درباره آزمایش رادیوکربن(کربن ۱۴) و نسخ خطی قرآن
چندی پیش دانشگاه بیرمنگهام مدعی شد که آزمایش تاریخگذاری رادیوکربن روی اوراق یک قرآن متعلق به کتابخانه این دانشگاه نشان داده عمر این قرآن دست کم به ۱۳۷۰ سال میرسد و در نتیجه، احتمال دارد قدیمیترین قرآن موجود در جهان باشد. اوراق این قرآن برای حدود یکصد سال بدون تشخیص قدمت آن در کتابخانه نگهداری میشد تا اینکه یک دانشجوی دوره دکترا هنگام تحقیق روی این اوراق تصمیم گرفت آنها را برای تعیین قدمت به واحد تاریخگذاری رادیوکربن دانشگاه آکسفورد ارسال کند. آنطور که ادعا شده نتیجه این آزمایش برای او و کتابخانه دانشگاه غیرمنتظره بوده است؛ آزمایشهای انجام شده دامنه تاریخهای محتمل را با احتمال بالای ۹۵ درصد نشان داد: قدمت این قرآن که روی پوست نوشته شده به زمانی بین سال های ۵۶۸ تا ۶۴۵ میلادی میرسد. پیشتر، دین آنلاین به بهانه رسانهای شدن ماجرای قرآن توبینگن پروندهای را با مجموعهای از دو مقاله و یک گفتگو درباره موضوع این ادعاها ارائه داد. عطف به آن پرونده، نوشتار پیشرو ارائه میگردد که به بیان ویژگیهای آزمایش رادیوکربن میپردازد.
در این مقاله ما به طور خلاصه درباره اصول این آزمایش بحث خواهیم کرد. این به خواننده کمک خواهد کرد تا درک مناسبی از پیشرفتها و شکستهای فرایند آن کسب کند. آیا آزمایش کربن برای نسخ خطی قرآن به کار رفته است؟ آیا آزمایش رادیوکربن نتایج دقیقتری را نسبت به تکنیکهای کهن خط شناسی و روشهای مرتبط با آن فراهم می آورد؟ ما روی این پرسشها در بخش پایانی بحث تمرکز میکنیم.
اصول و تجربه
کربن دو ایزوتوپ رادیواکتیو پایدار دارد: کربن ۱۲ و کربن ۱۳. به علاوه، تعداد کمی از ایزوتوپهای رادیواکتیو ناپایدار کربن ۱۴ در روی زمین وجود دارند. میزان هر یک از این ایزوتوپها اینگونه است: کربن ۱۲، ۹۸.۸۹% ؛ کربن ۱۳، ۱.۱۱% و کربن ۱۴، ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۱۰% . به عبارت دیگرهر اتم کربن ۱۴ در طبیعت به ازای یک هزار میلیارد اتم کربن ۱۲ وجود دارد.
منشأ کربن ۱۴
وقنی اشعههای کیهانی به اتمسفر زمین وارد میشوند، با مولکولهای گاز برخورد میکنند که نتیجه آن تولید نوترونهای با حرکت سریع است. این نوترونهای دارای انرژی، مولکول نیتروژن را به اتمهایی تفکیک کرده و سپس چنین واکنشی به وجود می آید: n + ۱۴N →۱۴C + p که n نوترون و p پروتون است. چون کربن ۱۴ ناپایدار است تواید رادیواکتیو میکند.
جذب کربن ۱۴ در زیست کره زمین
ایزوتوپ کربن ۱۴ با فعالیتهای جوی( مانند طوفان) به زمین میآید و در زیستکره جای میگیرد. کربن ۱۴ با عمل فتوسنتز گیاهان جذب گیاهان میشود و حیوانات نیز با خورد گیاهان همه این ایزوتوپها از جمله کربن ۱۴ را جذب میکنند و این فرایند تا زمان حیات گیاه یا حیوان ادامه دارد. کربن ۱۴ همچنین وارد اقیانوسها نیز میشود.
