داوری رسول منتجب نیا درباره آیتالله خزعلی
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «اعتماد» را مرور کرده است: «آیتالله موسویاردبیلی: جامعه هنوز با اسلامی شدن به معنای واقعی فاصله دارد»، «منتجبنیا: مرحوم آیتالله خزعلی در جریان نهضت اسلامی سهم بسزایی داشت»، «الیاس حضرتی: پاک اعتقادی و پارسایی استاد شهریار همگان را به خضوع و فروتنی وامیداشت»، «کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال و خالکوبیهای استعفا ساز»، «مسعود رایگان: اگر مسوولان هم به چشمهای مردم نگاه میکردند، خوب بود/ زیرساختهای اجتماعی را منظم کنیم، دیگر شاهد دعواها و عصبانیت مردم نخواهیم بود» و «محمدجواد فاضل لنکرانی: هر آدم منصفی وجود بحرانهای متعدد سیاسی، دینی، اقتصادی و فرهنگی بعد از دولتهای نهم و دهم را تایید میکند»
روزنامه اعتماد در صفحه ۱۱، به دیدار آیتالله سیدعبدالکریم موسویاردبیلی با اعضای شورای مرکزی سازمان جوانان حزب اسلامی کار پرداخته و از قول وی آورده است:
– به نظر بنده جامعه ما هنوز با اسلامی شدن به معنای واقعی فاصله دارد.
– بسیاری از گروههای سیاسی درصدد سوءاستفاده و استفاده ابزاری از جوانان هستند؛ جوانان باید در برخی مواقع به حدیث امام علی(ع) عمل کنند که فرمود برخی مقاطع زمانی باید همچون شتری کم سن و سال بود که نه پشتی برای سوار شدن دارد و نه پستانی برای شیر دوشیدن از آن.
– در برخی مقاطع سالهای پس از اتقلاب فکر میکردیم که اگر فلان راه را برویم به آنچه چیزی که اسلام میخواهد، خواهیم رسید اما گاهی اینگونه شد و گاهی اینگونه نشد به همین جهت جوانان باید ضمن بررسی تمامی ایدههای مطرح شده در جامعه مورد سوءاستفاده قرار نگیرند و ابزار دست گروه یا فرد خاصی قرار نگیرد.
منتجبنیا: مرحوم آیتالله خزعلی در جریان نهضت اسلامی سهم بسزایی داشت
اعتماد در یادداشت «یکی از تبار روحانیت رفت» به قلم رسول منتجبنیا، به درگذشت آیت الله خزعلی و مقام علمی ایشان پرداخته است.
در بخش هایی از این یادداشت می خوانیم:
«جای بسی تاسف است که یکی از علمای بزرگ و شخصیتهای باسابقه در تاریخ انقلاب اسلامی، مرحوم آیتالله خزعلی از این دنیا رفتند و به لقای الهی پیوستند…. در توصیف شخصیت مرحوم آیتالله خزعلی، مقدمتا باید این نکته را یادآوری کنم که در مقام داوری و ارایه نظر در مورد افراد و شخصیتها باید جامعنگر و واقعگرا باشیم. به این معنا که نقاط قدرت و ضعف را در کنار هم ببینیم و در مقام قضاوت تنها به نقاط ضعف یا فقط نقاط قوت بسنده نکنیم. ضمن اینکه در آموزههای دینی هم داریم «اذکروا موتاکم بالخیر» درگذشتگان را به نیکویی یاد کنید و نقاط قوت و مثبت را ببینید. از عملکرد مرحوم آیتالله خزعلی در کنار سلایق و گرایشات خاص سیاسی و فرهنگی که داشتند –که البته جای بحث و گفتوگوی فراوان است و من وارد آن نمیشوم- نقاط قوت فراوانی در خاطر دارم. ایشان از مجتهدین بنام حوزه علمیه قم و از اساتید معروف و بزرگ آن، هم استاد فقه و اصول و هم استاد تفسیر قرآن بودند.
…. زمانی که در حوزه علمیه قم هنوز تفسیر قرآن رایج نشده بود و کمتر اساتیدی در حوزه به آن میپرداخت، اما مرحوم خزعلی هفتهای یک روز در مسجد فاطمیه، مسجدی که حضرت آیتالله بهجت در آنجا نماز میخواندند به تفسیر قرآن میپرداخت و با بیانی شیوا و تسلطی که داشتند آیات قرآن را برای طلاب تشریح میکرد.
