مروری بر اخلاق فناوری اطلاعات تألیف حمید شهریاری

علی مهجور

«اخلاق فناوری اطلاعات» عنوان کتابی است که به قلم دکتر حمید شهریاری منتشر شده است. انتشارات دانشگاه قم این کتاب را به تازگی منتشر کرده و به نظر می‌رسد با توجه به اینکه در زبان فارسی، اخلاق کاربردی به ویژه اخلاق فناوری اطلاعات دچار فقر منابع است، این کتاب با استقبال خوبی مواجه شود. شهریاری پیش از این نیز آثاری در زمینه فلسفه اخلاق داشته؛ از آن جمله می‌توان به «فلسفه اخلاق در تفکر غرب» اشاره کرد که در شمار کتاب‌های برگزیده سال بود. او در مقدمه کتاب جدیدش می‌نویسد: «توسعه علوم انسانی در دنیای غرب کاری حدوداً سیصد ساله بوده است و ما نباید تصور کنیم که با تکاسل و تعجیل می‌توانیم گوی سبقت را در تولید فرآورده‌های علمی در این حوزه از آنان برباییم.» با این وجود، کتاب حاضر،که حاصل مطالعات نویسنده در این حوزه و نیز تجربیاتی است که او در عرصه سمت‌های اجرایی‌اش در این سالها داشته، گام خوبی در جهت آشنایی و نیز توسعه اخلاق فناوری اطلاعات است.

 اخلاق فناوری اطلاعات، به تصریح نویسنده در مقدمه، کتابی درسی است که برای دانشجویان علوم انسانی و نیز دانشجویان رشته‌های فنی مرتبط با فناوری اطلاعات تألیف شده در عین حال مدیران و علاقه‌مندان به این مباحث نیز می‌توانند از این اثر در جهت ارتقای دانش خود در این حوزه بهره ببرند. فصل اول و دوم کتاب، شامل بحث‌های کلی، تعریف‌ها و تاریخچه است؛ تعریف علم اخلاق، تقسیم‌بندی مباحث اخلاقی و تعریف فناوری اطلاعات، هریک هرچند نه چندان دقیق، در فصل اول، مورد بحث قرار گرفته‌اند و نویسنده، تا حدودی شتابزده از آنها عبور کرده‌ است. شاید به جای پرداختن به بحث‌ غیر ضروریِ – البته در این کتاب- شباهت و تفاوت فقه و اخلاق، شایسته بود با تحلیل‌ها و مثال‌ها و ارجاعات بیشتر، برکیفیت و دقت مباحث این فصل، افزوده می‌شد. در فصل دوم، تاریخچه‌ای اجمالی از فناوری اطلاعات و ارتباطات، اینترنت در جهان و ایران و نیز اخلاق فناوری اطلاعات ارائه شده است. در ضمنِ این تاریخچه، نویسنده کوشیده ‌است، تا با بیانی هرچه روان‌تر اصطلاحات و مفاهیم اصلی را تعریف کند. این کوشش در برخی از موارد با برابرنهادهای فارسی همراه بوده که فارغ از هرگونه بحثی درباره چگونگی یا درستی و نادرستی انتخاب و ساخت واژگان، کاری مهم و درخور توجه است. در آخرین بند این فصل مباحث اخلاق رایانه و فناوری اطلاعات و ارتباطات به اجمال تشریح و تدوین شده و از رهگذر این بحث در فصل سوم موضوع حریم خصوصی و بایدها و نبایدهای اخلاقی مرتبط با فناوری اطلاعات در این باب مورد بحث قرار گرفته است.

   نسبت حریم خصوصی با الزامات شهروندی و ارتباط آن با اهداف سازمان‌ها و نهادهای اجتماعی، مباحثی است که فصل سوم با آنها آغاز شده است. این بحث‌ها چالش‌برانگیزترین پرسش‌ها را در برابر فیلسوفان اخلاق نهاده‌اند و با وجود اینکه نویسنده بیشتر درصدد گزارشی اجمالی از این مباحث بوده، اما به ناچار گاه وارد جزئیاتی نیز شده است که نه تنها از کیفیت علمی متن نکاسته بلکه آن را از یکنواختی درآورده و مخاطب را تا حد زیادی به تأمل وادار می‌کند. پرسش‌هایی از این دست که «محدوده حریم خصوصی تا کجاست؟» یا «چه عواملی سازمان‌ها را اخلاقاً مجاز می‌کند تا به این محدوده وارد شوند؟» در خلال بحث، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم خواننده را درگیر می‌کنند. از مباحث مهم این فصل، ارزش‌گذاری حریم خصوصی است که در ذیل آن به ارزش ذاتی حریم خصوصی و نیز به احکام فقهی و اخلاقی که در باب ارزش ِحوزه‌های مختلف حریم خصوصی وجود دارد، اشاره شده است. بخش پایانی این فصل، تحت عنوان «دلایل عقلی و نقلی حق حریم خصوصی» با صبغه‌ای کاملاً دینی به کاوش در لابلای متون دینی –قرآن و روایات- اختصاص یافته است و احکام فقهی و اخلاقی موجود در متون دینی درباره حریم خصوصی بررسی شده است.