مرگ، واپاشی و آزمایش
بعد از مرگ گیاه یا حیوان، تشعشع رادیو اکتیو کاهش یافته و از این طریق کربن ۱۴ پایدار شده و به نیتروژن ۱۴ غیر رادیواکتیو تبدیل میشود. به عبارت دیگر نسبت کربن ۱۴ به کربن ۱۲ کوچک و کوچکتر میشود.
لیبی، اندرسون و آرنولد نرخ این واپاشی را نخستین بار اندازه گرفتند و نبمه عمر کربن ۱۴ را ۵۵۶۸ سال اعلام کردند. یعنی در ۵۵۶۸ سال نیمی از نمونه اصلی کربن ۱۴ از بین میرود. بعد از ۵۵۶۸ سال دیگر نیمه باقیمانده از بین میرود و همین طور ادامه دارد. نیمه عمر۳۰ ±۵۵۶۸ به عنوان نیمه عمر لیبی شناخته شد. مدتی بعد آنها مقدار دقیقتر نیمه عمر را اعلام کردند و آن ۴۰± ۵۷۳۰ بود که به نیمه عمر کمبریج شناخته میشود.
پس از ۱۰ نیمه عمر مقدار اندکی کربن رادیواکتیو در نمونه باقی خواهد ماند. یعنی در حدود پنجاه تا شصت هزار سال این تکنیک محدودیت دارد. باید تأکید کرد که واپاشی کربن ۱۴ ثابت و خود به خود است. به عبارت دیگر، احتمال واپاشی یک اتم کربن ۱۴ در یک نمونه ثابت است، بنابراین، برای روشهای آماری و تحلیل دادهها مناسب است.
محدودیتهای آزمایش رادیوکربن
هیچ تکنیکی کامل نیست و رادیوکربن نیز از این امر مستثنا نیست. اگرچه با این تکنیک تقریباً هر نوع ماده ارگانیکی مستقیماً قابل تاریخ گذاری است محدودیتهای چندی در اینباره وجود دارند.
۱. اندازه نمونه: اندازه نمونه باستانشناختی مهم است، هر چه بزرگتر بهتر.
۲. آماده سازی نمونه: باید با دقت انجام شود تا موجب آلودگی نمونه با جذب کربن زیاد جدید نشود. نمونه ها باید در بسته بندی بدون منفذ و با مواد شیمیایی خنثی قرار دهیم تا کربن جدید از اتمسفر جذب نمونه ها نشود تا از دقت نتایج آزمایش ها کاسته نشود.
۳. نسبت کربن ۱۴ به کربن ۱۲ که میتواند کمی در طول سالیان تغییر کند. از جمله افزایش سوختهای فسیلی و افزایش دی اکسیدکربن موجب کاهش کربن ۱۴ خواهد شد. این تغییرات نسبی با استفاده از جدول کالیبراسیون در آزمایشگاههای مختلف رادیوکرین در طول چند سال جبران خواهد شد.
اندازه گیری و کالیبراسیون
اندازه گیریهای رادیوکربن پردازش نشده معمولاً با شاخص زمانی بی پی(Before Present) گزارش میشود. مبدأ این زمان، سال ۱۹۵۰ میلادی است. دو دلیل برای انتخاب این تاریخ به عنوان مبدأ این شاخص زمانی وجود دارد. نخست، این سال منحنی کالیبراسیون برای آزمایش کربن ۱۴ ایجاد شد و دوم اینکه این سال زمان آزمایش سلاح های اتمی بود که موجب تغییر بالانس کربن ۱۴ به کربن ۱۲ بود که از آن به اثر بمب اتم(Atom Bomb Effect) یاد میکنند.
اندازه گیری رادیوکربن بر اساس اصطلاحات بی پی(BP )مستقیماً مبتنی بر نسبت رادیوکربن یافته شده در نمونه است. محاسبه آن مبتنی بر این فرض است که تراکم رادیوکربن جو همیشه معادل همان میزانی است که در سال ۱۹۵۰ بوده است. همانطوریکه پیش از این دیدیم این درست نیست. نسبت کربن ۱۴ به کربن ۱۲ تغییرات اندکی در طی چند سال کردهاند. اینجاست که نیاز به کالیبراسیون پیدا میشود. اندازه گیری رادیوکربن یک نمونه با دایره های یک درخت که به همان نسبت رادیوکربن دارد مقایسه میشود. زمانی که سن تقویمی دایرههای درخت مشخص شد، سن نمونه نیز مشخص میشود. البته محدودیتهایی نیز وجود دارد. برای درک بهتر در عمل، مثالهایی از نسخ خطی قرآن را می آوریم.
