ریشوی کلاسیک هنوز حرف‌های زیادی برای گفتن دارد

شرق در این شماره یادداشتی درمورد رد صلاحیت سیدحسن خمینی منتشر ساخته و در کنار چاپ مقدمه «مارشال برمن» بر «مانیفست کمونیستی» به معرفی سه کتاب منتشر شده توسط نشر مهراندیش پرداخته است.

ریشوی کلاسیک هنوز حرف‌های زیادی برای گفتن دارد
شرق در صفحه 10 ترجمه مقدمه «مارشال برمن» بر «مانیفست کمونیستی»، اثر کلاسیک «مارکس» را زیر عنوان «فروافتادن حجاب‌ها: مانیفست کمونیستی» به چاپ رسانده و در مقدمه ای کوتاه به اقبال کتاب «تجربه مدرنیته» نوشته «مارشال برمن» در ایران اشاره کرده و نوشته است: «امروزه ما درکی که از مفهوم روشنفکر داریم بسیار متفاوت از دوره‌ای است که مانیفست نوشته شد. مارکس در مانیفست، به طور مشخص، از روشنفکران یاد نمی‌کند. مفهومی که مارکس در مانیفست به کار برده و برمن از آن «روشنفکر» (و نیز متخصص) را می‌فهمد، «دانشمند» یا «اهل علم» است.»
 
در مقدمه «برمن» بر «مانیفست کمونیستی» می خوانیم:
 
– بینش مارکس درباره فرهنگ جهانی ایده‌های متعدد پیچیده‌ای را یک‌جا در خود دارد. اول گسترش نیازهای انسان: بازار جهانی که به طور روزافزونی پیچیده می‌شود یکباره همه اشتیاقات هر فردی را شکل‌ می‌دهد و می‌گستراند. مارکس از ما می‌خواهد به تصور درآوریم که این اشتیاقات چگونه در غذا، لباس، دین، عشق و در خصوصی‌‌ترین تخیلات‌مان همچنان که در معرفی عمومی از خودمان بروز می‌یابند.
 
– بورژوازی پوشش احساساتی مناسبات خانوادگی را از هم دریده و آن را به مناسبات صرفا پولی تقلیل داده است. این طبقه، پزشک، وکیل، شاعر و دانشمند را کارگر مزدبگیر خود ساخته است و در یک کلام، استثمار عریان، بی‌شرمانه، سرراست و ددمنشانه را جایگزین استثماری کرده که در لفافه اوهام مذهبی و سیاسی پیچیده شده بود. بورژوازی به مردم تحمیل می‌کند برای بقا خودشان را تنزل دهند و به فساد کشانند.

– امروزه روشنفکران مجبور شده‌اند وارد مبارزه‌ای شوند که دیگر می‌توانیم آن را تصمیم به نبرد دائم دموکراسی بدانیم: آنان می‌جنگند تا فرهنگ را زنده نگه دارند.
    

– مارکس به کمونیسم همچون طریقی می‌اندیشید که مردم را شاد می‌کند. از نظر او، نخستین جنبه شادی «تحول» است؛ یعنی تجربه‌ای که خود را به طور بی‌پایانی به‌سهولت تکرار نمی‌کند. اما مراحل بی‌پایان تغییر و رشد را به انجام می‌رساند. این شکل شادی به‌گونه متمایز و مشخصی مدرن است و تحت‌تأثیر اقتصاد بورژوایی دائما در حال توسعه قرار دارد.
 
– محبوب‌ترین داستانم را درباره «مانیفست» برای آخر نگه داشته‌ام. این داستان مربوط می‌شود به هانس مورگنتائو، نظریه‌پرداز بزرگ روابط بین‌الملل که پناهنده‌ای از آلمان نازی به آمریکا بود…. او از خاطرات بچگی‌اش در باواریا پیش از جنگ جهانی اول می‌گفت…. در آن سال‌ها پزشک نمی‌توانست کار زیادی برای نجات زندگی‌شان انجام دهد. اما می‌توانست به آنان کمک کند که بزرگ‌منشانه بمیرند. در کوبورگ بسیاری مردم محتضر درخواست می‌کردند که با کتاب مقدس دفن شوند. اما وقتی پدر مورگنتائو از کارگران همشهری‌اش آخرین درخواست‌شان را می‌پرسید، بسیاری از آنان می‌گفتند که به جای کتاب مقدس می‌خواهند با «مانیفست» دفن شوند. آنان از دکتر تمنا می‌کردند مراقب باشد نسخه پاکیزه‌ای از کتاب همراه آنان باشد و مراقب باشند که کشیشان دزدکی وارد نشوند و در آخرین دقیقه کتاب را پنهانی عوض نکنند.
 
