
روزنامهها بوی زیتون میدادند؛ درباره بازنمایی فلسطین در رسانههای عربی
«بازنمایی رسانهای فلسطین» در جهان عرب، روایتی است پرتنش از تقابل خاطره و واقعیت، از مقاومت تا سازش. از نخستین شمارههای روزنامههای عربی در اوایل قرن بیستم که بوی زیتون و مرکّب میدادند تا پستهای امروزی شبکههای اجتماعی با هشتگهای آتشین، رسانههای عربی همواره آینهای تمامنما از فراز و نشیبهای این سرزمین اشغالی بودهاند. سعید دهقانی در این یادداشت با واکاوی سیر تاریخی «بازنمایی رسانهای فلسطین» از مطبوعات نخستین تا عصر دیجیتال، نشان میدهد که چگونه هر دورۀ رسانهای – از رادیوهای انقلابی دهۀ ۶۰ تا شبکههای ماهوارهای قرن بیست و یکم – روایتی متفاوت اما پیوسته از این مسئلۀ قدیمی را پیش روی مخاطب عربی قرار داده است. از سرمقالههای تند «الکرمل» در سالهای ۱۹۱۰ تا لایوهای اینستاگرامی جنگ غزه، رسانهها نه فقط بازتابدهنده که سازندۀ گفتمان فلسطین بودهاند.
سعید دهقانی: هنوز دولت اسرائیل تشکیل نشده بود که رسانههای عربی به عنوان بازتابدهنده افکار عمومی و تا حدودی اندیشه نخبگان به مخالفت با تشکیل دولت یهود در سرزمین فلسطین پرداختند. به صورت دقیقتر میتوان گفت: در دهههای نخست قرن بیستم، مطبوعات عربی در فلسطین، مصر، سوریه و لبنان به شکلی فعال با پروژه صهیونیستی مخالفت میکردند. روزنامههایی چون «فلسطین» (تأسیس ۱۹۱۱ در یافا)، «الکرمل» (تأسیس ۱۹۰۸ در حیفا توسط «نجیب نصار»)، و «الأهرام» در مصر، در یادداشتها، سرمقالهها و گزارشهای خود، خطر مهاجرت یهودیان به فلسطین را یادآور میشدند. در همین دوره، مفاهیمی چون «حقوق اعراب در فلسطین» و «خطر تقسیم» به صورت جدی وارد گفتمان عمومی شدند.
پس از تشکیل دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸، مسأله فلسطین به موضوعی محوری در جهان عرب تبدیل شد و توجه مطبوعات به آن افزایش یافت. تمرکز مطبوعات بر مستندسازی «یوم النکبه (اشاره به روز اعلام موجویت اسرائیل)»، کوچ اجباری فلسطینیها و رنج آوارگان بود. مطبوعاتی چون «القبس» کویت، «الثوره» سوریه، «الجمهوریه» مصر و دیگران، به شکل مستمر گزارشهایی از اردوگاههای آوارگان، تجاوزات نظامی و قطعنامههای شورای امنیت منتشر میکردند. البته باید توجه داشت که در ان دوران افزون بر مطبوعات، رادیو و تلوزیون نیز رسانههای مهمی برای بازتاب مسأله فلسطین در جهان عرب بودند. در دهههای ۵۰ و ۶۰، رادیو به ابزار اصلی رساندن پیام مقاومت فلسطینی به تودههای عرب بدل شد. رادیو صوت العرب از قاهره، که توسط احمد سعید مدیریت میشد، به سمبل حمایت رسانهای از مبارزه فلسطین تبدیل شد. همچنین إذاعه صوت فلسطین در دمشق، صدای رسمی سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO) بود که با پخش سرودها، پیامهای یاسر عرفات، و اخبار جبهات مقاومت، نقش مهمی در شکلدهی به هویت فلسطینی ایفا کرد. در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، با اوجگیری مبارزات مسلحانه فلسطینی، پوشش رسانهای در مورد عملیات مقاومت و انتفاضهها افزایش یافت.
با گسترش تلویزیون در دهههای ۷۰ و ۸۰، تصویر به بخش جداییناپذیر از روایت فلسطین تبدیل شد. تلویزیون لبنان در دوره جنگ داخلی و حضور فلسطینیها در بیروت، تصاویری از اردوگاههای «صبرا» و «شتیلا» پخش میکرد. تلویزیون سوریه در کنار «رسانههای بعثی»، با سبک خاص خود، فلسطین را نماد ستیز با استعمار جهانی معرفی میکرد.
اما نقطه عطف تصویری، شاید دهه ۹۰ و ظهور ماهواره بود؛ وقتی الجزیره در سال ۱۹۹۶ آغاز به کار کرد، فلسطین به مسألهای روزانه در خانههای عربی تبدیل شد. پخش زنده انتفاضه دوم، پوششهای مستقیم از جنین و نابلس، مصاحبه با رهبران حماس، فتح و جهاد اسلامی، همه باعث شد بازنمایی فلسطین از سطح خبر، به سطح هویت و فرهنگ ارتقا یابد.
در مقابل، تلویزیونهایی چون العربیه (سعودی) و شبکههای دولتی عربی مانند تلویزیون مصر، اردن و مراکش، سعی میکردند بازنمایی ملایمتری از بحران داشته باشند؛ گاهی تمرکز بر دیپلماسی و کنفرانسهای صلح، و گاهی سانسور بخشی از خشونتهای اسرائیلی.
در دهههای ۸۰ و ۹۰، چهره مسأله فلسطین در رسانهها بیش از هر چیز با یاسر عرفات گره خورده بود. مصاحبههای تلویزیونیاش، سخنرانیهایش در سازمان ملل و نشستهایش با رهبران عرب، مرتباً پخش میشد. پس از سال 1993 و در پی امضای توافقنامه اسلو توسط عرفات، مطبوعات عربی به بررسی روند سازش سیاسی و پیامدهای آن بر مسأله فلسطین پرداختند و همچنان بر وضعیت سرزمینهای اشغالی تمرکز داشتند.
اما با آغاز قرن ۲۱، تصاویر تغییر کردند: کودک شهید محمد الدره در آغوش پدرش، تصاویری از خرابههای غزه، یا شیخ احمد یاسین در صندلی چرخدارش؛ اینها به نمادهای رسانهای نسل جدید مقاومت بدل شدند.
با ظهور شبکههای اجتماعی، نوع جدیدی از بازنمایی شکل گرفت. کلیپهایی از مقاومت، شهادتطلبی یا حتی زندگی روزمره فلسطینیها در اردوگاهها، حالا در عرض چند ساعت به میلیونها مخاطب در سراسر جهان عرب میرسند. کمپینهای مجازی چون #الاقصى_ینتفض یا #غزه_تحت_القصف، برای نخستین بار امکان مشارکت عمومی در روایت فلسطین را ایجاد کردند؛ دیگر فقط روزنامهنگاران روایت نمیکنند، بلکه مردم هم روایتگرند.
در مجموع، در تمام این دههها، مسأله فلسطین نه فقط یک «موضوع خبری» که «آینهای» برای بازتاب هویت، سیاست، وحدت یا حتی انشقاق در جهان عرب بوده است. رسانهها، با همه تفاوتهای ایدئولوژیک و فنیشان، بخشی جداییناپذیر از سرگذشت این سرزمیناند؛ سرزمینی که تصویرش هنوز هم هر روز در صفحه تلویزیونها و گوشیهای مردم عرب، در حال بازنمایی است.