استفاده از آزمایش کربن ۱۴ درباره نسخ خطی قرآنی
آزمایش رادیو کربنی نسخ خطی قرآنی نادر بوده است. برخی مخالفتها به خاطر گران بودن و خطرناک بودن این شیوه بوده است. دانشمندان با موفقیت از روشهای سنتیای مانند کهنخطشناسی و تاریخ هنر، قالب و تزیینات نسخ را با هم مقایسه کرده و تخمینهایی زده بودند. پس چه نیاز به روش جدید؟
اما با اکتشافات جدید برخی از مورخان، بیش از حد درباره استفاده از آزمایش کربن تردید روا داشتند. برای مثال، فرانسیس دروشه از متخصصان برجسته غربی در زمینه نسخ خطی قرآن یکی از آنهاست. به گفته او آزمایش کربن «نباید نادیده گرفته شود» گرچه نتایج آن باید با دقت و احتیاط تحلیل شود، آزمابش کربن «پاسخی برای آزمایش نسخ خطی اولیه خواهد داشت». اما او هشدار میدهد که «این تکنیک محدودیتهایی نیز دارد». وی سپس به دو نمونه مطالعاتی اشاره میکند که محدودیتهای این روش را آشکار میکنند. دو قرآن وقفی، که یک آزمایشگاه فرانسوی آنها را مورد آزمایش کربن قرار داد و دامنه زمانیای را تخمین زد که با تاریخ وقف ۵۰ تا ۱۰۰سال فاصله زمانی داشت و این نشان دهنده عدم دقت کافی این آزمایش برای نسخ خطی قرآنی است.
با این اطلاعات که ذهنیت خوانندگان را معطوف به عدم دقت این روش در نسخ خطی قرآنی کرد، دروشه خود مستقیماً به سراغ نسخه خطی صنعا رفت تا این آزمایش علمی را انجام دهد و نتایج را با آزمایشگاه فرانسوی مقایسه کند. او میگوید «اینجا مشکلی وجود دارد و آنکه شرایط آب و هوایی خشک و نیمه خشک برای پوستنوشته ایجاد مشکل میکند». پس با این شرایط جوی نمیتوان از آزمایش کربن برای نسخ خطی پوستنوشته شده استفاده کرد. پس دروشه بدون آوردن هیچ نوع شاهد علمی این نسخ را از این آزمایش مستثنا میکند. در حالی که در میان دانشمندان کسی ویژگیهای آب و هوایی را مخل در انجام موفقیت آمیز آزمایش کربن بر روی نسخ نمیداند و آن را به لحاظ علمی تأیید نمیکند.
اینجا اصل مهم روششناختیای وجود دارد. درست همانطوری که در زمینه کهنخطشناسی اطلاعات ناصحیح پژوهنده مورد بیاعتنایی قرار نمیگیرد، درباره روش آزمایش کربن نیز عدم دقت در پژوهندگان(یا آزمایشگاهها) کار را دچار مشکل میکند. به هر حال همانطور که کهنخطشناسان در ارزیابی دقیق دچار اشتباه میشوند آزمایشگاههایی که دروشه بدانها اشاره داشت نیز ممکن است دچار خطای انسانی شده باشند و این نمیتواند موجب زیر سؤال رفتن این روش شود.
پس چه کسی باید حرف آخر را درباره این آزمایش بزند؟ بر طبق نظر دروشه «نظر آخر را باید لغت شناس، مورخ یا کهنخطشناس بدهد». این پرسشی را در پی خواهد داشت: آیا دانشمندانی که درگیر در این آزمایش برای نسخ خطی قرآنی شده اند تنها یک تخصص ساده داشتهاند؟ ممکن است به نظر آید که حرفه مورخ در اینجا در معرض خطر است. اما هیچ تقابلی در کار نیست و این تکنیک هم میتواند در کنار روشهای دیگر در خدمت مورخ قرار گیرد. یکی از فواید مهم آزمایش کربن این است که بنابر آن، پیشداوریها و پیشفرضهای دانشمندان درباره خاستگاه نسخ عربی و نسخ خطی قرآنی در محاسبات جایی ندارد.