    امنیت، امنیت اطلاعات، ارکان امنیت اطلاعات و ابعاد و حوزه‌های امنیت در فضای سایبر، مهمترین عناوین فصل چهارم‌اند. سه رکن امنیت اطلاعات یعنی محرمانگی، تمامیت و دسترسی به اطلاعات در ضمن تعریفی که برای امنیت ارائه شده معنادار است: «وصف و حالتی در انسان و مکان و اموری مانند آن که حاصل ایجاد و حفظ اقدامات حمایتی و حفاظتی برای مصونیت از افعال خصمانه و عوامل خطرناک است.» اما با وجود بحث نسبتاً جامعی که درباره ارکان امنیت اطلاعات صورت گرفته، جای این بحث همچنان خالی مانده که مشخصاً ارتباط تعریف پیش‌گفته با ارکان امنیت اطلاعات چیست و با تلفیق این دو چه تعریفی از عنوان «امنیت اطلاعات» می‌توان ارائه داد. نیمه دوم این فصل به ابعاد و حوزه های امنیت در فضای سایبر می‌پردازد. امنیت فیزیکی، امنیت اطلاعات در فضای سایبر، امنیت زیرساخت های ارتباطاتی و امنیت فرهنگی- اجتماعی، عناوین این بخش‌اند. در پایان این فصل امنیت در اسلام با تکیه بر قرآن و روایاتی از پیامبر و امامان مطرح شده است.

    فصل پنجم با عنوان «حقوق مالکیت فکری»، بنیادها، موضوعات اصلی و ادله حقوق مالکیت فکری را بررسی می‌کند و نهایتاً لابلای قوانین و مقررات ایران را به جستجوی حقوق مالکیت فکری، می‌کاود. هرچند نویسنده با بررسی قلمرو (یا موضوعات اصلی) مالکیت فکری و ادله حقوق مالکیت فکری، اطلاعات خوبی را در اختیار خواننده کتاب قرار می‌دهد، اما در عین‌حال مهمترین موضوع این فصل یعنی بنیادهای اخلاقی حقوق مالکیت فکری که در ذیل اخلاق فناوری اطلاعات می‌گنجد، کاملاً نادیده گرفته شده و این فصل مبدل به گزارشی حقوقی با کمترین صبغه اخلاقی شده است. «پالایش محتوا» عنوان فصل ششم است که اخلاق سانسور را دربرگرفته. بخش نخست این فصل سیاست‌های پالایش محتوا، اقسام و تعریف آن را در بر دارد و بخش دوم به اخلاق سانسور و فیلتر اطلاعات می‌پردازد. اخلاق سانسور صرفاً پالایش محتوا درباب هرزه‌نگاری را مورد بحث قرار داده و بحث مهمِ اخلاقی یا غیر اخلاقی‌بودنِ سانسورِ اطلاع‌رسانی اجمالاً در ذیل تعریف سانسور، مورد اشاره قرار گرفته است.

   شاید اقتضائات خاص نگارش کتابی درسی درباره اخلاق فناوری اطلاعات، موجب فقدان یا اجمال برخی از مباحث در این کتاب شده است و البته هیچ یک از این انتقادات چیزی از ارزش این اثر که گام مؤثری در جهت توسعه و پرورش دانش در این حوزه است، نکاسته. با این وجود نمی‌توان کم‌دقتی ناشر محترم در نگارش عنوان لاتین کتاب و عنوان نویسنده در پشت جلد را نادیده گرفت. درج صحیح شهرت نویسنده و نیز واژه «تکنولوژی» در پشت جلد تنها به نگاه دقیق یک ناظر کیفی نیازمند بوده که حتماً در چاپ‌های بعدی مورد توجه قرار خواهد گرفت.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.