– ریشوی کلاسیک، آن خدانشناس – همچون پیامبران تورات – هنوز حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. در طلوع سده بیستم کارگرانی بودند که حاضر شدند همراه «مانیفست کمونیستی» بمیرند. در طلوع سده بیست‌ویکم حتی تعداد بیشتری از کارگران هستند که حاضرند با آن زندگی کنند.
 
 
«برمن»، ستایش‌گر «مانیفست کمونیست»
روزنامه شرق در صفحه 10 مطلبی دیگر درباره برمن به چاپ رسانده و زیر عنوان «برمن، تجربه مدرنیته، مانیفست» به قلم «فرید درفشی» نوشته است: «نام «مارشال برمن در ایران با «تجربه مدرنیته» گره خورده است، عنوان فرعی کتاب او که بیش از یک‌دهه پیش توسط مراد فرهادپور به فارسی ترجمه و از آن پس، به اثری کلاسیک در آثار ترجمه‌ای ما بدل شد.
 
او در سفر هیجان‌انگیزی که از خلال آثار متفکران برجسته مدرنیسم پی می‌گیرد، می‌کوشد بر رابطه ضروری بین دو مؤلفه «مدرنیزاسیون» و «ایده‌ها و خیال‌ها» تأکید کند و در متن این رابطه، سنت‌هایی را بکاود که مدرنیته بسط داده است.»

نگارنده با اشاره به نثار سخاوتمندانه‌ترین ستایش‌های برمن به «مانیفست کمونیست» مارکس نوشته است: «برخلاف متفکرانی که مانیفست را صرفا با مدرنیزاسیون مرتبط می‌دانند، برمن آن را همچنین نمونه‌ای اعلا در فرهنگ مدرنیسم می‌داند که مبین ژرف‌ترین بصیرت‌ها و خیال‌های آن است.
 
…. برمن نقد را فاتحه‌ای بر یوتوپیای مارکس و امید‌هایش نمی‌داند، چرا که چنین پایان اسفناکی به مذاق کسی که خود شیفته کمونیسم است، اصلا خوش نمی‌آید! درعوض، او انتقاد را نیروی محرکه‌ای برای پیشبرد جریان دیالکتیکی مارکس می‌داند و آن را در راستای پروژه او قرار می‌دهد. زیرا جریان دیالکتیکی از این قسم انتقادهای پویا و برانگیزاننده تغذیه می‌کند و قدرت آن از رویارویی با واقعیات اجتماعی هولناک و درگیرشدن با آن نشأت گرفته است.»
 
 
 
آیا کلام 9 نفر از آیات در تایید اجتهاد سیدحسن خمینی برای شورای نگهبان حجت نیست؟
روزنامه شرق در صفحه 6 یادداشت «آستان حضرت دوست» به قلم وهاب آریان، از شاگردان حجت الاسلام سید حسن خمینی را منتشر ساخته و با اشاره به دل‌آزردگی دوستداران ایشان به خاطر عدم احراز صلاحیت توسط شورای نگهبان، تأییدصلاحیت‌ها را از سه منظر قابل‌بررسی دانسته است.
1- از جهت نحوه احراز صلاحیت
2- از جهت افراد تأییدصلاحیت‌شده
3- از جهت برگزاری انتخابات
 
نگارنده در بیان نحوه احراز صلاحیت، به سه راه اشاره کرده است:
الف. اعضای قبلی مجلس خبرگان یا دارابودن مناصبی که شرط آن اجتهاد است
ب. اشتهار در جامعه و محافل علم دینی
ج. امتحان کتبی و مصاحبه توسط شورای نگهبان
 

او «اشتهار در جامعه» و «تأیید مراجع عظام» را بنا بر مشی عقل و بنای عقلا، مقدم بر امتحان کتبی و مصاحبه دانسته و خاطرنشان ساخته که «امتحان کتبی و شفاهی راه‌حل است نه راه حق».
 