از سویی باید مورد توجه قرار گیرد که وقتی از تحلیل رادیوکربن استفاده میشود تقریباً هر تاریخی در دامنه زمانی خاص به توسط سطحی از اعتماد به لحاظ علمی ممکن است. از همین روی آزمایش رادیوکربن به ندرت اطلاعات غیرمنتظره به کهن خط شناس مجرب میدهد.
این نسخه با شماره E۲۰ در مؤسسه مطالعات شرقی سن پترزبورگ، از ازبکستان فراهم شده است. افیم رمضان در سال ۲۰۰۰، گزارش آزمایش رادیوکربن آن را منتشر کرد.
در شکل اول، محور عمودی، تراکم رادیوکربنها را در شاخص زمانی بی پی نشان میدهد و محور افقی نشاندهنده سالهای تقویمی مشتق شده از اطلاعات دایرهای درخت است.
منحنی نقطه چین در چپ که با فلش آبی مشخص شده، تراکم رادیوکربن در نمونه را نشان میدهد.
منحنی پیوسته که با فلش سبز مشخص شده، اندازه گیری رادیوکربن در روی دایرههای درخت را نشان میدهد.
هیستوگرام نقطهچین که با فلش قرمز مشخص شده، نشاندهنده سنین ممکن برای نمونه است. این هیستوگرام در شکل دوم بزرگتر به نمایش گذاشته شده است.
در این نمونه، نتیجه رادیوکربن BP ۵۰±۱۱۵۰ است. نشاندهنده این است که سن آن BP ۱۱۵۰ با خطای استاندارد ۵۰± سال است. سن BP ۱۱۵۰ با این فرض محاسبه شده که مقدار رادیوکربن در اتمسفر همیشه همین میزان است.
در این نمونه سطح اعتماد با اندازه بیش از ۹۵ درصد در بازه زمانی ۷۷۵ تا ۹۹۵ میلادی است. تحلیل کهن خط شناس این نسخه خطی را متعلق به ربع آخر قرن هشتم میلادی میداند. در این آزمایش حق با دروشه بوده است. در هر حال، آلن جرج معتقد است که این نمونه ای است که چندان دقت در آزمایش لحاظ نشده است.
نسخه خطی الولید از صنعا، یمن
این شاید یکی از مشهورترین نسخی باشد که از دارالمخطوطات صنعا در یمن به دست آمده است. هانس فن بوثمر از دانشگاه سارلند آلمان، آن را از زوایای مختلف تزیینات، متن و تذهیب مورد بررسی قرار داده است. این نسخه از اولین نسخههای شناخته شده است که تخمین زده میشود مربوط به قرن اول هجری باشد و به خط کوفی کتابت شده است. ابعاد آن ۵۱ سانتیمتر طول و ۴۷ سانتیمتر عرض میباشد.
از منظر کهن خطشناسی و تذهیب، فن بوثمر تخمین زده که این نسخه در دهه آخر قرن اول هجری نوشته شده باشد، حدود ۷۱۰ تا ۷۱۵ میلادی، در زمان خلیفه اموی، الولید. در هر حال آزمایش رادیوکربن تاریخ این نسخه را به سالهای ۶۵۷ تا ۶۹۰ میلادی برمیگرداند. یک آزمایش شیمیایی منتشر نشده بازه زمانی ۷۰۰ تا ۷۳۰ میلادی را تخمین زده است. فن بوثمر بیان کرد که این آزمایش رادیوکربن نکتهای را روشن میکند: آزمایشهای دقیق روی این نسخه و شمایلنگاری نشان میدهد که این نسخه در زمان خلافت امویان نوشته شده است؛ شرایط تاریخی نشان میدهند که خلیفه الولید، خود سفارش این کار را داد. گرچه آزمایش کربن زمان زودتری را تخمین زده است.