ایشان در مسائل فقهی و اصولی نیز دقتنظر خوبی داشت. در همان زمان تدریس و در مقام مقایسه با بعضی اساتید دیگر ایشان به دلیل دقتنظر و سلیس بودن بیان به مراتب در رتبه بالایی قرار داشتند. یکی دیگر از امتیازات ایشان در رابطه با مسائل دینی حافظ بودن کل قرآن، نهجالبلاغه و روایات فراوانی بود. خداوند حافظه غریبی را به ایشان عنایت کرده بود. مرحوم آیتالله خزعلی در جریان نهضت اسلامی سهم بسزایی داشت. از آغاز نهضت به عنوان یک شاگرد ممتاز و سرباز فداکار در خدمت امام و انقلاب بود.
دوران تبعید و تحت نظر قرار گرفتن ایشان به لحاظ حمایتی بود که مرحوم از انقلاب داشت. ایشان جزو ١٢ نفری از مراجع و مدرسین بودند که در سختترین شرایط که رژیم شاه نقشه محکوم کردن امام به اعدام را در سر میپروراند، مرجعیت تقلید حضرت امام را امضا کردند. بعد از پیروزی انقلاب هم مرحوم خزعلی همواره در جریان انقلاب و در تقویت نظام بودند و در سخنرانیها، کلاسها، مجلس خبرگان و شورای نگهبان نقش مفید و موثری را ایفا میکرد.
در رابطه با بنیاد غدیر هم که از زمان تاسیس، مسوولیت آن را برعهده داشتند، تلاشهای زیادی را در این زمینه مبذول میداشتند. البته در کنار این همه جنبههای مثبت، مرحوم خزعلی سلیقه خاصی نیز داشتند که هرچند ما با سلیقه سیاسی و بعضی از دیدگاههای ایشان چندان موافقت نداشتیم اما دلیلی نمیشود که نقاط قوت شخصیت ایشان را نادیده بگیریم….»
الیاس حضرتی: پاک اعتقادی و پارسایی استاد شهریار همگان را به خضوع و فروتنی وامیداشت
مدیرمسئول اعتماد در یادداشتی که به مناسبت سالگرد درگذشت استاد شهریار منتشر ساخته، وی را «نغمهپرداز حکمت، اخلاق و عرفان اسلامی- ایرانی» نامیده است. الیاس حضرتی در بخش هایی از این یادداشت آورده است:
« …. ادبیات ایران گسترهای است فراخ دامن که گلهای عطرآگین بسیار در دامن خود پرورش داده است؛ گلهایی که رایحه دلانگیز آنها جان را سرمست میسازد. اما در این میان دلانگیزترین رایحهها، شمیم خوشبوی حکمت، اخلاق و عرفان است که به اعتباری ارجمندترین مضمونی است که دستمایه آفرینشهای ادبی قرار گرفته است و استاد شهریار با آفریدن چکامههای ماندگار در این عرصه، گوی سبقت را از همگنان و همگان ربوده است.
استاد شهریار به گواهی انبوه اشعار درخشانش از آغاز فعالیت ادبی خود، چون عاشق صادق امامت و ولایت ظاهر شده و سرودههای ناب و اثرگذار در ستایش خاندان عصمت و طهارت سروده است. الهام از آیات نورانی کلام الهی، عشق به نبی مکرم اسلام و خاندان پاکش در سرودههای مقاطع مختلف استاد موج میزند. او همانند پیر و مراد خود حافظ، از دولت قرآن و عنایت اهل بیت به شعر و شهرتی جهانشمول نایل شد. مروری بر دواوین (جمع دیوران) استاد، شیفتگی به مبانی زلال دینی و اعتقادی به ویژه عشق بیپایانش به اهلبیت عصمت و طهارت را گواهی می دهد:
توسل چارده معصوم را کن
که قرآن خواندشان سبع المثانی
به مرگ چاره نجستم که در جهان مانم
به عشق زنده شدم تا که جاودان مانم
چو مردم از تن و جان وارهاندم از زندان
به عشق زنده شوم جاودان به جان مانم
به مرگ زنده شدن هم حکایتی است عجیب
اگر غلط نکنم خود به جاودان مانم
در آشیانه طوبی نماندم از سر ناز
نه خاکیم که به زندان خاکدان مانم
پاک اعتقادی و پارسایی استاد شهریار همگان را به خضوع و فروتنی وامیداشت، کدامین مسلمان و دوستدار خاندان پیامبر است که بوی عشق و محبت به اهلبیت را از واژه واژه سرودههای او درنیابد:
