مهم‌ترین مسئله جامعه ایران

حمزه نوذری

تعداد زیادی از گروه‌های تحصیل‌کرده جامعه معتقد هستند نبود آزادی و شفافیت در صد سال گذشته سبب توسعه‌نیافتگی شده است. گروهی مسئله تاریخی حاکمیت اندیشه جمع‌گرایی (تفکر سوسیالیستی و ناسیونالیستی) و عدم تحقق فردگرایی بازارمحور در میان روشنفکران و سیاست‌گذاران را بسیار چالش‌برانگیز می‌دانند و در مقابل، گروه دیگر سیاست‌های لیبرالی و نئولیبرالی را مسئله بنیادی جامعه ایران می‌پندارند.

مسئله اصلی جامعه ایران کدام است؟ چالش و مانع اصلی سامان‌دهی مناسب جامعه ایران در صد سال گذشته چیست؟ بدون تردید فهرست بلند‌بالایی از مسائل می‌توان ارائه کرد، اما دقیق‌تر باید سخن گفت. برخی مسائلی که در جامعه شاهد هستیم و درد و رنج بسیاری هم ایجاد کرده، معلول مسئله بنیادی‌تری است. برخی معتقدند مهم‌ترین مسئله جامعه ما، چالش‌های اقتصادی است. تورم بالا و پر‌نوسان، بی‌کاری، رشد اقتصادی پایین و به‌طور‌ کلی بی‌ثباتی اقتصادی مردم ایران را در صد سال گذشته به‌شدت تحت فشار قرار داده است؛ به‌ویژه گروه‌های فقیر و کم‌درآمد جامعه بیشترین سختی را از مسائل اقتصادی تحمل کرده‌اند. برخی فساد اقتصادی و اداری را نیز به مهم‌ترین مسائل اقتصادی ایران اضافه می‌کنند و معتقدند با حل مسئله فساد اقتصادی، سایر مسائل نیز تا تا حدی فروکش می‌کند. برخی دیگر مهم‌ترین مسئله ایران در سال‌های اخیر را نوسان شدید در جمعیت تلقی می‌کنند. از نظر این گروه از افراد، رشد یا کاهش شدید جمعیت، چالش اصلی ایران است که مسائل زیادی در جامعه ایجاد کرده و می‌کند. همان‌گونه که بی‌کاری بالای جمعیت جوان محصول رشد شدید جمعیت در دهه 1360 بوده است، کاهش شدید جمعیت در این سال‌ها نیز می‌تواند خطر بزرگی برای سال‌های آینده ایران باشد. به‌ نظر برخی، نابرابری مهم‌ترین مسئله در جامعه ایران است. سیاست‌گذاری‌ها و بوروکراسی که توزیع منابع در ایران را بر عهده دارد، نابرابری‌های عمیقی ایجاد کرده است و اکثر مردم احساس ناعدالتی می‌کنند. اکثرا احساس می‌کنند شایسته‌تر از وضعیت فعلی هستند، به همین دلیل شاهد فوران مطالبات عدالت‌خواهانه در جامعه هستیم؛ در‌حالی‌که هیچ چارچوب و دورنمای مشخصی برای کاستن از نابرابری‌های موجود وجود ندارد. برخی فشار، مداخله و نفوذ کشورهای دیگر را مسئله بزرگی می‌دانند؛ همان‌گونه که در گذشته مداخلات کشورهایی مانند روسیه، انگلستان

و … آثار زیان‌باری برای کشور به وجود آورده است. در این میان، گفته می‌شود نحوه تعامل ما با نظام بین‌المللی نادرست است. از نظر این افراد، در صد سال گذشته دولت‌ها نتوانسته‌اند مسیر مناسبی را برای ارتباط با سایر کشورها ایجاد کنند. شکاف نسلی و فاصله بسیار زیاد بین نسل نوجوان و جوان با ارزش‌ها و هنجارهای رسمی حاکم بر کشور نیز از نظر برخی مهم‌ترین چالش پیش‌رو است. نسل دهه هشتادی ‌در دنیایی کاملا متفاوت زیست کرده‌اند و ارزش‌ها و هنجارهای متفاوتی دارند. نشناختن و جدی‌نگرفتن نیازهای آنها، مهم‌ترین مسئله است. کم نیستند افرادی که مسئله زیست‌محیطی را مهم‌ترین چالش کشور تلقی می‌کنند. نابودی جنگل‌ها، فرسایش خاک، خشک‌شدن تالاب‌ها، ورود فاضلاب‌های سمی به آب و خاک و به خطر انداختن زیست حیوانات و امنیت غذایی انسان فاجعه‌بار است که بی‌توجهی به آن ایران را به برهوت تبدیل می‌کند. به جهت بی‌توجهی سال‌های گذشته، چالش محیط زیست شدت پیدا کرده است. گاهی خلقیات ایرانی چالش اصلی جامعه ایران معرفی می‌شود. در برخی آثار فهرستی از خلقیات نامناسب ارائه شده که نویسندگان آن معتقدند تا تغییر نکند، مسائل اصلی جامعه پابرجا می‌ماند. گروهی از پژوهشگران بازآفرینی مدام و مستمر سنت مخالف تجدد در دنیای مدرن ایران را مهم‌ترین مانع برای تحقق جامعه پیشرفته تلقی می‌کنند. گاهی گروه‌های دلبسته به سنت، هیچ خطری را به اندازه فضای مجازی بزرگ نمی‌دانند؛ از نظر این گروه‌ها، خطر فضای مجازی بسیار جدی است.