نکته جالب این است که هم بررسیهای کهنخطشناسی و هم آزمایش رادیوکربن تقریباً به نتایج مشابهی رسیدند یعنی تاریخ نسخه را سالهای پایانی سال اول هجری میدانند. گرچه رادیوکربن زمان زودتری را قائل شده است. این میتواند به این دلیل باشد که آزمایش رادیوکربن زمان مرگ حیوانی که پوست آن برای نوشتن نسخه استفاده شده را تشخیص میدهد و نه زمان نوشته شدن را.
نسخه خطی در تاشکند متعلق به عثمان
این نسخه در قرن نوزدهم در سن پترزبورگ روسیه مورد بررسی و مطالعه شرقشناس روشی، شبونین قرار گرفت. البته بعدها برگهایی از این قرآن به صورت جدا در حراجیها فروخته شد.
این نسخه خطی عظیم روی چرم با خط کوفی زیبا بدون هیچ گونه اعراب گذاری و تزییناتی نوشته شده است. شبونین تاریخ آن را اوایل قرن دوم هجری میداند. دروشه تاریخ نیمه دوم قرن هشتم میلادی را برای آن تعیین کرده است یعنی زمان خلافت خلیفه عباسی المهدی(۱۶۹-۱۵۸ هجری/ ۷۸۵-۷۷۵ میلادی) آزمایش کربن این نسخه در آکسفورد انجام شد. ۶۸ درصد احتمال که تاریخ مابین ۶۴۰ تا ۷۶۵ میلادی باشد و ۹۵ درصد احتمال که مابین ۵۹۵ تا ۸۵۵ میلادی باشد.
یک بخش از قرآن مربوط به امویان
آزمایش رادیوکربن در دانشگاه آکسفورد انجام شده و دو سیستم کالیبراسیون به کار رفت. در سیستم اول، با نام INTCALL۹۸ سن رادیو کربن BP ۳۳ ± ۱۳۶۳ در نظر گرفته شده که به احتمال ۶۸ درصد متعلق به سالهای ۶۴۷ تا ۶۸۵ میلادی (۶۶-۲۶ هجری)خواهد بود و به احتمال ۹۵ درصد مابین ۶۱۰ تا ۷۷۰ میلادی که سال ۶۱۰ میلادی ۱۲ سال قبل از هجرت است تا ۱۵۳ هجری. و به احتمال ۹۰ درصد بین ۶۱۰ تا ۷۲۰ میلادی( دوازده سال قبل از هجرت تا ۱۰۲ هجری) و به احتمال ۵ درصد بین ۷۴۰ تا ۷۷۰ میلادی(۵۳-۱۲۲ هجری)
در سیستم دوم با نام INTCALL۰۴ که سیستمی جدیدتری است با همان سن قبلی BP ۳۳ ± ۱۳۶۳ نتایج دقیقتری حاصل شده است. ۶۸ درصد احتمال ۷۵-۶۴۴ میلادی(۵۶-۲۵ هجری) و ۹۵ درصد ۹۴-۶۰۹ میلادی و با احتمالی بسیار کم ۶۵-۷۴۸ میلادی را نیزشامل میشود که با احتساب بازه ۹۴-۶۰۹ باز هم ۷۵ سال آن در قرن اول هجری قرار دارد.
با این سیستم کالیبراسیون بازههای دقیقتری به دست آمد. در نسخه عثمانی بازه زمانی ۸۵۵-۵۹۵، ۲۶۰ سال بوده با احتمال ۹۵ درصد و در نسخه E۲۰ در سن پترزبورگ ۹۹۵-۷۷۵، این بازه ۲۲۰ سال بوده است که در این نسخه امویان و با سیستمهای کالیبراسیون این بازه ها به ۱۶۰ و ۱۵۶ سال رسیدند.
