فضای مجازی و محیط‌زیست ایران

ابراهیم احمدیان

پیوسته از مضرات فضای مجازی می‌گویند و نه‌فقط در یک عرصه، بلکه در سیاست، مذهب، امنیت، تربیت و حتی محیط‌زیست. مخالفان فضای مجازی در همه این عرصه‌ها پیدا می‌شوند. از آن‌سو هم موافقان بی‌قیدوشرط فضای مجازی کم نیستند.

همه می‌دانیم که فضای مجازی هم مثل برخی ابزار دیگر همچون یک شمشیر دو لبه عمل می‌کند. لذا نمی‌توان انکار کرد که ممکن است مضراتی هم داشته باشد.

اجازه دهید یک مثال در حوزه منافع شخصی و حریم خصوصی از خودمان ذکر کنیم: یک اکانت فیک در شبکه مجازی را در نظر بگیرید که ممکن است پیوسته علیه شما دروغ‌پراکنی کند و در قبال این فعالیت غیراخلاقی هیچ مسئولیتی هم نپذیرد یا ابزاری شود برای کسی که به نحوی به عکس‌ها یا اسناد خصوصی شما دست پیدا کرده و آن‌ها را منتشر می‌کند بدون آنکه بتوانید کاربر این صفحه غیراخلاقی را پیدا کنید.

در اینجا تردیدی نیست که فضای مجازی مضر است و امنیت و آرامش شما را بر هم زده بدون آنکه مستحق آن باشید. بااین‌حال، این شمشیر دو لبه تاکنون در کلیت امر، بیشتر مفید بوده تا مضر و در آینده هم همین‌طور خواهد بود زیرا حقیقت، غالباً بر دروغ و فریب چیره می‌شود و تنها چیزی که لازم است گذر زمان است.

در نبرد میان راست و دروغ فقط راست است که پیروز میدان است؛ دیر یا زود دارد ولی سوخت‌وسوز ندارد. این به ماهیت خود راستی و ناراستی بازمی‌گردد.

خدمت فضای مجازی به محیط‌زیست

اینک اجازه بدهید نگاهی به موضوع محیط‌زیست و حقوق حیوانات در فضای مجازی بیندازیم. تا آنجا که به محیط‌زیست، اخلاق و حقوق حیوانات و حیات‌وحش مربوط است، فضای مجازی در چند سال گذشته معجزه کرده است. اینکه می‌گوییم «معجزه» سخن به‌گزاف نگفته‌ایم زیرا کاری که فضای مجازی انجام داده از عهده هیچ رسانه‌ای دیگر برنمی‌آید.

مردم ما در چند سال گذشته به‌شدت نسبت به محیط‌زیست از طریق فضای مجازی حساس شده‌اند. قابلیت انتشار ارزان، آسان و سریع تصویر، ویدیو و صدا و تعداد بالای فعالان شبکه‌های مجازی و بالا بودن حجم تولید محتوا عامل مهمی است که غنا و قدرت فوق‌العاده‌ای به شبکه‌های مجازی می‌بخشد.

این قابلیت در سال‌های اخیر بیشتر به منفعت انجامیده تا ضرر و به محیط‌زیست ما بسیار کمک کرده است. برای نمونه، در چند ماه گذشته تعداد زیادی از مردم کشورمان از طریق همین شبکه‌های مجازی به سازمان محیط‌زیست و منابع طبیعی برای اطفای حریق در طبیعت کمک کردند.

شبکه‌های مجازی عملکرد مسئولان این حوزه را نقد کردند و مسئولان وادار به پاسخگویی شدند. اگرچه گاه اخبار دروغ یا نقدهای غیرمنصفانه هم در این میان بروز پیدا کردند ولی به‌هرحال حرکتی روبه‌جلو پدید آمد و نمی‌توان تأثیر این گفت‌وگوی مجازی میان مردم و مسئولان محیط‌زیست و طبیعت ایران را در «اصلاح» امور نادیده گرفت.