 نگارنده اشتهار را نیز نوعی امتحان دانسته که در بطن جامعه علمی در حال اتفاق است و تنها مدت‌زمان آن فراخ‌تر و میزان سنجش‌ها دقیق‌تر و تعداد سنجه‌ها بیشتر است.
 
 وهاب آریان در مقام رفع شبهه می نویسد: «سلمنا که بنا بر نظر فقهای محترم شورای نگهبان، تنها راه احراز صلاحیت، شرکت در امتحان کتبی است و به دلیل شرکت‌نکردن سیدحسن خمینی در امتحان، عدم احراز صلاحیت شده‌‌اند، اما وقتی می‌بینیم نام افرادی که آنها هم در امتحان شرکت نکرده و تأییدصلاحیت شده‌‌اند، به خود حق می‌دهیم که حداقل این سؤال را طرح کنیم…. که چگونه است آقایان و حضرات اعرافی، شاه‌آبادی، سعیدی و میرباقری به‌علاوه چندنفر دیگر، بدون شرکت در امتحان تأییدصلاحیت می‌شوند ولی حاج‌حسن‌آقا درحالی‌که مورد تأیید 9 نفر از بزرگان، مراجع و زعیمان حوزه شریفه علمیه از جمله حضرات آیات وحیدخراسانی، شبیری‌زنجانی، موسوی‌اردبیلی، جوادی‌آملی، راستی‌کاشانی، محقق‌داماد، امینی و… است، عدم احراز صلاحیت می‌شوند؟»
 
 
 
سه کتاب فلسفی، هدیه نشر مهراندیش به حوزه اندیشه
 شرق در صفحه 11 به معرفی سه کتاب منتشر شده توسط انتشارات مهراندیش در حوزه اندیشه پرداخته و در معرفی کتاب «چهار مقاله یونگی» به قلم «ماری لوئیز فن‌فرانتس» و «ادوارد اف. ادینجر» و ترجمه «مهدی سررشته‌داری» چنین نوشته است:
 
روان‌شناسی اعماق
«روان‌شناسی تحلیلی، اصطلاحی در روان‌شناسی است که کارل گوستاو یونگ برای متمایز‌کردن نظریات و روش روان‌درمانی خود از روان‌کاوی فرویدی به کار برد؛ اختلافی در سنت‌های مختلف روان‌کاوی که فروید درباره آن چنین گفته بود: «این تقریبا ویژگی جهان‌شمول جنبش‌های جدایی‌طلبانه است که هر یک جزیی از گنجینه موضوعات روانکاوی را برمی‌دارند و خود را براساس این قاپیدن مستقل می‌کنند».
 

 روان‌شناسی تحلیلی یونگ شیوه‌ای از مطالعه و تفسیر روان و اختلال‌های آن براساس ارزش‌های فلسفی و نمادها و تصاویر ازلی ‌است. در کتاب «چهار مقاله یونگی» مفاهیم بنیادی روان‌شناسی یونگی به قلم دونفر از شاخص ترین مفسران اندیشه یونگ معرفی شده است. ماری لوئیز فن‌فرانتس که همکار یونگ نیز بود، در دو مقاله «فرایند تفرد» و «انسان کیهانی» به چگونگی و زیروبم‌های جریان خودیابی انسان و رسیدن به تمامیت در فلسفه و روان‌کاوی یونگ می‌پردازد.»
 