برو بهکار خود ای دون که در دیار علی
به عالمی نفروشند مویی از زهرا
یا آنجا که این پیر عارف و به تعبیر زیبا و رسای مقام معظم رهبری «حکیم»، راز و نیازهای شبانه خود را به عرصه شعر کشانده، غزل مناجات علی را می سراید:
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوی فکندی همه سایه هما را
که استقبال از غزل خواجه حافظ شیرازی است با مطلع:
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
که به شُکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
اگر شاعر بزرگ هر روزگاری را با مشخصه یا لقب ویژهای بشود نامید، باید شهریار را به نام «شاعر علی ای همای رحمت» نامید
…. استاد دهه آخر عمر خود را دهه جهاد قلمی عنوان کرده و میفرمود: «من ١٠ سال آخر عمرم زنده شدم.» حضور ادبی پرشور استاد در صحنههای دفاع مقدس در بسیاری از شاعران پیشکسوت و شاعران جوان شوق پیوستن به صفوف شعر پایداری را برانگیخت؛ اشعاری که استاد در دهه پایانی عمرشان برای انقلاب اسلامی سرودند، در واقع سرمشقی برای شاعران دیگر بود. در پی توجه استاد به موضوع و مضمونی خاص، شاعران دیگر نیز به تأسی از ایشان گام در این وادی مینهادند.
استاد شهریار حماسهپرداز بزرگ انقلاب و نظام مقدس اسلامی با دل و جان شیفته حضرت امام و مقام معظم رهبری بود و این راز شیفتگی را در اشعار گوناگون ابراز کردند. مقام معظم رهبری نیز به کرات استاد شهریار را چه در دوران حیات و چه پس از وفات مورد توجه و عنایت خود قرار دادهاند و در دیدار مهمانان داخلی و خارجی کنگره بزرگداشت یکصدمین سال تولد استاد شهریار او را با لقب «شاعر حکیم» یاد کردند؛ لقبی که ستارگان پرتلالو تاریخ ادبیات کشورمان همچون فردوسی و نظامی داشتهاند. یاد شهریار شعر ایران همسال شعر باد»
کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال و خالکوبیهای استعفا ساز
این روزنامه در صفحه ۱۵، به استعفای اعضای کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال پرداخته و ذیل عنوان «همه با هم رفتند» آورده است:
«کمیته اخلاق که با حکم علی کفاشیان آغاز به کار کرده بودو اعضای آن رابطه بسیار نزدیکی با رییس فدراسیون فوتبال داشتند، استعفا دادند و برای همیشه رفتند. موضوع از این قرار بود که خبر احضار اشکان دژاگه و سردار آزمون از سوی رییس کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال اعلام شد؛ خبری که علیاکبر محمدزاده آن را اعلام کرد و گفت: «قصد داشتیم پس از بازی با گوام این دو بازیکن را به کمیته اخلاق احضار کنیم، اما بهدلیل بازی مهمی که تیم ملی مقابل هند دارد این موضوع را به پس از بازی با هند موکول کردیم تا با حضور این دو بازیکن در کمیته اخلاق با آنها صحبت کنیم و تذکرات لازم را به آنها بدهیم.»
پس از این صحبتها بود که صدای اعتراض علی کفاشیان بلند شد و اعلام کرد: «من موافق این موضوع نیستم، چون بازیکنان ما برای تیم ملی بازی میکنند این کار درستی نبوده و اگر تخلفی بوده است نباید رسانهای میشد. پیش از این به بازیکنان گفته شده بود که روی خالکوبیهای خود را بپوشانند اما این زمان برای وقتی بود که بازیکنان ملیپوش ما آن را نمیدانستند. ما نمیتوانیم جلوی بازیکنان موثرمان را بگیریم و از تیم ملی کنار بگذاریم.» خیلی زود خبر استعفای دستهجمعی اعضای کمیته اخلاق رسانهای شد و علی کفاشیان مثل همیشه، با این کنارهگیری موافقت کرد تا فرد تازهای را از دایره ارتباطات وسیعش انتخاب کند.