تعداد زیادی از گروه‌های تحصیل‌کرده جامعه معتقد هستند نبود آزادی و شفافیت در صد سال گذشته سبب توسعه‌نیافتگی شده است. گروهی مسئله تاریخی حاکمیت اندیشه جمع‌گرایی (تفکر سوسیالیستی و ناسیونالیستی) و عدم تحقق فردگرایی بازارمحور در میان روشنفکران و سیاست‌گذاران را بسیار چالش‌برانگیز می‌دانند و در مقابل، گروه دیگر سیاست‌های لیبرالی و نئولیبرالی را مسئله بنیادی جامعه ایران می‌پندارند. به‌ نظر می‌رسد مسئله بنیادی‌ای که بسیاری از مسائل اشار‌شده معلول آن هستند، در جای دیگری است و آن این است که دولت و بازار از جامعه مدنی فک شده‌اند. بهترین راه‌حل، حک‌شدگی مجدد این دو در جامعه مدنی است. آرایش مناسب میان سه عرصه جامعه مدنی، دولت و اقتصاد در ایران شکل نگرفته که مسائل زیادی را در جامعه شکل داده است. همه‌گیری ویروس کرونا این آرایش نامناسب را برملا کرده است. تصمیم‌گیری‌های مهم جامعه، سازمان‌دهی کار و اقتصاد، مناسبات اجتماعی و زندگی روزمره باید به ‌وسیله افراد، گروه‌های مختلف، انجمن‌ها و سازمان‌های محلی و ملی صورت گیرد. همه باید امکان بیان و پیگیری منافع فردی و اجتماعی‌ خود را داشته باشند. به‌رسمیت‌شناختن کثرت‌ها، به حداقل رساندن دو‌گانه‌انگاری‌ها در مناسبات اجتماعی و حک‌شدگی اقتصاد و دولت در جامعه مدنی، گام نخست در آرایش مناسب بین جامعه‌ مدنی، دولت و اقتصاد (بازار) است. رنج ما نداشتن پروژه اجتماعی یا همان آرایش مناسب بین جامعه مدنی، دولت و اقتصاد (بازار) است. داشتن آرایش مناسب، وضعیت ما را در عرصه بین‌المللی بهبود می‌بخشد. وقت آن است که به جامعه بیندیشیم. وقت آن است که به آرایش مناسب بین سه عرصه بیندیشیم. هم‌زمان با دولت قوی، جامعه مدنی قوی نیز نیاز است. در صد سال گذشته همیشه نیاز به دولت قوی محل بحث بوده، اما نیاز به جامعه مدنی قدرتمند به‌‌مثابه بی‌نظمی و مخاطره تلقی شده است. در آرایش و ارتباط مناسب بین جامعه مدنی و دولت، فساد اقتصادی و اداری کم می‌شود. جامعه مدنی قوی اجازه فساد نمی‌دهد. در ارتباط مناسب بین این‌ دو است که مسائلی مانند شکاف نسل‌ها، فاصله میان ارزش‌های عمومی و رسمی کم می‌شود و فضای مجازی خطر بزرگی تلقی نمی‌شود. در آرایش و ارتباط مناسب بین جامعه مدنی و دولت، بی‌اعتمادی از بین می‌رود. با حک‌شدن دولت در جامعه مدنی می‌توان برای محیط زیست تدبیر کرد و توافق عمومی و همبستگی اجتماعی به وجود آورد. در آرایش مناسب بین جامعه و دولت، شفافیت و آزادی توسعه پیدا می‌کند. اندیشیدن به آرایش مناسب بین جامعه مدنی، دولت و اقتصاد مهم‌ترین نیاز امروز جامعه ایران است.
منبع: روزنامه شرق

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.