از فلسفه یونان تا پست‌مدرنیسم در یک کتابچه
این روزنامه در معرفی کتاب «فلسفه از روشنگری تا امروز» به قلم «ربرت تسیمر»  و ترجمه «رحمان افشاری» آورده است: «فلسفه هنوز هم در زیر سایه سه نام بزرگ به‌سر می‌برد: سقراط، افلاطون و ارسطو. ما نیز مانند سقراط همچنان به‌دنبال پایه‌ای عینی برای دانش و کردار خود هستیم…. عصر روشنگری در تاریخ فلسفه اروپا، اصطلاحی است که برای فلسفه قرن‌ هجدهم میلادی به کار می‌رود…. «دیدرو»، «ولتر»، «روسو»، «منتسکیو» و «کانت» از مهم‌ترین فیلسوفان عصر روشنگری‌اند.
 

کتاب حاضر نگاهی است اجمالی به فلسفه 300 سال اخیر غرب که به زبانی ساده و دایره‌المعارفی، فیلسوفان برجسته دوره روشنگری را تا امروز معرفی و از برجسته‌ترین آثار فلسفی آنان یاد می‌کند و رایج‌ترین اصطلاحات فلسفی این دوره را به مختصرترین شکل ممکن توضیح می‌دهد.»
 
 
درآمدی بر کانت
این روزنامه در معرفی کتاب «راهنمای سنجش خرد ناب» به قلم « رالف لودویگ» و ترجمه «رحمان افشاری» نیز نوشته است: «برخلاف نظریات فلسفی پیچیده امانوئل کانت درباره‌ زندگی یکنواخت او که گفته می‌شود در طول عمرش هرگز از شهر زادگاهش کونیگسبرگ بیرون نرفت، داوری فراوانی صورت گرفته است.
 

مردی که در زندگی روزانه و حیات عشقی خود هیچ تلاطم شخصی را شاهد نبود، تاریخ اندیشه غرب را با چنان دگرگونی بزرگی مواجه ساخت که نظیر آن را از دوران آغازین فلسفه‌ ﭘﻴﺶ‌سقراطیان در یونان تا به امروز سراغ نداریم. کانت سنتزی از تجربه‌گرایی و عقل‌گرایی مدرن به وجود آورد و تا به امروز تاثیر مهم او در مابعدالطبیعه، معرفت‌شناسی، اخلاق، فلسفه سیاسی، زیبایی‌شناسی و دیگر حوزه‌ها ادامه دارد.
 
نویسنده‌ این کتاب کوشیده تا با زبانی ساده و روشن، پیچیدگی اندیشه‌های کانت را بگشاید. این کتاب در آلمان با استقبال دانشجویان و علاقه‌مندان فلسفه کانت روبه‌رو شده و تاکنون چندین‌بار تجدیدچاپ شده است.»
 
 
 
دیگر عناوین برگزیده «شرق» امروز:
 
صالحی‌امیری، مشاور فرهنگی رئیس‌جمهور: سرعت کم ‌توسعه مسائل زنان در جامعه، افراط‌گرایی است./ همه افراد با توجه به آموزه‌های دینی و اخلاقی باید در حوزه زنان راهکار ارائه بدهند./ کشور ما بعد از انقلاب همواره در حوزه زنان، رویکرد افراط (عبور از ارزش‌ها و اخلاق‌های جامعه) و تفریط (نگاه تحجرگونه) را در پیش گرفته است.
 
 
دیدار رهبران  کلیسای کاتولیک و ارتدوکس/ پاپ فرانسیس هفته آینده در سر راه سفر به مکزیک در کوبا توقف می‌کند و در فردگاه هاوانا پایتخت کوبا با اسقف اعظم کِریل ملاقات و بیانیه مشترکی منتشر می‌کنند./ از قرن یازدهم میلادی که دو شاخه غربی و شرقی مسیحیت، کلیسای کاتولیک رم و کلیسای ارتدوکس روسیه، از هم جدا شدند، این نخستین‌بار است که رهبران دو کلیسا با هم دیدار می‌کنند.
 

شرق در این شماره یادداشتی درمورد رد صلاحیت سیدحسن خمینی منتشر ساخته و در کنار چاپ مقدمه «مارشال برمن» بر «مانیفست کمونیستی» به معرفی سه کتاب منتشر شده توسط نشر مهراندیش پرداخته است.مرور مطبوعات/ ‌یک‌شنبه 18 بهمن/ روزنامه شرق

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.