…. حسین آبانگاه، عضو مستعفی کمیته اخلاق در خصوص دلایل استعفایش و همچنین علیاکبر محمدزاده، رییس کمیته اخلاق گفت: «عدالت، چشمه جوشانی است که همه میخواهند از آن بهره ببرند اما وقتی این چشمه خشک شود شاهد ایجاد ظلم خواهیم بود که در پی آن فساد را همراه دارد. من در ٣٠ سالگی در نهادهای مختلف فعالیت میکردم و هیچگاه چشمانم را روی تخلف نبستم. دلیل حضورم در کمیته اخلاق فدراسیون نیز این بوده که میخواستم به کفاشیان در زمینه مبارزه با تخلف و فساد کمک کنم اما به نظر میرسد خود آقایان نمیخواهند. …. دلیل اصلی استعفای من عدم اجرای احکام کمیته اخلاق بود. به ویژه ما در پرونده محرومیت مهرداد خانبان آنالیزور تیم ملی اصرار داشتیم که حکم اجرا شود اما متاسفانه با مقاومت کفاشیان و کیروش این اتفاق رخ نداد. جالب است که حکم محرومیت خانبان به خاطر توهینی بوده که او به شخص وزیر و کفاشیان انجام داده است. در ضمن خود فدراسیون فوتبال شاکی این پرونده بوده و خود حراست فدراسیون این موضوع را به ما اطلاع داده است. پس چطور میشود که موضع کفاشیان به یکباره برمیگردد و در قبال توهین یک فرد به خودش چنین رفتاری میکند. » محمدزاده همچنین در مورد صحبتهای آبانگاه دبیر سابق کمیته اخلاق مبنی بر پرونده فساد یکی از اعضای تیم ملی، گفت: «اگر لازم باشد مراتب این پرونده به مراجع قضایی اعلام خواهد شد.»
مسعود رایگان: اگر مسوولان هم به چشمهای مردم نگاه میکردند، خوب بود/ زیرساختهای اجتماعی را منظم کنیم، دیگر شاهد دعواها و عصبانیت مردم نخواهیم بود
مسعود رایگان در آخرین جای اعتماد، یادداشتی با عنوان «به شهر بیلبخند نگاه کنیم» را ارائه نموده و از عصبانیت و چهره های عبوس مردم انتقاد کرده است.
در یخش هایی از این یادداشت می خوانیم:
«…. اگر وقتی در شهر راه میروی، چشمانت را باز و خوب به مردم نگاه کنی، آنوقت رنج و عصبیت را در نگاه آدمها میبینی. گاهی فکر میکنم اگر مسوولان هم به چشمهای مردم نگاه میکردند، خوب بود. شاید میزان مسوولیتپذیریشان بیشتر میشد، شاید به درد جامعه میرسیدند و مشکلات را از دوش مردم برمیداشتند.
کاش همه وقتی در شهر راه میرویم و رانندگی میکنیم به صورت یکدیگر دقت کنیم، شهر بیلبخند را ببینیم و بترسیم. کاش همه از بیلبخندی جامعه سرسری نگذریم و به جامعه بیلبخند زل بزنیم. وقتی جامعه از لبخند خالی باشد، جایگاه کینهورزی، پرخاشگری و عصبیت میشود. اصلا به خاطر همین است که خشونت و پرخاشگری در جامعه زیاد شده و برخورد اجتماعی مردم با هم خالی از عطوفت و معرفت شده. آدمها از کنار مشکلات یکدیگر بهسادگی عبور میکنند و نسبت به هم بیتفاوت شدهاند. این مشکلات را هر روز در شهرها میبینیم و اذیت میشویم ولی نمیدانیم. مشکل از آنجا شروع شد که نفهمیدم داریم کمتر لبخند میزنیم.
مدتهاست آدمیرا اطرافم ندیدهام که از ته دل بخندد، طوری که صدایش بلند باشد و از چشمهایش اشک بیاید. کاش هنوز کسی پیدا شود که اینشکلی بخندد. جامعه بیلبخند فقط یکی از مشکلاتی است که در شهر میبینم و ناراحت میشوم.
