در دفع دشمن خارجی یارو یاور و محرّک و مشوّق هستند، آشنایی و ارتباط برقرار می‎کند و از آن‎ها کمک و یاری می‎گیرد.
از این جهات، مبارزه با نفس کاری بس دشوار است و رستگار، کسی است که بتواند نفس را تعدیل کرده و به نظم و ترتیب صحیح وادار سازد.
سخنی درباره مراسم عید فطر
چنان‌چه می‎دانیم مراسم عمده و حسّاس این عید «نماز» و «زکات» است؛ در مراسم نماز، همه اصناف شرکت می‎کنند، و مساوات و برادری اسلامی آن‎ها آشکار می‎شود. در ضمن ادای نماز و خواندن دعایی که در قنوت است، در دو خطبه و سخنرانی پس از نماز، عالی‎ترین دروس به همگان آموخته می‎شود و مطالب لازم و مورد حاجت به عموم گوشزد می‎گردد و از همه دعوت می‎شود تا در پیش بردن مقاصد اسلام و تعظیم شعایر و تعمیم علم و دانش و امر به معروف و نهی از منکر، مجاهدانه کوشش کنند.
کسانی که دارای مخارج سال خود هستند و یا دارای کار و پیشه‎ای می‎باشند که درآمد آن‎ها وافی به مخارج سال آنهاست، در اعطای زکات و کمک به مستمندان شرکت می‎کنند.
هیچ‌گونه مراسم کمرشکن و مصارف رقابت‌انگیز و مخارج بیهوده در این جشن اسلامی وجود ندارد و از این رو نمی‎تواند بهانه‎ای جهت کردارهای پلید عیّاش‎ها، هرزه‎ها، پول‎داران، شهوتران‎ها و می‎خواران باشد.
این عید، مثل «عید کریسمس» نیست که در آن، جهان مسیحیّت در کارهای زشت و فحشا و فساد غرق شده و در هرزگی و رقص و باده و فسق و فجور، خود را آلوده می‎سازند و به نام مسیح ‎علیه‎السّلام و دین، مجالسی برای لهو و قمار، مستی و شراب و ساز و آواز بر پا می‎کنند که بی‎شک حضرت عیسی ‎علیه السّلام‎ – پیامبر پاک خدا- از آن بیزار است.
روزهایی هم به نام‎های مقدّسی مانند: «روز مادر»، «روز معلّم»، «روز کودک» و… نام‎گذاری می‎شود که بیشتر آن‎ها از حقیقت خالی است و فقط تشریفات و برگزاری مراسم، منظور می‎باشد و احساسات را کودکانه و جاهلانه و به طور موقّت تحریک می‎سازد.
چنین روزهایی را نباید عید دانست؛ این مراسم، تقلید از بیگانه و سوغات دروغین و بی‎حقیقت غرب است؛ وگرنه همه روزها، «روز مادر» است و در هر روز، رعایت حقّ مادر و معلّم و احترام به آن‎ها لازم و واجب است. البته این تصوّر اشتباه پدید نیاید که ما می‎خواهیم از بزرگداشت حقّ مادر یا عنوان‎های مقدّس و محترم دیگر که در یک روز سال انجام می‎شود انتقاد کنیم، چون به این مقدار هم اگر با حقیقت توأم باشد تا حدّی حق‎شناسی خداپسندانه است بلکه قصد ما طرح این نکته است که اگر باید مثلا حقّ مادر محترم شناخته شود و مقام معلّم مورد تعظیم واقع گردد، چرا به تعالیم عالیه اسلام و قرآن مجید تکیه نکنیم و چرا از عواطف اسلامی جامعه ـ که هنوز هم بحمدالله در دل‎ها باقی است ـ استفاده نمی‎نماییم و چرا وضع تعلیم و تربیت را طوری قرار داده‎ایم که التزامات اخلاقی و دینی و وجدانی سست شده، تا آنجا که حقِّ مادران هم فراموش شود. بیایید اهل حقیقت باشیم و به راستی و از کُنه باطن، رضایت پدر و مادر را بخواهیم.
در محیط اسلامی ـ ‎که کانون عواطف عالی انسانیّت است‎ ـ همواره و در همه لحظات، تکریم مادر، معلّم، کودک و… باید مورد عنایت باشد. در جاهایی که در دوره سال پدر و مادر و معلّم مورد فراموشی‎اند چون می‎بینند که این عواطف به صورت مرده در آمده و از بین رفته است، برای تِذکار و تجدید خاطرات آن، در سال یک روز را معیّن می‎کنند که مثلاً به سراغ مادران بروند و به طور مصنوعی از آن‎ها یاد کنند و از این رو، این روزها را باید یادبود و سالگرد از بین رفتن و نابود شدن آن عواطف عالی انسانی شمرد.
ملّتی که واقعاً و حقیقتاً خود را مدیون مادر و پدر و معلّم خود می‎داند و دینش او را برای ادای این‎گونه حقوق تربیت می‎کند، چه حاجت به این صحنه‌سازی‎های بی‎مغز و بی‎حقیقت دارد؟!
ما مسلمانان در همین ماه رمضان چقدر درس حق‌شناسی درباره پدر و مادر و… می‎آموزیم و در ادعیّه، مکرّر از مادر و زحمات او یاد می‎کنیم و خدمات او را در ذهن می‎سپاریم؟
زنده باد اسلام! که تربیت و بهبود روح و روان جامعه را در سرلوحه برنامه‎های خود قرار داده و از هر فرصت برای ترقّی فکر و قوّت اراده بشر استفاده کرده است.
این عید فطر هم برای تمام مفاهیم ارزنده و عالی انسانی تذکار بوده و به سوی هر عمل نیک و انسانی هدایت‎گر است؛ اَن تُدخِلَنِی فِی کُلِّ خَیرٍ اَدخَلتَ فِیهِ مُحَمَّداً وآلَ مُحَمَّد وَاَن تُخرِجَنِی مِن کُلِّ سُوءٍ اَخرَجتَ مِنهُ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد
این عید، عید خدا و موسم دعا و نماز و احسان و نیکی به بندگان خدا و دیدارهای پاک و منزّه است. نزدیک به چهارده قرن است که این عید برگزار می‎شود؛ تاکنون شنیده نشده که برای تهیّه وسایل این عید و شرکت در مراسم آن یک نفر خودکشی کرده و یا پای یک زن و شوهر به دادگاه کشیده شده باشد.
این عیدی است که در آن به جای تفریحات ناسالم، همه به سوی مساجد و مراکز اقامه نماز عید می‎روند و خدا آن را ذخیره خیر و نشان شرف و کرامت پیامبر اسلام و سبب ارتقای افتخارات اسلامی قرار داده است.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی ایت اله صافی
ماه مبارک رمضان، ماه مبارزه با نفس و مدرسه تعدیل و اصلاح غرایز و خواسته‎ها و نمایش قوّت اراده و توان روان، سپری شده و اینک فرصت برگزاری مراسم عیدی بزرگ و پرفضیلت است. نوشتاری از آیت الله صافی به مناسبت عید سعید فطر

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.