عمق استراتژیک زیست‌محیطی| ابراهیم احمدیان

شاید بیست سال است که متخصصان درباره ریزگردها هشدار می‌دهند. فقط ریزگرد نیست؛ کشور ما در تغییرات اقلیمی در خط مقدم است و خشم طبیعت با سلاح‌های مختلف ما را هدف حمله قرار داده که فقط یکی از آن‌ها ریزگردهای عراق و سوریه و عربستان است.

من بیش از ده سال است که گردی قهوه‌ای روشن از خاک را روی برگ درختان زاگرس به‌صورت دایمی می‌بینم (در نقاطی که مرتب می‌روم). این گردها راه تنفس درختان را گرفته‌اند و فتوسنتز را مختل می‌کنند. از آن‌سو آتش‌سوزی و بهره‌برداری‌های قانونی و غیرقانونی هم هست. سلاح‌های تغییرات اقلیمی همدیگر را تشدید و یاری می‌کنند مثلاً ریزگرد خاصیت گل‌خانه‌ای دارد و دما را بالا می‌برد و مانع بارندگی ابرها می‌شود و نباریدن باران خود باعث فروپاشی خاک و بلند شدن خاک و ریزگرد از زمین می‌شود. دمای بالا رطوبت خاک را از بین می‌برد که از وجود رودخانه‌ها هم مهم‌تر است.

علاوه بر خود درختان زاگرس که برای کشور ما حیاتی‌اند بخشی بسیار مهم از آب شیرین ایران در همین زاگرس تولید می‌شود و معیشت میلیون‌ها نفر بر پیرامون زاگرس و جنگل‌هایش می‌چرخد یا جنگل‌های زاگرس همچون یک سد مانع ورود بیابان‌های مناطق غرب ایران در عراق و سوریه به قلب ایران می‌شوند، محصولات کشاورزی و حتی زنبورعسل‌ها و دامداری هم از ریزگرد در امان نیستند.

کشور با خطری بزرگ روبه‌رو است نه در آینده بلکه هم‌اینک درگیر شده. گویی مسئولان کشور ازاین‌گونه خطرات مطلع نیستند یا در اولویت ندارند ولی تغییرات اقلیمی هم‌اکنون بزرگ‌ترین خطری است که تمامیت هستی ایران را تهدید می‌کند و اینک بخشی از هستی ما را به یغما برده. به لحاظ اجتماعی و امنیتی در سال‌های اخیر مشاهده کردیم که برخی استان‌ها ایران به دلیل کمبود آب و خشکیدگی دچار اعتراضات و تلفاتی انسانی و جزان شدند.

اینک کار به‌جایی رسیده که دیگر تلاش در داخل ایران هم فایده ندارد بلکه ایران باید سراغ کشورهای دیگر برود؛ مثلاً ترکیه که با پروژه‌های آبی عظیمش بخش عمده ورودی آب به سوریه و عراق (از مهم‌ترین کانون‌های خیزش ریزگردهای ورودی به ایران) را می‌بلعد و کشاورزی را تقریباً در این دو کشور تعطیل و خشکیدگی را بسیار تشدید کرده است.

برای علاج بیابان‌های عراق و سوریه و کاهش ریزگردها چاره‌ای جز دیپلماسی و ورود میدانی و کمک به جلوگیری از خیزش ریزگرد در این کشورها نداریم. ما همچنین بخشی از ریزگردها را از بیابان‌های شمال عربستان داریم که علاج این واقعه هم نیازمند ارتباطات سیاسی با این کشور است. ریزگردها منطقه‌ای‌اند و ورود به مسئله منطقه‌ای نیازمند ارتباط منطقه‌ای و استفاده از پتانسیل‌های بین‌المللی است. کارهای بسیاری باید کرد و همه این کارها نیازمند پول و بودجه مالی هم هست و در دوره تحریم نمی‌توان به چنین بودجه‌هایی رسید.

از آن‌سو، هزینه بودجه نیازمند شفافیت و نظارت بر مجریان طرح است که آن نیز محتاج کار و بودجه است. کمک گرفتن از امکانات بین‌المللی مانند برنامه توسعه ملل متحد، فائو و کنوانسیون‌های بین‌المللی تنوع زیستی، یا مقابله با بیابان‌زایی سازمان ملل متحد نیز ضروری است و این‌ها همگی نیازمند ارتباطات سیاسی قوی با جهان و دیگر کشورها است.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.