…. وقتی ساعت یک شب سر یکچهارراه خلوت زن جوانی را میبینم که ظرف اسپند را میچرخاند تا از این راه مقداری پول از دست رانندهها بگیرد، وقتی در یک پیادهرو شلوغ و پر خطر دختر بچهای را میبینم که نشسته و فال میفروشد تا از این راه مقداری پول از دست آدمها بگیرد، وقتی این صحنهها و صحنههایی مثل این را در شهرمیبینم، ناراحت میشوم. همه از دیدن این صحنهها ناراحت میشویم. همه دوست داریم شهر ما خالی از این صحنههای ناراحتکننده باشد. همه دوست داریم که شهری پر از لبخند و آرامش و خالی از دود و بوق ماشینها سرو صدا و دعوای آدمها و ترافیک خستهکننده داشته باشیم. شهری که وقتی از خانه بیرون میزنیم برای زندگی و نفسکشیدن در آن خوشحال و آرام و راضی باشیم.
نباید بگذاریم لبخند شهر از دستمان برود و بهجای آن عصبیت و خشونت بیاید. باید برای نجات شهر و رفتارهای شهری از خودمان شروع کنیم. مردم ایران قابلیت زیادی در تغییر و اصلاح دارند. باید از این قابلیت استفاده کرد و برنامههاب منسجم و مدونی طرحریزی کنیم که بتوانیم شهری آرام و شاد داشته باشیم. تجربه نشان داده در شهرهای آرام کمتر حادثههای انسانی رخ میدهد. کمتر کسی پیدا میشود که قوانین یک شهر آرام و منظم را نقض کند و راه خودش را برود. افراد وقتی وارد شهری میشوند که همهچیز در آن منظم و آرام است، سعی میکنند طبق قوانین آنجا عمل کنند و خود را با آن محیط هماهنگی دهند.
بنابراین اگر زیرساختهای اجتماعی را منظم کنیم، قطعا مردم هم طبق آن عمل میکنند. بهاین ترتیب همهچیز سرجای خود قرار میگیرد.
آنوقت دیگر شاهد دعواهای خیابانی نخواهیم بود، دیگر دختر فالفروش و زن اسپند به دست را نمیبینیم. دیگر از پرخاشگریهای اجتماعی خبری نیست و برای همیشه فراموش میشود. امیدوارم رویای شهر آرام برای ما به واقعیت تبدیل شود.»
دیگر عناوین منتشر شده در «اعتماد» امروز:
«شهریار بنیانگذار مکتبی نو در شعر آذری»، گفتگو با علیاصغر شعردوست، بانی ثبت روز ملی شعر و ادب/ روز ملی شعر و تجلیل از شهریار هنوز ملی نشده است/با تنظیم زینب کاظمخواه
سرلشکر سلیمانی در مجمع فرماندهان سپاه: سیاست امریکا در موضوع داعش اداره آن است
زمان آزمون شفاهی انتخابات خبرگان رهبری مشخص نیست/ معاون اجرایی و امور انتخابات شورای نگهبان: این آزمون در مرحله تصحیح اوراق است. حدود ۱۸۰ نفر در آزمون علمی انتخابات خبرگان رهبری شرکت کردند که باید آزمون شفاهی پیشبینیشده را نیز بگذرانند.
محمدجواد فاضل لنکرانی در دیدار اعضای شورای مرکزی سازمان جوانان حزب اسلامی کار: نباید این برداشت صورت گیرد که دولت به دنبال پیرگرایی و عدم به کارگیری جوانان است/ بعد از دولتهای نهم و دهم، کشور ما با بحرانهای متعددی در ابعاد مختلف جامعه روبهرو شد و هر آدم منصفی وجود بحرانهای متعدد سیاسی، دینی، اقتصادی و فرهنگی را تایید میکند.
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «اعتماد» را مرور کرده است: «آیتالله موسویاردبیلی: جامعه هنوز با اسلامی شدن به معنای واقعی فاصله دارد»، «منتجبنیا: مرحوم آیتالله خزعلی در جریان نهضت اسلامی سهم بسزایی داشت»، «الیاس حضرتی: پاک اعتقادی و پارسایی استاد شهریار همگان را به خضوع و فروتنی وامیداشت»، «کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال و خالکوبیهای استعفا ساز»، «مسعود رایگان: اگر مسوولان هم به چشمهای مردم نگاه میکردند، خوب بود/ زیرساختهای اجتماعی را منظم کنیم، دیگر شاهد دعواها و عصبانیت مردم نخواهیم بود» و «محمدجواد فاضل لنکرانی: هر آدم منصفی وجود بحرانهای متعدد سیاسی، دینی، اقتصادی و فرهنگی بعد از دولتهای نهم و دهم را تایید میکند»مرور مطبوعات/ پنجشنبه ۲۶ شهریور / روزنامه اعتماد