بعید نیست که این حساسیت روزافزون مردم به محیط‌زیست باعث حل برخی مشکلات سازمان‌هایی مانند سازمان محیط‌زیست شود؛ مسئولان بالای کشور را وادار سازد تا توجهی بیشتر به این سازمان کنند و مثلاً بر بودجه طبیعت و محیط‌زیست ایران بیفزایند که سخت به آن نیازمند است.

در اینجا شبکه‌های مجازی نقش نظارتی قوی‌ای دارند و عملکرد و امکانات سازمان محیط‌زیست و نگاه دولت به محیط‌زیست و این سازمان را زیر ذره‌بین نهاده‌اند. فضای مجازی تبدیل به یک رسانه آزاد و ناظر در حوزه محیط‌زیست شده است که بسیار مفید می‌تواند بود.

جز این، کارکردهای فراوان جزئی و کم‌اهمیت‌تر هم می‌توان برای فضای مجازی در نسبت با محیط‌زیست و حیات‌وحش برشمرد. در باب کشف جرم و اصلاح اخلاقی و رفتاری در نسبت با محیط‌زیست، فضای مجازی در چند سال اخیر همچون یک پلیس عمل کرده و همکار یگان‌های مسئول مانند یگان حفاظت محیط‌زیست بوده است.

درست است که مثلاً فعالیت یک صفحه اینستاگرامی در تبلیغ شکار غیرمجاز یا فروش حیوانات وحشی (که جرم و ممنوع است) یک عمل مجرمانه و بسیار مضر به نظر می‌رسد، ولی همین که عمل مجرمانه و شخص مجرم در فضای مجازی ظاهر می‌شوند، یک کمک به یافتن آن و ریشه‌کن کردن عمل مجرمانه و کشف انگیزه‌ها و بسترهای آن است.

خوشبختانه مسئولان کشور ازجمله فرماندهان یگان‌های حفاظت محیط‌زیست کشور به اهمیت این موضوع واقف‌اند و سعی در بهره‌برداری از آن را دارند. در چند سال گذشته، مسئولان سازمان محیط‌زیست کشور بر اهمیت فضای مجازی در کنترل رفتارهای مجرمانه علیه حیات‌وحش تمرکز کرده‌اند و آن‌گونه که از سخنان و جلسات و عملکرد آن‌ها برمی‌آید قصد دارند از این فضا استفاده بیشتری بنمایند.

فضای مجازی در حکم یک رسانه است و البته بسیار قدرتمند و یک رسانه آن هم قدرتمند می‌تواند اثرات بسیار مثبتی برای جامعه داشته باشد به شرطی که استفاده از آن با آگاهی و توانایی صورت پذیرد.

این وسیله مدرن، هزینه مالی عمومی بر جامعه تحمیل نمی‌کند، از دولت بودجه نمی‌گیرد و دست در جیب مالیات مردم ندارد و بااین‌حال، افراد روزانه به هر دلیلی ساعت‌ها وقت برای حضور در آن می‌گذارند آن هم از نوع داوطبانه و علاقه‌مندانه. لزومی ندارد فضای مجازی را کنترل کنیم (مگر برای کودکان و نابالغان) بلکه باید نسبت به چندوچون استفاده از آن به مردم آگاهی دهیم.

هیچ‌کس دوست ندارد فریب بخورد یا خبر دروغ را باور کند و یک ساده‌لوح فرض شود؛ هرکسی از اینکه در فضای مجازی گول بخورد، بیزار است و به‌مرور این را خواهد آموخت که چگونه بازیچه دست دیگران قرار نگیرد.

کنترل فضای مجازی در جهان ما عملاً غیرممکن است و اگر هم باشد، به‌صرفه نیست. راستی‌آزمایی اخباری که در فضای مجازی منتشر می‌شوند برای اهل آن دشوار نیست؛ و این همان چیزی است که باید به مردم آموزش داد. البته نباید خیلی نگران بود، مردم خود از همین فضای مجازی به‌زودی همین را هم می‌آموزند چنانکه بسیاری از مردم آموخته‌اند و اینک دیگر گذشته است آن زمآن که مردم هر خبری را در فضای مجازی باور می‌کردند.‌

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.