نسخه خطی ساتبیز ۱۹۹۳/ استنفورد ۲۰۰۷ روی پوست پاک شده
یکی از برگه های متعلق به مجموعه صنعا در سال ۱۹۹۳ در حراج ساتبیز لندن به حراج گذاشته شد و اخیراً توسط آزمایشگاهی در دانشگاه آریزونا مورد مطالعه قرار گرفت. ۶۸ درصد احتمال تعلق به ۶۱۴ تا ۶۵۶ میلادی. ۹۵ درصد متعلق به ۵۷۸ تا ۶۶۹ میلادی. به گفته صادقی یکی از پژوهشگران، به احتمال ۷۵ درصد این نسخه بعد از سال ۶۴۶ میلادی تهیه شده که نشان میدهد که نسخه صنعا از زمان ۱۵ سال پس از وفات پیامبر اسلام تهیه شده است.
نسخه حجاز در توبینگن
در زمان کنسولی ویلست از طرف دولت پروس در دمشق در میانههای قرن نوزدهم میلادی، یوهان گاتفرید وتزشاین بسیاری از نسخه های خطی عربی از جمله قرآن را جمع آوری کرد. این مجموعه در آلمان به نمایش گذاشته شد که نسخه قرآنی مربوط به حجاز در توبینگن نمایش داده شد. آزمایش رادیوکربن نشان داده که این نسخه به احتمال ۹۵ درصد در دوره زمانی ۶۷۵-۶۴۹ میلادی نگاشته شده است.
نسخه حجاز در برلین و قاهره
کهن خط شناسان آن را مربوط به قرن اول هجری میدانند. آزمایش رادیوکربن با احتمال ۹۵ درصد متعلق به ۶۵۲-۶۰۶ میلادی میداند.
نسخه حجاز در لیدن
که در سال ۱۹۷۹ میلادی به توسط دانشگاه لیدن از پاریس خریداری شد. آزمایش رادیوکربن نشان داد که با احتمال ۹۵ درصد متعلق به بازه زمانی ۷۶۳-۶۵۲ میلادی است و به احتمال ۸۹ درصد متعلق به ۶۵۲ تا ۶۹۴ میلادی است و تنها ۶ درصد احتمال دارد که متعلق به سالهای ۷۴۷ تا ۷۶۳ میلادی باشد.
نسخه خطی لیدن نوشته شده بر روی پاپیروس
که به وسیله دانشگاه لیدن هلند از مصر خریداری شد. قرآنهای نوشته شده بر روی پاپیروس بسیار نادر هستند. آزمایش به احتمال بیش از ۹۹ درصد آن را مربوط به دوره ۶۴۶ تا ۷۷۰ میلادی میداند.
نتیجه
بحث ما این واقعیت را روشن کرد که کهنخطشناسی و آزمایش رادیوکربن گاهی اوقات با هم مطابقت دارند. در واقع، نتایج مشابه برای طومارهای بحرالمیت با استفاده از آزمایشهای رادیوکربن و کهنخطشناسی به دست می آیند. بخشهای مختلف طومارهای بحرالمیت با آزمایش رادیوکربن در سال ۱۹۹۱ و بعدها در ۱۹۹۵ میلادی مورد بررسی قرار گرفت. مقایسه آزمایش رادیوکربن و کهن خطشناسی طومارها در ۱۹۹۱ این نتیجه را آشکار کرد که:
تحقیقات ما نشان میدهد که هر دو روش رادیوکربن و کهن حط شناسی موفق شدند.
سنینی که با اندازه گیری کربن ۱۴ باقیمانده طومارهای بحرالمیت به دست آمده به طرز معقولی با تخمینهای کهنخطشناسی مطابقت داشته است.
باید در نظر بگیریم که نتایج این دو مطالعه متنی بر سطح اعتماد اول( یا ۶۸ درصد) است. به عبارت دیگر، در ۶۸ درصد موارد تاریخ در بازه زمانی داده شده قرار دارد. اگر بازه گسترش یابد از سطح یک به سطح دو رفته و درصد از ۶۸ درصد به ۹۵ درصد افزایش مییابد. در نتیجه، این همچنین بر توافق کلی میان رادیو کربن و کهنخطشناسی اثر دارد.
آزمایش رادیوکربن نسخ خطی قرآنی به ندرت انجام شده، زیرا این تکنیک نه تنها بسیار گران بوده بلکه همچنین یک بازه زمانی گستردهای را برای تاریخ نوشته شدن نسخه در نظر میگیرد. هیچ تکنیکی کامل نیست و آزمایش رادیوکربن نیز از این امر مستثنا نیست. عوامل چندی وجود دارند که میتوانند بر دقت نتایج اثر گذارند مانند نوع نمونه، اندازه آن، آماده سازی آن و نسبت کربن ۱۴ به کربن ۱۲( داده های کالیبراسیون).
این نکته که گاه آزمایش رادیوکربن و کهنخطشناسی با هم سازگارند جذاب است. روش رادیوکربن میتواند تنها متمم و گاه مکمل روش سنتی کهنخطشناسی در تعیین تاریخ باشد. چند سال پیش، فن بوثمر نشان داد که آزمایش رادیوکربن نه تنها گران است که نیز نتایج آن در بازه زمانیای که گاه تا چند صد سال را دربر میگیرد پراکنده است. به نظر او، روشهای سنتی کهنخطشناسی عربی دقیقتر است و برای نسخ خطی قرآنی بازههای زمانی کوچکتر و دقیقتری را انتخاب میکند. افیم رضوان از دقت کم روش شناختی در آزمایش نسخ خطی قرآنی اولیه اظهار تأسف میکند. وی با توجه به روشهای فیزیکی مدرن مانند آزمایش رادیوکربن مینویسد:
“روشهای فیزیکی مدرن ممکن است بتواند تاریخ مواد گوناگون نوشته شده را تعیین کند اما به هرحال خطایی در حدود صد تا دویست سال دارد. از این رو، ما نمیتوانیم بر این روشها تکیه کنیم. امیدواریم که تحلیل تعداد زیادی از نسخ خطی بر مبنای دادهها بتواند برای یافتن راهی بهتر برای تخمین تاریخها کمک کند.”
“چون تعیین سن نسخه ها به توسط روشهای علمی هنوز بسیار غیر دقیق است- با حاشیه خطای ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال- یک رهیافت مبتنی بر تاریخ هنر به نظر مناسبتر است.”
اخیراً بر استفاده ار روشهای چند گانه برای حل مشکلات در زمینه تعیین تاریخ دقیق نسخ تأکید میشود.
چندی پیش دانشگاه بیرمنگهام مدعی شد که آزمایش تاریخگذاری رادیوکربن روی اوراق یک قرآن متعلق به کتابخانه این دانشگاه نشان داده عمر این قرآن دست کم به ۱۳۷۰ سال میرسد و در نتیجه، احتمال دارد قدیمیترین قرآن موجود در جهان باشد. اوراق این قرآن برای حدود یکصد سال بدون تشخیص قدمت آن در کتابخانه نگهداری میشد تا اینکه یک دانشجوی دوره دکترا هنگام تحقیق روی این اوراق تصمیم گرفت آنها را برای تعیین قدمت به واحد تاریخگذاری رادیوکربن دانشگاه آکسفورد ارسال کند. آنطور که ادعا شده نتیجه این آزمایش برای او و کتابخانه دانشگاه غیرمنتظره بوده است؛ آزمایشهای انجام شده دامنه تاریخهای محتمل را با احتمال بالای ۹۵ درصد نشان داد: قدمت این قرآن که روی پوست نوشته شده به زمانی بین سال های ۵۶۸ تا ۶۴۵ میلادی میرسد. پیشتر، دین آنلاین به بهانه رسانهای شدن ماجرای قرآن توبینگن پروندهای را با مجموعهای از دو مقاله و یک گفتگو درباره موضوع این ادعاها ارائه داد. عطف به آن پرونده، نوشتار پیشرو ارائه میگردد که به بیان ویژگیهای آزمایش رادیوکربن میپردازد.
ممنون عالی بود
درود در قرآن بیرمنگام دیرینگی پوستی که قرآن را بر آن نوشته اند در آزمایش کربن اثبات شده ولی خود قرآن دست کم صد سال با پیدایش اسلام فاصله زمانی دارد